به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،در نگرشي کوتاه به زندگي انسانها، آنها را ميتوان به چهار گروه تقسيم نمود:
گروهي که در محدوده لحظهها زندگي ميکنند و حاصل عمرشان جز همان زمان بيش نيست. برخي در گذشته زندگي ميکنند و گويي فردايي ندارند. عدهاي هم همواره چشم انتظار فردايند، غافل از آنکه امروز همان فردايي است که ديروز در انتظارش بودهاند. مردمان غالباً اسير زمانهاند. در اين ميان انسانهايي هستند که مالک زمانند، چون زمان را ميسازند و زمانه را اسير وجود خود مينمايند. اينان فرزند زمان خويشند و در هر لحظه تولّدي تازه دارند. چنين انسانهايي زمان و مکان را نميشناسند، بلکه تاريخ، زمان خويشتن را با آنان آراسته است.
بهترين نمونه آنها در عصر ما شخصيت کم نظير امام خميني رحمه الله مرد تاريخ ساز جهان اسلام است که در دوراني تاريک و ظلماني، همانند خورشيد تابناک در افق آسمان تمدّن اسلامي ظاهر گرديد و خوش درخشيده.
بررسي ديدگاه امام خميني رحمه الله درباره حکومت مهدوي، از دو سو حائز اهميّت است: از يک سو جامعيّت شخصيّت امام خميني رحمه الله صحيحترين نگرش به اسلام را در معرض ديد صاحب نظران ميگذارد، زيرا او از محدود انديشمنداني است که از پايگاه فکر و انديشه ناب اسلامي پا به عرصه اجتماع گذاشت و تلاش کرد تا آن چه را که آموخته بود، در جامعه پياده کند. و از سوي ديگر، حکومت اسلامي به يادگار مانده از ايشان که بر اساس حکومت مهدوي تأسيس شده را قابل ارزيابي مينمايد.
جايگاه عدالت در انديشه امام خميني رحمه اللهدر اسلام حکومت به خودي خود داراي شأن و ارزش نيست تا پيشوايان ديني به دنبال کسب آن باشند، اما از آن جاکه تحقّق پارهاي از اهداف والا نيازمند شرايط مساعد و فقدان موانع است و حکومت به سبب برخورداري از قدرت و امکانات ميتواند شرايط را فراهم ساخته و موانع را بر طرف کند، از اين رو، به دست گرفتن حکومت، مورد توجه قرار ميگيرد. اساساً علّت سپردن حکومت به انسانهاي وارسته نيز همين است تا از قدرت حکومت براي تحقّق ارزشها استفاده شود.
از ديدگاه امام خميني رحمه الله انسان سازي و اصلاح جامعه بشري و رسيدن به معرفت از دو راه حاصل ميشود: راه يکم، زدودن موانع پيشرفت و کمال. و راه دوم، ايجاد بستر مناسب براي تکامل، که اوّلي با ظلم ستيزي حاصل ميشود و دوّمي با ايجاد عدالت در جامعه.
در نگاه ايشان حکومت، وسيلهاي براي تحقّق عدالت در جامعه و جلوگيري از انحراف و پرورش نفوس آدميان و تهذيب آنها ميباشد. و عدالت در اين معنا با اخلاق و معنويت پيوند تام و تمام دارد و اصولاً عدالت بدون انگيزه و قصد الاهي معنا نخواهد داشت. امام خميني رحمه الله تعلّق حکمت الاهي به زندگاني عادلانه براي بشر را سنّت لايتّغر خداوند متعال ميداند و ميفرمايد: «حکمت آفريدگار بر اين تعلّق گرفته که مردم به طريقه عادلانه زندگي کنند و در حدود احکام الاهي قدم بردارند. اين حکمت، هميشگي و از سنّتهاي خداوند متعال، و تغيير ناپذير است».[1]
ايشان تلاش براي برپايي عدالت را، سنّت و قانوني پايدار در نظام آفرينش ميداند و آن را امري نميداند که با مرور زمان کهنه و فرسوده و يا دچار تغيير و انحطاط شود و در اين زمينه ميفرمايد: «اجراي قوانين بر معيار قسط و عدل و جلوگيري از ستمگري و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردي و اجتماعي ... و آزادي بر معيار عقل و عدل و استقلال و خود کفايي و جلوگيري از استعمار و استثمار چيزهايي نيست که با مرور زمان در طول تاريخ بشر و زندگي اجتماعي کهنه شود».[2]
عدالت مهدوي در انديشه امام خميني رحمه الله
1ـ عدالت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تحقّق بخش بعثت انبيايکي از اهداف پيامبران الهي در زمينه سازي محيط براي اصلاح انسانها که در قالب حکومت اسلامي تأمين ميگردد و پيامبر اسلام نيز با ايجاد حکومت براي آن تلاش کرد، ايجاد قسط و عدل در جامعه است. قرآن کريم هدف از بعثت پيامبران را اجراي عدالت ميداند و خداوند ميفرمايد: (و لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)[3] ؛ «ما پيامبرانمان را با دليلهاي روشن فرستاديم و با آنها کتاب و ترازو را نيز نازل کرديم تا مردم به عدالت عمل کنند».
