غرب از افزایش جمعیت اقلیت مسلمانان در کشورهای اروپایی وحشت دارد
اغلب مقامات غربی دلیل حمایت خود از اقدامات تحریک آمیز و اهانت آمیز نشریه ورشکسته شارلی ابدو را حمایت از آزادی بیان اعلام کرده اند. حال سوال این است که اگر به فرض یک نشریه ای کاریکاتوری بکشد که در آن ادعای یهودیان در خصوص هولوکاست زیر سوال برده شود آیا باز این مقامات از آن حمایت خواهند کرد؟ به نظر می رسد مسلمانان مقیم اروپا با به دست زدن به یک چنین اقداماتی می توانستند (و اکنون نیز می توانند)صداقت مقامات غربی را در حمایت غیرتبعیض آمیز از آزادی بیان محک بزنند.
در اینکه غرب از افزایش جمعیت اقلیت مسلمانان در کشورهای اروپایی هراس و وحشت دارد، نباید با اهانت به مسلمانان به این نگرانی خود پاسخ دهد.چرا که این برخوردها نه تنها به حل مشکل نمی انجامد بلکه برعکس بر مشکلات و دل نگرانی ها می افزاید . به نظر میرسد در این خصوص نیز صهیونیست ها به کشورهای غربی آدرس غلط می دهند. رژیم صهیونیستی در تلاش است بین خود و کشورهای اروپایی در خصوص اینکه هر دو از افزایش جمعیت اقلیت مسلمانان تهدید می شوند، دغدغه مشترک ایجاد کند. یکی از اهداف رژیم صهیونیستی از این تلاش ها زمینه سازی برای اجرای لایحه دولت ملی یهود است که خطر بی خانمانی و آوارگی نزدیک به یک میلیون و هفتصد هزار فلسطینی ساکن اراضی اشغالی سال 1948 موسوم به اسرائیل را به همراه خواهد داشت. از این دید رژیم صهیونیستی پوست موز زیر پای اروپائیان می اندازد و با تحریک احساسات آنها علیه مسلمانان مقیم این کشورها از فضای حاصل از آن برای اجرای طرح های نژادپرستانه خود در فلسطین استفاده کند.
البته نباید از این واقعیت نیز غافل شد که حضور مسلمانان در غرب از جمله فرانسه بیش از همه مرهون وابستگی ساختاری است که سیاست های استعماری و امپریالیستی کشورهای غربی در کشورهای تحت استعمار از جمله کشورها و مناطق مسلمان نشین جهان زمینههای آن را فراهم کرد و این وابستگی ساختاری به نفع غرب و استثمار اقتصادی ، فکری و فرهنگی مناطق تحت استعمار انجامیده است. ضمن اینکه مسلمانان در غرب صرف نظر از منشاء و دلیل مهاجرتشان در اغلب موارد به نفع غرب تمام شده و این افراد نیز در به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی غرب و پیشرفت ها به سهم خود نقش داشتند. از اینرو نادیده گرفتن این خدمات خود سوال برانگیز است و از این دید نیز بدبین کردن جامعه مسیحی غرب به مسلمانان مقیم این کشورها بیش از همه با منافع صهیونیسم بین الملل و یهودیان مقیم این کشورها سازگاری و مطابقت دارد و با توجه به اینکه در صف اول این اعتراض ها افراد و گروههای نژادپرسات جدید حضور دارند از اینرو می توان نقش مستقیم و غیر مستقیم صهیونیسم بین الملل را در ورای این گروهها و برقراری نوعی ائتلاف نامحسوس بین صهیونیسم و گروههای نژادپرست جدید در اروپا احساس کرد .
