به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، خبرگزاری رویترز در گزارشی به قلم "ژوزف ژاف" نوشت: بااینحال معلوم نیست به چه دلیل اسرائیل و عربستان سعودی که انبار باروت ایجاد تنش در جهانند، از جمله وفادارترین مشتریان آلمان محسوب میگردند.به همین صورت میتوان نام الجزیره، قطر و امارات را به این فهرست افزود.
آنچه مستقیماً از آلمان به کشورهای هدف صادر نمیشود، سر از بازار بینالمللی خریدوفروش سلاح درمیآورد. یک دلال همهکاره موادمخدر بیوجدانی را به ذهن بیاورید که با یک مسلسل دستی «اسکورپیون» ساخت جمهوری چک جلویتان سبز شود! حتی ممکن است مسلسل اتوماتیک امپ5 کارخانه هکلر و کخ آلمان باشد؛عشق این سلاح گلوی نیروهای عملیات ویژه آمریکا را پاره کرده است.
اما تاکنون سابقه نداشته آلمان به نیروهای غیرمتعلق به یک کشور خاصی سلاح تحویل دهد. ماه جاری فرصت سنتشکنی را برای آلمان فراهم کرد. این کشور طی توافقی حاضر شده به حزب کارگر کردستان یا پکک تسلیحات بفرستد. ازطرفی، حجم عظیمی از تسلیحات پیشرفته بهدست نیروهای پیشمرگه کرد میرسد. این دو دوسته از کردها را که نمیتوان دقیقاً رفیق گرمابهوگلستان دانست، در حال نبرد با دولت بهاصطلاح اسلامی هستند.
قرار است پکک 8هزار فقره سلاح جنگی اتوماتیک ژ3 دریافت کند که بیشتر به موزه تعلق دارد! ژ3 در سال 1959 برای نیروهای مسلح آلمان طراحی شد. نیروهای پیشمرگ جنگافزارهای بهروزتری صاحب میشوند: 8هزار ژ36 که تفنگ تهاجمی سازمانی ارتش آلمان است، بهعلاوه 30 سامانه ضدتانک شامل 500 موشک. به این لیست دهها راکتانداز ضدتانک دوشپرتاب، 40 مسلسل اتوماتیک و 10هزار نارنجک دستی بیفزایید. ارزش کلی این بسته 90 میلیون دلار است.
البته اینها در برابر جنگافزارهای مدرن آمریکایی در اختیار داعشیها نظیر تانک و توپخانه که حاصل غارت دپوهای سلاح مراکز نظامی عراق است، عددی نیستند. بااینحال، جنبه سنتشکنی آن حائز اهمیت است.
این را بگذارید به حساب داعش. هر بار که این ماشین جنگی قاتل یک گروگان غربی را سر میبرد، ائتلاف به رهبری آمریکا را بزرگ و بزرگتر میکند. شاهد مثالی انگلستان است که در ابتدا حاضر به همکاری در بمباران سوریه نبود و همین کار موجب شد اوباما از این کار دست بردارد. اما حالا جنگندههای این کشور به عرصه نبرد پیوستهاند.
آیا سربازان آلمانی گرفتار همین سرنوشت میشوند؟ زیاد توقعتان را بالا نبرید.
این تحویل سلاحها را جایگزین دخالت نظامی بدانید. رسم طلایی آلمان طی دهههای مختلف این بوده که نیرو نفرستد و وارد جنگ نشود. البته آلمان در بحبوحه «جنگ بوسنی» پروازهایی بر فراز آسمان صربستان داشته و به افغانستان نیز نیرو اعزام کرده است.بااینحال در مقام مقایسه با یورشهای آلمان در جنگهای جهانی اول و دوم، آلمان امروز شیر بییالوکوپال شده است.
از قرار معلوم، خاک شدن در دو جنگ جهانی آن هم با ضربه فنی به مذاق فرهنگ محارب این کشور خوش ننشته است. امروزه آلمان به بیدندانی سوئد شده است؛ سوئدی که بلای آسمانی سده 17ام اروپا بود.
اما همه اینها حمل بر پشیمانی و اصلاح نشود. وزینتر از این «موجودیت آرام و مرفه»ای است که آلمان پس از جنگ زیر چتر حمایتی ایالاتمتحده و پیمان راهبردی آتلانتیک شمالی (ناتو) پیدا کرد. در سالهای اوج جنگ سرد، 300هزار سرباز آمریکایی به همراه هزاران هزار جنگافزار هستهای تاکتیکی به اروپای غربی گسیل شدند. از سویی،6 کشور دیگر که نزدیک به پرده آهنین واقع شده بودند، خطمشی «دفاع به جلو» را پذیرفتند. با این وضع آلمان به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد.
آلمان غربی یا «جمهوری فدرال» میتوانست از ثمره صلح به بار آورده شده از سوی آمریکا بهره ببرد. بدینترتیب امنیت به بهایی ارزان به ارمغان آمد. ایندرحالیبودکه آمریکا، بریتانیا و فرانسه میباید 5 تا 6 درصد از تولید ناخالص ملی را صرف هزینههای دفاعی میکردند. در این میان آلمان تنها کمتر از 3درصد را به این موضوع اختصاص میداد. این درصد هماکنون در آلمان به سمت 1.3 پایین میرود.
پیامد و نتیجه کلی این است: حتی درصورتیکه آلمانها فکر مداخله نظامی درعراق را در سر میپروراندند، توانایی و منابع این کار را نداشتند. شمار سربازان پیاده این کشور به 60هزار نفر تقلیل یافته است. دیگر نیروهای قابل گسیل ندارند: ناوها، تانکرها و هوانیروز انتقالدهنده.
در فضای خارج از جو نیز سامانههای مراقبتی و شناسایی نداشته و بهسان آمریکا نیروهای ویژه جایگزین ارتش کلاسیک در صحنه نشده است. بااینحال، آلمان همچنان از دو اسکادران «تورنادو» و «تیفون» متشکل از جنگنده/هواگردهای تهاجمی بهره میبرد. البته سوختگیری دوباره اینها را بایستی تانکرهای ایالاتمتحده انجام دهد.
باتوجه به تهکشیدن سریع بمبهای ناتو در لیبی، ایالاتمتحده آمادگی دارد زاغه مهمات آلمان را با تسلیحات دقیق هوابرد تامین نماید. دراینصورت دستکم در مقام نظر، آلمانها نیز میتوانند به جمع بمبارانکنندگان حکومت اسلامی بپیوندند. در شرایط فعلی این موضوع بعید به نظر میرسد، ازاینرو آلمان سعی دارد تحویل جنگافزار جبرانی باشد برای عدم حضورش در صحنه نبرد.
ازطرفی، این اصل را از یاد نبرید: داعش قویترین دلیل تشکیل ائتلاف غربیهاست. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کار سختی برای هدایت اراده این کشورها به سمت اتحاد نداشت.
همانطورکه تازهترین مورد گردنزنی داعش نشان داد، این وحشت و هراس فعلاً پایانی ندارد. این موضوع بخشی از نقشه است. فرض بگیرید ویدئوی سربریدن یک آلمانی روی یوتیوب پخش شود. با این وضع با وجود اینکه مردم آلمان قویاً ضد مداخله نظامی هستند، این اقدام ممکن است خون آنها را به جوش آورد. اینگونه وقایع هولناک هر عقیده و آرمان پایداری را عوض میکند.
درصورت وقوع چنین پیشامدی، بمبهای آلمانی نیز ممکن است در کنار تسلیحات انفجاری دیگر بر سر داعش خراب شوند.
انتهای پیام./