به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، افغانها با مشاهده وضع موجود و نبود زمینههای زندگی مطلوب از سالها و دههها پیش، رخت مهاجرت بسته و در کشور دیگری پناهنده شدهاند، اما پرسش اینجاست که این گریز از نابسامانیها تا چه میزان منجر به تغییر زندگی آنها شده است.
افغانستان کشوری در منطقه است که مهاجرت تاریخی داشته و با هر تحول سیاسی و اجتماعی درونی این کشور پدیده مهاجرت افزایش یافته است.
پیمودن راههای صعبالعبور، کوههای سربه فلک کشیده و دشت و صحراهای وسیع و خطرناک در یاد و خاطره هر افغانستانی است که راه مهاجرت را پیش گرفته و زمزمههای مرگ دوستان و عزیزان به گونههای مختلف از چشم و گوش هیچ افغانستانی مهاجر دور نبوده است.
اما این مشکلات و دهها مشکل همانند آن نتوانست جلو مهاجرت افغانستانیها را به سرزمینها و کشورهای خارجی گرفته و سرنوشت این مهاجرین را در کشور خودشان رقم بزند.
وجود ناامنیهای موجود، وضع سیاسی نامطلوب، تبعیضات قومی، زبانی و مذهبی، فقر اقتصادی و بیکاری همهگیر بهانههای اصلی این مهاجرتها برشمرده شده و افغانهای مهاجر نیز همین مشکلات و نابسامانیها را دلیل اصلی مهاجرت خود بر میشمارند.
این مهاجرتها اکثراً برای خروج از وضع نابسامان موجود افغانستان در طول تاریخ و برای رسیدن به زندگی مطلوب صورت گرفته و رسیدن به آرامش خاطر، رسیدن به مکانی با ثبات، یافتن زمینههای اشتغال، آموزش و همچنین دور زدن تبعیضات و تعصبات و همچنین فراهمآوری زندگی مطلوب به نسلهای بعدی ایدههای مهاجرین افغانستانی بوده است.
افغانستانیها از چند دهه به این طرف با همین ایده راهی کشورهای خارجی شده و هماکنون شاید کمتر کشوری در دنیا باشد که شاهد حضور نیرومند مهاجرین افغانستانی نباشد، اما این مهاجرتها را میتوان در چند بخشی از دنیا مورد مطالعه قرار داد و مشکلاتی که عاید حال مهاجرین افغانستانی شده را بگونه جداگانه برشمرد.
مهاجرت به غرب با سرنوشتی مبهم
نخستین مکانی که اکثر مهاجرین افغان برای بهتر زیستن و خروج از ناامنیها و همچنین مشکلات و مشقتهای زندگی به آن پناه برده و میبرند، کشورهای غربی شامل کشورهای اروپایی و آمریکایی است.
افغانستانیها از چندین سال به ویژه پس از حضور گسترده طالبان و تسلط کامل این گروه در افغانستان به سمت غرب شتافته و آن را مکانی برای بقای زندگی خود پنداشتند و رسیدن به آنجا را رسیدن به آرامش و زندگی به دور از هیاهوی افغانستان، فقر اقتصادی و همچنین بیسواد ماندن میدانند.
اما «احمدشاه فرهود» معاون فدراسیون پناهندگان افغانستان در اروپا وجود آرامش و زندگی رویایی برای افغانستانیها در اروپا را ناممکن دانست و تصریح کرد: اروپاییهای اصیل، مهاجرین را نه به عنوان انسانهای درجه یک میشناسند و نه انسانهای درجه دو، بلکه این مهاجرین را در درجه چهارم قرار میدهند.
فرهود تصریح کرد: مهاجرین در اروپا با مشکلات عدیدهای مواجهاند که علاوه بر شهروندی درجه چهارم، زندگی در کمپهای نامناسب برای مدتهای طولانی یکی از این مشکلات است.
