امروز اکثریت قریب به اتفاق روزنامه ها تیتر یک خود را مرتبط با اخبار هسته ای وین انتخاب کردند .
به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،با نزدیک شدن به پایان ضرب الاجل مذاکرات هسته ای ، امروز اکثریت قریب به اتفاق رسانه های کاغذی ، بززگترین تیتر خود را به مسائل هسته ای اختصاص دادند و هر کدام از روزنامه ها از زاویه ای به بررسی تحولات وین پرداخت .
سرمقاله و یادداشتهای بسیاری از روزنامه ها نیز صرفا هسته ای بود .
« كارنامه درخشان»
روزنامه جمهوری اسلامی در این باره با مثبت ارزیابی کردن تحرکات تیم هسته ای کشورمان نوشت :
پرونده مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 چه در روز دوشنبه اين هفته، سوم آذر، بسته شود و چه براي مدتي ديگر باز بماند، اين واقعيت را هيچكس نميتواند انكار كند كه اعضاء گروه مذاكره كننده ايراني با كارنامهاي درخشان به كشور باز ميگردند.
... نكته مهم در ماجراي مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 اينست كه مذاكره كنندگان ايراني در تمام مدت يكسال گذشته زير بمباران تبليغات مسموم و تهمتها و ادعاهاي نادرست مخالفان داخلي و فشارهاي دشمنان خارجي به كار خود ادامه دادند. آنها از يكطرف مجبور بودند به مخالفان داخلي و رقباي دولت، بازجوئيهاي مفصل و پياپي پس بدهند و افكار عمومي داخل كشور را توجيه نمايند و از طرف ديگر با دشمنان ملت ايران كه در خارج از مرزها مشغول كارشكني عليه مذاكرات بودند و هستند مبارزه كنند. كار بزرگ گروه مذاكره كننده ايراني اين بود كه علاوه بر مقابله با فشارهاي داخلي و خارجي، توانست قدرتمندانه در برابر قدرتهاي غربي زيادهخواه بايستد و از حقوق قانوني ملت دفاع كند. اين ايستادگي و مقاومت به ويژه آنكه هيچ معاملهاي بر سر حقوق قانوني ملت با بيگانگان انجام نشده و از تمام فرصتها براي احقاق حقوق مردم استفاده گرديده، در خور تقدير است.
در كارنامه گروه مذاكره كننده ايراني هر چند دستاوردهاي مثبتي از قبيل آزادسازي بخشي از دارائيهاي ايران، جلوگيري از قطعنامه جديد و برداشته شدن بسياري از موانع وجود دارد، ولي از اينها مهمتر اينست كه قدرتهاي غربي به ويژه آمريكا در برابر جمهوري اسلامي ايران خلع سلاح شدند و اكنون هيچ بهانهاي براي متهم ساختن كشورمان به عدم انعطاف يا انحراف از مسير صلحآميز فعاليتهاي هستهاي ندارند.
اكنون درصورتي كه مذاكرات به توافق منجر نشود، افكار عمومي جهان فقط آمريكا و ساير قدرتهاي غربي را مانع به نتيجه رسيدن اين مذاكرات ميداند. جمهوري اسلامي ايران با حضور شفاف و قدرتمندانه در مذاكرات، به جهانيان ثابت كرد كه اولاً اهل گفتگو است، ثانياً در گفتگو بر منطبق تكيه ميكند و ثالثاً زير بار خواستههاي غيرمنطقي نميرود. اينها ويژگيهاي يك ملت انقلابي و مستقل است، همان چيزي كه انقلاب اسلامي به ملت ايران داده و اين كشور را از وابستگي به قدرتهاي استعماري به استقلال رساند و عزت و اقتدار ملي را تأمين كرد.
خوشبختانه گروه مذاكره كننده كشورمان در مسأله هستهاي، توانستند با چهرهاي باز، منطقي قوي و مواضعي مستحكم در برابر نمايندگان ...در اين مسير، نبايد حب و بغضهاي جناحي و گروهي و حزبي خودنمائي كنند و موجب سرباز زدن از انجام وظيفه اخلاقي شوند. وارونه جلوه دادن واقعيتهاي مربوط به تلاشهاي اعضاء گروه مذاكره كننده ايراني و رئيسجمهور و دولت، كه زحمات زيادي را براي احقاق حقوق هستهاي مردم ايران متحمل شدهاند، فقط ميتواند به نفع دشمنان ملت و كشور باشد.
