وزیر اطلاعات دیروز گفت : داعش در چتر حمایتی ماست ، ما برنامه‌های داعش را پیش‌بینی و به مسئولان اعلام کردیم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، دیروز  علوی، وزیر اطلاعات، در نشست‌ خبری با اصحاب رسانه، به مسائل مهم حوزه کاری خود از جمله بررسی صلاحیت امنیتی افراد، مقابله با سرویس‌های بیگانه، حفاظت از مراکز حساس و نقش انگلیس در اقدامات ضدامنیتی علیه ایران پرداخت. وی اعلام کرد برای وزارت اطلاعات « نیت‌ ها،‌ عنوان‌ ها، خوشنامی‌ ها و بدنامی‌ ها مهم نیست»  ، امروز در صفحه یک چند روزنامه بخشهایی از صحبتهای وزیر  تیتر شد .

روزنامه جام جم اما یک تیتر متفاوت را برای خود انتخاب کرده و به موضوع سقف بیمه شخص ثالث و قیمت بالای  برخی خودرو ها پرداخته است :

در حالی که بخش اجباری پرداخت خسارت مالی بیمه‌ها در قالب قانون بیمه شخص ثالث، سقف محدودی دارد، قیمت بسیار بالای خودروهای خارجی در این میان مساله‌ساز شده است.

به گزارش خبرنگار ما، ورود خودروهای خارجی به خیابان های کشور و افزایش آن، بخصوص در شهرهای بزرگ و تفاوت چشمگیر قیمت آن با خودروهای داخلی، یک مشکل جدید ایجاد کرده است؛ مشکلی به نام کافی نبودن سقف بیمه نامه های شخص ثالث برای پرداخت خسارت مالی.

یک مقایسه ساده، عمق مساله و خطری که از این جهت دارندگان خودروهای ایرانی و بعضا ارزان قیمت را تهدید می کند، بخوبی نشان می دهد.

قیمت حداقلی یک دستگاه خودروی خارجی حدود صد میلیون تومان است که این قیمت تقریبا معادل قیمت پنج پراید و سه پژو 405 است.

در همین حال قیمت بالای خودروهای خارجی باعث شده است که هزینه خرید قطعات یدکی و تعمیرات آن نیز بسیار بالا باشد.

به عنوان مثال قیمت یک دست سپر کامل عقب خودرو لکسوس حدود 12 میلیون تومان و ست کامل چراغ عقب خودروی بی. ام. و (فقط یک سمت)، هشت میلیون تومان است.

حال تصور کنید خودروی ارزان قیمتی چون پراید یا وانت نیسان از پشت به یکی از این خودروهای گران قیمت بکوبد؛ اتفاقی که این روزها به دلیل افزایش خودروهای خارجی در تهران و کلانشهرها اصلا بعید نیست.

شاید صاحب خودروی ارزان قیمت و مقصر، در نگاه اول نداند که قرار است چه بلایی به سرش بیاید و در ذهنش داشتن بیمه نامه دور می زند و او را آسوده می سازد. اما وقتی دو طرف به شرکت بیمه مراجعه می کنند، تازه مقصر درمی یابد که هر کوپن بیمه نامه شخص ثالث حداکثر سه میلیون و 800 هزار تومان و در صورت داشتن الحاقیه، پنج میلیون تومان سقف برای پرداخت خسارت دارد و بنابراین باقیمانده مبلغ که معمولا هنگفت و گاه به اندازه یا حتی بیشتر از قیمت کل خودروی مقصر است، باید از سوی وی تقبل شود.

اینجاست که مشکل آغاز می شود، مشکلی که تقریبا برای تمام رانندگان ایرانی به طور بالقوه وجود داشته و برای آنها که ممکن است خودرویشان محل درآمد یک یا چند خانوار باشد، حادتر است.به خاطر داریم چندی پیش در یکی از استان های غربی کشور، یک وانت با یک لکسوس بشدت تصادف کرد و راننده وانت وقتی با حجم خسارت مواجه شد، دست به خودکشی زد.



