آنهایی که گرفتار چنین سرنوشتی می‌شوند قربانیان اعتیاد و فقرند. وسوسه پول‌های میلیونی و نیاز به موادمخدر ٢ عامل اصلی این فرآیند هستند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،به بسته‌های سبز رنگ پول که فکر می‌کند خوردن مخدر‌های نایلون پیچ‌شده، آسان‌تر می‌شود. خوردن که نه، بلعیدن. با این‌که این اولین‌بار است که هیچ اشتهایی ندارد، اما مواداولیه را آماده می‌کند: یک کاسه ماست، یک ظرف روغن و یک کیلوگرم گَرد سفید. این معجون ١٠‌میلیون تومان می‌ارزد.
 
 بلعیدن موادمخدر و جابه‌جا کردن آنها از شهری به شهر دیگر روایت تلخی دارد. روایت آدم‌هایی که تن به این کار می‌دهند، قصه تکراری اعتیاد و فقر است. ماجرایی که این‌بار با جرم پیوند می‌خورد و به جز آنهایی که بارها قسر در رفته‌اند، عاقبتشان یا پشت میله‌های زندان است، یا در قفسه سردخانه.

قسمت تکان‌دهنده ماجرا اما جایی است که قاچاقیان طعمه‌هایی را انتخاب می‌کنند که نه معتادند و نه سابقه‌دار. نمی‌خواهند چهره‌هایشان تابلو باشد تا در اولین ایست بازرسی ترفندشان لو برود، به همین خاطر زنان و کودکان بیشتر قربانی این شیوه حمل موادمخدر می‌شوند. بادی پَکرها (body packer) یا همان قاچاقچیانی که به شیوه بلع، موادمخدر را جابه جا می‌کنند، در همه جای دنیا وجود دارند. فرقی نمی‌کند چند کیلو وزن داشته باشند مهم این است که فقط اشتهای خوردن داشته باشند تا تعداد زیادی بسته مخدر را در معده‌شان انبار کنند. اما این همه ماجرا نیست، در روند این فرآیند گاهی فعل انفعالات دیگر جایش را با خطر دستگیری

 «بادی پَکرها» عوض می‌کند، خطر مرگ. تاوان سختی که شاید خیلی‌هایشان ندانند ممکن است ایستگاه آخر، ایستگاه مرگ باشد. لایه پلاستیکی مواد که باز شود فرآیند مرگ آغاز می‌شود، مردمک گشاد می‌شود، تنفس کند، گاهی مسمومیت و گاهی انسداد روده و درنهایت ایست قلبی.
 
آمار مرگ‌ومیر ناشی از بلع مخدر

مرگ‌ومیر ناشی از حمل موادمخدر به روش بلعیدن، اگرچه کم است اما، هر از چندگاهی قرعه‌اش به نام یک حامل می‌افتد. «حامد نائیجی» مدیركل روابط‌عمومی سازمان پزشكی قانونی كشور در رابطه با‎ آمار مرگ‌ومیر بر اثر سوء مصرف موادمخدر در ٧ ماه نخست ‌سال گفت: «سال گذشته‌ هزار و ۶۲۱ نفر بر اثر سوء مصرف موادمخدر جان خود را از دست دادند كه این میزان در مدت مشابه‌ سال‌جاری با افزایش ٨,٦‌درصدی به‌هزار و ۷۶۲ نفر رسیده است.» با این حال در سال‌های اخیر آمار تفکیک‌شده‌ای از میزان مرگ‌ومیر کسانی که به این شیوه مواد را جابه‌جا کرده‌اند، وجود ندارد.

طی پژوهشی که در ‌سال ٨١ یعنی ١٢‌سال قبل صورت گرفت، مرکز پزشکی قانونی تهران کلیه متوفیان را که از‌ سال ٧٧ تا ٨١ به علت بلع موادمخدر جان سپرده بودند، مرد و در گروه سنی ٢٠ تا ٦٢‌سال اعلام کرد. دکتر «سعید خراط‌ها» آسیب‌شناس اجتماعی در رابطه با قربانیان این جابه‌جایی خطرناک به «شهروند» گفت: «تحقیقات نشان می‌دهد این روزها قیمت موادمخدر به دلیل عرضه زیاد، کاهش پیدا کرده است. به همین دلیل این شیوه جابه‌جایی که در فعالیت‌های سوداگران مرگ جزو دسته خُرد قرار دارد، کمتر اتفاق می‌افتد.

