به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران ؛ عملیات های سیا همواره دارای پیش زمینه های یکسانی بوده است . ابتدا منافع تجاری ایالات متحده در خارج از کشور از سوی گروه یا رهبری دموکراتیک و منتخب مردم مورد تهدید عنوان می شود . مردم عموما از رهبران خود حمایت می کنند چرا که در چنین حکومت هایی رهبر به ساخت اصلاحات ملی ، تقویت اتحادیه ها ، توزیع مجدد و مناسب ثروت ، ملی کردن صنایع وابسته به بیگانه و تنظیم کسب و کار به منظور محافظت از کارگران و مصرف کنندگان تمایل دارد .
در چنین شرایطی ماموریت سیا با تشکیل گروه های مخالف دولت آغاز می شود . ابتدا گروه های جناح راست دولت کشور موردنظر _ که عموما ارتش محسوب می شود _ مشخص و این معامله به آن ارائه می گردد : ما (آمریکا) شما را به راس قدرت خواهیم آورد در صورتی که شما نیز شرایط تجاری و غیرتجاری مطلوب ما را در دستور کار خود قرار دهید . در صورت پذیرش ، آژانس اقدامات خود را برای براندازی حکومت موجود ( عموما دموکراتیک ) شروع می نماید .
برای این کار از هر روش قابل تصوری استفاده می شود : پروپاگاندای گسترده ، دست کاری در صندوق های رای ، خرید نتایج نهایی انتخابات ، اخاذی ، باج خواهی ، توسعه فسادهای اخلاقی ، اطلاعا رسانی دروغ درباره مخالفین در رسانه های محلی ، نفوذ و اخلال در احزاب سیاسی مخالف ، آدم ربایی ، ضرب و شتم ، تهدید ، خرابکاری های اقتصادی ، تشکیل جوخه های مرگ و حتی ترور . این تلاش های در قالب یک کودتای نظامی به اوج خود رسیده و دیکتاتور جناح راست به قدرت می رسد .
سیا دیکتاتور تازه به قدرت رسیده را آموزش می دهد که چگونه دشمنان سنتی این تجارت عظیم را با استفاده از بازجویی ، شکنجه و قتل از میان بردارد . قربانیان این اقدامات " کمونیست " معرفی می شوند اما در حقیقت این افراد کسانی نیستند جز آزادی خواهان ، میانه رو ها ، رهبران اتحادیه های کارگری ، مخالفان سیاسی حکومت دیکتاتوری و مدافعان آزادی بیان و دموکراسی . نقض گسترده حقوق بشر در چنین شرایطی وجود داشته و تداوم می یابد .
این سناریو در دوره های متناوب و طولانی از سوی سیا در کشورهای مختلف تکرار می شود و هر آنچه را که در مدرسه بدنامی بنام "قاره آمریکا" آموخته در عرصه عمل قرار می دهد . منتقدان نام این مدرسه را " مدرسه دیکتاتورها " و "مدرسه ترورها" می نامند . سیا افسران نظامی آمریکای لاتین را آموزش می دهد که چگونه با استفاده از بازجویی ، شکنجه و قتل علیه حکومت ها کودتا کنند .
بر اساس تخمین " انجمن مخالفت های مسئولانه " ، طی سال 1987 حداقل شش میلیون انسان در نتیجه عملیات مخفیانه سیا به قتل رسیده اند . ویلیام بلوم ، یکی از مقامات اسبق وزارت امور خارجه آمریکا از این حادثه بعنوان " هولوکاست آمریکایی " یاد می کند . این در حالی است که سردمداران سیا این جنایات را بعنوان بخشی از تلاش برای مبارزه علیه " کمونیسم " توجیه می کنند . اما در اکثر کودتاها خبری از تهدید کمونیستی نیست .
کشورها به چند دلیل مورد هدف عملیات های سیا قرار می گیرند : نه تنها تهدیدی برای منافع تجاری و اقتصادی آمریکا در خارج از مرزهای آن محسوب می شود بلکه حتی اصلاحات میانه رو یا لیبرالی در یک جامعه می تواند برای منافع واشنگتن تهدیدآمیز باشد . همچنین تمامی کشورها از دیدگاگه آمریکا باید در یکی از طرفین جنگ سرد قرار داشته باشند و بی طرفی در این جنگ مورد قبول آنها نیست . مدیران سیا از دور بودن کشور یا دولتی از عرصه جنگ سرد خشمگین می شوند .
نکته جالب درباره تمامی این مداخلات این است که هیچ یک از آنها اهداف مورد نظر ایالات متحده را محقق نکرده اند . مدیر جدیدی که در راس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا قرار گرفته بیش از همتایان پیشین خود در حال ایجاد یک محیط پلیسی در کشور می باشد . وی به این دلیل که می داند کسی نمی تواند برکنارش کند به راحتی دست به هر اقدامی چه در داخل آمریکا و چه در خارج از آن زده و از هر روشی برای دستیابی به اهداف مطلوب خود و همدستانش استفاده می کند .
هنگامی که سیا دریابد که قادر به براندازی حاکمی نیست _ به این دلیل که پلیس و ارتش تحت کنترل کامل حکومت قرار داشته و امکان نفوذ در آنها وجود ندارد _ دو گزینه پیش روی خود قرار می دهد : عقب نشینی یا جنگ . اثر بومرنگی نشان می دهد که چرا سیا در براندازی دموکراسی ها موفقیت آمیز عمل کرده اما شکست های فراوانی در براندازی دیکتاتوری ها داشته است .
مواردی که در ذیل به آن اشاره شده تنها بخشی از جنایات و مداخلات سیا است که می تواند اثبات کند چنین سازمانی باید هر چه زودتر جمع شده و بجای آن مرکزی برای جمع آوری صحیح اطلاعات و تجزیه و تحلیل امور سیاسی و استراتژیک قرار گیرد . سیا قابل اصلاح نیست چرا که فساد در نهاد و فرهنگ اصلی تاسیس آن نهادینه شده است .
1942 _ روزولت ، رییس جمهور وقت آمریکا دفتر خدمات استراتژیک را برای توسعه و گسترش هرچه بیشتر اقدامات محرمانه و سری در کشورهای ثروتمند و قدرتمند راه اندازی کرد . این سازمان "دونووان " نام گرفت .
1943 _ دونووان کلیسای کاتولیم در رم را بعنوان مرکز جاسوسی برای آمریکا و انگلیس در میان ایتالیایی ها انتخاب کرد . این اقدام ایالات متحده بیش از پیش اثبات نمود که در دوران جنگ سرد نمی توان به واشنگتن به عنوان یک متحد نگاه کرد .
1945 _ دونووان منحل شد اما سازمان اطلاعات مرکزی آمریکابه مسئولیت جمع آوری اطلاعات از طریق اقدامات و سیاست های محرمانه ادامه داد و عنوان میشد که تنها اطلاعات معمولی را تجزیه و تحلیل می کند .
در همین سال عملیات "پیپرکلیپ" در آلمان اجرا شد که طی آن سیا جنایتکاران جنگی نازی را مخفیانه بازداشت کرده و از آنها در جنگ علیه شوروی استفاده می نمود . یکی از مهم ترین آنها راینهارد گلن ، کارشناس ارشد جاسوسی هیتلر بود که توانست یک شبکه جاسوسی عظیم را در اتحاد جماهیر شوروی راه اندازی کند . با کمک های بی دریغ ایالات متحده وی " سازمان گلن " را در شوروی تاسیس کرد که اعضای آن گروهی از جاسوس های نازی پناهنده بودند که شبکه های عملیاتی خود را در روسیه مجددا فعال کردند .
1947_ رییس جمهوری ترومن درخواست ارائه کمک های نظامی آمریکا به نیروهای مبارز یونانی در برابر شورشیان کمونیست را داشت . طی سال های بعدی جنگ سرد ، واشنگتن و سیا از رهبرانی در این کشور حمایت کردند که دارای سوابق سیاهی در زمینه حقوق بشر بوده اند .