همایش روز عید غدیر حزب اعتماد ملی نیز از زوایای مختلف مورد توجه رسانه ها قرار گرفت


« تجديدنظرطلبان دوباره از خود سلب صلاحيت كردند»

 روزنامه جوان با روتیتر «گزارش انتقادي جوان از نشستي كه به محفل حمايت از سران فتنه بدل شد» نوشت : ماه‌هاست كه گروه‌هاي منسوب به طيف دوم خرداد درتلاشند با توسعه تحركات سياسي بتوانند ضمن «‌ترميم پايگاه اجتماعي‌»، جريان متبوع خود را «احيا» كنند و با پياده‌سازي سناريوهاي پيچيده بار ديگر به حاكميت ورود رسمي داشته باشند آن هم در شرايطي كه جامعه همچنان منتظر پاسخ موجه و عقلايي رهبران اين جريان به فعاليت‌هاي براندازانه آنها هستند.

آنها براي رسيدن به اين هدف در طول ماه‌هاي اخير راهكارهاي متفاوتي نظير «‌چند پاره كردن اصولگراها»، «‌تضعيف مجلس نهم و تخريب فعاليت‌هاي منتخبان آن‌»، «‌سرازير شدن انتقادات با شيب ملايم از عملكرد دولت يازدهم و نهايتاً دور زدن و عبور از روحاني»، «‌توسعه تخاصم ميان دولت و مجلس»، «‌بازخواني جهت‌دار و تحريف شده از كارنامه جريان رقيب در طول سال‌هاي اخير»، «‌حفظ نقش منتقد و حتي مخالفت حاكميت و تعميق اين نقش طي ماه‌هاي آتي» و «‌القاي ناكارآمدي گفتمان و توان اجرايي رقيب به افكار عمومي» را مورد توجه قرار داده‌اند.

به عبارت بهتر مي‌توان عمده هدف هواخواهان ليبراليسم در داخل را در دو عبارت «‌تخريب و چندپاره كردن رقيب» و «‌توسعه فعاليت‌هاي احزاب منحله و افراطي» خلاصه كرد كه در تبيين هدف دومي مي‌توان گفت، رهبران اين طيف تلاش مي‌كنند با فعال كردن تشكل‌هاي افراطي خود بتوانند در پوشش آماده‌سازي استان‌ها و شهرستان‌هاي مختلف براي انتخابات مجلس دهم، گستره پايگاه اجتماعي خود را ترميم كرده و يأس و نااميدي مفرط كنوني بدنه اصلاح‌طلبي را به نشاط و طراوت زودهنگام انتخاباتي جبران كنند چراكه تئوريسين‌هاي اين جماعت آگاهند كه مقدمه موفقيت يك جريان سياسي در هر آوردگاهي ايجاد تحول و پويايي در احزاب منسوب به خود ماه‌ها قبل از رقابت‌هاي انتخاباتي است.

از جمله گروه‌هاي جماعت تجديدنظرطلب احزاب دو قلو منحل شده يا همان «مشاركت مجاهدين» است كه از همان ابتداي روي كار آمدن دولت يازدهم تصميم داشتند در پوشش نام و نشاني جديد با چتر افراد مقبولي نظير عارف تجديد فعاليت كند يا «اعتماد ملي» كه - ماه‌ها قبل - بعد از پنج سال سكون و بي‌رمقي مرموزانه اعلان بازگشايي دفاتر حزبش را رسانه‌اي مي‌كند، آن هم در غياب دبيركلش كه ترجيح داد ادامه حيات را در انزوي سياسي و دوري از مردم سپري كند.

اما آنچه روز دوشنبه روي داد فعاليت‌هاي گروه‌هاي وابسته به اين جريان را وارد فاز جديدي كرد، اتفاقات مربوط به همايش حزب اعتماد ملي با عنوان «امتداد اعتماد» بود كه در سالن اجتماعات موسسه الهادي و با قرائت پيام سيدمحمد خاتمي رسماً آغاز شد و چهره‌هايي چون محسن رهامي، رسول منتجب‌نيا، محمدرضا عارف، مصطفي كواكبيان، عليرضا محجوب، عيسي سحرخيز و الياس حضرتي حضور داشتند. برخلاف آنچه تصور مي‌شد، برگزاري اين نشست نه تنها نتوانست كمكي به «احياي جريان دوم خرداد » يا «‌تطهير سران اين جبهه» كند، بلكه- همانگونه كه اشاره خواهد شد- سندي شد براي اثبات دوباره «عدم شايستگي جماعت تجديدنظرطلب» براي بازگشت به ساختار حاكميت آن هم در شرايطي كه راهبرد اصلي آنها حول محور «بازگشت رسمي اما خزنده و زيرپوستي به حاكميت » قرار گرفته است.

