به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در درس اخلاق این هفته خود که در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء، برگزار شد، مساله مرگ و رابطه آن با زندگی دنیویی انسان را مورد اشاره قرار دادند و بیان داشتند:
مرگ عصارهٴ زندگي است، اگر کسي در دوران زندگي با عقل و عدل زندگي کرد مرگ او مرگ طيّب است و اگر بدون عقل و عدل زندگي کرد مرگ او مرگ جاهليت است اما آنچه در این بین اصل است این است که از وجود مبارک پیامبر گرامی اسلام نقل کردند «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية».
ایشان در ادامه به تعبیر قرآن از اصل امامت اشاره کردند و اظهار داشتند:
امامت عهدالله و از طرف خداست و امام وليّالله است، تعبير قرآن در جريان امامت بعد از نقل داستان وجود مبارک ابراهيم خليل(سلام الله عليه) اين است که فرمود وجود مبارک ابراهيم ، امامت را براي ذريه خود درخواست کرد اما خداوند فرمود امامت به ذريّهات ميرسد اما آن ذريّهاي که عاقل و عادل و منزّه و به دور از ستماند.
معظم له سپس به تبیین ارتباط معنوی رسالت و امامت پرداختند و اذعان داشتند:
رسالت، عهد الهي است، خدا ميداند به چه کسي رسالت ميدهد چون از درون و بيرون و عصمت افراد باخبر است لذا عهد خدا همانطوري که به صورت رسالت ظهور ميکند، به صورت امامت هم جلوه ميکند و همانطوري که زندگي بدون رسالت، زندگي جاهليت است زندگي بدون امامت و امامشناسي هم زندگي جاهليّت است، اين انسجام و هماهنگي و بستگي آيات و روايات را ملاحظه ميکنيد اين نشان ميدهد که هر جا سخن از امامت است آن را وصل به رسالت ميکنند و هر جا سخن از رسالت است آن را وصف به توحيد ميکنند که اينها مظهر خدايند، خليفه خدايند، سِمت را از طرف خدا دارند .
ایشان خاطرنشان کردند:
افراد باید در مسائل اعتقادي و عملي و حقوقي و فقهي و مانند آن مطيع پيامبر باشد چون رسول از آن جهت که رسول است از خود هيچ ندارد فقط پيام الهي را تلقّي ميکند و آن را را باور دارد و به آن عمل ميکند و پيام الهي را ابلاغ ميکند لذا اگر خدا فرمود اطاعت رسول, اطاعت من است همين رسول فرمود: «من کنت مولاه فهذا علي مولاه» هر که تحت ولايت من است بايد تحت ولايت علي باشد.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی اظهار داشتند:
امامت يک امر مردمي و مردمنهاد نيست که مردم، امام را انتخاب کنند. از سقيفه امامت برنميآيد، اینطور نیست که مردم جمع بشوند و کسي را به عنوان امام انتخاب کنند، این شدني نيست؛ چون امام بايد معصوم باشد و عصمت افراد را هم غير از ذات اقدس الهي کسي باخبر نيست, اگر کسي بخواهد به هدايت برسد بايد بداند که امامت، تتمّه مسئله رسالت است همچنین رسول ، خليفةالله است و ما تا رسول را نشناسيم، امام را نخواهيم شناخت و ما تا الله را نشناسيم رسول الله را نميشناسيم، تا مستخلفعنه را نشناسيم خليفه را نميشناسيم.
معظم له در پایان تعمق و تدبر در برخی ادعیه را باعث رشد معرفتی انسان دانستند و فرمودند:
دعاها و اذکار همهاش درس است، ما باید سعی کنیم با اين دعا خواندنها و بررسي و درس و بحث آنها، خودمان را بالاتر بياوريم آن وقت جامعه ما ميشود جامعه عقلي, اگر جامعه ما جامعه علمي شد ديگر بازار مدّعيان و عرفانهاي کاذب راکد خواهد بود تنها در این صورت است که ما خواهیم دانست از کدام راه وارد شويم و از کدام راه نياز خودمان را برطرف کنيم و مشکل علمي و عمليمان را حل کنيم.