به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،بعد از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و شورای شهر، تئوریسینهای اصلاحطلب از لزوم نوسازی سیاسی و نواصلاحطلبی در جریان خود سخن گفتند.
شاید کمتر اصلاحطلبی فکرش را میکرد یک تشکل جوان با لیدری یک دیپلمات کهنهکار در اولین روزهای شهریورماه با اعلام موجودیت خود، آن هم با نام «نسل دوم اصلاحات» این جریان سیاسی را غافلگیر کند، حتی برخیها «ندا» را همان حزب منحله مشارکت با پوشش جدید عنوان کردند، اما به هرحال عنوان «نسل دوم» برای ندای ایرانیان دردسر ساز بود.
احمد پورنجاتی عضو حزب منحله مشارکت در روزهای ابتدایی تاسیس این حزب با نگاه تمسخرآمیز درباره «ندا» گفت: «شنیدهام یک فقره آقا صادق خرازی به قصد قربت و لابد برای پیشبرد روند اصلاحطلبی، یک تشکیلات درست کردهاند به نام ندا «نسل دومیهای اصلاحات»، مبارک است؛ این نوه نسل سومی عمهجان بنده هم قصد دارد تشکیلاتی درست کند به نام نسا «نسل سومیهای اصلاحات!»
محمدرضا تاجیک مشاور خاتمی دیگر منتقد تشکل ندا و مبدع بحث نواصلاحطلبی هم به انتقاد از ندای ایرانیان پرداخت و درباره تشکیل حزب تازه تاسیس «ندا» به هفتهنامه صدا گفت: «ندا» صدای نواصلاحطلبی نیست و به نظر من احزاب اصلاحطلب عمدتاً نگاه شکستهای به حزب و بازی حزبی داشتهاند.
برخی از اصلاحطلبان که حضور ندا را شکاف جدیدی در جریان خود میدانستند این حزب نوظهور را «اصلاحطلب بدلی» خواندند، روزنامه آرمان اولین رسانه اصلاحطلبی بود که اعضای موسس ندا را «اصلاحطلب بدلی» توصیف کرد.
اما شاید یکی از جدیترین منتقدان حزب ندا محمد قوچانی عضو حزب کارگزاران باشد که جوانبودن یک تشکل را پاشنهآشیل کارکرد حزبی عنوان میکند و میگوید: «من فکر میکنم جوانان اصلاحطلب باید در احزاب در کنار شخصیتهای باتجربه جناح اصلاحطلب کار کنند و کار حزبی- سیاسی را بیاموزند. بنده نیز به همین خاطر در حزب کارگزاران فعال شدهام تا اصول کار حزبی را بیاموزم. ایجاد یک حزب جدید با محوریت جوانان را به صلاح نمیدانم و معتقدم این یک پرش و جهش به جلو است، همانطور که در ادبیات مصطلح میگویند غوره نشده میخواهد مویز شود، لذا این جوانان به زودی به اشتباه خود در این زمینه پی خواهند برد.»
حمیدرضا جلاییپور هم در یادداشتی در روزنامه اعتماد در مخالفت با تاسیس حزب ندا توسط صادق خرازی نوشت «ندای ایرانیان» دارای چهرههای تراز اول و با نفوذ سیاسی با سرمایه سیاسی و اخلاقی قابل اتکا نیست.
احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم که به خاطر تشتّت در جریان اصلاحطلبی از منتقدان سرسخت حزب نداست، تاکید میکند: «آنها نباید مدعی چیزی باشند که نمایندهاش هستند، اصلاحطلبان به اندازه کافی معارض و مخالف تریبوندار دارند، دیگر نیازی نیست جریانهای جدید و نوظهور که خود را اصلاحطلب نیز مینامند به این مسئله دامن بزنند.»
اما از سوی دیگر صادق خرازی از همان آغاز هجمهها به تشکل جوانش تاکید کرد که «ندا نسخه جدید مشارکت نیست»، البته نکتهای که با حضور حداکثری جوانان حزب مشارکت در این تشکل که اکثر آنها نیز از دوستان و نزدیکان سیدمحمد خاتمی هستند، حکایت دیگری داشت.
*چتر حمایت خاتمی بر سر ندابسیاری از تحلیلگران سیاسی نقش خاتمی را در تشکل ندا یک نقش راهبردی و کلیدی عنوان کردند، نکتهای که صادق خرازی نیز در مقام دبیرکلی بر آن صحه میگذارد و هماهنگی ندا با خاتمی را تایید میکند.
وی به روزنامه الحیاة که از او پرسیده آیا با آقای خاتمی هماهنگ هستید، گفته است: «بله، فکر میکنیم که آقای خاتمی رئیس بلامنازع جریان اصلاحات است و تحت هر شرایطی اینگونه باقی خواهد ماند.»
