دانشگاه بيرمنگام تحقيقي را روي افرادي که تعداد قابل توجهي سلفي در فيس‌بوک‌شان منتشر کرده‌اند انجام داد و به اين نتيجه رسيد که اين افراد از صميمت کمتر و حمايت‌هاي اجتماعي پائين‌ترين برخوردارند. بنابراين وقتي شخص تنهاست نياز دارد تا خود را نشان دهد و تأیيدي هر چند مجازي از سوي مخاطباني که شايد هرگز با آن‌ها ارتباط واقعی نداشته است دريافت کند.

به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران، چند وقتي است پديده‌اي عمومي ميان عوام و خواص جامعه جهاني رواج پيدا کرده است که در آن افراد از خود به تنهائي يا در جمع و يا با سوژه‌هاي مختلف عکس مي‌گيرند و در فضاي مجازي از طريق شبکه‌هاي مختلف اجتماعي به اشتراک مي‌گذارند. عکس‌هائي از اين دست که به «سلفي» (خودگرفت) شهرت دارند ظاهرا گونه‌اي انتخابي است. سلفي هر چه متهورانه‌تر و بديع‌تر باشد جذاب‌تر و اصطلاحا لايک‌خورتر است. علارغم گسترش روزافزون و پرشتاب اين نوع از عکسبرداري[1]،‌ کمتر درباره چيستي و ماهيت، علل ذهني و اجتماعي و روندهاي کنوني و آتي آن تأمل شده است. در اين نوشتار به دنبال آن هستيم تا اندکي به درک واقعي اين پديده نزديک شويم.

تاريخ سلفي

اطلاعاتي از تاريخ دقيق خلق سلفي وجود ندارد. آنچه مسلم است در گذشته‌هاي دور نيز اين نوع عکس‌ها رواج داشته است و شايد تاريخي به قدمت اختراع دوربين عکاسي داشته باشد. گفته مي‌شود که اولين عکس مدرن سلفي سال 1982 در منهتن آمريکا توسط فردي به اسم جوزف بايرون گرفته شده است. در اين عکس پنج نفر از عکاسان کمپاني بايرون حضور دارند.[2]


با ورود به عصر اطلاعات و رواج ابزارهاي مختلف عکاسي از جمله دوربين‌هاي ديجيتالي کم حجم و گوشي‌هاي همراه آمار اين عکس‌ها افزايش يافت و ظهور شبکه‌هاي اجتماعي مجازي نيز در افزايش ترغيب افراد به گرفتن سلفي نقش برجسته‌اي داشت. در ژوئن 2013 گزارش‌ شده است که 23 ميليون نفر از هشتگ[3] #selfie در شبکه اجتماعي اينستاگرام (شبکه تخصصي اشتراک گذاري عکس) استفاده کرده‌اند و اگر ساير هشتگ‌هاي مرتبط با سلفي و نيز زبان‌هاي مختلف دنيا را در نظر بگيريم اين عدد فوق‌العاده بيشتر خواهد شد. هم اکنون اين سبک از عکاسي بسيار پرطرفدار شده است و در گوشه و کنار دنيا اشخاص مختلف با نژادهاي گوناگون، چهره‌هاي متفاوت و سبک‌هاي زندگي متفاوت‌تر مشغول سلفي گرفتن هستند. تحقيقي در انگلستان نشان مي‌دهد ماهانه 1.9 بيليون عکس در بريتانيا گرفته مي‌شود، 328 ميليون از اين عکس‌ها آنلاين به اشتراک گذاشته مي‌شود و 30 درصد عکس‌هایي که انگلیسي‌هاي 18 تا 24 سال مي‌گيرند از نوع سلفي است.[4]

بدون شک سلفي يکي از پرطرفدارترين ژانرهاي عکاسي ميان جوانان است و شواهد شبکه‌هاي اجتماعي خصوصا اينستاگرام مويد اين مطلب است. با در نظر گرفتن 10 هشتگ معروف در اينستاگرام متوجه مي‌شويم که دو هشتگ به طور ضمني به عکس‌هاي سلفي مربوط است و سومين هشتگ پرطرفدار يعني #me مشخصا مربوط به اين‌گونه پرطرفدار عکاسي است.[5]

