به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "دیسنتر" در مقالهای به قلم "کوین گوزتولا" مینویسد: یکی از جنبههای آزار دهنده تشدید جنگ در عراق و سوریه، این است که دولت باراک اوباما برای پنهان کردن برنامههای جنگی خود، از زبانی خاص استفاده میکند.
*** استراتژی تردیدبرانگیز ضدتروریستی دولت آمریکا
کاخ سفید اصرار دارد که حمله به مواضع داعش در سوریه و عراق، جنگ نیست، بلکه بخشی از یک «استراتژی ضدتروریستی» به شمار می رود. قرار نیست آمریکا جنگ تازهای را آغاز کند، زیرا پیش از این نیز، موشکهای «هیل فایر» خود را بر سر تروریستهای مظنون در کشورهای مختلف فرو میانداخت. این حملات، با آنکه به کشته شدن هزاران شهروند غیرنظامی منجر شده و از نظر قانونی و تامین «امنیت»، تردیدبرانگیز بودهاند، اما بخشی از «استراتژی» دولت آمریکا به شمار می روند.
*** استفاده از واژه «جنگ»، تنها زمانی مناسب است که آمریکا به کشوری بدون توجه به عواقب آن، یورش ببرد
«جاشوا ارنست»، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید در کنفرانسی که در تاریخ 12 سپتامبر برگزار شد، خطاب به خبرنگاران گفت:«[داعش]، جنگی را علیه جامعه گسترده بین الملل راه انداخته است و رئیسجمهور آمریکا تصمیم گرفته است تا برای مبارزه با آنها، ائتلافی بین المللی را ایجاد و رهبری کند. بنابراین، همانطور که آمریکا با القاعده و گروههای وابسته به آن در سراسر جهان مشغول جنگ است، با داعش نیز در جنگ است.»
دولت آمریکا در اظهارات خود، از واژه «جنگ» استفاده نخواهد کرد، زیرا در حال حاضر، برخلاف حمله به عراق در سال 2003، از حمایت بین المللی بیشتری برای انجام این اقدام نظامی برخوردار است. ظاهرا استفاده از واژه «جنگ»، تنها زمانی مناسب است که آمریکا به کشوری بدون توجه به عواقب آن، یورش ببرد.
*** دولت آمریکا ادعا کرد که «گروه خراسان» تهدیدی قریب الوقوع برای آمریکا به شمار میرفت
«تروور تیم»، ستوننویس روزنامه «گاردین»، در مورد به کارگیری دولت اوباما از این زبان، و دقت در انتخاب واژهها، مطلبی نوشته است که مثالهای بیشتری را در اختیارمان قرار میدهد.
طبق گزارشها، دولت آمریکا در تاریخ 23 سپتامبر، گروه خراسان را بمباران کرد. دولت آمریکا ادعا کرده است که این گروه، تهدیدی قریب الوقوع برای آمریکا به شمار میرفت. با این حال، همانطور که «تیم» مینویسد، وزارت دادگستری آمریکا، برای عبارت «قریب الوقوع»، تعریف مخصوص خود را دارد.
از نظر وزارت دادگستری آمریکا، برای اثبات یک تهدید «قریب الوقوع» در خصوص حمله خشونتآمیز به این کشور، به در اختیار داشتن شواهد روشن مبنی بر این که در آینده نزدیک، حمله خاصی به افراد آمریکایی صورت خواهد گرفت، نیازی نیست.»
*** همین قدر که آنها مستعد و قادر به توطئهچینی علیه آمریکا بودند، کافی بود
این بدان معنا است که از نظر دولت آمریکا، نیازی نبود که این «گروه»، برای یک حمله فوری به آمریکا برنامهای داشته باشد. همین قدر که آنها مستعد و قادر به توطئهچینی علیه آمریکا بودند، کافی بود. این درست شبیه ادعاهای مدافعان جنگ عراق است که در توجیه حمله آمریکا و اشغال عراق ادعا میکردند که صدام حسین قادر به توسعه سلاحهای کشتار جمعی است.
به علاوه، مسئله مهم دیگر این است که «گروه خراسان»، اصلا وجود خارجی نداشت. «امران خان»، خبرنگار «الجزیره انگلیسی» در شهر دوحه، با مردم تماس گرفت تا ببیند که آیا آنها تا به حال اسمی از این گروه شنیدهاند یا خیر. هیچ یک از کسانی که از خاورمیانه و یا آسیای جنوبی با وی صحبت کردند، نام این گروه را نشنیده بودند. حتی یک وبلاگنویس و فعال سیاسی که به طور علنی از داعش حمایت میکند و سابقه حضور در جنگ افغانستان را داشته است نیز، نام این گروه را نشنیده بود.
