داستانک/ توهم خیاطِ رهبر شوروی!
شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
روزی «نیکیتا خروشچف» نخست وزیر وقت شوروی سابق از خیاط مخصوص خود خواست تا از قواره پارچه ای که آورده بود، برای او یک دست کت و شلوار بدوزد. خیاط بعد از اندازه گیری گفت که اندازه پارچه کافی نیست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفری که به بلگراد داشت، از یک خیاط یوگسلاو خواست تا برای او یک دست، کت و شلوار بدوزد.
خیاط بعد از اندازه گیری گفت که پارچه کاملاً اندازه است و او حتی می تواند یک جلیقه اضافه نیز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسید که چرا خیاط روس نتوانسته بود کت و شلوار را بدوزد؟ خیاط گفت: «قربان! شما را در مسکو بزرگ تر از آنچه هستید تصور می کنند!»
خیاط بعد از اندازه گیری گفت که پارچه کاملاً اندازه است و او حتی می تواند یک جلیقه اضافه نیز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسید که چرا خیاط روس نتوانسته بود کت و شلوار را بدوزد؟ خیاط گفت: «قربان! شما را در مسکو بزرگ تر از آنچه هستید تصور می کنند!»
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
