اروپا از مدتها قبل کییف را بین دو راهی عضویت در اتحادیه گمرکی روسیه و شراکت با بروکسل قرار داده بود. بالاخره هم همین مسئله بهانهای شد تا پروژه جدید غرب علیه روسیه کلید بخورد.
خودداری یانوکوویچ از پذیرش شروط اروپاییها به بروز اعتراضاتی منجر شد که آرام آرام با حمایتهای همهجانبه آمریکا و اروپا به «جنبش میدان»ی تبدیل شد که یک روز بعد از امضای توافقنامه آتشبس، باز هم زیر قول خود زد و نهایتا رئیسجمهور تحت فشار را به استعفا و فرار وادار کرد.
آغاز اعتراضات غربگرایان نقطه شروع بحران
اتحادیه اروپا برای پروشنکو شرط گذاشته بود که تنها راه امضای توافقِ شراکت با بروکسل، انتقال یولیا تیموشنکو به خارج از کشور برای درمان و چشمپوشی از عضویت در اتحادیه گمرکی روسیه است.
30 آبان 93، پارلمان اوکراین آب پاکی را روی دست اروپاییها ریخت و با اعلام اینکه خواستههای بروکسل دخالت در امور داخلی و حاکمیتی اوکراین است، رسما از پذیرش خواستههای این اتحادیه خودداری کرد.
پنج روز بعد رئیسجمهور منتخب اوکراین که از مدتها قبل به دلیل رابطه نزدیک با روسیه و خودداری از همکاری بیشتر با اروپا از سوی کشورهای غربی تحت فشار بود، رسما اعلام کرد به درخواست روسیه و با هدف بهبود بندهای توافقنامه شراکت با اتحادیه اروپا، امضای آن را به تعویق میاندازد. معاهده شراکت اوکراین و اتحادیه اروپا کییف را به روابط نزدیک تجاری و سیاسی با بروکسل ملزم میکرد. اتحادیه اروپا پیشتر اعلام کرده بود اوکراین نمیتواند همزمان با این موافقتنامه، در اتحادیه گمرکی کمیسیون اقتصادی اوراسیا متشکل از بلاروس، قزاقستان و روسیه، عضو باشد.
در حالی که طبق برنامه قبلی قرار بود توافقنامه شراکت دوجانبه در جریان نشست اتحادیه اروپا در شهر «ویلنیوس» پایتخت لیتوانی 8 آذر امضا شود، اما این موافقتنامه با وجود حضور یانوکوویچ در نشست، به امضای طرفین نرسید. هرچند یانوکوویچ و هم اتحادیه اروپا اعلام کردند که مذاکرات در این رابطه ادامه مییابد، اما اعتراضات غربگرایان از این روز شدت گرفت.
کییف، میدان جنگ غرب علیه روسیه
از این روز تا دوم اسفند اوکراین اعتراضات اوکراین آرام آرام همزمان با سفرهای متعدد و خارج از عرف مقامات اروپایی از جمله کاترین اشتون رئیس وقت دیپلماسی اروپا و مقامات آمریکایی از جمله ویکتوریا نولاند معاون وزارت خارجه و جان مککین سناتور جمهوریخواه به کییف و حضور آنها در مرکز اعتراضات، به سمت خشونت پیش رفت.
ادامه این وضعیت و تحرکات گروههای نئونازی که مسکو میگفت توسط سفارت آمریکا آموزش دیده و هماهنگ میشوند، پایتخت اوکراین را به صحنه جنگهای خیابانی بدل کرد. تیراندازی تکتیراندازهای ناشناسی که بر فراز ساختمانهای تحت کنترل مخالفان بودند، جان دهها نفر از جمله نیروهای پلیس را گرفت.
بالاخره در دومین روز اسفند پیرو چند ماه درگیریهای خشونتآمیز، دو طرف توافقنامه آتشبسی امضا کردند که متضمن برگزاری زودهنگام انتخابات ریاستجمهوری بود.
این توافقنامه با حضور وزیران خارجه سه کشور اروپایی و «ولادیمیر لوکین» نماینده رئیسجمهور روسیه در مذاکرات، به امضا رسید. وزیران خارجه آلمان، فرانسه و لهستان این توافق را به عنوان شاهد امضا کردند، اما نماینده روسیه به عنوان ناظر در مذاکرات حضور یافت و توافق را امضا نکرد. همزمان پارلمان با تصویب قوانینی، برگزاری زودهنگام انتخابات، بازگشت به قانون اساسی پیش از سال 2010 و برکناری وزیر کشور را پذیرفت.
خروج یانوکوویچ از اوکراین، آغاز بحران در شرق اروپا
توافقی که ضامن اجرای آن وزرای اروپایی بودند، یک روز بیشتر دوام نداشت و گروههای راستگرای افراطی داشتند، این توافق را نپذیرفتند. دیگر گروههای معترض هم با وجود امضای توافق، به تعهدات خود، پایبند نمانده و به اعتراضات ادامه دادند.
نهایتا سوم اسفند، نمایندگان وابسته به معترضان، در حالی که پارلمان به حد نصاب نرسیده بود، به صورت غیرقانونی رأی به برکناری یانوکوویچ از قدرت دادند. در پی این رخداد و محاصره ساختمان ریاستجمهوری توسط معترضان مسلح، یانوکوویچ کشور را ترک کرده و چندی بعد مشخص شد که به روسیه سفر کرده است.
پوتین چندی قبل گفت از بیم جان یانوکوویچ و به درخواست شخص وی، به او کمک کرده است تا از اوکراینی که به کنترل نئونازیها درآمده بود، خارج شود.
با برکناری یانوکوویچ، مناطق شرقی اوکراین (دونباس) صحنه اعتراض روستبارها شد. شورای محلی منطقه «لوهانسک» خواستار خلع سلاح شبهنظامیانی شد که علیه دولت این کشور کودتا کردند. اعضای این شورا همچنین شرایطی دیگر چون رسمی شدن زبان روسی در این مناطق و منع تعقیب شبهنظامیان «برکوت» وابسته به دولت یانوکوویچ را خواستار شدند. از این زمان به بعد، شهرهای شرق اوکراین از جمله «لوهانسک»، «دونتسک»، «اودسا»، «میکائیلوف» و «خارکوف» (واقع در شبهجزیره کریمه) شاهد تظاهراتهای روزانه طرفداران روسیه و استقلالطلبان بود.
این تظاهراتها به مرور زمان شدت گرفت و نهایتا با مداخله نظامیان وابسته به دولت، به یک جنگ تمام عیار مبدل شد. درگیریهایی که تا دو هفته قبل هم ادامه داشت. این درگیریها عملا شرق اوکراین را به عرصه جنگ نیابتی روسیه و غرب بدل کرده و تا الان جان چند هزار نفر را گرفته و دهها هزار نفر را نیز آواره کرده است.
آخرین نمونه درگیریهای نظامی در شهر راهبردی دبالتسف بود؛ نبردی که هفته گذشته به شکست نظامیان اوکراینی و عقبنشینی آنها از این شهر منجر شد.
جدایی کریمه و آغاز جنگ اقتصادی علیه روسیه
کمتر از یک ماه بعد از خروج یانوکوویچ، ساکنان شبهجزیره راهبردی «کریمه» طی یک همهپرسی، به استقلال از اوکراین و پیوستن به روسیه رأی مثبت دادند. میزان مشارکت در این همهپرسی 83.1درصد اعلام شد که از این میزان، 96.77 درصد به پیوستن به روسیه رأی دادهاند.
در حالی که کشورهای غربی نتایج این همهپرسی را رد کرده و قطعنامهای نیز علیه آن در سازمان ملل به تصویب رساندند، مسکو ابتدا کریمه را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته و سپس با استناد به نتایج همهپرسی، با درخواست شورای محلی کریمه برای پیوستن به روسیه، موافقت کرد.
کریمه شبهجزیرهای است که در حاشیه دریای سیاه واقع شده و میزبان ناوگان دریای سیاه ارتش روسیه است. 60.4درصد از ساکنان این منطقه روستبار هستند. کریمه تا سال 1954 جزئی از جمهوری شوروی فدراتیو روسیه (روسیه بلشویک) بود، اما در فوریه آن سال «نیکیتا خروشچف» رهبر وقت شوروی، در «اقدامی نمادین» در سیصدمین سالگرد پیوستن اوکراین به روسیه تزاری، حاکمیت کریمه را از جمهوری روسیه، به جمهوری اوکراین منتقل کرد.
جدایی کریمه از اوکراین و پس از آن اعلام استقلال دونتسک و لوهانسک بهانهای شد تا اروپا و آمریکا تنها اهرمی را که تصور میکردند شاید بتوان با آن مسکو را به زانو درآورد، به کار گیرند؛ سیاست تحریم.
اولین دور تحریمهای مرتبط با بحران اوکراین، 26اسفند علیه روسیه اعلام شد. در پی این اقدام که محدودیتهایی را برای سفر برخی شخصیتهای سیاسی روسی به آمریکا، اتحادیه اروپا و کانادا اعمال میکرد، ژاپن، آلبانی، ایسلند، مونتنگرو و اوکراین هم تصمیمات مشابهی اتخاذ کردند.