اين توصيه اخلاقي هرگز به معناي مخالفت با انتقاد سازنده و منصفانه نيست. تمام افراد و گروههاي سياسي با هر سليقهاي حق دارند از دولت، رئيسجمهور و گروه مذاكره كننده انتقاد كنند بشرط آنكه به الزامات انتقاد پايبند باشند و به وادي انتقام در نيافتند. جامعه ما به ويژه كساني كه در صحنههاي هدايتگري، فعاليتهاي سياسي و رسانهاي حضور دارند بايد در صف اول نهضت فرهنگ سازي اخلاقي و قدرشناسي حضور داشته باشند و اين فرهنگ را در جامعه گسترش دهند و پايدار سازند. كنار گذاشتن انگيزههاي شخصي و گروهي در مسائل ملي و مقدم داشتن مصالح كشور و منافع ملت بر منافع جناحي و حزبي، از الزامات اجتماعي است كه همه بايد به آن پاي بندي نشان دهند تا جامعه بتواند راه تعالي و تكامل را طي كند.
«يك معادله ساده با بازيگران پيچيده»
روزنامه رسالت درباره مداکرات وین نوشت :
...
پروسه رسیدن ایران و اعضای 1+5 به توافق نهایی و قطعی کاملا مشخص است. در این خصوص لازم است نخست بر سر همه حوزه های اختلافی میان طرفین " تفاهمی اولیه" صورت گیرد. سپس این " تفاهم اولیه" باید به " جمع بندی مشترک" تبدیل شود و در نهایت این جمع بندی مشترک به " توافقی حقوقی" ختم شود.هم اکنون در برخی حوزه های اختلافی صرفا نوعی " تفاهم اولیه " وجود دارد و این تفاهم اولیه به جمع بندی مشترک و توافق حقوقی ختم نشده است. در برخی حوزه های دیگر مانند نحوه رفع تحریمهای چندجانبه شورای امنیت حتی این تفاهم اولیه نیز تا این لحظه صورت نگرفته است.
معادله چند مجهولی شکل گرفته نه معلول پیچیدگی ذاتی مذاکرات هسته ای و نه معلول عوامل فرا زمینی و ماوراءالطبیعی است! "پیچیده سازی مذاکرات هسته ای" فرآیندی است که غرب در سه حوزه " دیپلماسی رسمی"،" دیپلماسی عمومی" و " دیپلماسی پنهان" آن را هدایت می کند. تبدیل کردن معادله ای ساده و گویا به معادله ای چند مجهولی محصول وجود معمایی سخت نبوده و متاثر از بازی پیچیده بازیگران درگیر در صحنه مذاکرات است.
بارها عنوان شده است که صورتبندی مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 به هیچ عنوان پیچیده نیست. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک طرف معادله خواستار دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای برای تامین نیازهای اساسی کشور است و در مقابل،اعضای 1+5 با نگاهی توسعه طلبانه و منفعت گرایانه در صدد جلوگیری از پیشرفت ایران در این حوزه هستند.ماهیت اختلافات موجود میان ایران و اعضای 1+5 از ابتدا نیز فنی و حقوقی نبوده است. مطالعات ادعایی و گمانه زنی های رسانه ای تاکنون مبنای برخی گزارشهای مغرضانه آژانس بین المللی انرژی اتمی و اعضای 1+5 در تقابل با برنامه هسته ای صلح آمیز کشورمان را تشکیل داده است. .... یکی از اصلی ترین عوامل باقی ماندن اختلافات و کارشکنی اعضای 1+5 در مذاکرات هسته ای، تاثیرگذاری بازیگران مخرب منطقه ای و بین المللی در صحنه مذاکرات است. هشدار محرمانه اخیر مقامات آل سعود به دولت فرانسه در خصوص کاهش خرید تسلیحاتی ریاض از پاریس در صورت امضای توافق هسته ای با ایران و همچنین رایزنی های گسترده رژیم صهیونیستی با مقامات آمریکا و تروییکای اروپایی در خصوص عدم توافق هسته ای با ایران به همراه دهها مورد و مصداق دیگر نشان از ماهیت واقعی بازیگرانی است که در پشت میز مذاکرات و رو به روی دیپلماتهای ما نشسته اند. در این میان متاسفانه نقش منفعلانه دو کشور چین و روسیه و حتی در مواردی نقش بازدارنده مسکو در حل مسائل اختلافی اصلی مانند نحوه تامین نیازهای اساسی ایران و نحوه برداشتن تحریمهای شورای امنیت ( که این مسئله نیز نشات گرفته از محاسبات منفعت گرایانه روسیه و چین است) نیز در ایجاد و استمرار شرایط فعلی بی تاثیر نبوده است.
