شهرت نیروهای نظامی چاد به عنوان ارتشی بدون حاشیه و فعال زمینه ساز حضور آن در نیجریه مبارزه علیه تروریست های بوکوحرام گردید . این ارتش اخیرا به شمال مالی نیز اعزام شده تا در این منطقه نیز حملات موفقیت آمیز خود علیه این گروه تروریستی ادامه دهد .
عملیات ارتش فرانسه در ژانویه 2013 ( همزمان با عملیات های ارتش چاد ) به تیتر اول رسانه های دنیا تبدیل شد اما وقعیت این است که " شوک وهراسی " که بمباران ها و عملیات های ویژه نظامیان فرانسوی برای مردم مالی ایجاد کرد بسیار بیشتر از تاثیرات مخرب بر بوکوحرام بود . تمام بخش های عمده جنگ های خونین زمینی با تروریست ها بدست ارتش چاد انجام می گرفت .
یکی از دلایل اصلی این قدرتمندی این بوده و هست که ارتش چاد تجربه مبارزه با گروه های شورشی و انواع جنگ های چریکی را داشته است . همین مساله توانمندی های ارتش چاد را در مکانی بالاتر از همتایان غربی آن قرار داده است .
** مبارزات سوریه
ارتش عربی سوریه طی چهار سال گذشته مبارزه موفقیت آمیزی با گروه های مختلف تروریستی در سراسر مناطقه این کشور داشته است ؛ مبارزه ای میهنی که بسیاری از کشورهای منطقه در اجرای آن در کمتر از یکسال تسلیم می شوند . نظامیان سوری در اوایل دهه 1980 در جنگ و مبارزه با کمپینی خشونت آمیز و تروریستی به موفقیت دست یافته بود . قبلا نیز پروسه برقراری صلح در لبنان با کمک ارتش سوریه انجام گرفته ؛ این مساله نشان می دهد که نظامیان دمشق تجربه کافی و مورد نیاز برای مبارزات موفقیت امیز با تروریست ها و نیز اشنایی با انواع امور نظامی را دارا هستند .
اگرچه شدت و مدت جنگ کنونی در سوریه اصلا قابل مقایسه با تجارب پیشین ارتش این کشور نیست اما نمی توان نقش این سابقه های درخشان را در وضعیت مبارزه های کنونی نادیده گرفت . تروریست های گروه های مختلف طی چهار سال گذشته و با استفاده از انواع تجهیزات نظامی و منابع مالی نتوانسته اند سراسر این کشور را به تصاحب خود درآورند .
شورشیان داخلی موسوم به " ارتش آزاد " ، تروریست های جبهه النصره ، تروریست های تکفیری _ بعثی و چندین گروه دیگر به طور همزمان در شهرهای مختلف سوریه به کشتار مردم و مبارزه علیه دولت بشار اسد مشغول بوده و هستند اما این هجمه انبوه تاکنون نتوانسته مقاومت ارتش دولتی سوریه را در هم بشکند .
پیدایش داعش و تداوم موجودیت و فعالیت آن نتیجه ای مستقیم از مداخله های خارجی تحت عنوان ساختگی "جنگ علیه ترور" می باشد . آمریکا ، ترکیه و هم پیمانان خلیجی آنها کمک های مالی ، تسلیحاتی و اعزام نیروهای تروریستی خارجی را طی چهار سال در سوریه حفظ کردند تا از این طریق با اعمال فشار بر ارتش و دولت دمشق به اهداف جنگ نیابتی خود _ که همان توسعه امپریالیسم خود می باشد _ دست پیدا کنند . اگر این اقدامات از سوی امپریالسیت های غربی و عربی نبود نه تنها جنگ ادامه پیدا نمی کرد بلکه از ابتدا اصلا چنین جنگی آغاز نمی شد .
بشار اسد ، رییس جمهوری سوریه بارها اعلام کرده بود که گروه های تروریستی اگر از حمایت های غربی و عربی بهره نداشتند در کمتر از یک یا دو ماه نابود می شدند . ارتش سوریه از ابتدای آغاز درگیری ها محافظت از مناطق استراتژیک و پرجمعیت را در دستور کار خود قرار داد . همین مساله موجب ایجاد خلائی امنیتی در شمال شرق این کشور و در دسترش بودن آن برای حمله و اشغال داعش گردید .
