چرخ تولید مجموعه‌های مذهبی در دهه 60 به راه افتاد که با استقبال عموم مردم هم مواجه شد. در واقع در کنار چند تله‌تئاتر که با موضوع عاشورا و وقایع مذهبی، جلوی دوربین رفت باید مجموعه تلویزیونی «روایت عشق» به کارگردانی علاءالدین رحیمی را اولین مجموعه‌ای دانست که در این زمینه ساخته شده است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در این مجموعه ده قسمتی حوادث مربوط به کوفه و عهدشکنی مردمانش تا پیش از واقعه کربلا روایت می‌شد. بخش مهمی از سریال روایت عشق در فضاهای بسته تصویربرداری شد و از آن گذشته این اثر، سریالی گفت‌وگومحور بود که همین موضوع هم آن را بیشتر به سمت تئاتری شدن سوق داده بود.

 با این حال گفت‌وگوها خوب نوشته شده و از ضرباهنگ مناسبی هم سود جسته بود که همین برخی از ضعف‌های فنی موجود در آن را تا حدود زیادی پوشانده بود. در این سریال جمعی از بازیگران تئاتر دهه 60 حضور دارند که در سال‌های بعد به چهره‌های شاخصی نزد مخاطبان تلویزیونی تبدیل شدند. از جمله آنها می‌توان به انوشیروان ارجمند در نقش ابن‌سعد، زنده‌یاد رضا سعیدی در نقش ابن‌زیاد و محمد الهی در نقش یزید بن حارث اشاره کرد.

روایت عشق که در شبکه یک سیما تهیه شد در نخستین نمایش تلویزیونی خود با استقبال نسبتا خوبی روبه‌رو شد و در نوبت‌های بعدی بازپخش‌اش در دهه یادشده نیز همچنان پربیننده بود. اگرچه در همان ایام فیلم سینمایی سفیر ساخته فریبرز صالح نیز پس از اکران به قاب کوچک تلویزیون راه پیدا کرد و در نسخه‌های مختلف (سینمایی و مجموعه‌ای سه‌قسمتی) روی آنتن رفت که بشدت هم مورد توجه مخاطبان خود قرار گرفت. بخش مهمی از موفقیت سفیر که داستان سفر قیس بن مسهر، فرستاده امام حسین(ع) به کوفه را روایت می‌کرد به فیلمنامه درخشان و کیفیت فنی آن بازمی‌گردد که در آن روزها بسیار تازه نشان می‌داد.

دمیدن روح تازه به آثار تاریخی - مذهبی

در روزهای پایانی این دهه داود میرباقری که با دو مجموعه «رعنا» و «گرگ‌ها» به کارگردانی مطرح در تلویزیون تبدیل شده بود، به سراغ تولید مجموعه‌ای عظیم با محوریت زندگانی امام علی(ع) رفت و مدتی طولانی را صرف تحقیق و نگارش فیلمنامه آن کرد. مجموعه‌ای دیدنی که در اوایل دهه‌70 جلوی دوربین رفت و جمعی از بهترین‌های سینما و تلویزیون در شاخه‌های مختلف را جذب خود کرد.

میرباقری در این اثر، بخش مهمی از تاریخ اسلام (از قتل عثمان و به خلافت رسیدن امام علی(ع) تا شهادت ایشان به دست ابن‌ملجم) را به تصویر کشید این اثر با واکنش‌های مختلفی روبه‌رو شد (اما شاید مهم‌ترین آنها این بود که اندازه توانایی و بضاعت هنری ما را در نمایش تاریخ اسلام بخوبی مشخص می‌کرد).

این دوره پرفراز و نشیب تاریخ اسلام که حوادث بسیاری هم در خود دارد، مصالح کافی برای خلق یک مجموعه ماندگار و دیدنی را در اختیار میرباقری قرار داد تا میلیون‌ها شیفته امیرالمومنین(ع) را هر دوشنبه شب پای تلویزیون بنشاند. او با استفاده از دیالوگ‌های مطنطن، جذاب و تاثیرگذار مخاطب را چنان با خود همراه کرد که تا مدت‌ها مزه چنین دیالوگ‌هایی زیر زبانش خواهد بود در عین حال شکل دیالوگ‌ها به تناسب مثبت یا منفی بودن شخصیت‌ها با ظرافت خاصی تغییر می‌کرد که بیانگر درونیات هر یک از شخصیت‌های داستان بود. برای مثال می‌توان به کوبندگی و صلابت دیالوگ‌های مالک‌اشتر و جندب در قطب مثبت کار اشاره کرد که بخوبی مخاطب را تحت‌تاثیر خود قرار داده و هر چه بیشتر آنان را به سمت خود می‌کشاند.

میرباقری نیز مانند مصطفی عقاد در فیلم «محمد رسول الله(ص)»، گوشه‌هایی از شخصیت والای امام علی(ع) را در شخصیت‌هایی همچون مالک‌اشتر نخعی، عمار یاسر و محمد ابابکر گنجانده و از این طریق روح بزرگ امام را بر کل مجموعه گسترانده بود.

ایده درخشانی که با توجه به منع نمایش چهره ایشان بسیار به کار این مجموعه آمده و مخاطب در همه جای آن حضور حضرت علی(ع) را حس می‌کرد. به هر حال شخصیت‌پردازی یکی از سخت‌ترین مراحل نگارش فیلمنامه است که میرباقری به شایستگی از عهده انجامش برآمده و هر دو قطب مثبت و منفی را دیدنی و قابل قبول از کار درآورد. برای مثال می‌توان به مالک‌اشتر، عمار، جندب و محمد ابابکر در قطب خیر و معاویه، عمربن عاص و قطام در قطب شر اشاره کرد که بخش مهمی از بار دراماتیک کار را به دوش کشیده و نقشی کلیدی در ماندگاری آن پس از گذشت دو دهه داشته‌اند. در کنار اینها نمی‌توان از فیلمبرداری درخشان زنده‌یاد مازیار پرتو، طراحی و گریم فوق‌العاده عبدالله اسکندری و طراحی صحنه و لباس مجید میرفخرایی، کارگردانی درخشان داود میرباقری و بازی‌های ماندگار داریوش ارجمند، بهزاد فراهانی، پرویز پرستویی، مهدی فتحی و... بسادگی گذشت.

دیگران هم آمدند

موفقیت عظیم مجموعه امام علی(ع) که بینندگان زیادی هم خارج از مرزها پیدا کرد، شبکه‌های تلویزیونی را به ساخت مجموعه‌های دیگر مذهبی ترغیب کرد. از جمله آنها می‌توان به مجموعه‌های تلویزیونی «ایوب پیامبر» ساخته فرج‌الله سلحشور، «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده اشاره کرد. در ایوب پیامبر که به شکل فیلم ـ سریال ساخته شد شاهد بخش‌هایی از زندگانی ایوب پیامبر هستیم که بسیار وفادارانه نسبت به داستانی که در قرآن مجید آمده، نوشته شده است. با این حال فرم تئاتری این مجموعه و بازی‌های نه‌چندان قوی به کلیت کار لطمه زده و مانع جذب مخاطبان انبوه شده است.

تنهاترین سردار به بخشی از زندگانی امام حسن مجتبی(ع) می‌پردازد که در نهایت هم با شهادت ایشان به پایان می‌رسد. فخیم‌زاده داستان خود را از جایی آغاز می‌کند که همزمان با شهادت امام علی(ع)، یکی دیگر از خوارج هم قصد جان معاویه را می‌کند که در انجامش ناکام می‌ماند. شروع کوبنده‌ای که در ادامه با مشکل مواجه شده و در جاهایی افت می‌کند که بیش از هر چیز نشات گرفته از فیلمنامه پرافت وخیز آن است. از سوی دیگر این بخش از دوران زندگانی امام حسن(ع) که صلح ایشان با معاویه هم در آن قرار دارد، وجوه بیرونی کمتری داشته و لایه‌های درونی بسیار با خود دارد.

درست برخلاف مجموعه امام علی(ع) که وجوه بیرونی بیشتری داشته و جنگ‌هایی همچون صفین، نهروان و... نیز در آن به چشم می‌خورند، فخیم‌زاده در پرداخت شخصیت‌ها تلاش فراوانی در برتری کفه قطب مثبت نسبت به منفی به خرج داده و در این امر هم تا حدود زیادی موفق بوده است که نمونه آن را در یاران امام حسن(ع) شاهد بوده‌ایم. به لحاظ فنی هم تنهاترین سردار از کیفیت مناسبی برخوردار بود که شاخص‌ترین این ویژگی را می‌توان طراحی گریم جلال معیریان در کنار فیلمبرداری استاندارد رسول احدی دانست.