خرازی حتی در برابر هجمهها به تشکل ندا به خاطر ایجاد تفرقه در جریان اصلاحطلبی، از نقش محوری خاتمی در «ندا» رونمایی میکند که این رویکرد موید محوریت خاتمی برای این تشکل است.
خرازی درباره مشورت خود با خاتمی درباره این حزب در شرف تاسیس به خبرنگاران میگوید: «من درباره تشکیل این حزب با سیدمحمد خاتمی مشورت کردم و وی موافقت خود را با ایجاد این تشکل و هر تشکل سیاسی دیگر اعلام کرد.»
*مانیفست ندای ایرانیان در حمایت از خاتمی البته کارگردانی خاتمی در حزب «ندا» تنها به مشورتی ساده ختم نمیشود چراکه اولین بیانیه حزب ندا که در واقع مانیفست هر حزب تازه تاسیس تلقی میشود، هیچ ابایی از تقدیس خاتمی ندارد و مینویسد «در فضای سرد و سنگین اولین انتخابات پس از انتخابات 1388 یعنی انتخابات مجلس نهم که بخشی از تشکلهای اصلاحطلب، ناامید و سردرگم، چندان رغبتی برای حضور نداشتند، تدبیر، مسئولیتشناسی و دوراندیشی حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی، با وجود مخالفتهای بسیاری، آغازگر دوران جدیدی برای اصلاحات و اصلاحطلبان بود.»
یکی دیگر از اعضای تشکل ندا نیز با تصریح به نقشآفرینی خاتمی در این تشکل میگوید: «ما اعلام کردهایم که ندا حزبی اصلاحطلب است، به اصلاحات باور دارد، آقای خاتمی را محور اصلاحات میداند و معتقد است که ایشان اصلاحطلبترین فرد موجود است.»
اما رویکرد خاتمی درباره تشکل ندا نیز جالب توجه است، خاتمی درباره تشکیل این حزب تازهتاسیس معتقد است: «اصلاحطلبی از تکثر دفاع میکند؛ اصلاحطلبی یک حزب و تشکل نیست بلکه جریانی تاریخی است که اصول، رویکردها و محورهایی مشخص دارد.»
*بازسازی احزاب اصلاحطلب با حمایت از نداشاید بتوان تجدیدنظر و نوسازی در احزاب و ساختار سیاسی اصلاحطلبان را مهمترین کارویژه اصلاحطلبان پس از انتخابات ریاستجمهوری 92 دانست؛ در واقع یک بازسازی همهجانبه که ناظر به انتخابات مجلس دهم طراحی شده است.
دقیقا بر همین اساس صادق خرازی لیدر این جریان که تاکنون با دیپلماسی خاص خود پاسخ منتقدان را داده است، در گفتوگو با روزنامه الحیاة که از او درباره انتخابات آینده میپرسد، به کارکرد انتخاباتی ندا اشاره میکند و میگوید: «فکر میکنم که (حزب ندا) نقشی موثر در انتخابات آتی ایفا خواهد کرد».
البته خرازی در تبیین نقش موثر انتخاباتی ندا از ارائه لیست انتخاباتی از سوی تشکل متبوعش خبر میدهد و در پاسخ به این سوال که لیست انتخاباتی ارائه میدهید تاکید میکند: «قطعا اینطور است.»
اصلاحطلبان که به گفته فعالان حزبی خود در بازه زمانی سالهای 88 تا 92 حال و روز خوشی نداشتهاند، اکنون میخواهند پرچم احزاب منحل شده خود را بر دست گرفته و بلند کنند و پربیراه نیست که اصلاح طلبان «اکنون» را زمان مناسبی برای بازگشت به حاکمیت ولو با رنگ و لعاب جدید میدانند.
«استراتژی بازگشت به حاکمیت» چندی است که از سوی اصلاحطلبان آغاز شده است و آنها با آنچه به عنوان خاتمیسیم از آن یاد میکنند، تلاش دارند راهبردهای این استراتژی را طراحی کنند.
محمد قوچانی فعال اصلاحطلب در جدیدترین یادداشت خود به تبیین نقش و جایگاه سیدمحمد خاتمی در جریان اصلاحات پرداخت و نوشت «امروزه دفاع از خاتمی ضرورت اصلاحطلبی است، در واقع اصولگرایان باید بدانند که خاتمی خط قرمز ماست و این نه شخصپرستی که نهادگرایی است؛ نهاد ملی اصلاحات.»
اما سیدمحمد خاتمی که اصلاحطلبان او را به مثابه «نهاد ملی اصلاحات» معرفی میکنند، چرا و چگونه میخواهد استراتژی بازگشت بدون هزینه به نظام را اجرایی کند؟ سوالی که شاید بتوان پاسخ آن را در نوسازیها و بازسازیهای درونی جبهه اصلاحات جستجو کرد.