 به‌طورکلی به نظر می‌رسد که بیشتر کسانی که برای این روش انتخاب می‌شوند از بین سالمندان، زنان و کودکان هستند، آن هم به این دلیل که سوءظن کمتری نسبت به این اقشار وجود خواهد داشت. با این حال روش بلع یکی از بهترین شیوه‌ها برای انتقال موادمخدر به داخل زندان است. زندانی‌هایی که به مرخصی می‌روند با انبار کردن موادمخدر در معده‌شان به زندان برمی‌گردند و برای خودشان درآمد به راه می‌اندازند. در یک نگاه کلی می‌توان گفت انتقال موادمخدر به درون یک مکان کنترل‌شده مانند زندان یا شهرها و روستاها و حتی خارج از مرزها برای مصرف کنندگان و یا قاچاقچیان خرده‌پا، با این روش انجام می‌شود.»
 
بازار موادفروشان در زندان‌ها

درحالی‌که با اقدامات سازمان زندان‌ها در سال‌های اخیر، بسیاری از ندامتگاه‌ها مجهز به گیت‌های بازرسی شده‌اند اما همچنان در برخی از زندان‌ها، قاچاق موادمخدر به آن سوي ميله‌هاي زندان انجام مي‌شود.
 
کافي است موفق شوی تا موادمخدر را از بازرسي زندان رَد کنی، آن سوی میله‌ها زندانیان برایش سر و دست می‌شکنند. آن‌جا موادمخدر تا چندین برابر قيمت در خارج از سلول‌ها ارزش دارد. به همین خاطر شیوه بلع تنها روشی است که زندانیان برای انتقال مواد به زندان انتخاب می‌کنند. پیش از این «علی‌اصغر جهانگیر» رئیس سازمان زندان‌ها، در رابطه با اقدامات انجام‌شده برای جلوگیری از موادمخدر به داخل زندان‌ها گفته بود: «انتقال به روش بلع یکی از خطرناکترین روش‌های انتقال موادمخدر به زندان است. تمام تلاش همکاران من در سازمان زندان‌ها جلوگیری از ورود موادمخدر به داخل زندان است اما برخی از زندانیان با روش‌های مختلف اقدام به ورود موادمخدر به زندان می‌کنند. در این روش زندانیان اقدام به بلع موادمخدر کرده و آن را به داخل زندان انتقال می‌دهند. البته این روش بسیار خطرناک است و باز شدن بسته‌های موادمخدر می‌تواند باعث مرگ زندانی شود. اما این روش به راحتی قابل شناسایی نیست و نیاز به تجهیزات پیشرفته دارد. تجهیزاتی که گرانقیمت است. با این حال تعدادی از زندان‌ها به این تجهیزات مجهز شده‌اند و ما امیدواریم تا با تأمین اعتبار و کمک مراجع دولتی این تجهیزات برای تمام زندان‌ها فراهم شود.»
 
قاچاقچیان در راه کشورهای آسیای شرقی

قاچاق موادمخدر تنها در زندان، شهر و روستاهای ایران رواج ندارد این روزها بسیاری از مصرف‌کنندگان برای سفر یا مهاجرت به خارج از کشور نیازمند حمل مواد می‌شوند، اما خیلی‌هایشان هرگز تصور نمی‌کنند در گیت‌های بازرسی رازشان بر ملا شود. «داریوش تیموری» بازپرس شعبه دوم فرودگاه امام‌خمینی تهران در رابطه با قاچاقچیان بلع به «شهروند» گفت: «در سال‌های اخیر انتقال موادمخدر از طریق مسافران به خارج از مرزهای ایران رواج پیدا کرده است. این مواد که عمدتا شیشه یا مواد روانگردان هستند به شیوه بلع و بیشتر به سمت کشورهای آسیای شرقی مانند تایلند، مالزی، اندونزی و ژاپن منتقل می‌شوند. ماموران فرودگاه با مشکوک شدن به مردان و زنانی که احتمال دارد حامل موادمخدر در بدنشان باشند با دستگاه‌های بادی اسکنر(body scanner) مورد بررسی قرار می‌دهند. این دستگاه مانند یک دستگاه رادیولوژی است و اگر فردی موادمخدر را بلعیده و در داخل بدنش انبار کرده باشد، بسته‌های جاسازی شده را به صورت قطعه قطعه شده نشان می‌دهد و همین امر باعث دستگیری این قاچاقچیان می‌شود.»
 
سالن تشریح پزشکی قانونی

هر از گاهی جسد قربانیانی که به این شیوه خطرناک به کام مرگ فرو می‌روند برای تشخیص علت مرگ روی تخت سالن تشریح پزشکی قانونی قرار می‌گیرد. حکایت هولناکی است وقتی بسته‌های کوچک و بزرگ موادمخدر نایلون پیچ‌شده از معده و روده‌های اجساد خارج می‌شود و این پایان خطر است. دکتر پریچهر خزعلی مدیرکل تشریح و بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی در رابطه با مسمومیت منجر به مرگ، شیوه بلع موادمخدر به «شهروند» گفت: «به کسانی که به صورت ارادی یا اجبار اقدام به بلع موادمخدر در بسته‌های نایلونی از پیش تهیه‌شده به قصد انتقال به صورت قاچاق می‌کنند، در اصطلاح علمی بادی‌پَکر  (body packer) می‌گویند.
 