به استهزاء گرفتن باورهای دینی تحت لوای آزادی بیان
برخلاف آنچه که ماری هارف سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده است اقدام مجدد نشریه شارلی ابدو در چاپ تصویر موهن از پیامبر گرامی اسلام (ص )به هیچ نمی تواند با اصول دموکراسی سازگار باشد. زیرا در دموکراسی اصل بر بهاء دادن به رای اکثریت است و بی تردید از بین نزدیک به دو میلیارد مسلمان ساکن در جهان حتی یک نفر حاضر نمی شود این اقدام موهن را تائید کند. اگر فرض بر این است که در دموکراسی باید به نظر و دیدگاه اکثریت بهاء داده شود در این صورت به استهزاء گرفتن باورهای دینی مسلمانان توسط اقلیت محدود و یک نشریه ورشکسته که تیراژش تا پیش از رخدادهای اخیر به سختی به 60 هزار نسخه می رسید،چگونه می تواند با اصول دموکراسی سازگاری داشته باشد ؟! گر با منطق سیاسی نیز به مسئله نگاه شود هیچ دلیل متقن و قابل توجیه ای در حمایت از اقدامات موهن و تحریک آمیز نشریه شارلی ابدو دیده نمی شود. حال باید پرسید چرا غرب باید به اقدامی دست بزند که منافع خود را به خطر بیندازد ؟ هیچ پاسخ منطقی نمی توان برای این سوال پیدا کرد مگر اینکه این نکته پذیرفته شود که تصمیم گیرندگان در غرب در مواردی که پای رژیم صهیونیستی و صهیونیسم بین الملل در میان باشد ،منافع خود را فدای صهیونیسم می کنند و این نشان دهند نفوذ و سیطره گسترده ای که صهیونیسم در این مراکز پیدا کرده است.
ماهیت طراحی هایی که در خصوص رخدادهای امنیتی مشکوک پاریس و تبعات ناشی از آن دیده می شود شباهت زیادی با پیچیدگی های حوادث منتهی به 11 سپتامبر سال 2001 آمریکا ،حوادث منتهی به اشغال عراق و دیگر تحولات و بحران های خاورمیانه شامل بهار عربی دارد که در همه آنها مخاطبان و بازیگران به دلیل مواجه شدن با معادلات چند مجهولی با نوعی از سردرگمی مواجه می شوند که امکان تصمیم گیری درست و سریع را از آنها سلب می کند و چه بسا امکان دارد آنها را به اشتباه بیندازد.
نکته قابل توجه در این میان این است که در اغلب این موارد این رژیم صهیونیستی و صهیونیسم بوده که بیشترین نفع را برده بدون اینکه هیچ هزینه مشخصی برای آن پرداخت کند. مصادیق این مسئله را به روشنی می توان در رخدادهای اخیر فرانسه و اروپا مشاهده کرد که در خلال آن هم مسلمانان و دولت های اسلامی و هم مسیحیان و دولت ها و ملت های اروپایی هزینه پرداخت کردند اما رژیم صهیوینستی بیشترین نفع را برد به گونه ای از یکسو با برقراری پل ارتباطی میان خود و دولت های اروپایی و ایجاد جبهه مشترک در برابر افراطی گری مانع از این شد که روابط دو طرف تحت الشعاع اختلافات اخیر بر سر تشکیل دولت فلسطینی قرار گیرد و از دیگر سو بهانه لازم را برای انتقال یهودیان فرانسه و اروپا به فلسطین اشغالی بدست آورد تا از آنها برای پرکردن شهرک های ساخته شده در کرانه باختری و اسکان در منازل فلسطینی های که در معرض اجرای طرح تشکیل دولت یهود قرار دارند ، استفاده کند.
نکته قابل تامل دیگر در خصوص قضایای اخیر این است که هر چند افراد و گروههای افراطی وابسته به القاعده و داعش سعی می کنند خود را در مقابله با اهانت به مقدسات اسلامی جدی و قاطع نشان دهند اما از زمان آغاز ماجرای حمله مسلحانه به نشریه شارلی ابدو و بخصوص اقدام اهانت آمیز مجدد این نشریه در چاپ کاریکاتور جدید از پیامبر گرامی اسلام (ص ) منفعل عمل کرده اند. در مقابل دانشگاه الازهر و دار الفتوای مصر در واکنش به این اقدام موهن پیشتاز بودند و این نشان می دهد که هیچ مسلمانی صرف نظر از گرایشات مذهبی و سیاسی آن اصولا نمی تواند در قبال این اقدامات ساکت و بی تفاوت بماند.