به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛ حسين نورانينژاد در اعتماد نوشت:همه اخبار درباره گروگانگيري در استراليا به كنار، تبعات اين موضوع براي ايرانيهاي مقيم استراليا چيست؟ يقينا بيشترين گروهي كه در اين باره حرف و دغدغه دارند ايرانيهاي مقيم استراليا هستند؛ ايرانيهايي كه اكثر آنها از سطح تحصيلي بالا و مهارتهاي فني قابلتوجهي برخوردار بوده و جزو مهاجران موفق و باكلاس بالا در اين كشور محسوب ميشوند. اين مساله تا آنجا بوده كه تا چند سال پيش فرم فارسي براي درخواست اقامت در استراليا وجود نداشت، چرا كه اغلب ايرانيهاي متقاضي به زبان انگليسي مسلط بودند. اين موقعيت خوب البته در چند سال گذشته تحت تاثير برخي پناهجوياني كه با سوءاستفاده از شرايط سياسي كشور درصدد گرفتن پناهندگيهايي بودند كه واقعا حقشان نبود يا مهاجرت غيرقانوني برخي ايرانيها كه با قايق به اين كشور ميرفتند تا حدي تحتالشعاع قرار گرفت. اين خبر را در كنار اين مساله بگذاريد كه اصليترين موضوعي كه در استراليا در چند سال گذشته مطرح بوده و در انتخابات و سياست اين كشور نقش ايفا كرده، موضوع مهاجران غيرقانوني است. اما با وجود پيوند خوردن نام ايران با دغدغه روز استرالياييها، اين مساله در موقعيت ايرانيهاي موفق در اين كشور تاثير منفي چنداني نگذاشت.بعد از مساله گروگانگيري هم تاكنون به نظر ميرسد كه خود ايرانيها بيش از هر جماعت ديگري به مساله مليت گروگانگير توجه كرده باشند. اگرچه بسياري از آنها احساس شرمساري ميكنند در عين حال همنوا با بسياري از استرالياييهاي ديگر معترض به دولت اين كشورند كه با وجود سوابق سوء اين فرد چرا آزادانه در جامعه حضور داشته يا به گزارشهاي دولت ايران مبني بر كلاهبردار بودن او و درخواست استردادش بيتوجهي كرده است. اين بحث تا به آنجا پيش رفته كه همزماني اين گروگانگيري با بحث بودجه در پارلمان استراليا و بحثهاي داغ براي افزايش بودجه امنيتي و نظامي و مقابله بيش از پيش با مهاجرت غيرقانوني، محملي براي اين تحليل نزديك به توهم توطئه ساخته كه نكند اين گروگانگيري حساب شده بوده يا حداقل برخي محافل قدرت در استراليا با آزاد گذاشتن چنين افراد خطرناكي منتظر گل آلود شدن آب و گرفتن ماهي خويش از آن بودهاند! اين تحليل با توجه به قدرت گرفتن دست راستيهاي افراطي در اين كشور كه تمايل زيادي به افزايش بودجه نظامي، همكاري با امريكا و غرب در مداخلات نظامي در خاورميانه و اعمال محدوديت شديد در سياستهاي مهاجرت هستند، كمي پررنگ شده است.در اين بين جالب آنجاست كه از سيدني خبر ميرسد، برخي استرالياييها براي جلوگيري از حس بدبيني به مسلمانان، بلافاصله پس از گروگانگيري كمپينهايي را براي همراهي با مسلمانها و اقداماتي همچون همراهي با آنها تا محل كارشان ترتيب دادهاند. همچنين زنان محجبه با دستههاي گل به محل گروگانگيري رفتهاند و به كشتهشدگان اين حادثه اداي احترام كردهاند. همان روز درگيري هم برخي شيوخ مسلمان به همراه برخي علماي يهودي و مسيحي در نزديكي محل گروگانگيري جهت دعا براي سلامت گروگانها حاضر شده بودند. همه اين موارد نشان ميدهد كه در جامعه كم خبر و سوت و كور استراليا، اگرچه چنين حادثهيي ميتواند تا مدتها نقل محافل و بهانهيي براي گپ و گفتها باشد، اما خيلي بعيد است كه در موقعيت اجتماعي ايرانيها در اين كشور تاثير منفي بگذارد. جامعهيي كه قدرت مداراي بالايي را به واسطه حضور مليتها و فرهنگهاي مختلف كسب كرده، بعيد است كه با چنين اتفاقاتي دچار دگرگوني مهمي شود، اما به هرحال اين اتفاق پيشبرد سياستهاي دولت دست راستي اين كشور را تسهيل خواهد كرد.