به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وقتی لپتاپی در جلویتان قرار دارد و به اینترنت هم متصل هستید، ممکن است وسوسه شوید که سری به ایمیل یا شبکههای اجتماعی بزنید. تردیدی نیست که این مساله (یعنی انجام همزمان چند کار) موجب کاهش عملکرد مفید شما و حتی کسانی که در اطرافتان هستند و چشمشان به نمایشگر لپتاپتان میافتد خواهد شد.
البته مساله پرت شدن حواس فقط به کلاسهای درس دانشگاه محدود نمیشود. حتی برخی مطالعات نشان میدهد که مطالعه متون مختلف روی دستگاههای دیجیتال، بازدهی کمتری نسبت به مطالعه همان متن به صورت کاغذی دارد. برای نمونه هنگام خواندن یک رمان روی تبلت، شاید وسوسه شوید که سری به شبکههای اجتماعی هم بزنید. حتی برخی کتابها درون خود یک سری لینک یا فیلم دارند که همه آنها موجب برهم خوردن تمرکز خواننده میشود.
با اینکه هدف از قرار دادن لینکهای متعدد در بسیاری از کتابهای الکترونیک دانشگاهی، کمک به خواننده برای درک هر چه بهتر مفاهیم مطرح شده است، اما این مساله ممکن است موجب برهم خوردن تمرکز فرد برای درک روند کلی مفاهیم موجود شود.
اما شاید دلیل درک کمتر مطالب در حین مطالعه متن روی صفحات نمایشگر فقط به دلیل وجود عوامل مختلف مختلکننده تمرکز نباشد. چند سال پیش که خبری از نمایشگرهای ال.سی.دی و ال.ای.دی نبود، میشد این مشکل را به حساب کیفیت پایین نمایشگرها و خسته شدن چشم گذاشت. اما اکنون نمایشگرهای موجود در لپتاپها یا تبلتها وضوحی به مراتب بالاتر از کاغذ چاپی دارند و حتی میتوان اندازه کلمات را نیز به دلخواه تغییر داد. با این حال، برخی افراد وجود نور پسزمینه را در این دستگاهها دلیل این کاهش تمرکز میدانند. اما در دستگاههای کتابخوان دیجیتال که به فناوری «جوهر الکترونیک» (e-ink) مجهز هستند، صفحه نمایش از جهات بسیاری شبیه به کاغذ معمولی است. اما باز هم خواندن کتاب کاغذی موجب درک بهتر میشود. اما چرا؟
پژوهشگران نروژی بتازگی در پژوهشی از چند داوطلب خواستند داستانی را روی یک دستگاه کتابخوان (با فناوری جوهر الکترونیکی) و همینطور در قالب کتاب معمولی کاغذی بخوانند. نتیجه این مطالعه جالب بود. افرادی که کتاب کاغذی را خوانده بودند پس از مطالعه آن بهتر از گروه دوم میتوانستند جزئیات داستان را به یاد آورند. از این افراد خواسته شد تا ترتیب 14 رویداد مهم داستان را تعیین کنند. گروهی که داستان را از روی کتاب کاغذی خوانده بودند، دو برابر بهتر از گروهی که کتاب الکترونیکی را مطالعه کرده بودند توانستند این کار را با موفقیت به انجام برسانند.
چرا مطالعه روی کتاب کاغذی بهتر به خاطر سپرده میشود؟پژوهشگران فکر میکنند شاید یکی از دلایل این موضوع، به خاطرسپاری موقعیت مطالب مختلفی است که میخوانیم. پس از خواندن یک کتاب و مجله کاغذی، میتوانیم به یاد بیاوریم که مثلا فلان مطلب را در یکسوم اول کتاب و در آخرین پاراگراف صفحه سمت راست خواندیم. حال آن که هنگام مطالعه کتاب الکترونیک، هیچ گونه ادراک جسمی از جای مطالب در کتاب و میزان صفحاتی که خواندهایم و همین طور مقداری که باقی مانده نداریم. از آنجا که موقعیت متون معمولا ثابت نیست، نمیتوانیم از این موقعیت به عنوان یک سرنخ برای یادآوری مطالب خوانده شده استفاده کنیم.
اما این یافتههای علمی چقدر اهمیت دارند؟ برخی بر این باورند که خواندن داستان فقط وابسته به درگیری احساسی با آن است و یادآوری داستان پس از خواندن آن ارزش چندانی ندارد. مطالعات هم نشان داده که هیچ تفاوتی در درگیری احساسی در هنگام خواندن کتاب کاغذی یا کتاب الکترونیک وجود ندارد. اما یک پژوهش دیگر، جنبهای دیگر از هیجانات مربوط به کتاب خواندن را نشان میدهد. در این مطالعه از 145 دانشجو خواسته شد تا داستانی غمانگیز را روی کاغذ یا تبلت مطالعه کنند. وقتی به این افراد گفته شد که این داستان واقعی بود، کسانی که آن را روی تبلت خوانده بودند احساس «همدلی» کمتری از خود نشان میدادند.
