به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛حمله روز چهارشنبه دو فرد مسلح به نشریه "شارلی ابدو" که طی آن 12 نفر به دلیل کاریکاتورهای موهن علیه اسلام از پای درآمدند، از جمله رویدادهایی است که پیش از این تحلیلگران نسبت به وقوع آنها در فرانسه هشدارهای لازم را داده بودند.
گرچه جریان اصلی رسانهای غرب تلاش خواهد کرد که این حمله را «تهاجم به دنیای آزاد» (آنگونه که روزنامه نیویورک تایمز در شماره اخیر خود صورت داد) نشان دهند و این واقعه را آنگونه به اذهان مردم دنیا تحمیل کند که «آنها (مسلمانان) به دلیل آزادیهای ما، از ما متنفر هستند» (مانند کاری که با حادثه 11 سپتامبر کردند تا آن را اعلان جنگ مسلمانان علیه دنیای غرب جا بیندازند)، اما توجه به واقعیات، باعث رمزگشایی این موضوع خواهد شد که چرا یک نشریه پاریسی مورد حمله افراد مسلح قرار میگیرد.
واقعیت این است که فرانسه طی سالهای اخیر موضع نظامی بشدت تجاوزکارانهای اتخاذ کرده و در شماری از رویدادها در آفریقا و خاورمیانه مداخله نظامی مستقیم داشته است به گونهای که در همان هفتهای که حمله به نشریه فرانسوی روی داد، مقامات ارشد فرانسوی بر طبل جنگ علیه لیبی میکوبیدند. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران اقدامات «ضدتروریستی» فرانسه در شمال آفریقا و خاورمیانه به همراه سنتهای قوی سکولار را عامل تحریک افراطگرایانی میدانند که به نشریه «شارلی ابدو» حمله مسلحانه کردند.
« رابرت بادینتر» وزیر دادگستری پیشین فرانسه صبح پنجشنبه در مصاحبهای با رادیو بین المللی فرانسه، گفت: «فرانسه هدف قرار میگیرد چرا که ما به دنبال تحمیل ثبات (بر آفریقای شمالی و خاورمیانه) از طریق شکست بنیادگرایانی هستیم که باعث وقوع چنین بلایایی در آن مناطق میشوند.»
تحلیلگران حادثه پاریس را به نقش صریح فرانسه در مبارزه با شبکههای تروریستی در آفریقای شمالی و خاورمیانه طی سه سال گذشته از جمله حملات هوایی علیه گروهک تروریستی داعش در عراق و سوریه ربط میدهند.
«نیک ویتنی» رئیس پیشین آژانس دفاعی اروپا و یکی از تحلیلگران ارشد «شورای امور خارجی اروپا» مستقر در پاریس به این واقعیت اشاره دارد که «سه کشور از مجموعه کشورهای غربی که به عملیات علیه داعش پیوستهاند - کانادا، استرالیا و اکنون فرانسه- طی ماههای اخیر حملات تروریستی را تجربه کردهاند.»
در ماه دسامبر 2014 یک فرد مسلح با حمله به کافهای در سیدنی استرالیا و گروگانگیری، باعث کشته شدن دو نفر شده و در نهایت نیز خود از پای درآمد. در ماه اکتبر نیز دو سرباز کانادایی در حملاتی جداگانه که توسط افراط گرایان مسلح در اوتاوا و مونترئال طرحریزی شده بود، کشته شدند.
فرانسه که تاریخ استعماری طولانی در شمال آفریقا و سوریه دارد، نیروهای قابل توجهی را به خاورمیانه، آسیای مرکزی و آفریقا گسیل کرده است که گهگاه به طور مستقل و زمانی در اتئلاف با آمریکا و دیگر متحدان علیه بنیادگرایان افراطی وارد عمل شده است.
پاریس حدود 4 هزار نیروی نظامی به ماموریت 13 ساله ناتو در افغانستان اعزام کرده و رقم مشابهای را تحت حمایت تانکها، بالگردها و جتهای جنگنده در دو سال پیش راهی کشور آفریقایی مالی کرد. این ماموریت هم اکنون گسترش یافته تا کشورهای مجاوز مالی یعنی چاد و نیجر را نیز در بربگیرد و نیروی هوایی فرانسه از جمله نخستین نیروهایی بود که به عملیات تحت رهبری آمریکا علیه داعش در سوریه و فرانسه پیوست و 15 جنگنده و بمب افکن میراژ و رافائل را اعزام کرد.
در عین حال مشاوران نظامی فرانسوی به نیروهای دولتی عراق در چگونگی سرکوب کردن شبه نظامیان کمک میکنند. خبرگزاری رویترز گزارش داده است که نیروی دریایی فرانسه با اعزام ناو هواپیمابر «شارل دوگل» که 30 جت جنگنده را به همراه دارد، به این منطقه وارد خواهد شد و این در حالی است که رهبری داعش از حامیان خود در فرانسه خواسته در داخل این کشور دست به حملات تروریستی بزنند.
بر اساس گزارش منابع خبری فرانسوی، در حال حاضر حدود یکهزار شهروند فرانسوی در جنگ شبه نظامیان تروریست علیه دولتهای عراق و سوریه حضور دارند که از این میان حدود 200 نفر به فرانسه بازگشتهاند که همگی از مهارتهای تاکتیکی و نظامی مورد نیاز برای دست زدن به حملات تروریستی برخوردارند.
«اد بلانش» یک تحلیلگر مستقر در بیروت و عضو مرکز بین المللی مطالعات راهبردی لندن در این باره میگوید: «پاریس و دیگر دولتهای اروپایی میهراسند که بسیاری از هزاران نفری که از کشورهایشان در سوریه و عراق میجنگند سرانجام به خانه بازخواهند گشت و مبارزه خود را در اروپای غربی از سر می گیرند که امکان پیوستن هزاران فرد سرخورده و مستعد، به حاشیه رانده و به فراموشی سپرده شده به آنها وجود دارد.»
حمله تروریستی به نشریه فرانسوی، یادآور خشم و نفرت کسانی است که نسبت به مداخلهگریهای فرانسه در خارج از این کشور اعتراض دارند. گرچه رسانههای غربی این بار نیز تلاش خواهند کرد مسلمانان را عامل این حملات معرفی کنند و چهرهای پلید از آنها به تصویر بکشند اما سوال این است چرا دولتمردان اروپایی که با سیاستهای تجاوزکارانه و امپریالیستی، خود را محق به دخالت در اقصی نقاط جهان می دانند، برای یک بار هم که شده مداخلهگری نظامی خود را عامل واکنش دیگران نمیدانند.
گسیل نیروی نظامی و مداخله در امور در دیگر کشورها، به عنوان یک ارزش در ساختار غرب نهادینه شده و کسی که در پاریس یا یک پایتخت اروپایی کشته شود، قربانی تروریسم است و اگر فردی بیگناه در یک کشور مسلمان در حملات نظامی غرب کشته شود، هزینهای است که کشورهای مسلمان باید برای حفظ ارزشهای غربی بپردازند. ظاهرا مبارزه غرب با ارزشهای انسانی را پایانی نیست.