اما مهم‌ترين بخش از اتفاقات حادث شده در همايش چالش برانگيز «امتداد اعتماد» را مي‌توان سخنان منتجب‌نيا دانست آنجايي كه وي در جملاتي احساسي و قابل تأمل بيان مي‌كند: از خدا مي‌خواهم به بركت امروز... عيدي ما را هم آزادي عزيزان در حبس و زندانيان سياسي بي‌گناهي كه سال‌ها از حقوق اجتماعي محروم شده‌اند، قرار دهد. وي ادامه مي‌دهد: اين سه عزيز هر جايي كه ما مي‌رويم درباره آنها صحبت مي‌كنند. سرور بزرگوارم دبيركل حزب اعتماد ملي آقاي كروبي، برادرعزيز و دلسوزم نخست‌وزير امام و جنگ و شخصيتي كه در بدترين شرايط به بهترين وجه كشور را اداره كرد آقاي موسوي يا به زن شجاع و همسر بزرگوار ايشان كه همه سختي‌ها و ناملايمات را در اين سال‌ها تحمل كرده‌اند به حق علي(ع) مقدمات رفع حصر آنان را فراهم بياورد. بعد از اين سخنان، در بخشي از همايش نيز، يكي از اعضاي شوراي اصلاح‌طلبان پيام سيد محمد خاتمي به اين همايش را قرائت مي‌كند و مجري مراسم هم دليل عدم حضور تأمل برانگيز خاتمي را روز عيد غدير عنوان مي‌كند. محسن رهامي هم در بخشي از سخنان خود بيان مي‌كند: «‌همايش امروز يك غايب بزرگ دارد كه مهدي كروبي است و اميدواريم در جشن‌هاي بعدي شاهد حضورآقايان كروبي، مهندس موسوي و خانم رهنورد باشيم.» اين سخنان تند در حالي ابراز مي‌شد كه حاضران در سالن با سردادن شعارهايي نظير «‌زنداني سياسي آزاد بايد گردد» يا حمل پلاكاردهايي با مضمون «‌عزت حصر شدني نيست» به ابراز احساسات مي‌پرداختند.

هر چند كه با نگاهي ساده در سخنان قائم مقام حزب اعتماد ملي مي‌توان پارادوكس‌هاي معنايي فراواني را جست‌وجو كرد اما مهم‌ترين آن را مي‌توان آنجايي دانست كه وي از سران غائله 88 به عنوان «‌زندانيان سياسي بي‌گناه» ياد مي‌كند، آن هم در شرايطي كه اثبات بي‌گناهي افرادي كه با 17 بيانيه ساختارشكنانه و اتخاذ رفتارهاي خلاف مصالح و منافع نظام و مردم بيش از هشت ماه كشور را دستخوش بحران قرار داده و زمينه افزايش تحريم‌هاي بين‌المللي عليه كشورمان را فراهم كردند، بايد در فرايند قانوني و در دادگاه صالحه محرز شود يا حداقل با رجوع به افكار عمومي مدعي چنين موضوعي شويم. قابل توجه است با رجوع به نص صريح مواد قانون مجازات اسلامي به عنوان يكي از منابع اصلي براي بازشناسي اقدامات خلاف قانون سران فتنه به مواردي نظير «‌مفسد في الارض» مي‌رسيم كه مجازات آن چيزي به جز اعدام مفسد نيست؛دركنار آن با رجوع به افكار عمومي - كه در مصاديق فراواني از جمله حماسه 9 دي يا بيرون انداختن دبير كل حزب اعتماد ملي از نمايشگاه كتاب تهران- مي‌توان قضاوت حقيقي و منصفانه از نگرش مردم به اقدامات براندازانه سران غائله 88 داشت.

