مینا صابری در گفتگو با
خبرنگارکلینیک باشگاه خبرنگاران اظهار داشت: تحقیقات متعدد نشان داده است انسانهایی که واقعاً شاد هستند به این معنا که واقعاً رضایت درونی و باطنی دارند، نه این که در ظاهر و در جمع آدم شادی باشند، ولی در درون خود غمگین باشد، به علت این که استرس کمتری دارند، کمتر بیمار میشوند.
وی افزود: افرادی که شاد واقعی دارند، توانشان برای مقابله با استرسها و مشکلات زندگی و بیماریها به مراتب بیش از افرادی است که واقعاً شاد نیستند. البته نمیتوان این موضوع را به شکل کلی به همه بیماریها تعمیم داد. بروز هر بیماری جسمی، روانی و اجتماعی ممکن است علت مخصوص خود را داشته باشد و بیماری های دنیا که امروزه گریبانگیر بسیاری از مردم شده است سراغ افراد شاد نمی آیند.
صابری عنوان کرد: برای بروز بیماری در یک فرد ممکن است یک مجموعه دست اندر کار باشند اما حس رضایت درونی و شادی واقعی، به این علت که استرس را کم میکند، احتمال بروز بیماری را کم میکند.
این روانشناس ادامه داد: استرس روی یک دسته از بیماری مانند بیماریهای قلبی عروقی، بیماریهای گوارشی و برخی بیماریهای عصبی و روانی تأثیر مستقیم دارد و حتی در بروز و گسترش برخی از انواع بدخیم سرطانها مؤثر است، به همین علت افراد شاد و افرادی که رضایت درونی دارند به علت استرس کمتر، در برابر این بیماریها آسیبپذیر هستند.
پس بهتر است افراد با احساس شادی و لذت واقعی به کامیابی وافر در زندگی خود دست بیابند.
انتهای پیام/
تلخ ترین و وحشتناک نرین لحظات زندگی یک انسان ، زمان جواب مثبت گرفتن بیماری سرطان آنهم از نوع بد خیم از آزمایشگاههای پاتوبیولوژی ست و رنج آن کمتر از گرفتن حکم اعدام هم نیست. تشنجات آن آنقدر شدید و آزار دهنده است که ابو علی سینا در زمان خود نام خرچنگ را براین بیماری گذاشته است و بدتر از همه اینکه انسانهای سالم هم از فکر ابتلا به آن چنان نگرانند که لحظات خوب زندگی خود را با هراس می گذرانند ولی بشارت اینکه این بیماری درمان پذیر و همچنین قابل پیشگیری است در این راستا باید بگویم :
علت سرطانهای غیر شغلی به دو عامل بستگی دارد:
ا ـ محرومیت اندام آدمی از تشعشعات کیهانی.
2 ـ خصوصیت اخلاقی از قبیل بدبینی ها ، طمع ، ترس ، استرس و به طور کل نگرش های منفی .
در مورد اول ، علت بوجود آمدن سرطان که محرومیت سلولهای بدن از تشعشعات کیهانی است گفته شود ساختار بدن ما هیچ تفاوتی با اندام حیوانات ندارد اندام ما هم می بایست مانند بدن حیوانات در فضای آزاد و دسترس تشعشعات کیهانی باشد حالا زندگی های شهر نشینی موانعی مانند سقف و دیوارهای بتنی بین اندام ما و تشعشعات کیهانی بوجود آورده و باعث جست و خیز ذرات درون اتم های مولکولهای DNA بافت های بدن شده و نظم سلولها را به هم می ریزد چرا که بقاء پوسته فرضی اتمها در گرو چسب های هسته ای تشعشعات کیهانی هستند.
از نگاه طبیعت ، ما انسانها فرقی با حیوانات نداریم و می بایست در فضای آزادو بدون هر گونه سقف و پوششی زندگی کنیم ولی ما در روند تکاملی زیستی از شعور خود مدد گرفته و خلاف خواسته های طبیعت به زیر سقف و به درون مسکن فرو رفتیم . ابتدا در غارها مأوا گزیدیم و اینک در خانه هائی که از مصالح سنگین بتنی ساخته می شوند زندگی می کنیم و از نفوذ ناپذیری بتن همین بس گفته شود که علت ساختن گنبد بتنی یا سایبان بتنی بر بالا و اطراف راکتور نیرو گاههای اتمی برای جلوگیری از نشت تشعشعات رادیو اکتیو راکتور به محیط اطراف است .
کسانی که در منازل بتنی و زیر زمینها زندگی می کنند و از دریافت چسب های هسته ای تشعشعات کیهانی محروم هستند در معرض ابتلا به سرطانهای غیر شغلی قرار می گیرند بر این مبناست عشایر و چادر نشینانی که در سیاه چادر ها و آلاچیق ها زندگی می کنند به این رده از سرطانها مبتلا نمی شوند.
میدانیم که شدت تشعشعات کیهانی در ارتفاعات بیشتر از نقاط پست و گود است بنابر این می بایست ارتفاع نشینان کمتر در معرض این بیماری باشند و می توانیم آمار این بیماری را در بردسیر یا سیرچ کرمان که ارتفاع از سطح دریا بسیار بالا می باشد و شهداد کرمان که گود ترین منطقه کرمان است ، مورد بررسی قرار دهیم .
اگر بیماران این نحوه ابتلا ، مدتی در مناطق مرتفع کوهستانی زندگی کنند ، بیماری آنان فروکش و بافت های بدنشان نظم نرمال و طبیعی تقسیم سلولی را کسب می کنند ... سعی کنیم موقع خوابیدن ، تختخوابمان نزدیک پنجره و شبهای تابستان اگر امکان پذیر باشد در حیاط و فقط زیر سقف آسمان بخوابیم و نوع مصالح سازنده منازلمان هم از مصالح سبک باشد.
بد نیست گفته شود تلفات سنگین و جهانی رادیولوژیست ها هم فقط بخاطر اشعه خطرناک ایکس نیست بلکه این بتن های سنگین سازنده اتاقهای رادیولوژی و وجود فلز سنگین سُرب بر جداره دیوار و سقف این اتاقها باعث محرومیت نسوج اندام رادیولوژیست ها از دریافت تشعشعات کیهانی و باعث نابودی آنها می گردد .
مورد دوم که دومین عامل سرطانهای غیر شغلی و بسیار با اهمیت است ، خصوصیات اخلاقی از قبیل غم وغصه ،حسد ،طمع ، بدبینی ها ، ترس و استرس و به طور کُل نگرش ها و افکار منفی می باشد که باعث می شود مغز آزرده وخسته را به دستورات و فرامین غیر متعادلی وادار کند که این فرامین از طریق نرون های عصبی به سلولها منتقل می گردد.
آیا تا به حال دیده یا شنیده اید که عضو فلج که با مغز ارتباط نرونی ندارد ، دچار تومورهای سرطانی شود ؟! به همه آزمایشگاههای پاتو بیولوژی کرمان سر زدم و چنین موردی سابقه نداشته !
میدانیم که بافت های قلب از مغز فرمان نمی گیرند بر این اساس است که پس از مرگ مغزی هم قلب به کار و طپش خودش ادامه می دهد حالا این قلبی که ارتباط نرونی به مغز ندارد آیا تا بحال اسمی از تومور قلبی شنیده اید ؟! آیا تا بحال شنیده یا دیده اید که کسی به سرطان قلب مبتلا شده باشد ؟!
بنابراین مغز فرمان هرج مرج سلولی یا سرطانی شدن اعضا را صادر می کند و علت متازستاز شدن سرطان «انتقال سرطان از عضوی به عضو دیگر » هم که هنوز مبهم است و احتمال عامل خون ولنف ر ا به آن میدهند ، چگونگی سیناپس های نرونی فرامین آنارشیسمی مغز است.
پس مغز عامل دوم سرطانهای غیر شغلی ست و مغز هم جایگاه احساسات و افکار و چگونگی نگریستن به پیرامون و حوادث محیط.
این غم غصه وحسادت و بدبینی باعث سرطان می شود و این مورد را بسیار دیده و می بینیم اما تا کنون توجیه علمی نداشت و در حیطه تخصص پزشکان نبود ... سعی کردم از زاویه فیزیک پزشکی و اثرات مثبت اندیشی به حل این معضل برسم و امیدوارم در استدلالها از دایره منطق عدول نکرده باشم ــ احمد فتحی مدیر وبلاگ «اسرار ناب هستی»