حضرت امام رحمه الله در اين زمينه ميفرمايد: «اساساً انبياي خدا ـ صلوات الله و سلامه عليهم ـ مبعوث شدند براي خدمت به بندگان خدا، خدمت معنوي و ارشادي و اخراج بشر از ظلمات به نور و خدمت به مظلومان و ستمديدگان و اقامه عدل و عدل فردي، و اجتماعي».[4]
از ديدگاه امام خميني رحمه الله پيامبران الاهي عصاره اصلاح گراني هستند که از يک سو در سلسله مصلحان و حکيمان تاريخ قرار دارند و از ديگر سو، پرورش يافته مکتبي هستند که خداي متعال جعل کرده است، پيامبران که براي رهايي انسان از جهل و جور قيام کردهاند، اميدها و آرزوهاي بلندي داشتند؛ آرزوي تبديل شمشيرها به قلم، آرزوي ريشه کن شدن ظلم و ستم و آرزوي تحقّق قسط و عدالت و حاکميت ارزشهاي انسان. امام خميني رحمه الله معتقد است وجود موانع به خصوص دشمني منافقين و زورگويان، پيامبران الاهي را در اجراي عدل کامل الاهي ناکام گذاشت. امّا خداي متعال حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را ذخيره کرده است تا آرزوي انبيا در آخر الزمان متحقّق شود، ايشان ميفرمايد: «خداي تبارک و تعالي، ايشان را ذخيره کرده است که همان معنايي که هم انبيا آرزو داشتند، لکن موانع اسباب اين شد که نتوانستند اجرا بکنند و همه اوليا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست اين بزرگوار اجرا بشود».[5]
2ـ عدالت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف عدالت در تمام مراتب انسانيّتامام خميني رحمه الله بر اين باور است که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تنها اجرا کننده عدالت به معناي واقعي است و حضرت با تفسير درست عدالت که ـ قرار دادن هر چيزي در جاي خود و دادن حق به هر صاحب حقي است ـ به الگو سازي عدالت اهتمام ميورزد و خود که مظهر تامّ عدل و عدالت است، عدالت را در تفکّر و انديشه و نيز رفتار و افعال خويش به نمايش خواهد گذاشت تا ابلاغ و القاي عدالت، تنها تئوريک و مفهومي و يا نظري نباشد، بلکه مردم عدالت را در قول و فعل فردي و اجتماعي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ديده و به تفسير آن بنشينند.
حضرت امام معتقد است که عدالت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف صرفاً به معناي زندگي در رفاه نميباشد، زيرا که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تمام کجيها و انحرافات را اصلاح ميکند و در اين زمينه ميفرمايد: «آن کسي که به اين معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنيا اجرا خواهد کرد، نه آن هم اين عدل که مردم عادّي ميفهمند ـ که فقط قضيّه عدالت در زمين براي رفاه مردم باشد ـ بلکه عدالت در تمام مراتب انسانيت، انسان اگر هر انحرافي پيدا کند، انحراف عملي، انحراف روحي، انحراف عقلي، برگرداندن اين انحرافات را به معناي خودش، اين ايجاد عدالت است، در انسان اگر اخلاقش اخلاق منحرفي باشد، از اين انحراف وقتي به اعتدال بر گردد، اين عدالت در او تحقّق پيدا کرده است، اگر در عقايد يک انحرافاتي و کجيهايي باشد، برگرداندن آن عقايد کج به يک عقيده صحيح و صراط مستقيم، اين ايجاد عدالت است در عقل انسان».[6]
3
ـ عدالت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف عدالت در سرتاسر گيتياگر عدالت از مقدمات زندگي انساني است که بدون آن معناي زندگي درک نميشود و جامعه نيز جز با اجراي عدالت قوام نمييابد، طبيعي است که عدالت به مفهوم واقعي آن، بايستي تمام انسانها ـ از هر قوم و قبيلهاي ـ را در برگيرد و امتياز خواهي براي عدهّاي خاص صرفاً در منطقهاي محدود معنا ندارد. اجراي عدالت در عرصه جهاني از آرمانهاي حکومت مهدوي است و دستاورد بزرگ عدالت مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که تمامي انسانها از اين حق بهره ببرند.
امام خميني رحمه الله در اين زمينه ميفرمايد: «فقط براي حضرت مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف بوده است که تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد».[7] لذا ايشان، از آن جهت که عدالت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تمام بشر را از کجيها ميرهاند، سالروز ميلاد آن حضرت را، عيد براي تمامي بشر ميداند: «عيد تولّد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف بزرگترين عيد است براي تمام بشر ـ تمام بشر را ـ وقتي که ايشان ظهور کنند انشاء الله تمام بشر را از انحطاط بيرون ميآورد».[8]
................................
[1] . خميني، روح الله، ولايت فقيه، ص40.
[2] . همان، صحيفه امام، ج21، ص405.
[3] . حديد/25.
[4] . همان، صحيفه نور، ج 18، ص43.
[5] . همان.
[6] . همان، ج12، ص481.
[7] . همان.
[8] . همان.