البته بايد تأكيد كرد كه واژه مناسب حقوقي- فقهي براي وضعيت كنوني سران فتنه «حصر سياسي» نبوده چراكه فعاليت‌هاي اين افراد با محوريت براندازي حاكميت صورت گرفته كه نهايتا بايد آنها را «‌زنداني امنيتي» دانست نه سياسي. منتجب نيا همچنين در ادامه مدعي مي‌شود كه سران فتنه «‌سال‌هاست از حقوق اجتماعي محروم شده‌اند» و اين در حالي است كه طبق اخبار درج شده در رسانه‌هاي وابسته به دوم خردادي‌ها سران شهر آشوب 88 در شرايط عادي گذشته به سر مي‌برند و تنها از اقدمات براندازانه آنها جهت اردوكشي خياباني جلوگيري به عمل آمده كه يقينا تدبير در اين زمينه جزو حقوق اجتماعي به حساب نمي‌آيد. البته طبق اخبار افراد نزديك به سران وهمچنين تصوير منتشر شده در رسانه‌ها اين افراد بارها سفر به مناطق خوش آب و هواي كشور از جمله سواحل درياي خزر را تجربه كرده و در صورت بيماري‌هايي كه به علت كهولت سن براي آنها اتفاق افتاده به درمانگاه‌هاي تخصصي - خصوصي با حضور بهترين پزشكان كشور مورد معالجه قرار گرفته‌اند.

قائم مقام حزب اعتماد ملي در ادامه در مقام مفسر نهج‌البلاغه برآمده و با تفسير برخي از روايات حضرت امير (ع) و واقعه غدير خم حرف از گذشت و لزوم وحدت ميان امت اسلامي به ميان مي‌آورد بدون توجه به اينكه «حصر» يكي از احكام قضايي دين اسلام بوده كه نمونه بارز آن حصر عايشه به دستور امام علي (ع) پس از فتنه جمل بوده و رفع حصر عايشه زماني اتفاق افتاد كه عايشه از اقدامات توطئه‌گرايانه خود اعلام برائت كرد. قابل توجه است كه مفهوم ديني وحدت در شرايطي امكان‌پذير است كه فتنه‌گران با رفتار و گفتار خود اثبات كنند و تضمين دهند كه اقدامات گذشته عليه امنيت ملي را تكرار نكرده و پايبندي خود به اصول و مباني اسلام و انقلاب را نشان دهند. طرد خشونت و تندروي هم در حالي مورد تأكيد منتجب‌نيا قرار مي‌گيرد كه در همان سال منسوبان به جريان هواخواه ليبراليسم در كف خيابان معناي واقعي اينگونه واژه‌ها را نشان دادند.

اما با برگزاري اينگونه همايش‌ها آنچه بيش از همه ذهن جامعه را درگير مي‌كند، اين است كه جماعت دوم خرداد چگونه انتظار دارند كه نظام و مردم از ماه‌ها غائله‌آفريني عليه كشور گذشت كنند و به بازگشت سياسي آنها اقبال نشان دهند در حالي كه «راهبرد استحاله و براندازي» همچنان مهم‌ترين اولويت اين جريان بوده و وابستگان به اين طيف حاضر نيستند حتي ذره‌اي از عملكرد راديكالي و ضدحاكميتي خود عدول كنند.

در پايان اين سؤال مطرح مي‌شود كه وزارت كشور چگونه و با چه آينده‌نگري به اينگونه همايش‌هاي ضد امنيتي مجوز برگزاري داده بدون آنكه مصالح و منافع كشور و مردم را مورد توجه قرار دهد، آيا مي‌توان برگزاري همايش‌هاي ساختارشكنانه‌اي نظير «امتداد اعتماد» را حاصل نفوذ جريان تجديدنظر طلب در وزارت كشور به شمار آورد و زنگ خطري براي يكي از مهم‌ترين وزارتخانه‌هاي دولت دانست؟


« مسیر ناگزیر»

در مقابل روزنامه شرق  دراین باره نوشت : ظرفیت جامعه ایران در مورد گرایش به فعالیت‌های جمعی سیاسی و صنفی و آنچه در صحنه واقعی کار سیاسی جلوه‌گر است، عقب‌ماندگی این حوزه را نشان می‌دهد. مخاطب این جمله، «دولت»، به مفهوم «دستگاه اجرایی» نیست. اگرچه، بارها، طی یک‌سال گذشته تاکیدشده که وزارت کشور دولت یازدهم به‌ویژه در بخش سیاسی، نیازمند بازنگری در فعالیت‌های خود است، اما آنچه مشخص است مسوول درجه اول «تحزب» در کشور، دولت نیست. سوال اینجاست که چه زمانی بناست تنش و درگیری -که حاصل فعل و انفعالات مختلف و نیازمند واکاوی جداگانه است- به کنار گذارده شده و میل جامعه به فضای جدید زندگی، مشارکت سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی درک شود؟ آنچه به اصلاح‌طلبان مربوط است اینکه با وجود مطالباتی در سطح هواداران قابل توجه این تفکر در جامعه، به دنبال ایجاد آرامش توسعه‌آفرین در کشور هستند.