بدیهی است که در چنین شرایطی گارد بسته جمهوری اسلامی ایران در برابر بازیگران مخرب مذاکرات هسته ای باید محکم تر شود. از سوی دیگر، اعضای 1+5 باید نسبت به این نکته آگاه باشند که بازی مخرب آنها در تقابل با حقوق حقه ملت ایران به صورتی جدی از سوی افکار عمومی رصد می شود. بی اعتمادی مطلق نسبت به آمریکا و متحدان اروپایی واشنگتن از یک سو و نگاه پرسشگرایانه جدی از کشورهای روسیه و چین باید در تیم مذاکره کننده هسته ای ما حرف اول و آخر را بزند. عدول از این مبنای رفتاری ،که برگرفته از آموزه های متعالی انقلاب اسلامی ما و فرمایشات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری می باشد منجر به طغیان و زیاده خواهی بیشتر طرف مقابل خواهد شد.
«انتظار از فرزندان انقلاب»
روزنامه کیهان هم در این باره نوشت :
پس فردا، یعنی سوم آذر، مهلت 6ماهه تمدید شده توافقنامه ژنو، به پایان میرسد و بطورطبیعی، انتظار مردم از حدود یکسال و نیم مذاکره فشرده و مفصل، حصول نتیجه ملموس و عینی است. آنها به حق منتظرند تا نتیجه این رفتوآمدهای پی در پی را ببینند و تاثیر آن را- آنگونه که مسئولان دولتی وعده داده بودند- در زندگی خودشان لمس کنند. در کنار این انتظار طبیعی و منطقی، بررسی روند شکلگیری مذاکرات در دولت یازدهم و مراحل بعدی آن به ما کمک میکند به این مهم دست یابیم که آیا این مسیر، به این انتظار پاسخ درخوری خواهد داد یا نه؟ در گرماگرم رقابتهای انتخاباتی، موضوع هستهای، نه از باب اصل موضوع که از باب چگونگی تعامل با دنیا- در اصل با آمریکا- مورد توجه جدی قرار گرفته بود و اغلب نامزدها در این خصوص نظریاتی داشتند اما رئیسجمهور محترم کنونی از برخی نامزدهای دیگر به صراحت بیشتری دراینباره اظهارنظر کرد و در ضمن یکی از جلسات مناظره، به طور تلویحی مشکلات اقتصادی کشور را ناشی از تحریمها و نحوه مذاکرات دانست و با بیان اینکه «هم چرخ زندگی مردم باید بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژها» اعلام کرد که اروپائیان، آقا اجازه هستند و باید مستقیم با کدخدا مذاکره کرد و... بعدها و با پیروزی ایشان در انتخابات، مذاکره جدی با 5+1 و در مواردی مستقیم با آمریکا با هدف «لغو تحریمها» که از ابتدا وعده آن را داده بودند به طور جدی دنبال شد. ... اکنون و با چنین وضعیتی، به گردنه حساس و تعیینکننده تصمیمگیری برای حصول «توافق نهایی» رسیدهایم. اما آنچه گفته شد همه ماجرا نیست و اینگونه نیست که طی زمان تنظیم توافقنامه و تمدید بعدی آن تاکنون، متن تنظیمی از سوی طرفین به صورت یکسان اجرا شده باشد. در حالی که به گفته رئیسجمهور کشورمان و نیز مقامات ارشد غربی ایران به توافق ژنو کاملا پایبند بوده و مفاد آن را دقیقا عملیاتی کرده است، 5+1 و به خصوص آمریکا، در همین زمان علاوه بر نقض مکرر تعهدات خود، اقدامات خصمانه تازهای را علیه ما رقم زده و تحریمهای جدیدی بر ضد ملت ما وضع کردند! علاوه بر دهها دلیل و سند و مدرک برای این مدعا از قبیل تحریم شرکتها و اشخاص جدید ایرانی یا کارشکنی در فرآیند تجاری کشورمان و تهدید بانکها و بیمههای بینالمللی به عدم همکاری با ایران و... چندی قبل سخنگوی دولت نیز صریحا از افزایش تحریمها در یکسال گذشته خبر داد. این شرایط، چند نکته را درباره مذاکرات کنونی وین و توافق احتمالی حاصل از آن به ذهن متبادر میسازد:
1- در یکسال گذشته آمریکا به صریحترین زبان اعلام کرده که قابل اعتماد نیست و معلوم نیست دیگر چگونه باید از این روشنتر بگوید؟!