انواع سلفي

سوژه اصلي در عکس‌هاي سلفي «خود» عکاس است. سلفي عکسي دقيقي نيست و واقعيت چهره فرد را منعکس نمي‌کند؛ زوايه عکاسي و نحوه نورپردازي مانع از آن مي‌شود که عکس واقعيت چهره فرد را منعکس کند. معمولا سعي مي‌شود تا عکس‌هاي سلفي از روبرو و پائين با بالا گرفته شود و اندکي زاويه به سر داده مي‌شود تا عمق اثرگذاري عکس بالا رود. از اين‌رو سلفي با خود حقيقي فرد فاصله دارد. غير از عکس‌هاي سلفي تک نفره گاهي اتفاق مي‌افتد که فرد در پي اهميت دادن به سوژه‌اي غير از خودش باشد و در موقعيت‌ها و شرايط مختلف زيستي، رواني، فرهنگي و اجتماعي عکاسي کند.


روندهاي جاري و آتي سلفي‌ها بيانگر اهميت يافتن عکس‌هاي «چند سوژه‌اي» است. اين نوع از سلفي‌ها در شرايط و موقعيت‌های جديدتر طرفداران بيشتري دارد. بنابراين شخص سعي مي‌کند تا زمينه عکس‌هايش و ساير سوژه‌هایي که با آن‌ها عکس مي‌گيرد هر چه منحصربه‌فردتر باشد. اين منحصر به فرد بودن گاهي در لوکيشيني خاص نظير بالاي برجي بلند و گاهي در کنار شخص مشهوري مثل بازيگران و سياسيون محقق مي‌شود. اين نوع از سلفي‌ها براي آن است تا مخاطبان شخص را فردي شجاع بدانند که توانسته در مرتفع‌ترين نقطه دنيا قرار بگيرد، يا فردي با نفوذ بدانند که توانسته با فلان شخصيت سياسي عکس بگيرد، يا فردي خوشبخت بدانند که در کنار همسر و فرزندانش در شب جشن تولدش عکس گرفته، يا فردي خوش‌تيپ بدانند که آخرين برند پيراهني را خريده است و يا .....

صنعت سلفي

"من اينجا مشتري‌هاي زيادي دارم که ميخوان براي سايت‌هاي دوست‌يابي و همسريابي از خودشون عکس‌هاي سلفي بگيرن و بايد بگم با اين کار ميزان موفقيت‌شان هم خيلي بالا مي‌ره. در وهله اول چهره‌شان را جلا مي‌دم و بعد با يک آرايش تر و تميز که مناسب چهره اونهاست خطوط گونه و چال اطراف و خطر ابروها را برجسته و متمايز مي‌کنم و ..." اين‌ عبارات متعلق به رامني گفني است که شغل آرايشگري را در آمريکا دارد و با رشد بي سابقه سلفي کار و کاسبي وي هم رونق گرفته است. از اين‌رو ظهور عکس‌هاي سلفي را نمي‌توان مستقل از صنعت لوازم آرايش و آرايشگري، گوشي‌هاي هوشمند، گردشگري و ... دانست. اين صنايع قابليت فراهم‌آوري امکاني جديد براي داشتن عکس‌هاي سلفي بديع و زيباتر را به ارمغان مي‌آورند.