اما برخی افراد با وجود قرارداشتن در برخی مسوولیت‌ها در دستگاه‌های مختلف، به‌گونه‌ای در مورد فعالیت سیاسی محدود یک‌حزب سیاسی اصلاح‌طلب اظهارنظر می‌کنند که قابل باور نیست. برای نمونه «حزب اعتمادملی» از احزابی بود که پس از دوران اصلاحات تشکیل شد. در آن مقطع، دبیرکل و برخی نیروهای حاضر در آن، موضع نیمه‌منتقد نسبت به برخی احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب داشتند و به همین دلیل، صداوسیما و رسانه‌های وابسته به اصولگرایان، با ذوق‌زدگی خاصی به انتشار مواضع آنها مشغول بودند، به این امید که سبب شکاف در میان اصلاح‌طلبان شوند.

خوشبختانه این اتفاق رخ نداد و این حزب توانست در کنار اصلاح‌طلبان به ایفای نقش بپردازد و اخیرا هم موضع آنها این است که در کنار شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به فعالیت بپردازند. اما موضع دوگانه جناح مقابل در قبال یک‌گردهمایی محدود در مجموعه اصلاح‌طلبان، بسیار تعجب‌آور است. آنها باید از خود سوال کنند آیا می‌توانند مجموعه اصلاحات را از صحنه روزگار محو کنند؟ اگر نمی‌شود آیا می‌توان کاری کرد که این جریان به کلی منفعل شود؟...

الگوی چین هم که برخی در ذهن دارند، هزاران اما و اگر دارد. ممانعت در قبال عادی‌شدن فعالیت حزبی در کشور، تنها برخی آفت‌ها را به جامعه منتقل می‌کند. واکنش‌های شتاب‌زده در مقابل تحرک سیاسی احزاب، مبارزه با فساد و ناهنجاری‌ها را دشوار‌تر می‌کند. حال آنکه اساس کار حزبی، شفافیت با مردم و فعالیت منظم سیاسی است.



مسائل هسته ای و احتمال رسیدن به توافق نیز طبیعتا مورد توجه رسانه هاست .


«یک هتل قديمی، دو اختلاف کهنه، سه ديپلمات مصمم»


 ابتکار در این باره نوشت : دو هفته پس از آنکه مذاکرات ده روزه ایران و 1+5 در نیویورک مدرن راه به جایی نبرد، جمعی از دیپلمات های ایران و کشورهای طرف گفتگو باردیگر به قلعه تاریخی پله کوبورگ شهر وین پناه برده اند، تا شاید با چانه زنی دوباره در پله های مارپیچ و اتاق های تو در توی این ساختمان قدیمی و بازسازی شده این معمای یازده ساله را به حل نهایی نزدیک کنند. ظریف در مقام دیپلمات اول کشورمان شب گذشته با کاترین اشتون( دیپلمات اول فعلی اروپا در مذاکرات هسته ای) گفتگو کرد. امروز هم قرار است در این هتل وزیرخارجه کشورمان با جان کری وزیر امور خارجه و دیپلمات اول امریکا به صورت سه جانبه و با حضورخانم اشتون مذاکره کند. هتل پله کوبورگ همان جایی است که دوماه و نیم پیشتر ظریف و اشتون توافقنامه تمدید برنامه اقدام مشترک تا پایان ماه نوامبر را امضا کردند.
مطابق توافق پیشین وین ایران و 1+5 برای امضای متن توافقنامه جامع تا 24 نوامبر 2014 یعنی 40 روز دیگر فرصت دارند. این توافقنامه می‌تواند به بیش از یک دهه جدال ایران و غربی ها ( به خصوص آمریکا) بر سر پرونده هسته ای پایان دهد. ظرفیت غنی سازی ایران و نحوه لغو تحریم ها دو گره تقریبا کوری است که راه رسیدن دو طرف به توافق و مفاهمه را سخت کرده است. خبر خوب اما این است که ایران و 1+5 بر سر کلیات حق غنی سازی هسته ای ایران تفاهم کرده اند و درخصوص مسائل مرتبط با رآکتور آب سنگین اراک و تاسیسات فردو هم تا پیش از بازگشت دوباره به وین به توافق نسبی دست یافته اند.دوشنبه گذشته درحالی که تیم دیپلماسی کشورمان در راه وین بود و خود را برای آغاز دور تازه ای از گفتگوهای هسته ای با 1+5 آماده می‌کرد، رییس جمهور در گفتگویی تلویزیونی موضع دولت درباره سرنوشت این مذاکرات را با مردم درمیان گذاشت. روحانی لابلای سخنان مفصل خود پیرامون پرونده هسته ای به صراحت به شهروندان ایرانی گفت که حتما با 1+5 به تفاهم خواهیم رسید. مهم ترین نکات سخنان رییس جمهوری این چهار جمله کوتاه بود: « موضوع هسته ای بازگشت ناپذیر است.