با این وجود، گزارشهایی نیز وجود دارد که افغانستانیهایی نیز در کمپهای مهاجرت اروپا حضور دارند که بیش از 17 سال برای قبولی پروندههای خود از سوی دولتهای اروپایی در کمپ همچنان باقی مانده و پس از آن با رد قبولی، این پناهجویان دوباره به کابل بازگردانده شدهاند که مثال عینی آن ورود 3 هواپیمای پناهجویان افغانستان از کشورهای سوئد، هلند و انگلیس در سال 2012 میلادی به کابل است.
همچنین آمارها نشان میدهد که رقم مهاجرت افغانها در اروپا 20 تا 30 هزار نفر در سال، به کانادا 2 هزار نفر در سال بوده و آمار افغانستانیهایی که در چند دهه اخیر تابعیت کشورها را گرفته 500 هزار نفر از کشورهای اروپایی، 140 هزار نفر از کانادا، 100 هزار نفر از آمریکا و 25 هزار نفر از استرالیا بوده است.
با این حال، آمار دقیقی از پناهجویانی که دوباره به افغانستان بازگردانده شده مشخص نیست، اما این پناهجویان از وضعیت نامناسب و زندگی نامطلوب در اروپا برای مهاجرین و پناهجویان افغان همواره شکایت داشتهاند.
«محمد عیسی» پناهجوی افغان که در سال 2012 میلادی از هلند به کابل بازگردانده شد به خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، گفت: با آنکه شرایط مطلوبی برای پذیرش داشتم، اما از سوی دولت هلند پذیرفته نشد و پس از 7 سال تلاش نتوانستم تا قبولی هلند را به دست آورم.
عیسی این مشکلات را نه تنها برای مهاجرین افغان برشمرد و گفت: تمام مهاجرین کشورهای آسیایی با همین سرنوشت در اروپا مواجه بوده و با شرایط سختی زندگی میکنند.
با این وجود، گزارشها نشان میدهد که اکثر پناهجویانی که از افغانستان و کشورهای ناامن آسیایی به سمت اروپا، آمریکا و استرالیا میروند، گهگاهی پیش از اینکه به مقصد برسند، در دریا غرق میشوند و یا هم هدف شلیک گلوله نیروهای مرزی کشورها قرار میگیرند.
«سید تقی مشرف» نویسنده افغانستانی در خصوص دلایل اصلی این مهاجرتها معتقد است: ناامنیها و نابسامانیهای موجود، فقر اقتصادی، نبود زمینههای اشتغال و آموزش و در کُل زمینههای بهزیستی بهانههایی است که افغانستانیها را به سمت و دیار غرب میکشانند.
مشرف افزود: این دلایل پس از افزایش مداخلات پیدا و پنهان غرب در امور داخلی افغانستان که زمینهساز سقوط دولتهای ملی و زعامت افراطگرایان در این کشور شده است، بیشتر از گذشته هویدا شده است.
این نویسنده افغان، گفت: زمانی که افغانستانیهای پناهجو وارد اروپا میشوند، دولتهای اروپایی نخبگان را پذیرفته و زمینههای آموزش را برای آنها فراهم کرده و به این صورت دوباره از آنها بر علیه کشورشان استفاده میکنند و برخی دیگر از پناهجویان را برای انجام کارهای سخت و طاقتفرسا که خود غربیها حاضر به انجام آنها نیستند، استخدام و مابقی را به بهانههای مختلف قبول نکرده و از کشورهای خود اخراج میکنند.
افغانستانیهای مهاجر در ایران مشکلات و فرصتها
ایران که در غرب افغانستان قرار داشته و مردمان آن نیز با افغانستانیها دارای مذهب، فرهنگ، زبان و رسوم مشترکی هستند، یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار مهاجرین افغان را در خود جا داده است.
