به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، آنچه باید در روابط بینالملل مد نظر قرار دهیم این است که طرف مقابل تا چه حد مرز آزادگی ما را به رسمیت میشناسد و در مقابل نیز چه انتظاراتی را از روابط دیپلماتیک خود دارند و اگر در این روابط، تعادل رعایت نشود جنبه استعمار و مستعمره، ظالم و مظلوم به خود خواهد گرفت.
معمار انقلاب در این باره میفرماید:" بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار میدهند، و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه میگویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است. که چه خوب است به این سؤال پاسخ داده شود که ملتهای جهان سوم و مسلمانان و خصوصاً ملت ایران در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشتهاند که امروز بیاعتبار شدهاند!"
هنگامی که تحولات امروز منطقه و بینالمللی را مرور میکنیم میبینیم صحبتهای امام در تطبیق روابط کنونی بسیار در این جایگاه خوش مینشیند، امروز دیگر غرض ورزی غرب نسبت به دین، به ویژه دین اسلام پوشیده نیست، آنها با به راه انداختن پروژههای عظیمی برای خشن جلوه دادن اسلام به وسیله گروههای تروریستی در راستای اهداف پلید خود قدم برمیدارند.
دعوت دیگر کشورها برای خروج از تحتالحمایگی جباران امام خمینی (ره) در ادامه میافزایند: "آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دستهای خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بیفرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی، بلکه ایرانی که شناسنامهاش را آمریکا و شوروی صادر کند؛ ایرانی که ارابه سیاست آمریکا و شوروی را بکشد و امروز همه مصیبت و عزای آمریکا و شوروی شرق و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگی آنان خارج شده است که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت میکند."
ویژهگی که در همپیمانان غربی به ویژه آمریکا مشاهده میشود ولی و قیم بودن غرب بر آنهاست و نکتهای که امام راحل به آن اشاره میکند در رابطه با دعوت دیگر کشورها برای خروج از تحتالحمایگی جباران، مصداق بارز آن را در انقلابهای منطقه و موج بیداری اسلامی میبینیم.
اگر در گذشته استکبار جهانی قادر بود تمامی نیات شوم فوق را در لعاب دموکراسی، پیشرفت، عمران و آبادی، حقوق بشر و... به مدد رسانههای جهانی به ملتها تحمیل نماید در دنیای کنونی و ظهور انقلاب اسلامی اجبار آمریکا و متحدانش در رودرروئی با ملتها به حدی رسیده است.
ابرقدرتها آن لحظهای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمیترین وفاداران و دوستان خود را قربانی میکنندامام خمینی(ره) خطاب به مزدوران آمریکا که حاضر نیستند برای لحظهای چشم به واقعیتهای دنیای کنونی باز کنند میفرمایند: "
با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید و از گرگها و درندهها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید ابرقدرتها آن لحظهای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمیترین وفاداران و دوستان خود را قربانی میکنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد آنان منافع خود را ملاک قرار دادهاند و به صراحت و در همه جا از آن سخن میگویند"
همچنین ایشان در جایی دیگر می گویند: " كارشناسان و سرمایهداران بزرگ امریكا به اسم عظیم ترین سرمایه گذاری خارجی برای اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم آوردند، سرمایه دارانی كه بنا به نوشته بعضی از روزنامه ها هر لحظه از عمرشان دهها هزار دلار قیمت دارد، باید دید برای چه منظور در تهران اجتماع میكنند; آیا برای غمخواری و انساندوستی است؟ كسانیكه دنیا را به خاك و خون كشیدهاند و دهها هزار انسان را برای شهرت به زیر خاك كردهاند در اینجا دوست صمیمی ما هستند؟ یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است (این را همه میدانند) یا سودجویی سیاسی و اقتصادی با دامنه وسیع آن كه پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالك اسلامی و دیگر ممالك شرقی است از یك طرف، و خودباختگی دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر موجب این بدبختیهاست "
گفتنی است در این سخنان امام اقتصاد وابسته کشورمان در زمان شاه را به تصویر میکشند.
با ملت آمریکا هیچ مخالفتی نداریماز طرف دیگر امریکا رفتار غیر عقلانی خود را تا جایی ادامه داد که بعد از سقوط رژیم محمدرضا شاه و پیروزی انقلاب اسلامی همچنان به حمایت از شاه ادامه داد. یکی از خبرنگاران از حضرت امام پرسیدند: نظر شما در مورد امریکا چیست؟ شما فرمودهاید که کشورهایی که از شاه حمایت کنند از این زمان به بعد با آنها روابطتان خوب نخواهد بود و تا زمانی که دولتهای حامی سرکار باشند با آنها قطع رابطه خواهید کرد. آیا این بدان معنا است که تا کارتر در امریکا سرکار استشما با امریکا دشمن خواهید بود؟ حضرت امام در جواب فرمودند:" ما تا ایشان با ملت ایران مخالفت میکند، از شاه حمایت میکند، با او مخالف هستیم اما
با ملت امریکا هیچ مخالفتی نداریم"آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستعضف جهان است
ایشان در جایی دیگر میفرمایند: "آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، آمریکا در مقابل مسلمین نمیتواند خودنمایی کند، ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفهمان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید،
ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا میگذاریم، ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم، آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستعضف جهان است، سلطه آمریکا تمام بدبختیهای ملل مستضعف را به دنبال دارد، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم،
همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است و آمریکا شیطان بزرگ است"
ایشان همواره از دسیسه های شیطان بزرگ هشدار می دادند و در توصیه های خودشان وابستگی به غرب را یکی از خطرات بزرگ قلمداد می کردند.
با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست برداردبنیان گذار کبیر انقلاب تاکید میکنند: " اگر مقصود از روابط آن روابطی است که تا حالا بین ایران و امریکا بوده است، در زمان شاه سابق بین ایران و آمریکا بوده است، این روابط نبوده است، این یک آقایی بوده با نوکرش هر کاری میخواسته، هر امری که میکرده عمل میکرده - اگر میگویید - ما اگر چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطهاش را با ما قطع میکند، ما از خدا میخواهیم که رابطه قطع بشود. بهتر این است با آنهائی که میخواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم تا یک وقتی که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم. آن روزی که بفهمند که شرق هم یک جایی هست که تمدن از او پیش آنها رفته است."
ایشان در رابطه با تنها شرط برقراری ارتباط با آمریکا میفرمایند: "
با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامى که امریکا این طور است و افریقاى جنوبى آن طور عمل میکند و اسرائیل هست، ما با آنها نمیتوانیم زندگى بکنیم."
از عبارات فوق برمیآید که امام احساس کرده بودند که آمریکا به دلائلی به از سرگیری روابط با ایران محتاج است و باید با عباراتی از ارتباط سخن گفت که هم عملکرد گذشته آن مورد غفلت قرار نگیرد و هم اگر ارتباط برقرار شد از موضع عزت باشد و هم عدم ارتباط دائمی به عنوان یک اصل تلقی نگردد.
پس از انقلاب نیز اکثر غائلههایی که در کشور رخ میداد به نوعی رد پای آمریکاییها در آن دیده میشد. همچنین دستاندازی آمریکاییها در دیگر کشورهای مسلمان نیز امر غیر قابل انکاری بود که نمونه آنها را اکنون نیز در عراق، افغانستان، لیبی، مصر و سوریه میتوان مشاهده کرد؛ لذا امام به آمریکا لقب شیطان بزرگ دادند.
انتهای پیام/