تشکيلات تروريستي داعش از سال 2006 رسما در عراق شروع به فعاليت کرد اما از
سال 2010 بر شدت اين فعاليت افزود. حدود 4 سال از شدت فعاليتهاي داعش و ديگر
گروهکهاي تروريستي و خلق يکي از خونبارترين بحرانهاي خاورميانه در سالهاي اخير
ميگذرد. شرايط امنيتي خاورميانه بخصوص در سوريه و عراق جولانگاه گروهکهاي
تروريستي شد که سالها بدنبال سرزميني بودند که بتوانند آن را مامن خود سازند و
شرايط عراق و سوريه اين سرزمين رويايي و مامنگاه را براي آنها فراهم ساخته است.
امروز و پس از طي اين چند سال از ظهور داعش اين گروهک توانسته است بر ديگر
سازمانهاي تروريستي فعال در منطقه فايق آيد و سرزمينهاي بيشتري را در اختيار گيرد
و يک حکومت به اصطلاح اسلامي را برپا سازد.
نفوذ داعش امروز فقط محدود به سوريه و عراق نيست. به اهتزاز در آمدن پرچمهاي
سياه در ليبي، مصر، پاکستان و افغانستان و اعلام وفاداري گروهک بوکوحرام در نيجريه
نشان از پيشرفت جغرافيايي تفکر اين گروهک در خاورميانه و شمال آفريقاست. در بعد
نيروي انساني نيز نيروهاي اوليه آن عراقيها و سوريها بودند اما با پيوستن چچنيها
و ترک تبارها در گام اول و سپس ملحق شدن افراد زيادي از اروپا و آمريکا و کشورهاي
عربي حوزه خليج فارس بخصوص عربستان بنيه انساني اين گروهک هر روز بيشتر تقويت شده
است. رژه روزانه نيروهاي نظامي داعش با ادوات به غنيمت گرفته شده و خريداري شده!!!
در معابر شهرهايي مثل رقه، ديرالزور، موصل و تکريت و اخيرا در ليبي با انواع
سلاحهاي سنگين و نيمه سنگين در حالي که مردم تماشاگر آنها هستند نشان از کابوس
سياهي است که اين گروهک براي خاورميانه ديده است. اما بايد ديد داعش اين سيل
ويرانگر چگونه توانسته است خود را بر خاورميانه تحميل کند و به يکي از بزرگترين
چالشهاي امنيتي قرن تبديل شود. ابوبکر بغدادي فردي که گفته ميشود مسئول داعش است
چند وقت پيش با قرار گرفتن مقابل دوربين، خبر از ايجاد يک امارت و حکومت ديني بر
پايه اسلام!! در سرزمينهاي تحت تصرف خود و در آينده در تمام ممالک اسلامي ديگر داد
و رسما تشکيل حکومت اسلامي شام و عراق را اعلام کرد. امارت مورد نظر وي خون بهاي
سنگيني داشته است که مردم منطقه آن را پرداخت کردهاند. هر چند اين سيلاب مخرب
روزهاي اول شدت ويرانگر بيشتري داشت اما با مقاومت مردمي در کنار ارتش کشورهاي عراق
و سوريه سدي در مقابل آن ايجاد شد که داعش را در لاک دفاعي فرو برده است. اما
واقعيت اين است که داعش همچنان يک خطر حتمي براي اين کشورها و کل خاورميانه است.
حال با اين اوصاف سوالهاي اساسي در ذهن ايجاد ميشود که اين حکومت خودخوانده چگونه
مديريت ميشود هماهنگيها و اهداف واقعي آن چيست؟ اخباري مبني بر استخراج و فروش
نفت از چاههاي نفتي عراق و سوريه که در تصرف داعش است به گوش ميرسد اما معلوم
نيست آنها چگونه توانستهاند نفت استخراج کنند و چگونه آن را به فروش ميرسانند.
مشتريهاي نفتي آنها مشخص نيست و همچنين معلوم نيست تعاملات بانکي آنها چگونه انجام
ميشود و دلارهاي فروش نفت چگونه به دست آنها ميرسد و چگونه خرج ميشود.
