قبل از جام ملتها آسیا کسی فکر نمیکرد نفرات جوان فهرست کیروش در پازل تاکتیکی این مربی نقش داشته باشند، اما حالا همه از همین جوانها حرف میزنند. از سردار آزمون، علیرضا جهانبخش، وریا غفوری، مرتضی پورعلی گنجی، سروش رفیعی، وحید امیری و چندتای دیگر. آیا جام ملتهای آسیای سال 2015 برای فوتبال ما میتواند تکرار اتفاقات خوب جام ملتهای آسیای سال 1996 باشد؟
مسلما همین اتفاق خواهد افتاد. استفاده از بازیکنان جوان در کنار با تجربهها این نوید را به ما میدهد که بعد از جام ملتهای آسیا بتوانیم یک تیم ملی بهتر داشته باشیم. این جوانان با اعتماد به نفسی که از حضور در جام ملتهای آسیا به دست خواهند آورد در آینده بهتر خواهند شد. ما با این سرمایهها میتوانیم یک پشتوانه خیلی خوب بسازیم برای مقدماتی جامجهانی 2018. این جوانان و این فوتبال شایسته بهترین اتفاقها هستند مشروط بر آنکه معایبمان را فراموش نکنیم.
میخواهم بگویم حتی اگر تیم ما قهرمان شد معنایش این نیست که بدون تدارکات مناسب هم میشود قهرمان شد. این موفقیت همانطور که خود کیروش هم در مصاحبههایش عنوان کرده به خاطر استعداد بازیکنان ایرانی و تلاش مضاعفی است که برای رسیدن به قهرمانی انجام میدهند. یعنی با تدارک بهتر میتوان به نتیجه بهتری رسید. اگر به این نکات توجه کنیم قطعا آینده بهتری برای این فوتبال رقم خواهد خورد.
با توجه به حضور سردار آزمون و علیرضا جهانبخش در فوتبال اروپا، اینکه انتظار داشته باشیم این بازیکنان جوان در ترکیب تیم ملی خوش بدرخشند بیجا نیست، اما وقتی بازیکنانی نظیر وریا غفوری، مرتضی پورعلی گنجی و وحید امیری در اولین تجربه ملی خودشان کمنقص بازی میکنند باید برای این عملکرد خوب به دنبال دلیل قویتری بود. به نظر شما دلایل اصلی چیست؟
من با توجه به اینکه شناخت خوبی از خصوصیات اخلاقی علیرضا بیرانوند، رامین رضائیان، مرتضی پورعلی گنجی، وریا غفوری، وحید امیری و احسان حاج صفی دارم با اطمینان میگویم آنها موفقیتشان را مدیون رعایت اصول زندگی ورزشی حرفهایشان هستند. مواردی چون رعایت نظم دیسیپلین، اعتماد به مربی و دور از حاشیه بودن به آنها کمک کرده که زودتر از سنشان به مرز پختگی برسند. ما بازیکنان زیادی داشتیم که به لحاظ توانایی فردی در سطح بالایی قرار داشتند، اما به خاطر رعایت نکردن برخی از همین نکات، خیلی زود از صحنه فوتبال ملی محو شدند.
از بازی سوم بگویید. ارزیابی فنی شما از دیداری که به صدرنشینی ما انجامید چه بود؟
آنچه تا اینجای تورنمنت دیدیم این بود که تیم ملی برای هر بازی یک برنامهریزی مشخص دارد، اما استراتژی کلی تیم تغییر نکرده است. در بازی با امارات تیم ملی با چهار تغییر وارد زمین شد که بیشتر آنها در فاز هجومی بود. به عبارتی دیگر در جایی که همه فکر میکردند باید در دیدار مقابل امارات از نیروهای با تجربه خود استفاده کنیم، کیروش از بازیکنان جوان استفاده کرد. در این میان حضور بازیکنانی از جنس وحید امیری و سروش رفیعی بیشتر به خاطر این تفکر بود که از بازیکنان امارات خطا بگیرند و ضربات ایستگاهی بیشتری را نصیب ما کنند. کیروش در ادامه هم از بازیکنان با تجربهتر استفاده کرد تا به نتیجه دلخواه برسد. اگر درصد مالکیت توپ را نگاه کنیم در همین بازی سوم مقابل امارات، حریف خیلی بیشتر توپ و میدان را در اختیار داشت. تقریبا 65 درصد به 35 درصد. با این حال هرگاه صاحب توپ میشدیم چون هدفمان این بود که بلافاصله در موقعیت ضد حمله قرار بگیریم توپ را با تعداد پاسهای کم و سریع به زمین حریف میبردیم. در کنار آن استفاده از ضربات ایستگاهی هم از نقاط قوت تیم ملی است. ما در سه بازی مرحله گروهی سه گل از چهار گل خود را روی ارسال از جناحین به ثمر رساندیم، دو بار در بازی با بحرین و یک بار هم در مقابل امارات.