در همین سال " سیا " بطور رسمی تاسیس شد و در ضوابط آن هیچگونه نظارتی از سوی اکثریت مردم و یا سنا و کنگره وجود نداشت . دستورالعمل اصلی این سازمان بگونه ای طراحی شده که به اعضای آن اجازه می دهد وظایف خود را از هر طریق ممکن اعم از عملیات های محرمانه یا اقدامات مجرمانه و کثیف به اجرا برسانند .
1948 _ در این سال انتخابات دموکراتیک در ایتالیا با دخالت سیا به فساد کشیده شد و کمونیست های این کشور برای پیروزی حتمی در انتخابات تهدید کردند . سیا با استفاده از خرید آرای مردم ، هجمه های گسترده تبلیغات رسانه ای ، تهدید و ضرب و شتم رهبران مخالفان عملیات خود را برای شکست کمونیست ها اجرا نمودند .
1949 _ سیا در این سال رسما نخستین خروجی رسانه ای بزرگ خود را تاسیس نمود : رادیو اروپای آزاد . طی چندین دهه پس از آن این رسانه مسئولیت انتشار اخبار جنجالی و دروغین را با قوت انجام داده و همچنان نیز یکی از منابعی مسحوب می شود که اخبار را بطور صحیح ، حقیقی و بدون سانسور منعکس نمی نماید .
1953 _ سیا دولت دموکراتیک و مردمی محمد مصدق در ایران را از طریق ایجاد کودتای نظامی براندازی کرد چرا که وی ( مصدق ) صنعت نفت ایران را ملی کرده بود . تا پیش از این اقدام از سوی مصدق منافع نفتی ایران در اختیار انگلستان قرار داشت . جایگزین مصدق در راس حکومت در ایران دیکتاتوری بود که از سوی سیا تعیین شده بود : رضاخان پهلوی ، شاه ایران . وی سازمانی پلیسی _ جاسوسی به نام ساواک را در ایران تاسیس کرد که جنایات وحشیانه و بی سابقه ای را در آن علیه شهروندان مخالف حکومت شاهنشاهی انجام می دادند .
بعلاوه در همین سال عملیات کنترل ذهن و شستشوی ذهنی سیا در کره شمالی به اجرا رسید که طی آن بااستفاده از کار کردن بر روی ذهن افراد ، شهروندان این کشور عموما یا به اعتیاد روی آورده و یا خودکشی می کردند . این پروژه یکی از وحشتناک ترین و بدنام ترین پروژه های سیا محسوب می شود .
هائیتی ، اندونزی ، هندوراس ، السالوادور ، نیکاراگوئه ، افغانستان ،استرالیا ، آنگولا ، شیلی ، بولیوی ، کامبوج ، کنگو ، یونان ، برزیل ، اکوادور ، کنگو ، جمهوری دومنیکن ، لائوس ، ویتنام ، گوآتمالا و دهها و صدها کشور دیگر از جمله اهدافی بوده اند که در سال های آغاز فعالیت های جاسوسی و خرابکارانه سیا لطمه دیده اند .
نکته حائز اهمیت این است که " ایران " از جمله کشورهایی محسوب می شود که از دیرباز به شدت از سوی سیا مدنظر بوده و عملیات های گسترده ای نیز در داخل این کشور به اجرا رسیده است . علیرغم اینکه تعدادی از این عملیات های از جمله براندازی دولت قانونی مصدق با موفقیت انجام شده اما بسیاری از آنها نیز با شکست همراه بوده است .
رسوایی اخیر که توسط گزارش منتشر شده از سوی سنای آمریکا به گوش مردم آمریکا و سراسر دنیا رسید نه تنها همه تخلفات و جنایاتی نیست که سیا سالهاست مرتکب می شود بلکه مهر تائیدی بر فتنه انگیزی و سیاست های خصمانه دولت آمریکا و متبوعات آن در داخل و خارج از کشور و علیه کشورها و دولت های مستقل می باشد .
انتهای پیام /
واقعا که سیاست ، سیاه !