مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛سوره 41. فصلت آیه 15
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکبَرُواْ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ وَقَالُواْ مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ یرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَکانُواْ بِآیاتِنَا یجْحَدُونَ
پس قوم عاد به ناحقّ در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: «کیست که از ما قدرتمندتر باشد؟» آیا ندیدند که همان خداوندی که آنان را آفرید قویتر از آنهاست؟ و پیوسته به آیات ما کفر ورزیدند.
قوم عاد که در جنوب جزیرة العرب زندگی میکردند، افرادی نیرومند و جنگجو بودند و قلعههای محکم و ساختمانهای بلندی داشتند و اینها سبب غرور و استکبار آنان شد.(تفسیر نمونه)قدرت و قوّت را اگر از خدا بدانیم و برای اهداف الهی بخواهیم ارزش دارد.حضرت لوط برای بازداشتن مردم از فساد، آرزوی قوّت از خدا را داشت. «لو انّ لی بکم قوّة»( هود، 80) اسلام به مردم سفارش میکند که هر گونه قدرت را برای ارعاب دشمنان خدا آماده کنید. «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة»( انفال، 60) امّا اگر قدرت وسیلهی غرور و تکبّر شد به سرنوشت عاد گرفتار میشویم.* در نقل تاریخ، تنها به آنچه مایهی عبرت است، توجّه کنیم. (قرآن دربارهی قوم عاد، از تعداد آنان و شهر و قبیله آنان سخنی نگفته است). «فامّا عاد...»* استکبار، مایهی هلاکت است. «صاعقة عاد... فاستکبروا»* تکبّر انسانِ ضعیف در برابر خداوند قهار کاملاً نابجاست. «استکبروا... بغیر الحقّ»* انگیزهی تکبّر، مغرور شدن به قدرت و نداشتن رقیب است. «من اشدّ منّا قوّة»* داروی مبارزه با خود برتربینی، توجّه به قدرت الهی است. «من اشدّ منّا قوّة... الّذی خلقهم هو اشدّ منهم»* قدرت، نشانهی حقانیّت نیست. «من اشدّ منّا قوّة...»* نگاهی به آفرینش خود و ضعفهای دوران جنین و کودکی، و نیازمندی امروز تکبّر را برطرف میکند. «الّذی خلقهم هو اشد منهم»* آن چه کفّار را به هلاکت میرساند، استمرار در کفر و لجاجت است. «کانوا - یجحدون»برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید