معمولاً دانشمندان و صاحب‌نظران در «علم الدرايه» احاديث قدسي را از جهات مختلف مورد بررسي قرار دادند، كه از آن جمله عبارت است از...

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران، آنچه كه به عنوان حديث قدسي ناميده مي‌شود، در علومي كه بر مباني نقلي استوارند از اهميت زيادي برخوردار است، و با تحقيق و بررسي اجمالي در مجموعه‌اي از احاديث قدسي، در مي‌يابيم كه آن احاديث، مسايل مختلفي را در بردارند ؛ اما پيام‌ها و نكات اخلاقي و معنوي آنها از برجستگي خاصي برخوردار است.

معمولاً دانشمندان و صاحب‌نظران در «علم الدرايه» احاديث قدسي را از جهات مختلف مورد بررسي قرار دادند، كه از آن جمله عبارت است از: تعريف حديث قدسي، تفاوت حديث قدسي با ديگر احاديث، تفاوت آن با آيات قرآن، حجيت حديث قدسي، چگونگي نزول حديث قدسي و...
چگونگي نزول «حديث قدسي»:

با توجه به اينكه، چگونگي نزول حديث قدسي، مفهومي است كه معمولاً در تعريف آن ذكر مي‌شود، لذا لازم است نخست به تعريف آن بپردازيم و سپس به مسايل مهم مرتبط به آن اشاره نماييم.

برخي گفته‌اند: حديث قدسي، كلام خداوند است كه هم از جهت لفظ و هم از حيث معنا، بر حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ نازل شده است و در عين حال، از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ تصريح شده است كه حديث قدسي، بخشي از قرآن،‌ نيست.[1]

و بعضي در تعريف آن‌ نوشتند: حديثي است كه به لحاظ معنا از جانب خدا و از نظر لفظ، از ناحيه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است، لذا مي‌توان گفت: حديث قدسي، خبري است كه خداوند آن را از راه الهام يا خواب به پيامبرش مطلع ساخته است، اما پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ آن را با عبارتي از سوي خود بازگو نمود، و به همين جهت قرآن بر حديث قدسي برتري دارد، زيرا لفظ آن نيز، از ناحيه خدا، نازل شده است.[2]

و در تعريفي ديگر آمده است:
حديث قدسي، كلام خداوند است؛ اما بر اسلوب دعوت به تحدي و اعجاز نازل نشده است، و شخص معصوم ـ عليه السّلام ـ آن را به نحو مستقيم از فرشته دريافت مي‌كند و يا آن را از كتب آسماني گذشته نقل مي‌‌كند.[3]

بررسي تعاريف و نتيجه‌گيري:
براساس تعريف نخست، مي‌توان گفت: احاديث قدسي، داراي نزولي همانند نزول قرآن كريم هستند، اما نزول آن براي اعجاز نيست، به خلاف قرآن كه براي اعجاز نازل شده است.

طبق تعريف دوم، نزول احاديث قدسي، تنها از جهت معني، مشابه نزول قرآن است؛ اما الفاظ و نظم و ترتيب و اسلوب بيان آن، از جانب خدا، نازل نشده است،‌ بلكه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ آن معنا را با ساختاري مناسب كه مورد نظر آن حضرت بود، بيان فرمود.

و براساس تعريف سوم،‌ شخصي كه حديث قدسي را نقل مي‌كند يا آن را به نحو مستقيم از فرشته، خبر مي‌دهد و يا آنكه آن را از كتب آسماني نقل مي‌نمايد (كه نزول مستقيم بر خودش نيست) و طبق اين تعريف؛ نزول احاديث قدسي، منحصر به وجود مقدس پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيست.

نتيجه‌گيري:
از مقايسه كيفيت نزول قرآن با احاديث قدسي، نتيجه مي‌گيريم كه: نزول قرآن، منحصراً توسط روح‌الامين (جبرئيل) بود؛ اما حديث قدسي، به انحاء مختلف مانند: الهام، وساطت جبرئيل و... نازل شده و الفاظ و عبارات قرآني بدون كم‌ و كاست بعنوان وحي الهي به شمار مي‌رود كه از بُعد اعجاز برخوردار است؛ اما حديث قدسي، در بعد الفاظ، اينگونه نيستند كه منحصراً مسموع از ناحيه­ي فرشته باشند، و به علاوه، داراي ويژگي اعجاز نيستند.

نمونه‌اي از حديث قدسي:
روزي جبرئيل (از جانب خدا) بر پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نازل شد و گفت: اي محمد! هر چه خواهي زندگي كن كه سرانجام خواهي مرد، و هر كه را خواهي دوست ‌دار كه آخر از او جدا خواهي شد، و هر چه خواهي كن، كه روزگاري بدان پاداش داده خواهي شد، و بدان كه شرف مؤمن شب‌خيزي او و عزت او قطع اميدش از مردم است.[4]












پي نوشت ها:
[1] . فتح‌الله، احمد، معجم‌الفاظ الفقه الجعفري، معاصر، چاپ اول، ص155.
[2] . ابوحبيب، سعدي، القاموس الفقهي، دمشق، دارالفكر، چاپ دوم، 1408، ص80.
[3] . مشكيني، ميرزا علي، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم، نشر الهادي، چاپ پنجم، 1413ق، ص141.
[4] . حسيني دشتي، سيد مصطفي، معارف و معاريف، 1376، ج4، ص432.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار