وی در این گفتگو با اشاره به اینکه در دبیرستان رشته انسانی خواند تا وکیل شود، گفت: در زمانی که تعداد متقاضیان پنج برابر صندلیها بود، در کنکور رتبه خوبی آوردم و در دو رشته حقوق و مدیریت قبول شدم.
در رویا با قاضی دست به یقه میشدم
این مجری درباره علاقهاش به حقوق اینگونه توضیح داد: یکی از تفریحات من در تابستان این بود که در اتاقم یک فضای دادگاه درست میکردم و به عنوان وکیل بلند میشدم و از یک متهمی دفاع میکردم و حتی در رویاهای خودم بعضی وقتها با قاضی دست به یقه میشدم.
علیخانی ادامه داد: یک آشنایی داشتم که از علاقه من به حقوق باخبر بود و در زمانی که قصد انتخاب واحد میان حقوق و مدیریت را داشتم، من را در تابستان به دادگاه خانواده برد. بیش از یک ساعت در راهروهای دادگاه قدم زدم و فضایی متفاوت را تجربه کردم که متوجه شدم اصلا آدم این کار نیستم زیرا هرگز نتوانستم فضای کتک کاریها و دعواهایی را که آنجا رخ میدهد تحمل کنم. بنابراین تازه متوجه شدم من فقط ادای وکالت را دوست دارم ولی به خود وکالت اصلا علاقه نداشتم.
مجری برنامه «ماه عسل» تأکید کرد: پس از این موضوع رشته مدیریت بازرگانی را که آن زمان برای خودش اسم و رسمی داشت انتخاب کردم و به دانشگاه تهران رفتم.
وی به علاقهاش به سینما و تلویزیون اشاره کرد و گفت: من از همان 17 تا 18 سالگی عشق به این فضای هنر و به ویژه تلویزیون را حس میکردم.
علیخانی در پاسخ به اینکه چه کسانی در تلویزیون برایت جذابیت داشتند، اظهار کرد: هنوز هم فکر میکنم که خیلی از کارهایی که در دورانی که من در دبیرستان بودم پخش میشد، کارهای خیلی خوبی بودند.
وی ادامه داد: شبکه آی فیلم در حال پخش مجدد سریال «سربداران» است. دوران کودکی وقتی این سریال را میدیدم، یک ترسی من را میگرفت و به همین دلیل الان فکر میکنم محمد علی نجفی خیلی خوب آن فضا را ترسیم کرده است، چون اصلا قرار بود از آن فضا بترسی و دقیقا در همان ایام در تاریخ همچین فضایی حاکم بوده است.
اجرای منوچهر نوذری بینظیر بود
مجری و تهیهکننده «پشت صحنه» به اجرای مجریان تلویزیون در آن زمان اشاره کرد و گفت: در آن دوران اجرای منوچهر نوذری را بیشتر از همه دوست دارم و در واقع باید بگویم بی نظیر بود و البته فخرایی و عالمی و مقامی را هم دوست داشتم، زیرا دیدنیها بخشی از زندگی همه ما ایرانیها بود.
وی در بخش دیگری از گفتگوی خود با ضابطیان درباره تجربیات سالهای گذشتهاش در تلویزیون اظهار کرد: سال 78 بود که من در یک فیلم سینمایی دستیار کارگردان بودم. از من خواستند تا یکی از بازیگران را صدا کنم که سر صحنه بیاید. من هم به راهپله خانهای که لوکیشنمان بود رفتم و گفتم که خانم فلانی لطفا بفرمایید سر صحنه. یک بار دیگر هم او را بلند صدا کردم. بعد از این آن خانم که معروف است و اسمش را نمیآورم از اتاق گریم بیرون آمد و به کارگردان گفت این آقا باید میآمد آرام و در اتاق گریم از من خواهش میکرد که سر صحنه بیایم اما حالا با این برخورد اینجا یا جای من است یا جای ایشان و به من اشاره کرد.
این مجری ادامه داد: سر همین موضوع فردای آن روز از من خواستند که دیگر سر کار نیایم. سالها بعد آن خانم را جایی دیدم و او به من گفت که خیلی دوست دارد در «ماه عسل» با من گفتگو کند من هم اتفاق آن سال را به او یادآوری کردم اما او چیزی یادش نمیآمد و بابت آن برخورد ناراحت شده بود. من هم به شوخی به او گفتم اگر به برنامه من آمدید این بار قول میدهم دیگر شما را آنطوری صدا نکنم.
علیخانی درباره تجربیات بعدیاش توضیح داد: پس از آن کار به تلویزیون رفتم و زمانی که مهندس جعفری جلوه مدیر شبکه یک بود با مدیر گروه اجتماعی این شبکه قرار گذاشتم و با اعتماد به نفس به او گفتم که فقط یک دوربین میخواهم تا گزارش تهیه کنم. آن زمان مراحل اداری مختلفی برای گرفتن دوربین باید طی میشد و مثل حالا ساده نبود. مدیر گروه اجتماعی هم این ریسک را کرد و کار را به من جوان 19 ساله سپرد. من برایشان سه آیتم 10 دقیقهای ساختم که در سه شب قدر از تلویزیون پخش شد.
شنیدم لاریجانی هم سه آیتم 10 دقیقهای مرا پسندیده است
مجری ماه عسل یادآور شد: این کار در سه لوکیشن مختلف حس و حال مادران شهدا و فضای شبهای قدر را ترسیم میکرد و فضای بی نظیری داشت. کارها در تایم خوبی هم پخش شدند و آن زمان جعفری جلوه خیلی از این کار خوشش آمده بود حتی شنیدم دکتر لاریجانی هم از برنامه استقبال کرده است البته نمیدانم این موضوع درست است یا خیر.
وی اضافه کرد: پس از آن به پروژههای مختلف معرفی شدم تا آیتم برنامههایشان را بسازم. «میعاد شبانه» برنامهای به تهیه کنندگی مصطفی موسوی بود که شبی دو آیتم از من در آن پخش میشد چند وقت پیش جلسه پرسش و پاسخی با دانشجویان دانشکده خبر داشتم و آنها از من سوال کردند چرا کمتر سر و کلهام در رسانه پیدا میشود من آن روز گفتم به خاطر اینکه به سختی وارد قاب جادویی شدهام.
علیخانی یادآور شد: بنابراین قدر جایگاهم را بیشتر میدانم. آن زمان فقط آیتمهای من پخش میشد کم کم به وسیله صدا با مخاطب ارتباط گرفتم. کمی بعد دستم هم وارد کادر شد و گزارشگری را تجربه کردم تا سرانجام به اجرا رسیدم. در برنامه «پسرهای ایرونی» به تهیه کنندگی امیر حسین خرمشاهی گزارشگر بودم و جواد مولانیا مجری بود که در استودیو حضور داشت من به واسطه آن برنامه کل کشور را رفتم و آیتم گرفتم.
گزارشگری مثل لیسانس میماند
وی تصریح کرد: گزارشگری کلاس فوق العاده ای برای اجراست و مثل لیسانس است که باید آن را بگیری تا به مرحله اجرا برسی. گزارشهای من در آن برنامه آنقدر زیاد شده بود که گاهی آیتمها از بخش استودیو بیشتر میشد.
این
مجری همچنین در این گفتگو به برنامه «زیر تیغ چراغ برق» اشاره کرد که برای
ساخت آن یک ساعت و نیم هربار با بچههای شیطان یک محله زیر تیر چراغ
برقشان گفتگو میکرده و نتیجه این گفتگوها در هفت دقیقه روی آنتن میرفته
است.
/ انتهای پیام