بعد از نیمکتنشینی نفراتی چون اشکان دژآگه، مسعود شجاعی، احسان حاج صفی و وریا غفوری این ذهنیت وجود داشت که شاید کیروش ترجیح میدهد در مرحله یک چهارم نهایی با ژاپن بازی کند تا با عراق.
من موافق این ذهنیت نیستم و فکر میکنم کیروش بیشتر از آنکه به حریف بعدی تیم ملی فکر کند به دنبال استفاده از نفرات جدید در ترکیب تیم ملی بود تا هم به برخی نفرات اصلی استراحت بدهد و هم مشتش را برای حریف بعدی بسته نگه دارد.
اما این ریسک میتوانست به قیمت بازی با ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی تمام شود...
اگر اسم این تغییرات را ریسک بگذاریم من معتقدم این یک ریسک موفق بود چون اعتماد به نفس دوچندانی به اردوی تیم ملی تزریق کرد. کیروش در دیدار مقابل امارات اصلا به این فکر نمیکرد که در مرحله بعد با ژاپن بازی میکند یا نه. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در این دیدار فقط به دنبال پیروزی بود و در نهایت هم به این امر دست پیدا کرد. ضمن اینکه مطمئن باشید این تیم در مقابل ژاپن هم موفق خواهد بود. من به شخصه بازی با عراق را سخت تر از بازی با ژاپن میدانم.
چرا؟
چون شیوه بازی عراقیها ناشناختهتر از شیوه بازی ژاپنیهاست. به عبارتی سبک بازی ژاپنیها را خیلی بهتر میتوان آنالیز کرد.
در مجموع روند بازیهای تیم ملی را در سه بازی مرحله گروهی چطور دیدید؟
در بازی با بحرین نمایش روانتری را از تیم ملی دیدیم، اما در مقابل قطر یک شرایط پراسترس را تجربه کردیم. قطریها بازی نخست خود را واگذار کرده بودند و میخواستند به هر قیمتی شده آن نتیجه را جبران کنند. با این حال تیم ملی باز هم تیم برتر زمین بود. در بازی با امارات هم نمایش هدفمندتری را از تیم ملی شاهد بودیم. یعنی هم در دفاع خودب بودیم و هم در ضد حمله. در مجموع در هر سه بازی تیم ملی مسلطتر از حریفان خود بود. مسلط از این نظر که روند بازیها آنطور که ما میخواستیم دنبال شد. از نظر من هیچ ایرادی نداشت که بازیکنان بحرین، قطر و امارات جلوی خط هافبک و خط حمله ما به توپ ضربه میزدند و به یکدیگر پاس میدادند، مهم این بود که اجازه ندادیم مهاجمان این سه تیم به پشت خط دفاعی ما بیایند یا در محوطه جریمه ما صاحب توپ و میدان شوند. همین ویژگی حکم به برتری ما در سه بازی نخست داد.
ظاهرا استراتژی اصلی تیم ملی گل نخوردن است...
بله! تفکر اصلی کیروش این است که تیمش در این تورنمنت گل نخورد. او براین باور است که اگر تیمش گل نخورد، در هر بازی حداقل چند بار این فرصت نصیب بازیکنان خواهد شد که در موقعیت گلزنی قرار بگیرند. حال آنکه اگر تیم ملی گل بخورد، هم باید به فکر جبران آن باشد و هم به دنبال زدن گل برتری. ما در جامجهانی هم با همین استراتژی دروازه خودمان را در بازی با نیجریه بسته نگه داشتیم و در مقابل آرژانتین هم تا گرفتن یک تساوی بدون گل با ارزش پیش رفتیم. بعد از آن در بازیهای دوستانه تیم ملی در مقابل کره جنوبی و عراق هم تمرکز اصلی روی اجرای درست اصول دفاعی بود و حالا در شرایطی که مرحله گروهی جام ملتهای آسیا تمام شده هنوز هم دروازه ما بسته مانده است.