در همین ایام بودکه فیلم «روز واقعه» ساخته شهرام اسدی با محوریت حادثه کربلا ساخته و اکران شد که در نمایش‌های مکرر تلویزیونی‌اش مورد توجه میلیون‌ها عاشق سالار شهیدان قرار گرفت. (در واقع این اثر بیش از آن‌که در سینما دیده شود در نمایش‌های مکررش از تلویزیون بود که به جایگاه بایسته‌اش رسید و دیده شد) روز واقعه جمعی از بهترین‌های سینما و تلویزیون را با خود داشت که از جمله آنها می‌توان به مازیار پرتو، مجید انتظامی، مجید میرفخرایی، عزت‌الله انتظامی و... اشاره کرد که نقشی کلیدی در ماندگاری این فیلم داشته‌اند.

تکنیک نور انداختن

فخیم‌زاده پس از تجربه تنهاترین سردار این بار با تجربه بیشتر به سراغ ساخت مجموعه‌ای براساس زندگانی امام رضا(ع) رفت و ولایت عشق را روانه آنتن شبکه یک سیما کرد.

فخیم‌زاده درست مانند تنهاترین سردار قصه‌اش را از اوج آغاز کرد. سریال او با مرگ هارون الرشید آغاز شد که در ادامه به حکومت مامون و آمدن امام رضا(ع) به خراسان منجر می‌شود.

فخیم‌زاده در ولایت عشق روایت سرراستی از این دوره مهم تاریخی ارائه می‌کند و از شخصیت‌های جذابی برای پیشبرد داستان بهره می‌گیرد. مضاف بر این‌که از تکنیک نور انداختن بر چهره برای حضور بازیگری در نقش امام رضا(ع) به نفع کلیت کار بهره می‌گیردکه صدای پرطنین فرخ نعمتی نیز این ایده را کامل می‌کند.

شخصیت‌های دیگری هم برای روایت سرراست‌تر این قصه خلق شده‌اند که از مهم‌ترینشان می‌توان به زن و شوهری علاقه‌مند به امام یاد کرد که از قسمت سوم و چهارم به کار اضافه شده و با پیشرفت داستان نقش پررنگ‌تری برعهده می‌گیرند. در کنار آنها باید به فضل بن سهل، همسر، دختر و دامادش اشاره کرد که هر یک شخصیتی چند لایه دارند. در عین حال نباید از شخصیت پیچیده و پر از تناقض مامون در قطب منفی غافل شد که به جدال ازلی خیر و شر رنگ و بوی دیگری بخشیده است. موسیقی متن درخشان ولایت عشق ساخته زنده‌یاد بابک بیات در کنار صدای دلنشین محمد اصفهانی از دیگر نقاط قوت کار هستند که عنوان‌بندی به‌یادماندنی‌ای را رقم زده و در ذهن مخاطبانشان ماندگار شده‌اند.

فرج‌الله سلحشور هم پس از ایوب پیامبر این بار به سراغ یکی از مهم‌ترین قصص قرآنی رفت و یوسف پیامبر را برای تلویزیون ساخت. مجموعه‌ای جذاب که در آن قصه پرفراز و نشیب زندگی یوسف روایت می‌شد.

طراحی صحنه و لباس در کنار عنصری به نام بازیگر از مهم‌ترین ویژگی‌های این اثر به حساب می‌آمد که نقش مهمی در کیفیت نهایی کار داشت. در این بین تنها دیالوگ‌های نوشته شده برای شخصیت‌ها اندکی ثقیل بود که می‌توانست بیش از اینها به محاوره نزدیک‌تر شود. مصطفی زمانی که این روزها در سینما بسیار فعال است، انتخاب هوشمندانه‌ای برای ایفای نقش حضرت یوسف بود که کاملا هم به باور مخاطبان خود می‌نشیند.

سال‌ها بعد میرباقری تصمیم گرفت داستانی که درحواشی زندگی امام اول شیعیان می‌گذشت را دستمایه اثر جدیدش کند. او در مجموعه «معصومیت از دست رفته» داستان عاشقانه شوذب و ماریای مسلمان شده را در بستر پرالتهاب سال‌های حکومت ابن زیاد به تصویر کشید. ماریایی که در نوجوانی طی حادثه آتش‌سوزی صومعه با امیرالمومنین(ع) آشنا می‌شود و شوذب جوان را نیز به واسطه همین علاقه‌مندی به مولایش برمی‌گزیند. میرباقری در این مجموعه تغییر مسیر انسان و انحرافش از راه درست را از طریق شوذب خزانه‌دار روایت کرده و جاه‌طلبی‌اش را که در نهایت به سقوطش نیز منجر می‌شود بخوبی به تصویر کشیده است. معصومیت از دست رفته یکی از بهترین ابن زیادهای تلویزیونی را با خود دارد که داریوش فرهنگ به بهترین شکل ممکن آن را ایفا کرده و به آن جان بخشیده است.