2- همزمان با مذاکرات و در حالی که ما در حال امتیاز دادن هستیم، بازوهای بینالمللی آمریکا یعنی سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی در همدستی و همداستانی با غرب، سنگ تمام گذاشتهاند و تلاش میکنند به شکلی به ظاهر قانونی و بینالمللی خواست و مقصود آمریکا را علیه ملت ما زمینهسازی کنند. ... 3- برخی رفتارهای داخلی و سخنان خلاف مصلحت ملی، آمریکاییها را به این نتیجه غلط رساند که به شدت نیازمند حصول و توافق به هر قیمتی هستیم. کمپین «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» از جمله این رفتارها بود. نتیجه طبیعی چنین رویکردی، زیادهخواهی دشمن است و باعث شد که آنها به قول ورزشکارها «با گارد بسته» با ما روبرو شوند و متقابلا انتظار کسب امتیاز جدید از سوی ما را داشته باشند!
4- شتاب در تنظیم توافقنامه آنگونه که سیروس ناصری هم به آن اشاره کرده بود، تجربهای است که نباید دوباره تکرار شود. افزون بر آن، آوردگاه وین، عرصه رویارویی ارادهها و هوشیاریهاست، نه محلی برای کارآموزی و نه عرصهای برای خوشبینی و خوشگمانی. با این وصف نمیتوان از تیم مذاکرهکننده پذیرفت که همانند ژنو، تن به توافقی بدهند که نه چارچوب حقوقی مشخصی دارد و نه ضمانت اجرای آن معلوم است. ....
5- آنگونه که در ابتدای این نوشتار گفته شد، مردم از این همه رفت و آمد و چندین دور مذاکره و شکستن به قول بعضیها تابوی مذاکره با شیطان بزرگ! نه آرزومند عکسهای یادگاری با وزیر خارجه آمریکا بودند و نه محتاج چند میلیارد دلار از پول خودمان! مهمترین محوری که براساس وعده انتخاباتی رئیسجمهور محترم و تکرار آن توسط ایشان و دیگر مقامات مسئول باید مورد توجه قرار بگیرد، لغو کامل همه تحریمهای ظالمانه علیه ایران است و بدون حصول این نتیجه، بیهیچ تعارفی باید گفت که چیزی به دست نیاوردهایم.
«ساز زیادهخواهی!»
روزنامه حمایت با اشاره به زیاده خواهی های غرب در مذاکرات نوشت : ... زیاده خواهی و افزون طلبی طرف غربی البته، باید پوششی مناسب داشته باشد و بهانه ای قابل قبول برای آن تراشیده شود. تصویب پیش نویس قطعنامه ضد ایرانی بر مبنای خزعبلات احمد شهید در سازمان ملل و انتشار گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی که در آن ادّعاهای واهی آنهم بدون سند و مدرک تکرار شده است، به طوری که نماینده کشورمان در آژانس، از این نهاد حامی حقوق هسته ای کشورها خواسته است که اسناد خود را در این باره ارائه کند و دستاویزی برای سرپوش گذاشتن بر این زیاده خواهی هاست.
بهانه دیگری که کشورهای غربی به خصوص آمریکا، برای عدم توافق، طی چند هفته اخیر بارها تکرار کرده اند، فشارهای داخلی آمریکا از ناحیه کنگره و مجلس نمایندگان است. طرف آمریکایی در حالی به پای میز مذاکره آمده که مدّعی است تحت فشار مجلس سنا بوده و اختیاری برای لغو تحریم ها و صدور مجوز برای غنی سازی مورد نظر ایران را ندارد.
روز سه شنبه، بیش از ۴۰ سناتور آمریکایی نامه ای درباره مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ به باراک اوباما، رئیس جمهور کشورشان ارسال کرده و با امضای این نامه خواستار توقف کامل توانایی ایران برای تولید سوخت هستهای شدهاند. در این نامه که به رهبری مارک کرک و مارک روبیو، سناتورهای جمهوریخواه آمریکایی تهیه شده همچنین از رئیس جمهوری آمریکا خواسته شده چارچوب مذاکرات به گونهای گسترش داده شود که امکان طرح مسائل مربوط به برنامه موشکی ایران هم فراهم شود.