در مساله هسته ای حتما دو طرف به تفاهم خواهند رسید. اراده ما بر این است که در40روز باقیمانده مساله به طور نهایی حل وفصل شود. این تفاهم برد-برد خواهد بود.» آنچه که از این بخش از سخنان عمومی رییس جمهور برداشت شده این است که به احتمال بسیار در مهلت 40 روزه باقی مانده دو اختلاف اساسی باقیمانده نیز حل و فصل خواهد شد و نیاز به چانه زنی دوباره برای تمدید مجدد این وقت اضافه نخواهد بود. ساعاتی پس از سخنان رییس جمهور رییس تیم دیپلماسی کشورمان که برای شرکت در دور تازه مذاکرات راهی وین شده بود در فرودگاه سخنانی متفاوت با اظهارات رییس جمهور بیان کرد. ظریف که تلاش می‌کرد پیش از ورود به دور تازه گفتگوها کاملا محتطانه و دیپلمات گونه سخن بگوید به خبرنگاران رسانه های بین‌المللی گفت که رسیدن به توافق در این دور از مذاکرات بسیار بعید است و موضوعات باقی مانده که باید حل و فصل شوند همچنان بسیار زیاد هستند. ناگفته نماند که روحانی در عین حال در ادامه سخنان خود در لفافه سخنانی را مطرح کرد که سخنان ظریف ترجمه دیگری از این بخش از سخنان رییس جمهور است. روحانی تاکید کرد که « بحث اصلی درباره این است که ایران برای چند سال چه مسائلی را به صورت محدود بپذیردعلاوه بر این اینکه رفع تحریم ها از کی آغاز شود و گام اول و دوم چگونه باشد، مسایل مهمی است که باید حل شود.» بخش اول اظهارات رییس جمهور عمدتا به تعداد سانتریفیوژها و میزان غنی سازی ایران اشاره دارد و بخش دوم آن هم حول دوره زمانی رفع تدریجی تحریم ها است.

تاکنون چه در خصوص تعداد سانتریفیوژها و چه درباره دوره زمانی لغو تحریم ها گمانه ها و نقل و قول های غیر رسمی زیادی منتشر شده اما تاکنون منابع رسمی هیچکدام از اعداد و ارقام مربوط به دو موضوع را تایید نکرده اند. اما شواهد نشان می‌دهد که هم در نیویورک و هم اکنون در وین بیش از هرچیز بحث ها درباره این دو عدد(تعداد سانتریفیوژها و عدد سالهای لازم برای لغو کامل تحریم ها) بوده است.سخنان امیدوارکننده روحانی و البته تفاوت ظاهری این سخنان با گفته های دیپلماتیک، دیپلمات اول کشورمان در مذاکرات، سکوت نسبی کاترین اشتون و دیگر دیپلمات های طرف مقابل و نیز برگزاری این دور از مذاکرات با حضور دیپلمات اول کشور آمریکا یعنی جان کری باعث شده تا در روز اول از مرحله جدید گفتگوها هم امیدواری ها به توافق زیاد باشد و هم در عین حال گمانه زنی و تحلیل درباره سرنوشت گفتگوهای وین و نیز پیش بینی سیر مذاکرات در 6 هفته باقیمانده سخت شود. این ترکیب یعنی سخت شدن پیش بینی و تحلیل در عین بیشتر شدن امیدواری ها را می‌توان نشانه این نکته دانست که وین این بار قرار است نقطه عطف اصلی تلاش ها و گفتگوهای دو طرف برای رسیدن به توافق جامع هسته ای باشد

