بازگشت نظامی انگلیس به بحرین پس از 43 سال صورت میگیرد. در سال 1971 میلادی پس از اعلام استقلال بحرین، انگلیس پایگاه نظامی دریایی خود در این کشور را تعطیل کرد، اما اکنون پس از 4 دهه انگلیسیها ثابت کردند، تغییری در سیاستهای استعماریشان ایجاد نشده است.
براساس توافق، این پایگاه نظامی دریایی که مجهز به ناوهای هواپیمابر است، با هزینهای بالغ بر 23 میلیون دلار در بندر منامه احداث خواهد شد و نکته قابل تامل اینکه 80 درصد از هزینه ساخت این پایگاه را منامه پرداخت خواهد کرد.
از دید صاحبنظران تاسیس این پایگاه به معنای بازگشت انگلیس به منطقه از دروازه بحرین، صرف نظر از آمریکاست که از بحرین به عنوان مرکز فرماندهی ناوگان پنجم نیروی دریایی خود استفاده میکند.
تاسیس این پایگاه در کنار دهها پایگاه موجود در منطقه که در کشورهایی همچون قطر و کویت و عربستان سعودی وجود دارد، نه تنها جای پای کشورهای غربی را در خلیج فارس مستحکمتر میکند، بلکه این منطقه را بیش از پیش به عرصه رویارویی این قدرتها تبدیل خواهد کرد که هریک درپی تامین منافع و اهداف خویش در آن است.
افزایش حضور نظامی کشورهای غربی در منطقه و در راس آنها آمریکا و انگلیس که اغلب در پوشش مبارزه با تروریسم از جمله گروهک تروریستی تکفیری «داعش» و «القاعده» صورت میگیرد، نه تنها به ریشهکن سازی تروریسم در منطقه منتهی نخواهد شد، بلکه دامنه فعالیت این گروهکهای تروریستی تکفیری را گسترش داده و عملیاتهای آنها را تشدید خواهد کرد تا منطقه بیش از پیش در ورطه جنگهای داخلی و طایفهای و تروریستی غرق شود، هدفی که غرب درپی تحقق آن در منطقه است.
در این تردید نیست که احداث چنین پایگاهی در بُعد نظامی و عملی بویژه در خصوص تحقق اهداف اعلام شده از تاسیس آن، یعنی تامین امنیت منطقه از خطرهایی که آن را تهدید میکند، ناتوان است، چراکه تجربه ثابت کرده که احداث چنین پایگاههای تاثیری در تامین امنیت منطقه نداشته، بلکه بلعکس آن را بیش از پیش به خطر می اندازد.
این اقدام منامه – لندن در واقع دارای ابعاد متعدد استراتژیک است که یکی از آنها تقسیم مجدد نقشهای منطقهای میان انگلیس و آمریکاست، بخصوص که آمریکا اعلام کرده، در مرحله آینده مرکز ثقل حضور نظامی خود در را به شرق آسیا، با هدف مقابله قدرت چین منتقل خواهد کرد.
براساس توافق بحرین و انگلیس این پایگاه نظامیبه انگلیس اجازه میدهد، 4 ناو خود را بطور دائم در آن نگهدارد و با توسعه پایگاه، مرکز عملیاتی جدید و پیشرفتهای برای نیروی دریایی انگلیس در آن ایجاد میشود.
بنابر اذعان وزیر دفاع انگلیس این پایگاه دریایی به لندن اجازه میدهد، نظامیان بیشتری راهی منطقه و زمینه حضور مستمر خود در شرق کانال «سوئز» را تضمین کند.
به این ترتیب این پایگاه به انگلیس اجازه میدهد، پس از 43 سال بار دیگر پای به منطقه شرق کانال سوئز و خلیج فارس بگذارد و این گامی استراتژیک برای لندن شمرده میشود.
بنابراین با انتقال مرکز ثقل آمریکا به شرق آسیا برای مقابله با چین، انگلیس نشان میدهد، خواهان افزایش حضور خود در خلیج فارس و شمال آفریقاست. آنچه این دیدگاه را تقویت میکند، گزارشهای منتشره در رسانههای غربی است. این گزارشها تاکید میکند، انگلیس درصدد افزایش نفوذ و قدرت نظامی خود در خلیج فارس در چارچوب «تجدید نظر در استراتژی نظامی انگلیس پس از خروج از افغانستان و حضور در کانونهای بحران در سراسر جهان» است.
این گزارشها به غیر از انگلیس به فرانسه نیز اشاره میکنند که صرف نظر از پایگاه نظامیش در امارات، تلاش دارد، حضور نظامی خود در خلیج فارس و بویژه شمال آفریقا را افزایش دهد.
این تلاشها بیانگر سیاست «ناتو» در تقسیم نقشها در عرصه بینالمللی برای مقابله با ائتلاف روسیه و چین است و آنچه در خصوص مبارزه با تروریسم و گروهک تروریستی داعش توسط این کشورها عنوان شده بهانهای بیش نیست، چون عدم کارآیی این کشورها در مبارزه با تروریسم القاعده سالها پیش و تروریسم داعش با گذشت چند ماه از شکل گیری ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا به اثبات رسیده است.
چرا رژیم بحرین خواهان احداث چنین پایگاهی است
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که چرا رژیم بحرین متحمل چنین هزینههای سنگینی برای احداث پایگاههای نظامی خارجی و بطور خاص انگیسی در کشورش میشود؟
بنظر میرسد، رژیم بحرین در اولین گام تلاش دارد، با احداث این پایگاهها دو هدف را محقق کند:
اول: تقویت حضور غرب در منطقه جهت مقابله با ایران
دوم: تامین پوشش بینالمللی لازم برای سرکوب معارضان بحرینی
به همین دلیل احداث این پایگاه برای انگلیس، پاداش آلخلیفه به لندن بخاطر سکوت آن در قبال سرکوبگریهایش علیه مردم انقلابی بحرین است، بخصوص که انگلیس همواره حامی سرکوب اعتراضهای مردمی بدست آلخلیفه بوده است.