به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،وبلاگ
رهسپار قدیمی نوشت:حکایت این عکس:
در مرحله اول عملیات بیت المقدس، سر ظهر بود و درگیری به شدت ادامه داشت، هنوز آن قسمت از جاده اهواز خرمشهر تسخیر نشده بود لذا دشمن به لحاظ اشرافی که به منطقه داشت همچنان ما را زیر آتش تیربارهای سنگین خود گرفته بود.در فاصله یک کیلومتری خط درگیری مستقر بودیم؛ من مشغول کار با بیسیمها بودم که سر و صدایی شنیدم برگشتم و دیدم دوتا اسیر عراقی آوردهاند عقب و یکی از برادران رزمنده با ادعای اینکه چند لحظه قبل این عراقیها دوستش را شهید کردهاند قصد کشتن آنها را کرده بود!
اسیران عراقی به ما پناه آوردند و بر اثر شلیک رگباری همان شخص تیری به بازوی یکی از همرزمان خودش برخورد کرد و مجروح شد. من قصد کمک کردن به آن مجروح را برای سوار شدن به آمبولانس داشتم که نمیدانم چطوری شکار عکاس شدم!
در
مرحله اول عملیات بیت المقدس، سر ظهر بود و درگیری به شدت ادامه داشت،
هنوز آن قسمت از جاده اهواز خرمشهر تسخیر نشده بود لذا دشمن به لحاظ اشرافی
که به منطقه داشت همچنان ما را زیر آتش تیربارهای سنگین خود گرفته بود.
در فاصله یک کیلومتری خط درگیری مستقر بودیم؛ من مشغول کار با بیسیمها
بودم که سر و صدایی شنیدم برگشتم و دیدم دوتا اسیر عراقی آوردهاند عقب و
یکی از برادران رزمنده با ادعای اینکه چند لحظه قبل این عراقیها دوستش را
شهید کردهاند قصد کشتن آنها را کرده بود!
اسیران عراقی به ما پناه آوردند و بر اثر شلیک رگباری همان شخص تیری به
بازوی یکی از همرزمان خودش برخورد کرد و مجروح شد. من قصد کمک کردن به آن
مجروح را برای سوار شدن به آمبولانس داشتم که نمیدانم چطوری شکار عکاس
شدم!
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
در
مرحله اول عملیات بیت المقدس، سر ظهر بود و درگیری به شدت ادامه داشت،
هنوز آن قسمت از جاده اهواز خرمشهر تسخیر نشده بود لذا دشمن به لحاظ اشرافی
که به منطقه داشت همچنان ما را زیر آتش تیربارهای سنگین خود گرفته بود.
در فاصله یک کیلومتری خط درگیری مستقر بودیم؛ من مشغول کار با بیسیمها
بودم که سر و صدایی شنیدم برگشتم و دیدم دوتا اسیر عراقی آوردهاند عقب و
یکی از برادران رزمنده با ادعای اینکه چند لحظه قبل این عراقیها دوستش را
شهید کردهاند قصد کشتن آنها را کرده بود!
اسیران عراقی به ما پناه آوردند و بر اثر شلیک رگباری همان شخص تیری به
بازوی یکی از همرزمان خودش برخورد کرد و مجروح شد. من قصد کمک کردن به آن
مجروح را برای سوار شدن به آمبولانس داشتم که نمیدانم چطوری شکار عکاس
شدم!
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf
به
گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ رهسپار قدیمی نوشت: حکایت این
عکس: - See more at:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930723000048#sthash.Oi8jaaoQ.dpuf