*** چرا دولت آمریکا از نام «خراسان» استفاده کرده است؟
به گفتته این خبرنگار، «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در سوریه، در گفت و گویی تلفنی گفت: «ما از این نام در داخل دولت آمریکا استفاده می کنیم و نمیدانیم که از کجا آمده است. این اسم به طور قطع از وزارت امور خارجه سرچشمه گرفته است. تمام آنچه که من میدانم این است که آنها ـــاعضای گروه ـــ خود را با این نام نمیخوانند.»
«امران خان» در ادامه می گوید، ««خراسان»، به طور حتم واژهای است که دولت آمریکا خود آن را ابداع کرده است. استفاده از این نام بسیار مرموز و عجیب است. به لحاظ جغرافیایی، خراسان، نام منطقهای تاریخی در شمال شرقی ایران است و افغانستان و پاکستان امروزی را نیز در بر میگیرد. آمریکاییها ادعا میکند این گروه از هسته سختی از مبارزان سابق القاعده که از پاکستان، افغانستان و ایران [!] میآیند، تشکیل شده بود.
*** آیا «مشاوران» اعزامی آمریکا در درگیریهای نظامی وارد نخواهند شد؟
به عقیده «گوزتولا»، «خراسان»، نامی است که اگر به اندازه کافی تکرار شود، میتواند حمایت زیادی را برای جنگ جلب کند.
به علاوه، این تصور اشتباه وجود دارد که نیروهایی که به عراق اعزام می شوند، نیروهای رزمی نیستند بلکه آنها به عنوان «مشاور» به آنجا میروند. درست مانند کسانی که جشنهای عروسی را برنامهریزی میکنند و لزوما جزوی از مراسم عروسی به شمار نمیروند، از قرار معلوم، این برنامهریزان جنگی نیز در درگیریهای نظامی وارد نخواهند شد.
*** مردم آمریکا برای هزارمین بار فریب میخورند
با این وجود، «کلی هانا»، که از سال 2003 تا 2008 در ارتش آمریکا خدمت کرده است، و جزو نیروی زمینی آمریکا در عراق نیز بوده، در مورد اظهارات اوباما در خصوص اینکه «نیروهای آمریکایی، ماموریت جنگی ندارند و نخواهند داشت»، گفت:
«... این اصلا درست نیست. تنها سوال این است که آیا مردم آمریکا باز هم برای هزارمین بار فریب این حرفها را خواهند خورد؟ درست مثل «مشاوران» «جان اف کندی» در ویتنام، مانند آموزش مخفیانه ارتش آمریکا به «مانوئل نوریگا»، و یا در اختیار قرار دادن سلاحهای مرگبار به صدام حسین توسط دولت ریگان، برای مبارزه با ایرانیها و یا تاسیس سازمان «مجاهدین» در دهه 1980 توسط سازمان سیا که بعدها تبدیل به القاعده شد، یا استفاده دولت بوش از تهدید سلاحهای کشتار جمعی به عنوان بهانهای برای حمله به عراق،... این بار نیز استراتژی اعزام «مشاوران» برای مبارزه با داعش، دستاویز جدیدی است که دولت اوباما از آن برای پنهان کردن برنامه جنگی خود در این کشورها استفاده میکند.»
*** بخش عمدهای از زبانی که دولت اوباما آن را ابداع کرده و استفاده میکند تا این جنگ را موجه جلوه دهد، از پنتاگون سرچشمه میگیرد
جالب اینجاست که دولت آمریکا، ولادیمیر پوتین را به نیرنگ و توطئه در اوکراین متهم میکند و همزمان با آن، با قیافهای حق به جانب و بیتفاوت اعلام میکند که «مشاورانش» در عراق، ماموریت جنگی نخواهند داشت.
به گفته نویسنده، بخش عمدهای از زبانی که دولت اوباما آن را ابداع کرده و استفاده میکند تا این جنگ را موجه جلوه دهد، از پنتاگون سرچشمه میگیرد. برای مثال، دریادار «جان کربی» گفت: «این مبارزه، جنگ عراق در سال 2002 نیست، اما اشتباه نکنید، ما میدانیم همانطور که به جنگ خود با القاعده و گروههای وابسته با آن ادامه میدهیم، با [داعش] نیز در جنگ هستیم.»