اینکه در هر سه بازی نخست، درصد مالکیت توپ حریف از ما بیشتر بود یک نقطه ضعف برای تیم ملی به حساب نمیآید؟
وقتی شما آگاهانه بازی میکنید زیاد مهم نیست که حریف در میزان مالکیت توپ از شما بهتر باشد. وقتی پاسهای کوتاه بین بازیکنان حریف ردوبدل میشود و تعداد این پاسها نیز افزایش پیدا میکند معنایش این است که بازیکنان تیم حریف نزدیک به هم بازی میکنند. در چنین شرایطی درصد اشتباهات تیم حریف افزایش پیدا میکند ضمن اینکه شانس مهاجمان ما برای قرار گرفتن در موقعیتهای یک به دو یا دو به سه افزایش پیدا میکند. نمونه چنین شرایطی را در بازی برگشت ایران و کره جنوبی در مقدماتی جامجهانی 2014 شاهد بودیم. گلی که رضا قوچان نژاد در اولسان کره جنوبی زد حاصل رعایت همین اصل بود. تیم ملی در آن بازی هم زیاد توپ را در اختیار نداشت، اما در نهایت کاری کرد که مدافعان کره جنوبی مجبور شوند در صحنه گل رو به دروازه خودی بدوند. شما در همین سه بازی نخست تیم ملی در جام ملتهای آسیا هیچ وقت ندیدید مدافعان ما رو به دروازه خودی بدوند. آنها همیشه پشت به دروازه خودی و روبهروی مهاجمان حریف بازی کردند. این نشان میدهد ما تا به اینجا آگاهانه بازی کردهایم. اینکه توپ در اختیار حریف باشد زیاد مهم نیست، مهم این است که اجازه ندهیم مهاجمان حریف در فضای پشت مدافعان صاحب توپ شوند. ما همین تاکتیک را در مقابل تیم ملی آرژانتین هم به درستی اجرا کردیم و فقط با گل استثنایی مسی بود که مغلوب این تیم شدیم. اینجا هم استراتژی اصلی همین است. یعنی به غیر از مواقعی که صاحب ضربات ایستگاهی میشویم و با تعداد نفرات بیشتر روی دروازه حریفان حمله میکنیم، در سایر دقایق بازی با نفرات کمتری دروازه حریف را تهدید میکنیم. چنین تفکراتی در مراحل حذفی که یک تیم در وهله اول باید دروازهاش را بسته نگه دارد، نمود بیشتری خواهد داشت.
با این توضیح تعداد پاسهای کمی که میان بازیکنان ما ردوبدل میشود هم قابل توجیه است.
بله. وقتی شما قرار است با ضدحمله به دروازه حریف برسید نمیتوانید پاسهای زیادی ردوبدل کنید و باید با پاسهای سرعتی و کم تعداد توپ را از دفاع به حمله ببرید. پس ایرادی ندارد اگر آمار تعداد پاسهای بازیکنان ما آمار قابل توجهی نباشد.
از دیدگاه شما ترکیب تیم کیروش و نوع استفاده او از بازیکنان در سه بازی نخست تیم ملی چه نکات تازهای در خود داشته است؟
کیروش در این سه بازی، با ایجاد تغییرات گسترده در ترکیب، هر بار با یک تفکر خاص از نفراتی که در اختیار داشت استفاده کرد که این اتفاق خوبی بود. در کنار آن استفاده از بازیکنان جوانی چون مرتضی پورعلی گنجی، وریا غفوری، وحید امیری و سروش رفیقی برای من واقعا جالب بود. اعتمادی که کیروش به این بازیکنان جوان کرد، این باور را در همه ما ایجاد کرده که این نفرات جوان میتوانند در ترکیب تیم ملی تاثیرگذار باشند. در کنار استفاده از این نفرات جوان، کیروش قلب تیم خود را به دو بازیکن با تجربه داده تا با آندرانیک تیموریان و جواد نکونام خیالش از کلیدیترین نقطه زمین هم تاحدودی راحت باشد.
آیا در ادامه جام ملتهای آسیا بازیهای قشنگتری را هم از تیم ملی شاهد خواهیم بود؟
در این سبک بازی شاید شما بازیهای زیبایی از تیم ملی نبینید اما قطعا بازیهای مهیجی خواهید دید. هیجانی که از حملات برقآسا روی دروازه حریفان به فوتبالدوستان منتقل میشود کافی است تا فوتبال از نگاه بیننده جذاب شود یا همین اطمینان خاطر که حریف با وجود در اختیار داشتن توپ نمیتواند به دروازه ما نزدیک شود هم شیرین است و جزئی از زیباییهای فوتبال است. در مجموع من فکر میکنم ما باید تیم ملی کشورمان را در این تورنمنت با این ویژگیها دوست داشته باشیم.
