به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، عرب دیلی نیوز گزارش داد: ظهور گروه تروریستی داعش، كه برای تخریب چهره اسلام، بارها از آن با نام " دولت اسلامی"(!) نامبرده شده است، موضوع " نقش (افراطی) مذهب در سیاست خاورمیانه " را مطرح میكند . رئیس مفتی مصر و بسیاری دیگر از مقامات برجسته اسلامی تاكنون داعش را محکوم کردهاند .
اما داعش همچنان در صحنه ناآرامیهای خاورمیانه قدرتمند باقی مانده است ، گروهی كه با اعمال تروریستی خود کل منطقه را تهدید میکند و توجه جهانی را به خود جلب كرده است .
با این حال تمام تحولات اخیر این منطقه نشان میدهد که خاورمیانه هنوز هم منطقه مناسبی برای ادامه فعالیتهای تروریسم داعش است .
متاسفانه ، حکومت به اصطلاح اسلامی(!)خشن با نام داعش ، از مسلمانان و اسلام یک تصویر منفی ، به ویژه در غرب به جای گذاشته است ، و كاملا روشن است که این گروه تروریست، ناقض واقعیتهای اسلام بوده است .
در مقایسه با حقوق بشر مبتنی بر پدیده موسوم به " بهار عربی"، جنبش داعش ماهیت قرون وسطایی و شبه نظامی دارد ، داعش یک اتحادیه متشکل از عناصر محلی ، منطقهای و بین المللی از بیگانگان است .
اعضای آن از سوریه، عراق، کشورهای دیگر عربی و شبه نظامیان غیر عرب اسلامی آمدهاند. اعضای داعش از بین جوانان (با گرایشهای افراطی) و از مهاجران خارج از کشورهای اسلامی، در این گروه تروریستی حضور دارند.
رویای بلند پروازانه این گروهک، ایجاد یک امپراتوری جهانی اسلامی (خلافت) است .
نفرت قوی از دیگر فرقههای مذهبی نشانه و عامل تحریك این شورش است .
گسترش سریع آن به دلیل ویژگی" اغوا کننده بودن" ، "تجزیه و تحلیل ساده بحران و راه حلهای سریع" آن ، و ادعای "مداخله الهی برای احیا قدرت اسلامی (اهل سنت) " ، میباشد .
در گزارش دیلی استار (لبنان) در سال 2006 با نام "تجزیه و تحلیل چهار نوع استعمار فعلی جهان عرب" آمده است ؛
جهان عرب در 4 مسیر مشخص در اشغال و استثمار است : حاکمان و اشغال آزادی ، مقامات مذهبی و اشغال ذهنی ، استعمارگران و اشغال سرزمینی ، و شبه نظامیان محلی و اشغال خیابان ها .
*** چهار مرحله اشغال خاورمیانه
اجازه بدهید ، آزادیهای سیاسی را بررسی كنیم . (در جهان عرب) حاکمان به دولتها شخصیت میدهند . آنها در جستجوی مداوم برای مشروعیت خود میباشند . آنها انتخابات ملی و تضمین نتایج پیش از رایگیری را كنترل میكنند .
در مورد آزادیهای مذهبی ، تشکلهای دینی و مذهبی به تنظیم زندگی اجتماعی و چارچوب قانونی آن مبادرت دارند . روحانی ، کشیش و خاخامها با اعتقادات مردم این كشورها در ارتباط مستقیم هستند . در واقع مقامات مذهبی با حاکمان سیاسی در محدود کردن آزادیهای انطباق و تفسیر متون مقدس در یك مسیر میباشند .
در مورد اشغال زمینی، این نوع بیعدالتی در قالب اشغال سرزمین ، الحاق زمینها ، تهاجمات خارجی به بهانه ایجاد دموکراسی و حضور نظامی خارجی برای حفاظت از منافع استراتژیک خارجی ، مشاهده میشود .
سرزمینهای اشغالی در فلسطین ، بلندیهای جولان ، لبنان ، عراق تحت سلطه دیكتاتور صدام حسین و دیگر كشورهایی كه در سناریوی بهار عربی درگیر بودند !! نمونهای از این نوع اشغالگری است .
در کشورهای خلیج فارس یك سبک مخفیانه استعمار شایع است . امنیت منطقه خلیج فارس در دست قدرتهای خارجی است . جنبههای اقتصاد این منطقه نفت خیز توسط خارجیها اداره میشود .