این پژوهش در کنار سایر مطالعات انجام شده نشان میدهد که انسان، بهره بیشتری از محتوای موجود روی کاغذ میبرد. با این حال شاید درست نباشد که بر مبنای این پژوهشهای محدود، یک نتیجه کلی در مورد قالب مطالعه گرفت. در واقع بهتر است به این پرسش پاسخ دهیم که آیا خواندن مکرر مطالب مختلف روی نمایشگر میتواند سبب تغییر عادتهای خواندن ما شود یا خیر.بسیاری از مردم نگران هستند که رویکرد فعلی مطالعه آنلاین که فرد در آن با انبوهی از تبلیغات و عکسها در کناره تصویر روبهروست و در متن نیز با لینکهای متعددی روبهرو میشود، میتواند توانایی ما را برای تمرکز لازم هنگام مطالعه عمیق تضعیف کند. این نگرانی موجب ایجاد حرکتی به نام «مطالعه آرام و کمسرعت» (slow reading) شده است.
همچنین نگرانیهایی وجود دارد که تایپ کردن به جای نوشتن میتواند موجب تغییر شیوه یادآوری اطلاعات شود. شاید بهتر باشد پرسشمان را این گونه مطرح کنیم که «آیا تغییر روند خواندن و نوشتن میتواند به تغییر شیوه تفکر انسان هم بینجامد؟»
به نظر میرسد که پاسخ این سوال حداقل برای کودکان «بله» باشد. آموزش نوشتن حروف الفبا با دست به ایجاد تغییرات قابل سنجشی در فعالیت مغزی میانجامد که این میزان در کودکانی که تایپ کردن را میآموزند کمتر است. با این حال میزان تاثیر تایپ و نیز خواندن روی نمایشگر بر نوجوانان و بزرگسالان هنوز مشخص نیست.
پرسشهای دشوار زیادی وجود دارد که باید پاسخی برای آنها یافت و پیشرفت سریع فناوری هم بر دشواری قضیه میافزاید. از آنجا که برخی از مدیران نظامهای آموزشی در کشورهای مختلف خیلی دوست دارند آخرین فناوریهای دیجیتال را به کلاسهای درس ببرند یا برخی نیز تمایل به ممنوع کردن بردن لپتاپ به کلاسهای دانشگاه دارند، لزوم یافتن پاسخهایی به این پرسشها جدی به نظر میرسد.
اکنون گروهی از پژوهشگران با حمایت اتحادیه اروپا قصد انجام یک پژوهش چهار ساله با عنوان «تکامل خواندن در عصر دیجیتال» یا به طور خلاصه E-READ را دارند. در این طرح پژوهشگرانی از 25 کشور شرکت خواهند داشت.
از طرف دیگر، این نکته مهم را هم باید به یاد داشته باشیم که تغییرات حاصل از خواندن و نوشتن دیجیتال به خاطر چیزی فراتر از جنبه فیزیکی خواندن روی نمایشگر یا تایپ روی صفحهکلید صورت میگیرد. برای نمونه در سال 2011 پژوهشگران دانشگاه کلمبیا نشان دادند افرادی که میدانند بعدا میتوانند مطلب مشخصی را در وبسایت یا فایلی خاص بیابند، نمیتوانند مطلب مذکور را بخوبی به یاد آورند. یکی از نکات جالب پژوهش این بود که این افراد بیش از اینکه بتوانند مطلب را به یاد آورند، شیوه یافتن آن مطلب را به خاطر میآورند.
دکتر نوامی بارون که بتازگی کتابی با عنوان «واژگان بر روی صفحه نمایش: سرنوشت خواندن در دنیای دیجیتال» نوشته میگوید: «درک ما نسبت به آنچه دانشآموزان باید در مدرسه بیاموزند تغییر کرده است، زیرا فناوریهای نوین به ما این امکان را میدهند که هر وقت خواستیم، مطالب مد نظر خود را به شکلی بسیار سریع پیدا کنیم. اما اگر توفانی روی دهد و برق خانهها به مدت چند ساعت قطع شود، آن وقت دیگر نمیتوانیم از رایانه استفاده کنیم یا گوشی و تبلت را شارژ کنیم. در این صورت آیا باز هم چیزی میدانیم؟»
حدود 2500 سال پیش، سقراط نسبت به فراگیر شدن نوشتن و خط هشدار داده بود و گفته بود که این امر در نهایت به تضعیف حافظه انسان میانجامد و فقط این تصور باطل را به انسان میبخشد که از دانش برخوردار است، در حالی که با نوشتن، هیچ چیزی را نخواهد آموخت. از زمان سقراط تاکنون، انسانها توانستهاند دانش خود را با نوشتن به دیگران منتقل کنند و البته برخلاف پیشبینی سقراط، رشد علمی بشر هم متوقف نشد.
در دوران حاضر، فناوریهای دیجیتالی بیش از هر زمان دیگری در زندگی ما حضور دارد. آیا براستی این فناوریها در نهایت به کاهش تواناییهای ذهنی ما انسانها میانجامد؟
شاید برای پاسخگویی به این پرسش کمی زود باشد، اما در این میان یک چیز روشن است و آن هم اینکه در هر صورت، ساختار دانش بشری یک بار دیگر در حال تغییر است.