البته این نقطه عطف بودن الزاما به این معنا نیست که تا روز جمعه دو طرف یا به توافق خواهند رسید و یا مذاکرات شکست خواهد خورد.حتی به این معنا هم نخواهد بود که طرفین به سرعت سراغ گفتگو بر سر تمدید مهلت 24 نوامبر خواهند رفت. قطعا در عرصه دیپلماسی فاصله 6 هفته ای تا پایان مهلت تعیین شده زمان کمی نیست. مذاکره کنندگان حرفه ای ایران و 1+5 هم نشان داده اند که قادرند حتی در کسری از یک روز، سرنوشت و مسیر گفتگوها را تغییر دهند. برپایه این مسائل می‌توان گفت که این دور از چانه زنی ها در اتاق های تودرتوی هتل پله کوبورگ از آن جهت تعیین کننده و نقطه عطف است که می‌تواند با در نظر گرفتن مهلت 30-40 روزه باقیمانده و با احتساب هر دو هفته یک دور گفتگو طرفین را در دو موضوع اختلافی آنقدر به هم نزدیک کند که امیدوار باشیم طی دو و حداکثر سه دور گفتگوی دیگر تا پایان مهلت تعیین شده، معدود پرانتزهای باقیمانده در متن توافقنامه نیز برداشته شود و در واپسین ساعات از واپسین روز وقت اضافه، متن نهایی برای امضا مهیا باشد...


«رسیدن به توافق در این دور از مذاکرات بعید است»