مسئولین ما پیش از این بارها اعلام کرده بودند در مذاکرات هستهای تنها درباره مناقشات مربوط به برنامه هستهای خود به رایزنی خواهند پرداخت و مسئله توانمندیهای دفاعی خود را به مذاکره نخواهد گذاشت. در نامه این ۴۳ سناتورهای آمریکایی به اوباما آمده است: «ما در ماههای پیش رو تلاش برای تحمیل فشارهای اضافی بر ایران را ادامه خواهیم داد، مگر اینکه این کشور آرمانهای هستهای خود را کنار بگذارد و در روابطش با دنیا، قدم در راه سازنده نوینی بگذارد.»
همانطور که تاریخ رابطه ما با آمریکا نشان داده است، واگذاری امتیازات در قبال گت وگو هیچگاه نتیجه ای در بر نداشته و همانگونه که اشاره شد در خوشبینانه ترین حالت، دور نمای مذاکرات تاریک است. اما نباید فراموش کنیم که به اقرار برجسته ترین و مورد اعتمادترین کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی، ایران دست برتر در مذاکرات را دارد. ....
ایرانیان البته در بحث انرژی اتمی، نه تنها به غرب بلکه به روسیه هم تکیه نکردهاند و تأسیسات اتمی خود را درون کشور ساختهاند. این 2 کشور برای غلبه بر تحریمها در حال توسعه طرحی هستند که در آن ارزهای ملی خود را در مبادلات جایگزین دلار آمریکا کنند. عدم رسیدن به توافق هستهای به قویتر شدن روابط تهران و مسکو میانجامد و این تقویت روابط، حتی به ضرر سناتورهایی خواهد بود که این روزها در پی افزایش فشار بر ایران هستند زیرا این اتحاد ایرانی- روسی به افزایش نفوذ روسیه در منطقه مهمی مانند خاورمیانه میشود و این در حالی است که آمریکا تلاشهایی در جهت عکس این امر به کار بسته است.»
«انتظارتا لحظه آخر»
روزنامه اعتماد درباره مذاکرات نوشت : ترافيك ديپلماتيك به وين بازگشته است. روزهاي پنجشنبه و جمعه وزراي امور خارجه ايالات متحده، فرانسه و انگلستان خود را به پايتخت اتريش رساندند. نشانههاي دال بر خوشبيني و بدبيني با يكديگر در جدال هستند. مذاكرات در شرايطي وارد پنجمين روز كاري خود شده است كه جمعه پرخبرترين روز پر مذاكره بينالمللي در چند سال اخير بود. جان كري وزير امور خارجه امريكا ساعاتي پس از ورود به وين و پس از مشورتي كوتاه با تيم مذاكرهكننده خود به پله كوبرگ آمد و با محمدجواد ظريف وزير امور خارجه كشورمان و كاترين اشتون هماهنگكننده گروه ١+٥ ديدار كرد؛ ديداري كه بيش از دو ساعت به درازا انجاميد اما خبرنگاران نه پيش از آغاز و نه پس از پايان آن خبري در خصوص آنچه در پشت درهاي بسته گذشت، نشنيدند. بازار شايعات در پايتخت اتريش بسيار داغ است. هر رفت و آمدي از سوي يكي از مقامهاي ارشد كشورهاي حاضر در مذاكرات با ايران ميتواند به موجي از گمانهزنيهاي رسانهيي بدل شود. حضور جان كري در وين در شرايطي كه تنها ٤٨ ساعت از حضور تيم مذاكرهكننده ايراني در وين گذشته بود به بهانهيي براي پرس و جوهاي رسانهيي بدل شد. برخي منابع رسانهيي در توجيه اين سفر ادعا ميكنند كه وي با بستهيي به وين آمده است كه در حقيقت خميرمايه اصلي طرح توافقي است كه ميتواند به تحريمهاي ايران از يك سو و نگراني غرب در خصوص برنامه هستهيي ايران از سوي ديگر پايان دهد. اوايل هفته گذشته بود كه رويترز ادعا كرده بود تيم مذاكرهكننده امريكايي در جريان ديدار با مقامهاي ارشد وزارت امور خارجه ايران در مسقط پايتخت سلطاننشين عمان طرحي را به اين كشور ارايه كرده است كه بر اساس آن تعداد سانتريفيوژهاي اين كشور بايد به ٤٥٠٠ مورد محدود شود. اين خبر از سوي وزارت امور خارجه ايران تكذيب شد و البته اين رقم بسيار پايينتر از مقداري است كه تهران در حال حاضر در اختيار دارد.