روند مهاجرت افغانستانیها در ایران از سال 1357 هجری خورشیدی که افغانستان شاهد درگیری مجاهدین و نیروهای اشغالگر شوروی سابق بود، آغاز شده و پس از چند سال آمار این مهاجرین به مرز 3 میلیون نفر از کشور 28 میلیونی افغانستان رسید.
امام خمینی (ره) در سال 1357 خورشیدی در خصوص مهاجرین پناهجوی افغانستانی در ایران گفته بود: "آوارههایی از افغانستان اکنون در ایران هستند و مشکلات زیادی دارند... البته ملت خیلی کمک میکند در همه این امور، لیکن اینطور نیست که کمک ملت کافی باشد... دولت است که مکلف این امور است و مسئول این امور است... و همینطور مهمانهایی که داریم، خوب افغانستانی هستند، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقی هستند آنها را از خانههایشان دور کردند، مالشان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا، خوب باید چه کرد با اینها؟ نباید اینها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کارها را میکند...
این سخنان رهبر ایران در آن زمان سبب گشایش درهای ورودی ایران بدون روادید و گذرنامه برای افغانستانیها شد و میلیونها افغانستانی از ولایتهای غربی برای نجات از جنگ و فقر راهی ایران شدند.
افغانستانیهای مهاجر در ایران در گام نخست در مناطق «تربت جام»، «تربت حیدریه» و شهر «مشهد مقدس» جابجا شده و پس از مدتی برخی آنها در شهرهای «تهران»، «قم»، «شیراز»، «اصفهان» و «بندر عباس» ساکن شدند.
کودکان مهاجرین افغانستانی مجوز ورود به مدارس در ایران را پیدا کردند و پس از چندی به آنها اجازه تحصیل و آموزشهای عالی در برخی دانشگاههای این کشور با پرداخت شهریه صادر شد.
فراگیری آموزشهای عالی افغانستانیهای مهاجر در ایران بزرگترین دستآورد آنان از مهاجرت به ایران برشمرده میشود و حدود40 درصد کودکان افغانستان که در ایران مهاجر بودهاند دارای تحصیلات و آموزشهای عالی شده و اکثر آنها دوباره به افغانستان بازگشتهاند.
با این وجود، مشکلات عمده مهاجرین افغانستان در ایران وجود برخی برخوردهای نادرست شهروندان ایرانی با آنها، بیسواد ماندن بخشی از کودکان به دلیل عدم توانایی پرداخت شهریه به مدارس و دانشگاهها و نبود زمینههای مشاغل مناسب برشمرده میشود.
بر اساس گزارشها، افغانستان هماکنون حدود 2 میلیون مهاجر در خاک ایران دارد که حدود نصف آنها به صورت غیر قانونی در آن کشور زندگی و کار میکنند.
مهاجران افغانستانی در پاکستان؛ از «مجاهدان» تا «منفور شدگان»
مهاجرت افغانستانیها به پاکستان از سالهای طولانی به این طرف آغاز شده و هماکنون افغانستانیهایی نیز در پاکستان زندگی میکنند که از سالهای 1970 و 1980 میلادی به آن کشور پناه بردهاند.
موجی از مهاجرت افغانستانیها به پاکستان همزمان با افزایش مهاجرت به ایران در سال 1357 میلادی که نبردهای سخت و سهمگین میان مجاهدین افغان و نظامیان اشغالگر شوروی در این کشور جریان داشت، آغاز شده و آمار دقیقی از این مهاجرین تاکنون در دست نیست.
با وجود این، آمار مهاجرین افغانستان در پاکستان با توجه به اوضاع داخلی افغانستان فراز و فرودهایی را پیموده و حداکثر آن نزدیک به 4 میلیون و حداقل آن یک میلیون نفر گزارش شده است.
مهاجرین افغانستانی در پاکستان وضعیت یکسان و مشابهی نداشته و با گذشت سالها برخورد پاکستانیها به ویژه پلیس آن کشور با آنان فرق کرده و این مهاجرین مشکلات و مشقتهای زیادی را از این ناحیه متحمل شدهاند.