انتقاد گمراه کننده ای غرب از عملکرد ارتش سوریه عنوان میکند این است که در واقع خود آنها ( ارتش سوریه ) اجازه بوجود آمدن داعش را در خاک کشورشان دادند ، اما این موضوع هیچ وجه واقعیتی ندارد . اگر ارتش سوریه عملیات های خود را بر نابودی داعش متمرکز می کرد ( همانگونه که در ابتدا تصمیم آن را داشت ) در واقع خود را نابود کرده بود چرا که مکان های مهم و حباتی کشوررا در معرض حملات شورشیان موسوم به " ارتش ازاد " قرار داده بود . در چنین شرایطی کشور به سوی نابودی و اشغال کامل پیش میرفت و تغییر حکومت _ که خواسته دوستان خارجی تروریست هاست _ روی میداد .
بنابراین تا زمانی که دولت های خارجی از این شبه نظامیان تروریست در داخل خاک سوریه حمایت می کنند و تا زمانی که تروریست ها به مبارزات همه جانبه خود علیه دولت بشار اسد ادامه می دهند ، متاسفانه ارتش سوریه ناچار است عملیات اصلی و یکباره خود را برای انهدام کامل داعش به تعویق بیاندازد .
** تروریست خوب ، تروریست بد ؟
رویکرد ریاکارانه ایالات متحده در حمایت ضمنی از عملیات های ضدتروریستی ارتش چاد علیه بوکوحرام و حمایت همزمان از داعش برای مبارزه علیه دولت سوریه نشان می دهد که از دیدگاه مقامات کاخ سفید همه تروریست ها به یک اندازه مستحق مبارزه و نابودی نیستند . در حالی که چاد برای نابودی و حذف اعضای بوکوحرام تلاش می کند ، ایالات متحده تمام قوای خود را در حمایت از داعش بکار گرفته تا بتواند از این طریق دولت بشار اسد را سرنگون کند ؛ حتی اگر در این مسیر تروریست هایی وحشی و جنایتکار به قدرت رسیده و اشغالگری کنند .
این دوگانگی عملکرد از سوی واشنگتن دلیل اصلی موجودیت و تداوم داعش به شمار می اید ؛ داعشی که دو هدف اصلی و استراتژیک آمریکا را محقق می سازد : نخست ، تضعیف ارتش سوریه و در نهایت سرنگونی دولت بشار اسد و در وهله بعدی ، فراهم نمودن شرایط برای احیای ائتلافی داخلی در سوریه که دوست و هم پیمان آمریکا و اسرائیل باشد .
روش موذیانه ایالات متحده برای توجیه ریاکاری خود در قبال تروریسم این است که آنها را به دو دسته " تروریست خوب" و " تروریست بد" تقسیم کرده است . به عبارت دیگر ، به گفته مقامات آمریکایی ، وجود برخی تروریست ها و اقدامات آنها برای تحقق اهداف کوتاه مدت و ویژه می تواند مفید باشد . به نظر می رسد تحقق منافع آمریکا در غرب آفریقا از طریق بوکوحرام در درجه اهمیت کمتری در مقایسه با اهداف آن در غرب آسیا دارد چرا که حمایت های مالی و تسلیحاتی کاخ سفید از داعش و القاعده بسیار بیشتر از بوکوحرام می باشد .
در انتها باید گفت مساله خطرناک تر از همه این است که تداوم چنین حمایت هایی از سوی آمریکا و هم پیماناش می تواند موجب تقویت هرچه بیشتر جنایات داعش و زیرشاخه های دیگر القاعده در منطقه شود و مبارزه ارتش سوریه را با این گروه های تروریستی با مشکل مواجه ساخته و طولانی تر نماید . در چنین حالتی ایالات متحده باید منتظر باشد حوادثی مانند آنچه در نشریه " شارلی ابدو " در پاریس روی داد به واشنگتن نیز رسیده و دامن شهروندان آمریکایی را بگیرد .
انتهای پیام /