چله و جشنهایی که دراین شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دورو گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان راتشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند،براثرتجربه وگذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
یکی از آداب و رسوم مردم خطه ی زاینده رود بردن شب چهله ایی برای عروس توسط داماد در سال اول ازدواج بود.
شاید این رسم امروز شکل فانتزی شهری به خودش گرفته و میوه ها و آجیل ها ی تزیین شده به خانه عروس برده می شود اما آنچه که هدف اصفهانی های قدیم بود بردن میوههای گران قیمت و تزیین آنچنانی نبود بلکه در عین سادگی میوه های و آجیلها که البته به وفور امروز هم نبود به خانه ی عروس برده می شد تا دوستی ها و محبت و صله رحم رواج یابد نه آنچه که امروز در قلب چشم و هم چشمی دیده می شود .
بردن شب چهله ایی سال بعد هم توسط خانواده عروس تکرار می شد .
خانوادههای اصفهانی با پهن كردن سفرهیی با عنوان "سفره شب چله"، این شب را گرامی میداشتند.
ملیحه خانم مادر بزرگ 73 ساله اصفهانی با آن لحجه خوش زبانش در خصوص دیگر آداب و رسوم اصفهانی ها در شب چهله به ما گفت : مردم در تابستان و زمانی که میوه ها فروان بود پس از مقداری مصرف تازه خوری ما بقی را خشک می کردند و در زمستان و شب چهله همراه با عناب ، تخمه ، پسته در کتار بزرگترها در اتاق های 15 متری و دور کرسی و در حالی که بیرون سرمای هشت نه درجه زیر صفر بود و گاها برف هم می آمد می نشستند می گفتند و می خندیدند و می خوردند .
این مادر پیر و خوش بیان به ما گفت : مردم اصفهان در اواخر تابستان و اوایل پاییز هندوانه می خریدند و در زیر زمین و جای خنک خانه خود نگه می داشتند تا آن را در شب چهله قاچ بزنند و بخورند .
وی اضافه کرد : در گذشته خبری از میوه های امروزی نبود و عمده میوه ایی که در اصفهان یافت می شد چغندر یا لبو بود که بر روی چراغ سه فیتیله ایی پخته می شد و همه دور این چراغ می نشستد تا لبو ها پخته شود و یک قاچ از لبو را بخورند تا سرما ازشون دور باشه و سرما نخورند .
این مادر بزرگ به ما گفت : دیگه همه چیز فرق کرده دیگه شب یلدا اون شب یلدای قدیم نیست در آن زمان حداقل شب چهله 15 سانتی برف رو زمین نشسته بود خبری از آلودگی هوا نبود و می رفتیم پس از برف اول برف و شیره خرما می خوردیم که اون از خوراکی های شب چهله مردم اصفهان بود .
یادمه بچه که بودم از قدیمیای اصفهان شنیده بودم که می گفتند چهله کوچکه و چهله بزرگه این اصطلاح را از این مادر بزرگ خوش بیان پرسیدم و او هم در پاسخ گفت : از اول دی ماه تا ده بهمن را می گند چهله بزرگه و از دهم تا بیستم بهمن هم چهله کوچک است .
وی گفت یک چهار چهار هم داریم پرسیدم چهار چهار چیست گفت : از شش بهمن تا 14 بهمن یعنی چهار روز آخره چهله بزرگه با چها روزه اول چهله کوچیکه می شه چهار چهار
مادر بزرگ گفت : از قدیم اصفهانیا می گفتند بیشترین سرما و یخ بندون توی جهار جهار و بعدش هوا گرم تر می شه .
طاهری جامعه شناس در خصوص آداب و رسوم مردم اصفهان در شب چهله و ضرورت حفظ این آداب رسوم گفت : در قدیم خانه پنچ دری و قدیمی و حضور یک خانواده بزرگ همچون عمو وعمه به همراه بزرگتر ها در یک خانه موجب همبستگی و گسترش صله رحم بود و در واقع اکثر شب همه دور هم جمع می شدند و مختص شب چهله یا ایام نوروز نبود و هر کس هر خوراکی داشت می آورد و دور هم میل می کردند .
وی گفت :امروز با گسترش شهرنیشینی به ندرت خانواده هایی در اصفهان می شه پیدا کرد که هنوز به سادگی و خارج از تجملا ت امروزی دور هم جمع بشند .
طاهری بر ضرورت حفظ رسومی مانند شب چهله تاکید کرد و گفت : متاسفانه با توجه به مدرنیته شدن زندگی امروزی صله رحم در جامعه تبدیل به یک کار اجباری و تجملی شده است .