اگر بخواهید مقایسهای داشته باشید بین این تیم و تیمی که سال 2007 با شما به جام ملتهای آسیا در مالزی رفت، آیا میتوانید بگویید چه نقاط مثبتی در این تیم هست که در تیم هشت سال پیش کمرنگتر بود؟
ما نمیتوانیم دو تیم ملی را در دو زمان مختلف با هم مقایسه کنیم، اما اصلیترین ویژگی این تیم جوانتر بودن آن است. حتی برخی لژیونرهای این تیم مثل آزمون و جهانبخش در ردیف بازیکنان جوان تیم ملی هستند. از طرفی با توجه به تعطیلیهای بیشتر لیگ نسبت به آن زمان، نفرات ملیپوش بیشتر از سال 2007 در اردوهای تیم ملی حضور داشتند.
با این حال کیروش قبل از شروع تورنمنت انتقادهای زیادی به نحوه تدارکات تیم داشت.
من حق را به او میدهم. اگر بازیهای تدارکاتی بهتری انجام میدادیم بازیهای بهتری هم از تیم ملی شاهد بودیم. شما امارات را نگاه کنید. با بیش از ده بازی تدارکاتی وارد تورنمنت شده، اما ما چون بازیهای کمی داشتیم چارهای نداریم جز اینکه به بازیهای مرحله گروهی به عنوان سه بازی تدارکاتی خوب نگاه کنیم. من معتقدم موفق شدن حق بازیکنان با آتیه فوتبال ماست اما برای رسیدن به این حق باید شرایط هم فراهم باشد. اگر اشتباه نکنم در دو مقطع قبل از جامجهانی فرانسه و جامجهانی آلمان تدارک خوبی برای تیم ملی دیده شد و نتیجهاش را هم دیدیم. این نشان میدهد هر وقت تدارکات بهتری داشته باشیم ضعفهایمان هم کمتر خواهد بود.
اگر بخواهید به موثرترین بازیکن تیم ملی در مرحله گروهی اشاره کنید از کدام بازیکن نام میبرید؟
واقعا همه خوب بودند. تمرکز بالای علیرضا حقیقی در درون دروازه، جسارت سیدجلال حسینی و مرتضی پورعلی گنجی در مرکز خط دفاعی، کم اشتباه بودن وریا غفوری و مهرداد پولادی و خسرو حیدری در جناحین، جنگندگی جواد نکونام و آندرانیک تیموریان در قلب خط میانی، بازی هوشمندانه احسان حاج صفی، آرامش و اعتماد به نفس مسعود شجاعی، بازی موثر و رو به جلوی اشکان دژآگه و انگیزه سردار آزمون همه کمک کرد تا تیم ملی تا اینجای کار با سه پیروزی و بدون گل خورده یکی از قویترین تیمهای تورنمنت باشد.
همه را گفتید بجز رضا قوچاننژاد...
رضا هم با وجود آنکه در دو بازی آخر فرصت کمی برای حضور در میدان داشت نشان داد یک مهاجم ششدانگ است. البته او کمی نسبت به گذشته افت داشته که فکر میکنم دلیل اصلی آن بازی کردنش در لیگ کویت باشد. مطمئن هستم اگر او در لیگ بهتری بازی میکرد، بیشتر میتوانست به تیم ملی کمک کند.
آیا میتوان پیشبینی کرد که تیم ملی با این مربی در پایان جام شانزدهم، جام قهرمانی را به تهران بیاورد؟
کره جنوبی، استرالیا، ژاپن و ایران مدعیان اصلی هستند، اما پیشبینی این تورنمنت چندان منطقی نیست. به نظر من هر هشت تیم حاضر در مرحله یک چهارم نهایی خوب هستند. در همین چند روز گذشته خیلیها خوشحال بودند از اینکه تیم ملی تا فینال به تیمهایی نظیر استرالیا و ژاپن نمیخورد، اما من میگویم همین عراق میتواند یک حریف جدی برای تیم ملی ایران باشد. کرهجنوبی و ازبکستان هم حریفان سادهای نیستند. پس بهتر است بازی به بازی درباره شرایط این تیم صحبت کنیم و امیدوار باشیم این روند خوب تا پایان جام ملتهای آسیا ادامه داشته باشد. من به شخصه برای این تیم آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم با نتایجی که در ادامه راه به دست میآورد، هم شادی را به مردم هدیه کند و هم آیندهای بهتر را برای این فوتبال رقم بزند.