این بسته‌ها بیشتر حاوی تریاک، هرويین، کوکايین، قرص‌های آمفتامین (روانگردان) هستند که در چند لایه پلاستیک محصور شده‌اند. علت چند لایه بودن پلاستیکی که به دور مواد پیچیده شده هم این است که اگر به دلیل فعل و انفعالات دستگاه‌های گوارش این بسته‌ها تحت فشار قرار گرفتند و یکی از لایه‌ها پاره شد لایه محافظ دیگری از نشت مواد به داخل بدن جلوگیری کند. بررسی این بسته‌ها که از داخل بدن اجساد خارج می‌شود نشان می‌دهد جنس و شکل این پلاستیک شبیه به انگشت‌های دستکش جراحی هستند که سر این بسته‌ها با نخ قرقره یا پلاستیک ذوب شده، محکم شده است. تعداد و اندازه بسته‌ها مختلف است و ترتیب قرار گرفتن آنها در بدن اجساد نشان می‌دهد فرد ابتدا به خاطر عادت کردن و سهولت بلع، بسته‌های کوچک و سپس بزرگتر را بلعیده است. اما علت اصلی مرگ این افراد مسمومیت حاد ناشی از باز شدن بسته‌های مخدر و نشت و جذب آنها به داخل بدن یا انسداد و پارگی روده‌ها رخ می‌دهد. در این فرآیند فرد به تدریج به کما می‌رود، مردمک چشم‌هایش گشاد و واکنش‌های مغزی غیرعادی نشان می‌دهد، سرعت تنفس‌اش کم می‌شود و اگر عملیات پزشکی برای نجات او انجام نگیرد در نهایت فرد بعد از چندین ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ به علت ایست قلبی به کام مرگ فرو خواهد رفت.»
 
ایستگاه پایانی یک گزارش

آنهایی که گرفتار چنین سرنوشتی می‌شوند قربانیان اعتیاد و فقرند. وسوسه پول‌های میلیونی و نیاز به موادمخدر ٢ عامل اصلی این فرآیند هستند. بازاری که سوداگران مرگ برای قاچاق به راه انداخته‌اند بازار مرگ است. پیشنهاد‌های میلیونی‌شان نسبت به نوع و مقدار بسته‌های مواد متغیر است. ١٥‌میلیون تومان  مواد را در ازای پرداخت ١٠‌میلیون تومان در دل طعمه‌هایشان جاسازی می‌کنند. راهی سفر مرگ می‌شوند و در ایستگاه آخر معلوم نیست چه چیزی در انتظارشان است؛ رهایی یا مرگ.
 
زنان حامله هدف قاچاقچیان خرده‌پا

شکم‌های بزرگ زنان حامله خوراک قاچاقچیان است، این را یک زن حامله که به دلیل بلع موادمخدر دستگیر شده بود می‌گوید. روایت تلخ مریم، دختر جوانی که به خاطر بلعیدن ٥٠٠ گرم مخدر شیشه در ترمینال دستگیر شده بود داستان همه آنهایی است که این راه را تجربه کردند. معتاد نیست، چهره‌اش رنگ پریده است، خودش را جمع کرده و با دست‌های دستبند خورده‌اش سعی دارد چیزی از وجودش را پنهان کند. شکمش بالا آمده و مانتو به تن‌اش چسبیده است.
 
او که قربانی قاچاقچیان موادمخدر است از روزی می‌گوید که پایش به قاچاق موادمخدر باز شد: «حامله که شدم شوهرم من را به یک قاچاقچی معرفی کرد، می‌گفتند وقتش رسیده، هنوز نمی‌دانستم وقت چی که یکی از گماشته‌هایشان با یک سینی مسی که بسته‌های نایلونی کوچک در آن قرار داشت به سمتم آمد. وقتی فهمیدم باید آنها را بخورم وحشت کردم اما پای پول که میان آمد دست و پایم شُل شد. دخل زندگیمان کفاف بچه در راهمان را نمی‌داد. به همین خاطر یک ساعت بعد راهی سفر به تهران شدم، آن هم با ٦٠ بسته نایلونی شیشه در معده‌ام. وسط راه بودیم که حالم بد شد. دل‌پیچه و حالت تهوع داشتم. تشنه‌ام شده بود اما نمی‌توانستم حتی آب بخورم. تا این‌که در ایست بازرسی بین راه وقتی ماموران برای کنترل مسافران اتوبوس به چهره‌ام نگاه کردند، راز پنهانم برملا شد و دستگیر شدم.»
/ انتهای پیام
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.