تنها منطقه عاری از استعمار شمال آفریقا است . اما این منطقه به خوبی در ارائه آزادیهای داخلی فعالیت ندارد و همین امر این منطقه را در آینده به طعمهای مناسب برای غرب تبدیل خواهد كرد .
جای تعجب نیست که شبه نظامیان ، كه مانند قارچ تكثیر میشوند ، برای پر کردن خلاء قدرت دولتهای عربی ، وارد عمل شوند (در جوامع عربی) . ارتشهای غیر قانونی در حال تبدیل شدن به یک دولت (مستقل تروریستی) در درون دولتهای منطقه هستند . آنها اقتدار رژیمهای ملی موجود را تضعیف میکنند . شبه نظامیان اغلب از نیروی خود یکسره استفاده میكنند . هنگامی که این گروههای مسلح ، در مورد آزادی اراضی متمرکز میشوند ، آنها را به عنوان جنبشهای مقاومت میشناسند و هنگامی که هدف آنها غیر نظامیان است ، آنها را به عنوان تروریست میدانند .
این چهار لایه از سلطه (در جهان اعراب) ، به لطف حاکمان ، مقامات مذهبی ، قدرتهای استعماری و شبه نظامیان وجود دارد .
این چهار نوع سلطه بر اقلیت رادیکال تکیه دارد ، در حالی که قریب به اتفاق اکثریت جوامع خاورمیانه ، خاموش میباشند.
صدا و حرف اکثریت خاموش هرگز به گوش نرسیده است . اما اقلیت رادیکال ، از جمله جوانان بیکار ، توسط راه حل سریع شبه نظامیان اغوا میشوند . این چهار روش سلطه تعاملی میباشند . آنها در جامعه مانند یک سیستم گردابه (گردبادی) به اجرا در میآیند .
اکثریت خاموش ، بین قدرت شبه نظامی در کوچه و خیابان ، قدرت رژیم در پایتخت ، و نفوذ خارجی در مرزها ، به اصطلاح معروف ساندویچ میشوند .
وضعیت اجتماعی و سیاسی در خاورمیانه از بد به سوی بدتر میرود و هیچ تجزیه و تحلیل روشنی از مشکلات رایج وجود ندارد.
اعراب اشتباه موجود در داخل کشورشان و غرب نیز تاثیر سیاستهایشان را در منطقه انكار میكنند .
وضعیت فعلی خاور میانه ممکن است به یک نقطه از بحران سیاسی غیر قابل كنترل ، تشدید شود . قدرتهای خیابان ممکن است بیش از حد قوی شوند . شبه نظامیان در سراسر مرزهای داخلی (این كشورها) ، میتوانند رژیمهای ملی را در یک بازی دومینو از بین ببرند . جعبه پاندورا ، زمانی که ایالات متحده و اسرائیل ، وحشتزده به پاسخ نظامی روی آورند ، ممكن است باز شود ! .
پدیده موسم به "بهار عربی" نشان داد که تحمل مردم برای حاکمان مستبد تمام شده است ، اما جامعه عرب هنوز با سه تهدید دیگر که منطقه را به چالش گشانده است ، برخورد نكرده اند :
تاثیر نهادی مذهبی در زندگی شخصی مردم ، علت ریشهای اشغال خارجی و حضور گسترده تروریستهای یاغی است!.
*** سخن پایانی :
ضروری است در کوتاه مدت ، کشورهای عربی با همکاری یكدیگر در شکست دادن داعش اهتمام داشته باشند ، و محتاطانه از پشتیبانی خارجی در مبارزه با داعش استفاده كنند . اما واقعیت امر این است که اگر و وقتی که داعش از عراق و سوریه برود ، یك گروه مسلح دیگر به احتمال زیاد ، با یک پیام جدید در گوشه دیگری از این منطقه ظهور میكند . در این مورد ، راه حلهای طولانی مدت مورد نیاز است ، مانند توانمندسازی مدنی ، اصلاحات برنامه ریزی شده و گسترش فرصتهای اقتصادی (!) .
تا زمانی که مردم خاورمیانه (اعراب) به این نتیجه نرسند كه آنها در یك جامعه (نظم اجتماعی) مبتنی بر هژمونی دینی زندگی میكنند – دینی با پایه و اساس غلط - همچنان با تفرقه دینی و ذهن بسته مواجه خواهند بود ، كه همین امر جامعه را مستعد ابتلا به سیاستهای فرقهای و بسیج در برابر منابع خیالی خطر خواهد كرد .
انتهای پیام./