به گزارش
خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران، هر فصل لیگ برتر حاشیههای تازهای را راهی فوتسال کشورمان میکند. یک سال تبانی، یک سال درگیری باشگاهها با یکدیگر، یک سال جنگ علیه داوری و یا مذاکرات پنهان و پیدایی تیمها برای رسیدن به هدف اما امسال، لیگ، سوغات جدیدی را به ارمغان آورده است و آن هم کودتای بازیکنان علیه سرمربی تیمهاست. البته این موارد در گذشته هم به چشم میخورد اما قدرت بازیکنان در این حد نبود که یک سرمربی از تیم رانده شود و یا در مدت 6 هفته از گذشت آغاز رقابتها 3 مربی تسلیم بازیهای درون تیمی، ناچار به کنارهگیری شوند.
زمانیکه سوت آغاز رقابتهای فصل جدید زده شد شاید کمتر کسی فکر میکرد مربی بزرگی همچون شمس، مربی زحمتکشی به نام عقابی و محمد کشاورز مرد اخلاق فوتسال که رابطه نزدیک با هم تیمیهایش داشت توسط بازیهای حاشیهای ناچار به ترک تیم شوند.
اما متاسفانه این گونه شد تا واژهای به نام بازیکنسالاری بیش از پیش با تار و پود فوتسال کشورمان گره بخورد و مربیان نتوانند کار فنی خود را در تیمها انجام دهند این روزها به جایی رسیدهایم به جای اینکه شاگردان احترام مربیان را نگه دارند و به اصطلاح از آنها حساب ببرند، این مربیان هستند که از ترس بازیکنان نباید دست از پا خطا کنند مبادا که صابون تیم به تنشان بخورد.
جالب این جاست که فریادهای شمس و عقابی که یک دل نبودن تیم و همچنین بازی نکردن برخی بازیکنان را به وضوح به گوش میرساند با تغییراتی که ناگهانی و ضربالعجل نیز به نظر نمیرسید، باعث ایجاد روندی مثبت در تیم شد تا دبیری بهتر از گذشته نتیجه گیرد و شهرداری ساوه نیز در هفته دوم پس از تغییرات کادر فنی قدرت ذخیره شدهاش از ابتدای فصل را به نمایش بگذارد تا تیم ملی مدعی لیگ را برای نخستین بار شکست دهد. تیمی هم همانند گیتیپسند پس از شروع خوب خود حالا طعم حضور در جایگاه ششم را میچشد شاید با ایجاد تغییرات شانس به صورت اتفاقی به این تیم نیز روی آورد مینویسیم بازیکن اما شما بخوانید مسئولان باشگاهها! زیرا تا زمانیکه مسئولان مدیریت ورزشی در تیمها اعمال کنند بازیکنان حد و حدود خود را میفهمند و تمرکزشان را به کارهای مربوط، معطوف میکنند اما حالا بازیکنان نامی هر تیم حرف اول و آخر را میزنند.
با توجه به شرایط، این استعفاهای شفاهی یا بهتری بگوییم برکناری محترمانه نمیتواند تنها مربوط به چند بازیکن و بدون حمایت مسئولان باشگاهها باشد اگر این چنین بود مدیران حتی برای اینکه ژست افرادی حرفهای را به خود بگیرند تا مانع از شورش و ساز مخالفزنیهای دوباره بازیکنان شوند سرمربیان انتخابی خود در شروع لیگ را نگه میداشتند تا بازیکنان یا با شرایط هماهنگ شوند یا با توبیخ، مجبور به هماهنگی باشند تا به این صورت، قدمهای نخست در باشگاهداری حرفهای را برداریم.
برای مصداق عینی و بازر این مسئله میتوان از شرکت حفاری سال گذشته نام برد در اوایل فصل برخی از بازیکنان این تیم بنای ناسازگاری گذاشته بودند تا مربی خوبی همچون ناظمالشریعه از تیم جدا شود اما برخورد مقتدرانه مسئولان این باشگاه باعث شد افراد حاشیهای جدا شوند و سرانجام این تصمیم به جا و عاقلانه با ادعا قهرمانی تیم فوتسال شرکت حفاری در پایان فصل همراه با ناظم الشریعه منتهی شد، درصورتی که رفتار حرفهای و مقتدرانه مدیرعامل شرکت حفاری الگویی برای دیگر مسئولان باشد لیگی حرفهای و بدون جنجالی داخلی باشگاهها را پیشرو خواهیم داشت تا در پایان مجبور به گفتن جمله "وای به روزی که صابون بازیکنان به تن مربیان بخورد" نباشیم.
انتهای پیام/