مختارنامه، روایت از زبان بازماندگان

داوود میرباقری در آخرین سریال تلویزیونی خود با کوله‌باری از تجربه ساخت مجموعه امام علی(ع)، این بار به سراغ شخصیتی به نام مختار ثقفی رفت که به واسطه خونخواهی سالار شهیدان و یارانش از احترامی خاص نزد عموم مردم برخوردار است. مختارنامه از جایی شروع می‌شود که امام حسن(ع) همراه یارانش به مدائن رسیده و مختار نیز در همان ایام فارغ از سیاست به کشاورزی مشغول است. میرباقری شروع آرامی را برای سریالش تدارک دیده که به مرور با پیشرفت داستان به نقطه اوج می‌رسد.

مختار ثقفی به عنوان شخصیت محوری کار پرداخت متقاعدکننده و باورپذیری داشته و مخاطب را کاملا مجذوب خویش می‌سازد. هوشمندی وجه تمایز مختار از دیگر شخصیت‌های مختارنامه است که با عشق به امام حسین(ع) درآمیخته و حماسه بزرگی را خلق می‌کند. در کنار او نمی‌توان از شخصیت‌هایی همچون مسلم بن‌عقیل، میثم تمار، هانی بن عروه و... در قطب خیر و عبیدالله بن زیاد، ابن سعد و شمر در قطب شر بسادگی گذشت که فوق‌العاده از کار درآمده و در عین حال داستانک‌های درخشانی را خلق کرده‌اند. بخش‌های مربوط به صحرای کربلا و نبرد امام حسین(ع) و یارانش با لشکریان ابن زیاد، کلیدی‌ترین بخش سریال مختارنامه در مواجهه با مخاطبانی است که علاقه‌مند تماشای این نبرد تراژیک نابرابر هستند.

میرباقری برای به تصویر کشیدن این نبرد از شیوه خاصی بهره گرفته که اتفاقا به نتیجه خوبی هم رسیده است: روایت آن چند روز از زبان چند بازمانده از آن واقعه بزرگ تمهید خوبی برای موضوع بوده است. بازماندگان، هریک گوشه‌ای از ماجرا را تعریف کرده و داستان خود را با محوریت یکی از یاران امام پیش می‌برند. مانند پیرزنی که همراه همسرش به کاروان عاشورا پیوسته و چگونگی شهادت همسرش را تعریف می‌کند. میرباقری با استفاده از این شیوه هم مخاطبان خود را راضی کرده و هم درگیر نمایش کامل بخش یاد شده که مستلزم صرف هزینه بسیار و زمانی طولانی بوده، نکرده است.

انتخاب بازیگران در کارهایی از جنس مختارنامه موضوعی بسیار مهم و حیاتی است که اندکی لغزش می‌تواند ضربه مهلکی به پیکره اثر وارد کند. میرباقری هم با علم به این موضوع دست به گزینش بازیگرانش زده و خروجی هم بشدت قابل قبول است. فریبرز عرب‌نیا با آن نگاه نافذ و صدای گرفته و بغض‌آلود، بهترین گزینه برای ایفای این نقش بوده که سهم ویژه‌ای درارائه کیفیت بهتر شخصیت مختار داشته است.

در کنار او باید به فرهاد اصلانی و مهدی فخیم‌زاده در قطب منفی کار اشاره کرد که ظرایف بسیاری در بازیشان به چشم می‌خورد و به تقابل میان خود و مختار رنگ و بوی تازه‌ای بخشیده‌اند. این اتفاق در رابطه با بسیاری از نقش‌های دیگر نیز رخ داده که از مهم‌ترینشان می‌توان به امین زندگانی در نقش مسلم بن عقیل و پرویز پورحسینی در نقش میثم تمار اشاره کرد که به قطب مثبت جلوه فوق‌العاده‌ای بخشیده‌اند./قاب کوچک

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.