*** رامسفلد در سخنان خود همواره به دنبال استفاده از بهترین کلمات و واژهها بود تا به نفع آمریکا باشند
در 23 جولای 2003، «دونالد رامسفلد»، وزیر دفاع وقت آمریکا یادداشتی به ژنرال «جان ابی زید»، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا نوشت. در این یادداشت، رامسفلد از تعاریفی چون «جنگ چریکی»، «شورش»، و «جنگ غیرمتعارف» استفاده کرده بود. این تعاریف، از «واژه نامه پنتاگون» سرچشمه میگرفتند.
در مستند هولناکی به کارگردانی «ارول موریس»، با عنوان «ناشناخته شناخته شده»، رامسفلد توضیح میدهد «به نظر من، شما میتوانید طوری در مورد کارهایی که دشمن انجام میدهد، صحبت کنید که ناخواسته به نفع دشمناتن باشد و همچنین میتوانید طوری صحبت کنید که به دشمن آسیب برساند و کارش را نامشروعتر جلوه داده و دشوارتر کند.» رامسفلد در سخنان خود همواره به دنبال استفاده از بهترین کلمات و واژهها بود تا به نفع آمریکا باشند و همانطور که در 24 جولای به مطبوعات گفت، این واژهها از واژهنامه پنتاگون نشات می گرفتند.
*** کلمات به اندازه تصاویر بمبهای در حال انفجار اهمیت ندارند
به همین ترتیب، دولت اوباما نیز، هنگام صحبت از این جنگ، از زبان پنتاگون استفاده میکند. آنها فکر میکنند که استفاده از کلمات و واژههای متفاوت، تضعیف داعش را برایشان آسانتر میسازد. اما کلمات به اندازه تصاویر بمبهای در حال انفجار اهمیت ندارند. هر نیرویی که علیه داعش استفاده شود، نسبت به کلمات و واژههایی که دولت اوباما برای رسانهها استفاده کرده است، از جنبه تبلیغاتی بیشتری برای داعش برخوردار خواهد بود.
در حال حاضر، این زبان، قرار است که بار دیگر آمریکاییها را فریب دهد. این زبان میتواند مخالفتهای ضد جنگ را تضعیف کرده و سطوحی از مشروعیت را به اقدامات دولت آمریکا ارزانی دارد. این باعث میشود که روایت رسانهای مورد پسند دولت آمریکا مبنی بر اینکه اوباما جنگجویی مخالف جنگ، عملگرایی باتدبیر و متخصصی باتدبیر است که تمایل چندانی به این استراتژی جنگی ضدتروریستی نداشت اما وقتی جهان به رهبری آمریکا نیاز پیدا کرد، وی وارد عمل شد و به جای ترس، امید را به دلها افکند، ترویج پیدا کند.
*** زبانی که مردم سفید پوست حریص و از خود راضی، آن را برای پنهان کردن گناهان و اشتباهات خود اختراع کردهاند
«جورج کارلین»، نویسنده و کمدین معروف آمریکایی که منتقد سرسخت استفاده از کلمات زیبا برای پوشاندن زشتی یک عمل ـــ یا به عبارتی حسن تعبیر ـــ است، درست همان کاری که دولت اوباما میکند، در آلبوم خود با عنوان «توصیه پدرانه» که در سال 1990 منتشر شد، مینویسد:
«مردم سفید پوست حریص و از خود راضی، برای پنهان کردن گناهان و اشتباهات خود زبانی را اختراع کردهاند. مثلا سیا هیچ وقت هیچ کس را نمیکشد بلکه مردم را خنثی میکند... یا اینکه آنها از جمعیت منطقهای میکاهند. دولت دروغ نمیگوید بلکه اطلاعات نادرست ارائه میدهد. قاتلان اسرائیلی کماندو نامیده میشوند. کماندوهای عرب، تروریست نامیده میشوند. قاتلان موسوم به براندازگر ــ کنتراــ مبارزان آزادیطلب نامیده میشوند. به همین سادگی!»
*** مشکل آمریکاییها در مواجهه با حقیقت
به گفت وی: «آمریکایی ها در مواجهه با واقعیت، مشکلات زیادی دارند. آنها در رویارویی با حقیقت مشکل دارند برای همین هم نوعی زبان اختراع کردهاند تا خود را محافظت کنند و این مسئله از نسلی به نسل دیگر بدتر میشود.»
اگر دنیا نگران عراق و سوریه و فراتر از آن، نگران این است که خاورمیانه به یک باتلاق تبدیل شود، نباید اجازه دهد که این زبان، آن چه را که اتفاق میافتد، پنهان کند و در واقع مردم را در مورد اقدامات آمریکا فریب دهد.
انتهای پیام./