1-توقعاتتان را تغییر دهید.
بررسی ها نشان می دهد که قسمت جلویی کورتکس مغز تاپایان 20 سالگی وحتی گاهی اوایل سی سالگی کاملا رشد نمی کند.مغز یک نوجوان دایما در حال رشد و تحول است.بخش جلویی مغز جایگاه چیزیست که محققین از آن به عنوان"عملکرد اجرایی" نام می برند.این قسمتی از مغز ماست که به ما کمک می کند برنامه ریزی کنیم،برتمایلات ناگهانی خود چیره شویم و استدلال کنیم.
خیلی خوشایند است که نوجوانمان را طوری هدایت کنیم که درست استدلال کند،درست تصمیم گیری نماید و وسوسه هایش را کنترل نماید.اما حقیقت اینست که،نوجوان ما اینگونه نخواهد بود.مغز او در شرایط بحرانی رشد و نمو است و برای گذار از این مرحله به کمک شما نیازمند است.به جای آنکه از او توقع داشته باشید که مثل یک فرد بالغ فکر کند،انتظار انجام کاری که خارج از کنترل است را هر لحظه داشته باشید.
2-از رفتار با شک و سوظن با نوجوانتان دوری کنید.
نوجوانان دایما با ترس مواجهند . ترس از بچه های دیگر،ترس از شایسته بودن ، ترس از معلم هایشان ، ترس از تحقیرو تمسخرو...و احتیاجی ندارند که والدینشان هم به این ترسها اضافه شوند.
وقتی که به خانه بر می گردند،خانه شان باید مامنی به دور از این ترس ها باشد .جایی که در آن احساس امنیت و محافظت کنند.جایی که در آن توجه و عشق بگیرند.وقتی فرزندتان وارد اتاق می شود ظاهرتان باید از دیدن او از شادی روشن شود.نه با صورتی در هم رفته و مشکوک و پر از سوال از اینکه کجا بوده؟چه کار کرده ؟و...
نسبت به اوعشق و محبت بی قید و شرط داشته باشید. مواجهه با مشکلاتش را به فردا موکول نکنید.
3-با او بیشتر همدردی کنید.
به خاطر بیاورید که وقتی خودتان نوجوان بودید چه وضعیتی داشتید.آن شرایط را ده برابر کنید و برخی سستی ها و بی مبالاتی های او را در نظر نگیرید.در این مرحله حساس از زندگی آن ها به کسی احتیاج دارند که درکشان کند.
نوجوان شما خیلی بیش از آنکه فکر کنید نیاز به همدلی دارد و این نیاز را فقط شما می توانید بر طرف کنید.در چشم های او نگاه کنید و توجه خود را تنها روی او متمرکز نمایید و با دقت به حرفهایش گوش کنید.
نوجوان شما بیش از آنکه نیازمند راهنمایی شما باشد ،نیاز دارد کسی به حرفهایش گوش کند.باور کنید اگر شما آن شنونده نباشید او کس دیگری را میابد.
4- با نوجوانتان نجنگید.
او معمولا احساس می کند که باید خودش را ثابت کند.خودش را به همسالانش ،به معلمانش و حتی به شما اثبات کند.نگذارید این مساله شما را ناراحت کند و از جنگ و جدل با او اجتناب کنید.
اجازه دهید متوجه شوند که خیلی بیشتر از این که سر مسایل جزیی با او جدل کنید ،عاشقش هستید.اگر مراقب باشید که در دام جدل با او نیفتید،خودتان و او را از درگیر شدن در ستیزه و جنگ بر سر مسایل جزیی خلاص کرده اید.
5-حد و مرزهای مشخصی در نظر بگیرید و در آن جدی باشید.
همه افراد خانواده شما باید از یک سری قوانینی که بر خانه حکم فرماست تبعیت کنند.هیچ کس نباید از اجرای قوانین شانه خالی کند.نوجوانان هم از این قاعده مستثنا نیستند.برای هر یک از اعضای خانواده مسیولیت ها و وظایفی تعیین کنید.
مثلا هر کس باید اتاقش را مرتب و پاکیزه نگه دارد.اگر از انجام آن سر باز زدند به جای دعوا وکلنجار با آن ها برایشان محرومیت خاصی در نظر بگیرید و دلیل محرومیت را به او بگویید.مثلا اگرخواست با دوستانش برای تفریح به بیرون برود گویید:"می دانم که حتما خیلی خوش خواهد گذشت ولی متاسفم تو چون اتاقت را مرتب نکردی نمی توانی بروی."
اگر با اصرار او مواجه شدید می توانید یک شرط برایش قرار دهید.مثلا"اگر اتاقت را مرتب کنی می توانی با آن ها بروی"برای نوجوانتان موقعیت های محدود انتخاب قرار دهید.مثلا اینکه"چه موقعی برمی گردی؟10 یا 10.5"این باعث می شود تا آنها احساس کنند خودشان کنترل زندگیشان را دارند.
6-به نوجوانتان ارزش و احترام بدهید.
همیشه با او با احترام برخورد کنید.هیچ کس حتی خود شما دوست ندارد تحقیر شود یا مورد بی احترامی قرار گیرد.با صدای ملایم با او صحبت کنید.اجازه دهید در ماشین به برنامه مورد علاقه اش گوش دهد.به علایق او اهمیت دهید و نشان دهید که علایق او برای شما نیز ارزشمند است.این موارد باعث استحکام روابط شما در تمام طول زندگی خواهد شد.
7-اجازه دهید گاهی دوستانشان را به خانه بیاورند.
خودتان بر آن ها نظارت داشته باشید. مثلا برایشان خوراکی ببرید یا از دوستانشان پذیرایی کنید.اجازه دهید با نظارت نامحسوس شما با آن ها وقت بگذرانند.نگذارید این حس دست بدهد که اعتمادی به آنها ندارید.
8-از اشتباهات روزمره و ناخواسته آن ها بگذرید.
مثلا اگر با عجله برای رسیدن به موقع به مدرسه دویده و پایش روی کنترل رفته ،دادو بیداد راه نیندازید و برایش لیجاد استرس نکنید.این فقط یک اتفاق بوده و کسی مقصر نیست.
9-به آنها نشان دهید که عاشقانه دوستشان دارید.
یک آغوش گرم،یک رو بوسی و گفتن "دوستت دارم".این کارهای به ظاهر کوچک و ساده بسیار مهم هستند.با وجودی که نوجوانان اغلب دوست دارندبا دوستانشان وقت بگذرانند ولی در مواجهه با مشکلات و استرس ها و فشار های بیرونی حتما به آغوش گرم شما نیازمندند.به آنها بگویید که همیشه در کنارشان هستید و آغوشتان همیشه با محبت برای او باز است.