احتمالا کساني هستند که هزينه‌هاي سنگين سفرهاي مختلف داخلي و خارجي را تحمل مي‌کنند تا عکس‌هاي سلفي را براي دوستان واقعي و مجازي‌شان سوغات بياورند؛ البته هيچ کدام‌شان احتمالا هيچ‌جا نگفته‌اند که براي گرفتن سلفي به اروپا سفر کرده‌اند، ولي شايد گرفتن عکس‌هاي سلفي گوشه ذهن‌شان قبل از سفر بوده است و احتمالا خودشان هم از اين «انگيزه پنهان» بي‌خبر بوده‌اند. يا شايد ميان دوستان‌مان کساني بوده‌اند که براي عقب نماندن از عضويت در اينستاگرام هزينه خريد اسمارت فون را پرداخته‌اند، يا برخي براي داشتن تصاوير خودگرفت زيباتر لوازم آرايش خودشان را نو کرده‌اند و يا به سراغ آرايشگراني مثل رامني رفته‌اند. از اينرو سلفي خود ساخته و پرداخته صنايع مختلف است و روند رو به گسترش آن در رشد اين صنايع موثر بوده است.

چرائي سلفي

دلايل ذهني و اجتماعي مختلفي را مي‌توان براي اقبال اشخاص به اين ژانر عکسبرداري مطرح کرد. شايد کنکاش چيستي ماهيت اين دلايل در عهده اين نوشتار نباشد و صرفا بتوانيم به آن‌ها اشاره و اندکي درباره آن‌ها بحث کنيم.

نخست آنکه کريستوفر لاک در کتاب «فرهنگ خودشيفتگي» در سال 1979 فرهنگ نارسيسيم (خودشيفتگي) را هر عملي مي‌داند که شخص در راستاي ارضا و به دست آوردن لذت دروني انجام مي‌دهد. در روان‌شناسي، خودشيفتگي بيانگر عشق افراطي به خود و تاکيد بر انگاشت‌‌هاي خود (self-imaginations) است. هاتکينز نيز هفت گناه کبيره خودشيفتگي را شامل وقاحت، تفکر روياپردازانه، تکبر، حسادت، حق ويژه براي خود قائل بودن، بهره‌برداري از ديگران بدون در نظر داشتن احساسات و علايق آن‌ها و عدم آگاهي درباره حريم و مرزهاي خود مي‌داند.[6] افراد خودشيفته علاقه وافري به ابراز خود دارند؛ آن‌ها هيچ ترسي از ارائه انگاشت‌هاي خود ندارند. اين دسته از افراد اين حق را براي خود قائل‌اند که در هر جا و هر مکاني خود را بروز دهند و صدالبته که شبکه‌هاي اجتماعي عموما ابزار مناسبي در اختيار «خودشيفتگان» قرار مي‌دهد.[7] سلفي ژانر مطلوب عکاسي براي خودشيفتگان است؛ گونه‌اي ارضاي احساسات تا به اين ترتيب و با لايک خوردن‌هاي فراوان لذت تائيد شدن در شخص به وجود آيد. البته که نارسيسيم ويژگي تماما مذمومي محسوب نمي‌شود و حداقلي از آن حتي مفيد دانسته شده است. مثلا اندرو مورسيون در مقاله بنيان خودشيفتگي[8] ميزان مفيدي از آن را در برقراري رابطه با ديگران مفيد مي‌داند و معتقد است از اين طريق شخص فرديت خود را در نظر مي‌گيرد.

دوم اینکه بديهي است چرائي رواج سلفي را نمي‌توان صرفا در روان‌شناسي نارسيسيسم جستجو کرد. سال 2013 دانشگاه بيرمنگام تحقيقي را روي افرادي که تعداد قابل توجهي سلفي در فيس‌بوک‌شان منتشر کرده‌اند انجام داد و به اين نتيجه رسيد که اين افراد از صميمت کمتر و حمايت‌هاي اجتماعي پائين‌ترين برخوردارند. بنابراين وقتي شخص تنهاست نياز دارد تا خود را نشان دهد و تائيدي هر چند مجازي از سوي مخاطباني که شايد هرگز با آن‌ها ارتباط چهره به چهره نداشته است دريافت کند. اين‌ افراد از اين طريق حمايت ديگران را به سوي خود جلب و سعي مي‌کنند اعتماد به نفس بيشتري کسب کنند.


