به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،لبنان 143 روز است که رئیس جمهور ندارد. سیزدهمین جلسه پارلمان برای انتخاب
رئیس جمهور که دیروز برگزار شد نیز تنها در عنوان با بقیه نشست ها متفاوت
بود و به دلیل به حد نصاب نرسیدن نمایندگان به سرنوشت نشستهای قبلی دچار
شد.
شورای وزیران لبنان نیز
تنها اوضاع امنیتی را در دستور کار اولویت های خود قرار داده و جایی باقی
نمی ماند که رسوایی های دولت بویژه در پرونده برق را که به نظر میرسد
بزرگترین رسوایی مالی و سیاسی از زمان استقلال لبنان تاکنون بوده را بررسی
کند. با وجود برخی چالشهای امنیتی و برخی تجاوزها به ارتش
لبنان و حوادث عین الحلوه، مرزهای شمالی و شرقی و جنوبی لبنان و مرزهای
دریایی در معرض مشکلات بزرگی است که میتواند تا مرحله ترسیم نقشه های بین
المللی و موازنه های جهانی جدید نیز برسد. این موضوع نیز اولویت را به
فعالیتهای خارجی داده تا حدی که خلأ ممتد ریاست جمهوری در این کشور و
موضوع تمدید احتمالی فعالیت های دوره کنونی پارلمان را نیز به حاشیه برده
است.
فرانسوی ها این سوال
سریع را از سعد حریری رئیس جریان المستقبل مطرح کردند، این موضوع در دیداری
بین سعد حریری با فرانسوا اولاند رئیس جمهور این کشور که 45 دقیقه طول
شید، مطرح شد. به نظر میرسد پاریس بیش از لبنانیها به معامله سلاح سعودی
ها برای ارتش لبنان از انبارهای خود با ارزش 3 میلیارد دلار متعهد است.
این کشور البته اگر می توانست به قبل از 25 مِی ( اتمام دوره ریاست جمهوری
میشل سلیمان) برگردد، طرفهای لبنانی را مجبور به تمدید دوره ریاست جمهوری
میشل سلیمان میکرد، چرا که برخی محافل تاکید دارند که رشوه سعودی ها به
فرانسه هنگامی ملغی شد که موضوع تمدید ریاست جمهوری از بین رفت.
روزنامه
السفیر لبنان نوشت: اظهارات سعد حریری بعد از عملیات مزارع شبعا بار دیگر
گفتمان فریبکاری و خیانت و اشک تمساح نسبت به تصمیمات جنگ و صلح را که در
آغازین روزهای جنگ 33 روزه شاهد آن بودیم، زنده کرد. این اظهارت در آن زمان
نیز با حمایت سعودیها و برخی قدرت های غربی همراه بود و الان نیز اگر این
اظهارات با هماهنگی سعودیها باشد، باید آن را نتیجه روند متزلزل گفتگوهایی
دانست که بین ایران و عربستان سعودی در جریان است.
کسانی
که مواضع دیدارهای حسین امیر عبداللهیان دیپلمات برجسته ایرانی در جده و
دیدار سعود الفیصل و محمد جواد ظریف وزرای خارجه عربستان و ایران در
نیویورک را دنبال کرده باشد، باید نسبت به این اظهارات حریری تعجب کنند. بویژه اینکه سعودی ها در هر دوی این دیدارها با لحن مثبت خود ایرانیها را شگفت زده کردند.
آنها در این دیدارها از تمام سوء تفاهم های گذشته چشم پوشی کردند و حتی
سعود الفیصل از همتای ایرانی خود درخواست کرد تا به ریاض سفر کند. این
شاخصی از جدی بودن عزم ریاض برای گفتگوهای سازنده بین دو طرف بود.
گفتگوهایی که میتوانست روند آینده تحولات منطقهای بویژه در زمینه مناسبات
دو جانبه یا پروندههای منطقهای مشترک را تعیین کند.
ماهیتسنجی تناقض رفتارهای محور سعودی در
مورد تناقض های موجود در مواضع محور سعودی منطقه باید به روند تحولات نشست
موسسات ائتلاف بین المللی ضد داعش که دقیقا یک ماه قبل برگزار شد، اشاره
کرد.
در آن زمان سعودیها با هم دستی
طرفهای منطقهای و خلیج فارس اصرار داشتند که نام حزبالله لبنان نیز در
کنار گروههای تروریستی داعش و النصره آورده شود. آمریکاییها و شخص
جان کری این موضوع را رد کرد. ریاض بار دیگر این موضوع را در روز 25
سپتامبر در نشست شوای بشر سازمان ملل که در شهر ژنو در سوئیس برگزار شد،
تکرار کرد.
سعودیها و
قطریها و ترکها مخالف این بودند که در تصویب محکومیت تجاوزات حقوق بشری
در سوریه موضوع فقط منحصر به داعش باشد، آنها سعی داشتند حزب الله را نیز
به این نام اضافه کنند، اما با اقدامات هیئت لبنانی و هماهنگیهای این هیئت
با طرفهای اروپایی و رایزنی با هیئتهای دولتهای بزرگ نهایتا نام
حزبالله از این لیست برداشته شد.چند
روز بعد نماینده سعودیها در سازمان ملل متحد سعی کرد شکایتی را با امضای
ائتلاف مخالفان سوری از اقدامات ارتش لبنان بر ضد آوارگان سوری در اردوگاه
عرسال ترتیب دهد.
آمریکاییها خیلی زود به این شکایت اعتراض کردند. آنها از نماینده خود خواستند تا این شکایتنامه را آرشیو کند.
جان
کری در دیدار با تمام سلام نخست وزیر لبنان نسبت به این طرح انتقاد کرد و
گفت که آنها در جایگاه دولت نیستند که بتوانند شکایتنامه تنظیم کنند.