روزنامه شرق  هم نوشت : «محمدجواد ظریف» وزیرخارجه ایران و سرپرست هیات ایرانی، در فرودگاه «وین»، رسیدن به توافق در این دور از مذاکرات را بسیار بعید دانست. به گزارش «واحدمرکزی‌خبر» او دلیل این امر را باقی‌ماندن موضوعاتی دانست که باید حل‌وفصل شوند؛ موضوعاتی که به گفته او بسیار زیاد هستند. البته او در ادامه گفت: «مذاکراتی که ما تاکنون داشتیم همگی مذاکرات حساسی بوده‌اند، این دوره هم مذاکره‌ای است که می‌تواند راه را برای رسیدن به توافق نهایی هموارتر کند.» دیپلمات‌های ایران، آمریکا و مسوول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا در این دور از مذاکرات هسته‌ای با یکدیگر به رایزنی می‌پردازند. وزیرخارجه با بیان اینکه «آنچه در چند دور اخیر در موردش بحث و گفت‌وگو شده است در مورد جزییات است»، این موارد را نکاتی مانند «حجم غنی‌سازی» و «نحوه و زمانبندی رفع تحریم‌ها» توصیف کرد؛ مواردی که آنها را بسیار بااهمیت و حیاتی خواند. ظریف همچنین ادامه داد: «امیدواریم که طرف مقابل با پذیرفتن واقعیاتی که در صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی است و همینطور واقعیات برنامه هسته‌ای ایران که یک برنامه پیشرفته صلح‌آمیز هسته‌ای است، بتواند به یک راه‌حل دست پیدا کند که به نفع همه است.» او با رد این مطلب که مذاکرات «وین» 5 و 6 و مذاکرات «نیویورک»، تقریبا بدون نتیجه محسوس و ملموسی به پایان رسید، افزود: «ما همه این مذاکرات را با هدف حل‌وفصل موضوعات شروع می‌کنیم و تا حدودی هم پیش می‌رویم.» سرپرست تیم مذاکره‌کننده ایران افزود: «اینکه نتیجه ملموس به نظر نمی‌رسد، به این علت است که نتیجه، زمانی ملموس است که توافق حاصل شود. به همین خاطر در مذاکرات «ژنو» هم پیش‌بینی کردیم هیچ توافقی وجود ندارد تا روی همه موضوعات توافق شود.» ظریف ادامه داد: «این گمانه‌زنی‌ها که مذاکرات نتیجه ملموس داشت یا نداشت، پیشداوری‌هایی است که بیشتر جنبه ظاهری دارد.» او همچنین مذاکرات «نیویورک» را مذاکرات بسیار خوبی توصیف کرد و افزود: «توانستیم درخصوص جزییات بسیاری از موضوعات بیشتر بحث کنیم و زمینه برای بعضی توافقات ایجاد شد، ولی به دلیل وجود بسیاری از اختلافات هنوز ما به توافق در موضوعات نرسیده‌ایم.» وزیر خارجه ایران صبح امروز در حاشیه مذاکرات هسته‌ای با «سباستین کورتس» همتای اتریشی و 29ساله خود دیدار و گفت‌وگو می‌کند. همچنین به گزارش «ایسنا» «مایکل مان»، سخنگوی «اشتون» با اشاره به مذاکرات جاری، گفت: «هدف از دیدارهای دوجانبه و سه‌جانبه ظریف، «کری» و «اشتون»، دستیابی به پیشرفت درخصوص موارد کلیدی در مذاکرات است.» او در مورد برنامه این مذاکرات افزود: «روز چهارشنبه (امروز) دیدار دوجانبه‌ای بین «کاترین اشتون» و محمدجواد ظریف برگزار می‌شود و سپس «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا به این نشست ملحق خواهد شد.» او همچنین به فضای مثبت مذاکرات 9روزه در نیویورک اشاره و ابراز امیدواری کرد پیشرفت‌ بیشتری در مذاکرات وین حاصل شود. دوشنبه‌شب «حسن روحانی»، رییس‌جمهوری در گفت‌وگوی تلویزیونی خود با بیان اینکه «در مساله هسته‌ای حتما دو طرف به تفاهم خواهند رسید»، گفته بود: «در مورد لزوم برداشته‌شدن تحریم‌ها، غنی‌سازی در نطنز و همچنین لزوم وجود فردو و رآکتور اراک، هیچ بحثی بین دو طرف نیست و کلیات موضوع هسته‌ای ایران امروز مورد اتفاق نظر در بین دو طرف است.»در آخرین دور از مذاکرات ایران و گروه «1+5» که در نیویورک و در حاشیه «مجمع عمومی» سازمان‌ملل برگزار شد، دوطرف 9روز به مذاکرات فشرده پرداختند که در آخرین روزهای آن، عباس عراقچی از عدم پیشرفت ملموس در مذاکرات سخن گفت. در دو روز پایانی مذاکرات، دو نشست سه‌جانبه ظریف، «اشتون» و «کری» برگزار شد تا پس از آن احتمال رسیدن به توافق هسته‌ای بیشتر شود. پس از آن دیدار بود که «عراقچی» به «واحد مرکزی خبر» گفت که «در برخی موارد درباره جزییات مسایل فنی پیشرفت‌های خوبی صورت گرفته است و به برداشت‌هایی دست یافته‌ایم و راه‌حل‌هایی نیز وجود دارد اما هنوز درباره موضوعات کلان و اساسی به یک‌درک مشترک و تفاهمی که بتواند پایه یک توافق باشد نرسیده‌ایم.» پس از معاون وزیر خارجه ایران، «کری» وزیر خارجه آمریکا نیز نسبت به دستیابی به توافق جامع هسته‌ای ابراز امیدواری کرده بود. فردای سخنان «کری»، «لاوروف»، وزیر خارجه روسیه نیز از پیشرفت 95درصدی در مذاکرات خبر داد اما اختلافات موجود را مانع رسیدن به توافق دانست. «ظرفیت غنی‌سازی» و «زمانبندی رفع تحریم‌ها» از جمله موارد عمده اختلافی بین ایران و 6قدرت جهانی محسوب می‌شود. در گرماگرم مذاکرات نیویورک، رسانه‌های آمریکایی از پیشنهادهای واشنگتن برای حجم غنی‌سازی ایران خبر دادند. آخرین مورد آن مربوط به «آسوشیتدپرس» بود که از قول دیپلمات‌ها خبر داده بود که پیشنهاد جدید آمریکا به ایران اجازه خواهد داد چهارهزارو500سانتریفیوژ در اختیار داشته باشد. پیش از این برخی پیشنهادات مبنی بر موافقت آمریکا با هزارو500سانتریفیوژ در رسانه‌های غربی منتشر شده بود. اما مقامات ایرانی این پیشنهادات را تنها گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای ارزیابی کرده بودند. ایران و گروه «1+5» بر پایه توافق موقت ژنو تا 29تیر امسال فرصت داشتند که به توافق جامع هسته‌ای دست یابند که با عدم تحقق این امر، فرصت دستیابی به این توافق، تا سوم آذر پیش رو تمدید شد.


































برچسب ها: داعش ، وزیر ، پراید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.