به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، از امام حسن مجتبي (ع) سخنان وسفارش هاي گهرباري به يادگار مانده است. از آن جمله، سفارش حضرت درباره دوست گزيني و آداب آن است. انسان ناچارازانس والفت ومعاشرت با ديگران است وازمنظرروان شناسي ،شکوفايي فرد درگرو احساس امنيت و تعلق به گروهي است که در جمع آن ها احساس راحتي کند و به آساني و بدون دغدغه بتواند ديدگاه ها و منوياتش را بر زبان راند. از اين رو، دوست گزيني يکي از مهم ترين اتفاقات زندگي است.
به ويژه آن که دوست تاثير شگرفي در صلاح و فساد انسان دارد. به همين دليل، امام حسن مجتبي(ع) درسفارشي به فرزند خويش اهميت دوست گزيني را مطرح مي کنند و مي فرمايند:«يا بُنَيَ لا تُواخ ِ أحَدا حَتّي تَعرف مَوارده ...پسرجان با هيچ کس طرح دوستي نريز جز اين که از رفت وآمدها وخصوصيات اخلاقي اش آگاه شوي وچون دقيق وارسي کردي با او براساس گذشت ازلغزش ها وبرادري درسختي ها رفاقت کن.»
اين حديث شريف با اشاره به اين نياز ضروري، شرايط و آداب دوست گزيني را چنين تبيين مي کند: قبل از گزينش دوست بايد اورا امتحان کرد و از خوبي اش مطمئن شد. پس ازانتخاب دوست هم بايد عهدي بست که اولاً روابط شان براساس گذشت از لغزش ها باشد و ثانياً، رفيق دوران رفاه وسختي باشند و نه فقط دوران خوشي.
حرص وجوش نزدن براي معيشتيکي از بزرگ ترين نگراني هاي زندگي، دغدغه تأمين نان و آب است. حال اين سوال به ميان مي آيد که چگونه مي توان اين دغدغه را به آرامش تبديل کرد ؟ به بيان ديگر، چه باورمنطقي ومعقولي مي تواند انسان را دررفع اين دغدغه ياري کند ؟
امام حسن مجتبي (ع) درحديثي چارچوب اعتقادي نحوه مواجهه با دغدغه معيشت را اين گونه تبيين مي کنند و مي فرمايند: «لاتجاهد الطلب جهاد الغالب ... نه چون پيروزمندان درطلب دنيا بکوش ونه مانند تسليم شدگان به تقدير تکيه کن. زيرا به دنبال فضل و احسان خدا رفتن، سنت است وحرص نزدن عفت. نه عفت، روزي را واپس مي زند ونه حرص آن را مي افزايد؛ زيرا روزي قسمت شده و آزمندي گناه است.»
منطق اين حديث گرانبها دربرطرف کردن دغدغه رزق و روزي، آن است که انسان بايد باور کند که روزي هرکسي مقدر ومعين شده است. بنابراين حرص وجوش خوردن در کسب روزي، تاثيري در افزايش روزي نخواهد داشت. اما اين تقديرو تعيين روزي به اين معنا نيست که انسان با تکيه بر باور تقديرگرايي، تنبلي پيشه کند و دست ازتلاش وکوشش بردارد زيرا به فرموده خداوند درقرآن کريم :« لَيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛ براي انسان بهرهاي جز سعي و کوشش او نيست.»(نجم/39)
حال چگونه مي توان بين نگرش تقديرمعيشت و ديدگاه سعي وتلاش جمع کرد؟ پاسخ اين سوال اساسي آن است که باور تقدير معيشت، باوري درست و معقول است و در آيات متعددي نيز به آن اشاره شده است اما سنت خدا درآفرينش آن است که حتي هدايت وگمراهي هم به اختياروانتخاب انسان انجام مي شود. بنابراين تقدير روزي به اين معناست که نظام خلقت براساس هندسه اي معين و مشخص آفريده شده و راهکار رفع نيازهاي تمام موجودات درآن قرارداده شده است. اما اين رفتارناشايست انسان هاست که موجب مي شود برخي انسان ها از روزي محروم شوند و در مقابل، عده اي شکم سير و فربه.
داستان مرد شاميمعروف است مردي از اهل شام وارد مدينه مي شود و با امام حسن(ع) در هيئتي موجه برخورد مي کند. از نام آن حضرت جويا مي شود. به او پاسخ مي دهند: ايشان، حسن بن علي بن ابيطالب است.
تا حسب ونسب حضرت را درمي يابد به امام (ع) وپدربزرگوارشان زبان به ناسزا مي گشايد .امام مجتبي (ع) با حلم وبردباري سکوت پيشه مي کنند. همين که شامي ازسخن باز مي ايستد رو به او مي کنند ومي فرمايند: «به گمانم تو غريب اين شهر هستي؟»
پاسخ مي دهد: آري.
امام (ع) مي فرمايند: «اگر نيازمند خانه و منزل هستي به تو منزل دهيم و اگر نياز به مالي داري به تو بدهيم و اگر نياز ديگري داري کمکت کنيم؟»
مرد شامي از برخورد کريمانه حضرت شرمنده و منقلب مي شود و در توصيف حال خود مي گويد:«من از نزد آن حضرت رفتم در حالي که احدي در روي زمين نزد من، از امام مجتبي(ع) محبوب تر نبود»./خراسان