وی همچنین از عملکرد موسسه نظامی لبنان حمایت کرد. بعدها بررسیهایی بین
جده و نیویورک در مورد این تصمیم صورت گرفت و قرار شد اشتباه سعودیها در
این زمینه با بیانیهای از سوی رئیس جریان المستقبل جبران شود.
این
بیانیه به این منظور میبایست هم به سعودیها و هم به ائتلاف پاسخ میداد.
جالب اینجا بود که این شکایت بر اساس گفتمان 14 مارس تنظیم شده بود که
خواستار حضور ناظران بینالمللی از نیروهای یونیفل در مرزهای لبنان و سوریه
بودند تا از آوارگان سوری در لبنان حمایت کند. البته هنوز هم دولت آمریکا و
عربستان نسبت به این موضوع تردید دارند. این موضوع در مورد مواضع بسیاری
از دولتها در منطقه و جهان در مورد مسایل مختلف صدق میکند. واقعیت این
است که به نظر میرسد هیچ کس در دنیا موضع مشخصی نسبت به نحوه مقابله با
داعش ندارد و در عین حال نمیتواند بین این موضوع با دیگر پرونده های موجود
در دولت ها از جمله عراق و سوریه و یمن ارتباط ایجاد کند.
طرفهای
منطقهای ( و به تبع آنها برخی احزاب سیاسی داخلی در لبنان) داعش و النصره
را وسیلهای ضروری برای بهبود شرایط گفتگو با ایران و بشار اسد می دانند،
دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد دولت های سه گانه ( ترکیه، عربستان و
قطر) چنین دیدگاهی دارند، اما مواضع آنها نیز دچار تردید است.
نقشه ها و مرزهای جدیدیک
مقام ارشد عربی که به تازگی از سفر به واشنگتن برگشته و با برخی تصمیم
سازان دولت آمریکا نیز دیدار داشته، می گوید که معضل بزرگ کنونی فقدان وجود
راهبرد در بین کشورهای دنیاست، این در حالی است که آتش جنگ در شرق و غرب
منطقه شعلهور شده است و نقشهها و مرزهای جدید را ترسیم میکند.
این
مقام منطقهای میافزاید که جنگ در منطقه، جنگی جهانی است که نقشه دولت
های جهانی و منطقهای جدید را در طول صد سال تعیین خواهد کرد.
حال باید دید جایگاه لبنان در این جنگ چیست؟ این
مقام عربی می گوید که سخن در مورد ادامه چتر بینالمللی یا منطقهای در
حمایت از ثبات لبنان نمی تواند نگرانیهای آمریکا و اروپا در زمینه خطرات
پیرامونی لبنان و همچنین اردن را دفع کند.
طرفهای
منطقه ای و جهانی بخواهند یا نخواهند اشتراکی موضوعی بین ایران و حزب الله
و سوریه به همراه روسیه با دولت های ائتلاف غربی به وجود آمده است که برای
مقابله با نفوذ روز افزون داعش است. این موضوع می تواند منجر به
تسریع تمایل اروپایی ها برای قانونی جلوه دادن این جنگ جهانی منجر شود تا
دولتهای جدید از جمله روسیه نیز در آن شرکت کنند.
این مقام مسئول
تاکید دارد که اقدامات و تدابیری که ارتش لبنان در این راستا اتخاذ کرده و
فعالیتهای حزب الله لبنان در طول مرزهای شرقی نشان میدهد که آنها به
دنبال جلوگیری از انتقال این روند به داخل لبنان هستند، لبنان به صورت
تاریخی همواره با درگیریهای منطقهای ارتباط داشته است، اما امروز نقطه
توازنی را ایجاد کرده که ورود در این درگیریها به نفع هیچ کدام از طرفها
نیست و ممکن است موازنههای قدرت داخلی را به هم بزند.
همچنین
رهبران شعیه و سنی نگرانیهای زیادی نسبت به این موضوع دارند و مسیحیان و
دروزیها بیش از این دو قشر از بروز این جنگ و خطرات ناشی از کشیده شدن به
سمت هر اقدامی که ثبات کشور را تهدید کند و آتش فتنه را آن ایجاد کند،
نگران هستند.
وی
افزود: نتیجه برداشت شده از این سخن اینکه با وجود شکاف های فرقهای و
مذهبی و سیاسی روز افزون در لبنان و با وجود آتشهایی که در مرزهای این
کشور بویژه در سوریه وجود دارد و با وجود خطر تاریخی اسرائیل در مرزهای
جنوبی لبنان همچنان لبنان روی پای خود خواهد ایستاد. البته متاسفانه برخی
طرفهای داخلی هستند که به دنبال تحریک پروژههای قدیمی هستند، آن ها نمی
دانند که اوضاع مانند قبل نیست و لبنان بعد از اشغال توسط داعش مانند قبل
از آن نخواهد بود.
به همین علت است که مقامات دولت آمرکا در
برابر میهمانان عرب خود تاکید می کنند که لبنانی ها باید اولویت های خود را
تعیین کنند و این موضوع در وهله اول در مورد رهبران مارونی این کشور است،
الان دیگر زمان بررسی گزینه قوی ریاست جمهوری یا اختلاف اختیارات و قدرت و
حاکمیت نیست، الان خطر شدید موجودیتی در آستانه ورود به لبنان و تغییر دادن
سرنوشت این کشور است، بنابراین رهبران لبنان باید به صورت ویژه بر ضرورت
انتخاب رئیس جمهور جدید لبنان تمرکز کنند تا موسسات قانونی این کشور را
فعال کنند. در غیر این صورت مواضع جامعه جهانی در قبال این کشور ناقص خواهد
بود.