«گلاجان» یکی از شهروندان افغان در ایام جوانی در سال 1980 میلادی به دلیل جنگ و فقر داخلی افغانستان با خانواده خود پاکستان رفته و در حواشی شهر «پیشاور» زندگی میکرد و از این زندگی ابراز نارضایتی کرده بیتوجهی دولت پاکستان نسبت به مهاجرین افغان را به انتقاد گرفت.
وی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، گفت: مهاجرین افغانستانی در پاکستان همواره باری بر دوش پاکستانیها به حساب آمده و اکثر مشکلات را دولت آن کشور به ویژه نیروهای پلیس پاکستانی به افغانستانیها متحمل میکردند.
این شهروند که بیش از 30 سال در پاکستان زندگی کرده و هماکنون به کابل بازگشته، گفت: در روزها و سالهای اول مهاجرت، پاکستانیها از مهاجران افغانستانی با لب خندان استقبال کرده و به آنها "مجاهدان" خطاب میکردند.
وی تصریح کرد: با گذشت هر سال برخورد پاکستانیها با افغانستانیهای مهاجر فرق کرده و حتی در روزهای پایان زندگی در شهر پیشاور از سوی پلیس به طالبان و القاعده خطاب شده و به صورت کامل یک انسان منفور و درجه چندم محسوب میشد.
با این وجود، آموزش بخشی از کودکان افغانستان در مدارس دینی پاکستان نیز چالشساز بوده برخی خبرها در خصوص آموزش رفتار افراطی به کودکان افغانستان نیز گزارش شده است.
به هر صورت، دستآورد مهاجرین افغانستانی از پاکستان را میتوان در زندگی نسبتاً آرام و تحصیل و آموزش کودکان آنها تخلیص کرد که با تحمل مشکلات زیادی به دست آوردهاند.
مهاجرین افغانستانی و آیندهای در دستان دولت
همانگونه که اشاره شد، اصلیترین عامل مهاجرت افغانستانیها در چندین دهه گذشته، ناامنیها، فقر اقتصادی، نبود زمینههای اشتغال و آموزش بوده که تمام این موارد به دلیل وجود جنگهای داخلی و یا تجاوز و تعرضات کشورهای بیرونی حادث شده بود.
با این وجود و با توجه به اینکه دولت جدید در افغانستان شکل گرفته و آرامش نسبی در این کشور حکمرانی میکند، ضروری است تا روند مهاجرت افغانستانیها در همینجا متوقف شود.
بدون شک، این روند زمانی متوقف خواهد شد که دلایل مهاجرت از افغانستان برداشته شود و دولت "وحدت ملی" افغانستان، ضمن تحکیم ثبات و امنیت، زمینههای اشتغال و آموزش را به ارمغان بیاورد.
از سویی دیگر، لازم است تا دولت وحدت ملی زمینههای بازگشت تدریج افغانستانیهای مهاجر را به گونهای قدم به قدم فراهم نموده و از ظرفیت آنان آنگونه که شایسته است، نهایت استفاده را به نفع منافع ملی افغانستان ببرد.
همچنین بایستی به این نکته اذعان داشت که مشکلات و مشقتهایی که هم اکنون مهاجرین افغان در خارج از کشور خود با آن روبهرو هستند نیز خود باید مشکلی باشد که دولت آن را فرصت برشمرده و زمینه بازگشت این مهاجرین را فراهم کند.
در پایان میتوان تصریح کرد که ایده مهاجرت افغانستانیها گریز از نابسامانیهای موجود و رسیدن به زندگی مطلوب در خارج از این کشور بوده و با توجه به مشکلات و مشقتهای افغانستانیها در خارج از این کشور آنها با این مهاجرتها توانستند که از نابسامانیهای افغانستان فرار کنند، اما نتوانستند به زندگی مطلوبی دست یابند.
/انتهای پیام