ماشينهاي شاسي بلند صفر کيلومتر سوار ميشوند و سلاحهاي سنگين در اختيار
دارند اما معلوم نيست اين ماشينها از کجا تهيه شده است و چگونه بدست آنها رسيده
است. حجم درگيريهاي چند ساله و در چندين جبهه سلاح و مهمات زيادي نياز دارد، معلوم
نيست اين حجم سلاح و مهمات چگونه براي آنها تامين ميشود و چطور است که اصلا کمبود
مهمات پيدا نميکنند. در همه صفحات اجتماعي اينترنت حضور چشمگيري دارند و اخبار
لحظه به لحظه خود را منتشر ميکنند و از طريق همين صفحات عقايد خطرناک تکفيري خود
را منتشر ميکنند و عضوگيري نيز از طريق همين صفحات انجام ميدهند اما معلوم نيست
اينترنت پر سرعت چگونه در اختيار آنهاست. چرا صفحات اجتماعي خطرناک آنها مسدود
نميشود و اصلا چگونه زمان آن را پيدا ميکنند هر لحظه اخبار خود را به روز کنند.
اعضاء غير بوميخود را چگونه و از چه طريقي وارد سوريه و عراق ميکنند و چگونه است
اين افراد تحت پيگرد قرار نميگيرند.
هماهنگي ميان افراد با زبانها و فرهنگهاي مختلف که بدنه اين گروهک را تشکيل
ميدهند چگونه است و آنها اصلا چطوري باهم سازگار هستند و سوالات بيشتري از اين دست
که حول محور داعش وجود دارد که اگر پاسخ داده شوند بيشک ماهيت پشت پرده داعش هويدا
خواهد شد. واقعيت اين است که تصرف دوباره سرزمينهاي آزاد شده در عراق همچون بيجي و
البغدادي و... و مقاومت در مقابل پيشروي ارتشهاي عراق و سوريه پس از 4 سال نشان از
بالا بودن توان بدنه انساني، نظامي داعش است. به نظر نميرسد اين تشکيلات با اين
گستردگي و جمع تناقضات در کنار هم فقط يک گروه ساده تروريستي مانند بقيه گروهکها
باشد.
البته اشتباه است که بدون دليل و سند داعش را به غرب يا شرق وصل کرد اما آنچه
مسلم است داعش وابستگيهاي مهم و استراتژيک به طرفهاي پنهاني و پشت پرده دارد.
طرفهايي که در استخراج و فروش نفت و جابه جا کردن تعاملات ارزي به اين گروهک ياري
ميرسانند. طرفهايي که مسيرهاي امن براي انتقال و رسيدن نيروهاي خارجي عضو اين
گروهک به عراق و سوريه را تسهيل ميکنند و مانع از تحت پيگرد قرار گرفتن اين افراد
در کشورشان ميشوند. طرفهايي که سلاح و مهمات و خودروهاي شاسي بلند براي اين گروهک
تامين ميکنند وآنها را به دست داعش ميرسانند. طرفهايي که اينترنت پر سرعت داعش
را فراهم ميکنند و دسترسي به شبکههاي اجتماعي و عضوگيري راحت و سريع و تبليغات
اين گروهک را مابين جوانان غربي و عربي ممکن ساختهاند و مانع از مسدود شدن اين
صفحات ميشوند.
طرفهايي که اطلاعات دقيق از نقاط ضعف و قوت نيروهاي مقابل را براي داعش تهيه
ميکنند و اين امکان را براي داعش فراهم ميکنند تا با حملات سريع و غافلگيرکننده
مناطق مورد نظر را تصرف کنند. دستهاي پشت پرده که حضور داعش منافع نامشروع آنها را
تامين ميکند. همه اين طرفهاي ناشناس!!!! تغذيه کننده داعش هستند و تا زماني که
اين منابع تغذيه در حال فعاليت باشند داعش مهار شدني نخواهد بود. بايد منتظر ماند و
ديد غائله داعش کي به پايان خود خواهد رسيد اما تاريخ حمايتهاي طرفهايي که داعش
را تغذيه کردند از ياد نخواهد برد و بيشک آنها نيز در جنايات داعش شريک هستند و
روزي به خاطر اين جنايات توسط تاريخ محاکمه خواهند شد.