بی احترامی به خانواده شوهر مرد جوان را راهی دادگاه خانواده کرد تا برای همیشه از همسرش جدا شود.
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش مرد جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد. وی به قاضی پرونده گفت: 5 سال پیش به پیشنهاد پدرم به خواستگاری دختر یكی از بستگان دورمان رفتیم و چون خانواده ها راضی به این وصلت بودند من و بهاره با هم نامزد شدیم.
مرد جوان ادامه داد: چند ماهی نامزد بودیم و در این مدت من واقعا فكر می كردم كه در كنار این زن خوشبخت زندگی خواهم كرد اما اشتباه تصور می كردم. من و بهاره مدتی بعد به عقد یكدیگر درآمدیم و راهی زندگی مشترك شدیم اما وقتی زیر یك سقف رفتیم یك دفعه اخلاق و رفتار بهاره تغییر كرد و اولین دعوایمان چند روز بعد از زندگی زمان اتفاق افتاد كه مادرم ما را برای شام به خانه اش دعوت كرد آن شب مادرم در مورد مراسم عروسی حرفی زد كه خیلی به بهاره برخورد و از آن شب به بعد بهانه گیری هایش شروع شد.
وی افزود: مرتب به پدرومادرم بی احترامی می كرد تا جاییكه دیگر او را به خانه آنها نمی بردم و اگر می خواستم پدرومادرم را ببینم خودم به تنهایی به آن سری می زدم و اگر سراغ بهاره را می گرفتند به دروغ می گفتم برایش كاری پیش آمده و یا مریض است .
این مرد بیان داشت: اما كم كم خانواده ام متوجه شدند و با بهاره تماس گرفتند اما همسرم با لحن تندی با آنها صحبت كرده بود. من هم عصبانی شدم و از بهاره خواستم كه به این وضعیت پایان دهد اما او حاضر نبود دست از لجبازی هایش بردارد. حالا 5 سال از زندگی ما می گذرد در این مدت خیلی عذاب كشیدم هرچه تلاش می كنم تا رابطه بهاره با خانواده ام خوب شود بی فایده است و اختلاف آنها روز به روز بیشتر می شود. برای همین درخواست جدایی دارم. دلم می خواهد زودتر از این زندگی خلاص شودم و جایی بروم كه حتی خانواده ام هم خبری از من نداشته باشند.
بعد از اظهارات این مرد، قاضی دستور احضار همسر وی را به دادگاه صادر كرد تا بعد از شنیدن گفته های زن جوان درخصوص این پرونده تصمیم بگیرد.
"مخاطبان گرامی میتوانید از طریق آدرس اینترنتی havades@yjc.ir مشکلات انتظامی خودتان را برای ما ارسال کنید."
بهتره طلاق بگیره و بره... حیف آدم که احساسشو خرج این طور زنها بکنه... فقط تا پول داری خوبن... زود خودشونو نشون میدن... من هم دجار یکیشونم و به خاطر دختر دو ساله ام تحملش میکنم هر روز رو اعصابه
خیلی از مردها این مشکلو دارن مثل خود من...
متاسفانه دخترهای امروزی همین که خرشون از پل گذشت به کلی عوض میشن و به بی احترامی کردن عادت میکنن...
و از همه بدتر زمین و زمان طرفدارشون هست و مطمعنن قاضی همین پرونده هم طرف زن رو میگیره و مرد محکوم هست
ب نظر من باید زود تموم کنن
زندگی که با بی اخترامی ها شروع بشه آخرش میشه زندگی من
و نتیجه ایی نداره
عین قضیه خانواده من
بعد ها ب من بی احترامی کرد
و در آخر گفت داهاتی و بی عقل و هزاران مزخرفات...
توهین
افطرا
بد دهنی
و شروع شدن خیلی اختلافات دیگه
بعد ها دست بزن داشت
حق چیزی گفتن نداشتم هیچکسی هم حق بهم نمیداد و افکارم خرابتر ن پول برای جدایی داشتم ن طاقت موندن
نسبت بهش احساسم مرده بود
متاسفانه دخترهای امروزی همین که خرشون از پل گذشت به کلی عوض میشن و به بی احترامی کردن عادت میکنن...
و از همه بدتر زمین و زمان طرفدارشون هست و مطمعنن قاضی همین پرونده هم طرف زن رو میگیره و مرد محکوم هست
زندگی که با بی اخترامی ها شروع بشه آخرش میشه زندگی من
و نتیجه ایی نداره
عین قضیه خانواده من
بعد ها ب من بی احترامی کرد
و در آخر گفت داهاتی و بی عقل و هزاران مزخرفات...
توهین
افطرا
بد دهنی
و شروع شدن خیلی اختلافات دیگه
بعد ها دست بزن داشت
حق چیزی گفتن نداشتم هیچکسی هم حق بهم نمیداد و افکارم خرابتر ن پول برای جدایی داشتم ن طاقت موندن
نسبت بهش احساسم مرده بود