در رابطه با تایید این امر، مقامات صهیونیست همچون گذشته از تایید یا تکذیب آن طفره رفته اند که این امر تلویحا به معنای بر عهده گرفتن این اقدامات می باشدو راهبرد ابهام در پاسخ به موارد اینچنینی همواره از سوی تل آویو مد نظر قرار می گیرد.
در پاسخ به چرایی این اقدام و اهداف صهیونیست ها از حملات صورت پذیرفته موارد زیر قابل ذکر است:
1. حکومت سوریه و خاندان اسد در خلال چهار دهه حکمرانی بر این کشور همواره مواضعی ضد صهیونیستی و در راستای احقاق حق فلسطینی ها اتخاذ نموده اند. این کشور به عنوان یکی از اعضای کلیدی محور مقاومت محسوب می شود. مواضع دولت های غربی و رژیم های مرتجع عربی در جهت سرنگونی اسد بیش از آنکه ریشه در حمایت از ملت سوریه داشته باشد، بدلیل کینه آنها از مواضع سازش ناپذیر حکومت سوریه می باشد. از این رو دولت سوریه در طول دهه های سپری شده همواره حامی و پشتیبان مالی، معنوی و تسلیحاتی محور مقاومت در لبنان ( حزب الله ) و فلسطین ( حماس، جهاد اسلامی، جبهه خلق برای آزادسازی فلسطین ) بوده است.
رسانه های خبری در پاسخ به چرایی حملات کنونی و پیشین صهیونیست ها به منهدم نمودن سلاح های انتقالی به سوی لبنان از طریق سوریه اشاره نموده اند، امری که در مورد پیشین به گونه ای مبهم از سوی وزیر جنگ اسرائیل مورد تایید قرار گرفت. بر اساس برخی گزارش ها حکومت سوریه در این دو مکان اقدام به جمع آوری و انتقال برخی تسلیحات نظیر موشک های فاتح 110 به حزب الله نموده است و رژیم اسرائیل جهت بر هم نخوردن موازنه قوا در میان اسرائیل و جنبش حزب الله، مانع از رسیدن این امکانات به حزب الله شده است. فاصله اندک پایگاه دیماس به مرزهای لبنان از استدلال های صورت پذیرفته در این زمینه است. موشک های فاتح 110 ساخت ایران بوده که از برد بیشتر و نقطه زنی دقیق تری به نسبت سایر موشک هایی که در اختیار جنبش حزب الله می باشد برخوردارند.
2. گمانه زنی دیگر در رابطه با چرایی این حمله بر این نکته استوار است که اسرائیل بهدنبال عدم دستیابی حکومت اسد به موشک های پدافندی اس 300 است. بنابر توافق صورت گرفته در ماه های اخیر میان دمشق و مسکو، کاخ کرملین متعهد شده تا در آینده ای نزدیک زمینه تجهیز حکومت سوریه را بدین سامانه دفاعی مهیا نماید. استقرار این سامانه پیشرفته خطری گسترده برای منافع آتی اسرائیل و ایالات متحده محسوب می شود چرا که دست سوریه را در حفاظت از حریم هوایی خود و هدف قرار دادن جنگنده های بیگانگان باز خواهد گذارد و زمینه عدم حمله های آتی را از سوی اسرائیل فراهم خواهد ساخت.
روند انتقال این سامانه از روسیه به سوریه بی شک از طریق فرودگاه بین المللی دمشق خواهد بود و هدف قرار دادن این فردوگاه موجب بیان چنین گمانه زنی هایی شده است.
3. فضای حاکم بر سوریه و نقش گروه های متعدد اعم از نیروهای دولتی، کردها، تروریست های داعش، النصره و ارتش آزاد در تحولات این کشور حکایت از آن دارد که منافع ایده آل تل آویو در گرو تداوم وضع موجود و فرسایشی شدن جنگ می باشد. تفوق هر یک از جریان ها به ویژه اسد یا داعش با منافع بنیادین تل آویو در تعارض می باشد، آنها خواستار سوریه ای ضعیف، درگیر جنگ و حضور نیروهای متعدد که هر یک گوشه ای از کشور را در اختیار دارند هستند. سوریه ای ضعیف و درگیر در نزاع های مذهبی ضمن تضعیف یکی از حلقه های کلیدی محور مقاومت، زمینه به حاشیه راندن اسرائیل بعنوان دشمن اول مسلمین را فراهم خواهد ساخت.
در تحلیل حملات اخیر می توان اظهار داشت که هدف صهیونیست ها ایجاد توازنی از قوا میان طرفین درگیر می باشد. اهمیت این موضوع بدان روست که نیروهای دولتی در خلال ماه های اخیر شاهد رشد چشمگیری در تصرف مناطق اشغالی و تضعیف سایر جریان های معارض ایفا نموده اند. حمله به اسد و حمایت های گاه و بیگاه از معارضینی که در مناطق مرزی اسرائیل با سوریه مشغول نبرد با نیروهای دولتی هستند در این راستا قابل ارزیابی است.
4. نکته با اهمیت دیگر در این زمینه جلب توجه افکار عمومی به ویژه در سرزمین های اشغالی بدین رویداد می باشد. دولت رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر دچار مشکلات متعددی شده که نهایتا منجر به فروپاشی کابینه نتانیاهو گردید. حمله به مواضع سوریه از میزان انتقادات و ناکارآمدی های دولت نتانیاهو خواهد کاست. در تحلیل چرایی این امر بایستی ذکر کرد که تیم راست گرای نتانیاهو و افکار همسو با وی در خلال سال های فعالیت در عرصه سیاسی اسرائیل همواره با بزرگ نمایی مشکلات امنیتی و معضلاتی نظیر فعالیت دوچندان حماس و حزب الله یا خطر ایران هسته ای و مواضع دولت اسد به دنبال جلب توجه افکار عمومی و کسب آرای بیشتر گام بر می دارد. بنابر آنچه رسانه های اسرائیلی در روزهای گذشته منتشر نمودند انتخابات آتی پارلمانی در سرزمین های اشغالی در سه ماه آینده صورت خواهد پذیرفت.