در گام سوم، امروزه نمي‌توان نقش بازار را ناديده گرفت و تاثيرگذاري آن بر حوزه‌هاي مختلف را انکار کرد. دسته‌اي از عکس‌هاي سلفي ارتباط مستقيمي با بازار و سود و منفعت مادي دارد. اين عکس‌ها به دنبال مطرح کردن محصولي خاص در جامعه هستند؛ در اين سلفي‌ها کمپاني‌ها و شرکت‌هاي مختلف توليدي و خدماتي با استفاده از شخصيت‌هاي معروف نظير بازيگران سينما محصولات خود را تبليغ مي‌کنند. در اين عکس‌ها با استفاده از تکنيک تبليغاتي همنشيني چنين القا مي‌شود که محصول مورد تائيد سلبريتي‌هاست. نقش بازار در اين نوع عکس‌ها به اين جا ختم نمي‌شود؛ استفاده از علاقه‌مندان عکاسي و فعالان شبکه‌هاي اجتماعي راه ديگر خلق عکس‌هاي سلفي براي خدمت به بازار محصولات است. بسياري مواقع شرکت‌ها از عموم مصرف‌کنندگان مي‌خواهند تا با محصولي سلفي بگيرند و احتمالا برنده مسابقه‌اي که به همين مناسبت ترتيب داده شده است باشند.[9] البته دست بازار در همين جا قطع نمي‌شود و زماني که سخن از صنايع ديگري همچون پورن به ميان بيايد قدرت بي‌بديل بازار بيش از پيش خودنمائي مي‌کند. در کنار رشد رو به گسترش سلفي‌هاي چند سوژه‌اي، نقش بازار در شکل‌گيري روندهاي آتي اين گونه از عکسبرداري قابل تامل خواهد بود. دلايل ديگري براي استفاده از ژانر سلفي نيز وجود دارد.

چهارم اينکه بخش اعظمي از عکس‌هاي خودگرفت را شايد نتوان در هيچ‌کدام از دلايل فوق گنجاند. اين عکس‌ها براي عده‌اي در حکم «ثبت تاريخ» است. افراد در موقعيت‌هاي مختلف نه براي تائيد خود بلکه به منظور ثبت لحظه‌اي خاص در زندگي‌شان به سلفي روي مي‌آورند تا از اين طريق آن را با دوستان واقعي فعال در فضاي مجازي به اشتراک بگذارد. در بين اين اشخاص گرفتن تائيد مخاطبان اهميتي ندارد بلکه اولويت ثبت آن لحظه است. ظاهرا اين افراد کساني هستند که از مشکلات رواني رنج نمي‌برند، در پي حمايت مجازي نيستند و سود و نفع مادي هم نمي‌برند بلکه ارتباطات حقيقي مطلوبي دارند و خواهان گسترش اين نوع از ارتباطات به دنياي مجازي (که حقيقتا گاهي تا فتح مرزهاي دنياي واقعي نيز پيش رفته است) هستند. اين‌ها فعالان دنياي مجازي هستند که جريان روزافزون رشد اينترنت، ارتباطات کامپيوتر واسط و اپليکيشن‌هاي اسمارت فون آن‌ها را با خود همراه کرده است.



[3] هشتگ (Hashtag) نمادي (#) پيش‌وندي و از تگ‌هاي ابرداده براي جستجوي راحت‌تر در شبکه‌هاي اجتماعي نظير اينستاگرام، تويتر و گوگل‌پلاس است.

[6]Hotchkiss, Sandy & Masterson, James F. Why Is It Always About You?: The seven Deadly Sins of Narcissism (2003)

[7] Buffardi, L. E., & Campbell, W. K. (2008). Narcissism and social networking web sites.Personality and social psychology bulletin,34(10), 1303-1314.

[8]Morrison, Andrew. Shame: The Underside of Narcissism, The Analytic Press, 1997. ISBN 0-8816-280-5

برچسب ها: سلفی ، عکس ، شهوت ، دیدن
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
jni
۱۲:۱۴ ۰۱ بهمن ۱۳۹۳
شهرت یا شهوت؟؟؟؟؟؟