به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، جشن سال نو در اول ژانویه که در ایران عنوان " سال نو میلادی" به خود گرفته گرچه به علت نزدیکی و وابستگی به جشن "کریسمس" به عنوان زادروز حضرت مسیح جنبه ی مذهبی دارد اما در اصل این دو موضوعاتی جداگانه از هم هستند و الزاما کسانی که سال نو را گرامی می دارند مسیحی نیستند! مثلا در هند مسلمانان و هندوها و سایر مذاهب فارغ از مذهب خود روز اول ژانویه را به عنوان روز عید گرامی می دارند و به هم تبریک می گویند در حالی که هیچ کدام مسیحی نیستند.
شاید ما فکر کنیم که ایرانیان تنها ملتی هستند که سال نوی جداگانه ای دارند اما واقعیت این است که در جهان سال نوهای فراوانی وجود دارند که پیروان پرشماری هم دارند. به عنوان مثال سال نوی چینی که قدمت فراوانی هم دارد توسط مردمان این کشور گرامی داشته می شود یا سال نو های متعددی که در هندوستان وجود دارند. البته سال نوی ایرانی یا همان "نوروز" یکی از بهترین دلایل را برای تغییر سال را با خود دارد اما از نظر اهمیت به سال نوی میلادی نمی رسد چرا که فقط کمتر از سیصد میلیون نفر در جهان "نوروز" را جشن می گیرند و در برخی کشور های کم شمار هم نوروز تعطیل عمومی است.
زمین به دور خورشید در مداری می چرخد که فصل ها را به وجود می آورد و یک دور کامل را یک سال می نامیم . اما این یک دور کامل از نظر ریاضی مشکلاتی دارد که منجر به ایجاد مفهوم قراردادی سال کبیسه شده است. بشر از دیرباز به دنبال درست کردن تقویم بوده است و البته دوست داشته است تقویم خود را با مفاهیم جهان هستی و پیدایش و آفرینش جهان پیوند بزند. تقویم های جهان هر کدام امتیازات و مشکلات خود را دارند. تقویم میلادی "گریگوری" که امروز تقویم اصلی جهان به شمار می رود مسائل خود را دارد. این تقویم هیچ نسبتی با انقلاب های فصلی ندارد و حتی "عید پاک" مسیحیان را نمی تواند به طور دقیق تعیین کند و برای تعیین این عید باید از زمان دقیق انقلاب بهاری یا همان نوروز استفاده شود. همین مشکل در تقویم اسلامی وجود دارد به صورتی که در تعیین دقیق عید "فطر" یا "قربان" همیشه اختلاف نظر هایی بروز می کند. تقویم در واقع زمینی کردن اتفاقات کیهانی است اما بشر اصرار فراوان دارد تا تحولات کیهان را در راستای عقاید خود تعریف کند. شاید این از عجایب زمین و حرکت اجرام آسمانی باشد که امکان درست کردن تقویم کاملا دقیق و مورد قبول همه ی جهانیان غیر ممکن باشد. روزی را تصور کنید که نماینده ی ایران در سازمان ملل برای پذیرش تقویم ایرانی که به نظر یکی از دقیقترین ها در نوع خود است؛ در حال سخنرانی است و نمایندگان استرالیا، آفریقای جنوبی و چند کشور نیمکره ی جنوبی، روزی را که ما اول بهار می نامیم به چالش می کشند و می گویند در آن روز پاییز در کشور های ما آغاز می شود! و همان ها از نا مفهموم بودن نماد های زمستانی سال نو میلادی در آغاز فصل تابستان در اول ژانویه در کشورهایشان می گویند. سخن در این نیست که کدام سال نو بهتر است. روزگاری فرانسوی ها اصرار داشتند انقلاب فرانسه مبدأ تقویم جهان باشد که البته بعدا آن را رها کردند. آنچه که مهم است نفوذ تقویم میلادی است که مورد قبول اغلب جهانیان قرار گرفته و بسیاری از انسان ها در اول ژانویه خوشحال هستند و این روز را جشن می گیرند. ما انسان ها به روز هایی نیاز داریم که همه با هم خوشحال باشیم و دست همدیگر را بفشاریم و بگوییم "سال نو ی شما مبارک" حالا چه اهمیتی دارد که در آن لحظه زمین در کجای گردش خود به دور خورشید است؟ زمین انسان های زیادی به خود دیده که از چرخش او به دور خورشید خوشحال بوده اند. ما هم یکی از آن بی شمار انسان ها که روزی آمده ایم و روزی دیگر خواهیم رفت و البته زمین بسیار بدون ما هم به دور خورشید خواهد چرخید...