از آن زمان تاکنون، تحریمهایی که باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا آنها را برای کوبا «تاریخمصرف گذشته» توصیف کرد، تنها امید غرب شدهاند تا شاید بتوانند از مخمصهای که خودشان آغاز کردند، رهایی یابند. تازهترین دور تحریمهای اروپا علیه روسیه هفته گذشته اعمال شد.
روسیه هم در این مدت تحریمهای غرب را بیپاسخ نگذاشته و در برابر هر اقدام اروپا و آمریکا یا در بعد اقتصادی یا در میدان نظامی، به آنها واکنش نشان داده است.
3 روز پس از اعمال اولین دور از تحریمهای ضدروسی، یعنی در روز 20 مارس 2014 (29 اسفند 1392)، وزارت خارجه روسیه با صدور بیانیهای، 10 شخص آمریکایی از جمله «جان بینر» رئیس مجلس نمایندگان، «جان مککین» سناتور جمهوریخواه و دو مشاور رئیسجمهوری آمریکا را در لیست تحریمها قرار داد.
مسکو در روز 24 مارس 2014 (4 فروردین 1393) هم ورود 13 شخصیت کانادایی، از جمله چند نماینده پارلمان، به روسیه را ممنوع اعلام کرد. در تاریخ 6 اوت 2014 (15 مرداد 1393)، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه، با صدور فرمانی، خواستار اقدام متقابل در برابر تحریمهای اقتصادی غرب شد. یک روز بعد، دولت روسیه طی حکمی، که از زمان اعلام لازمالاجرا بود، تحریمهایی علیه اتحادیه اروپا، ایالات متحده، نروژ، کانادا و استرالیا، اعلام کرد. بر این اساس، واردات میوه، سبزیجات، گوشت، شیر، ماهی و لبنیات از این کشورها، ممنوع اعلام شد. تا پیش از این تصمیم، اتحادیه اروپا سالانه 11.8 میلیارد دلار به روسیه مواد غذایی صادر میکرد.
عصر سلطان شکلات
در حالی که بر اساس جدول زمانی اصلی، پیش از بروز ناآرامیها در اوکراین، انتخابات ریاستجمهوری باید در مارس سال 2015 (اسفند 1394) برگزار میشد، معترضان خرداد ماه انتخابات زودهنگامی برگزار کردند که به انتخاب «پترو پروشنکو» به عنوان رئیسجمهور جدید این کشور منجر شد. پروشنکو در این انتخابات که از سوی روستبارها تحریم شده بود، 54.7درصد آرا را به دست آورد.
نزدیکترین رقیب پروشنکو، «یولیا تیموشنکو» رهبر انقلاب نارنجی بود که تنها 12.81درصد آرا را به دست آورد. کمیسیون انتخابات اوکراین اعلام کرد که میزان مشارکت در این انتخابات، با صرف نظر کردن از آرای مناطق «خارج از کنترل دولت» (مناطق روستبار شرق اوکراین) 60درصد بوده است.
در حالی که در زمان ریاستجمهوری یانوکوویچ معترضان مورد حمایت غرب، وی را به زندگی اشرافی متهم میکردند، انتخابات مارس 2015 به روی کار آمدن یکی از متمولترین سیاسیون اوکراینی به عنوان رئیسجمهور، منجر شد.
پروشنکو که به دلیل زمینه فعالیتش به «سلطان شکلات» معروف است، پنجمین رئیسجمهور اوکراین به شمار میآید. نشریه «فوربس» در سال 2012 وی را با یک میلیارد دلار دارایی، در فهرست میلیاردهای جهان قرار داد.
تلاش ناکام غرب برای خروج از بحران خودساخته
پروشنکو هرچند با شعار بازگشت ثبات و آرامش روی کار آمد، اما حالا که به سالگرد ریاستجمهوریاش نزدیک میشود، میگوید اگر باز هم تلاشها برای پایان دادن به بحران و درگیریهای نظامی در شرق شکست بخورد، در کل کشور حکومت نظامی اعلام میکند.
اولین بار سپتامبر امسال بود که طرفین درگیر در مینسک بلاروس دور میز مذاکره نشستند و نهایتا توافقی امضا کردند که قرار بود آتشبس را در دونباس برقرار کند و استقلال بیشتری به روستبارهایی بدهد که از قدرت گرفتن مخالفان روسیه و نئونازیها احساس خطر کرده بودند.
توافقی که نمایندگان اوکراین و جمهوریهای خودخوانده خلق دونتسک و لوهانسک با وساطت روسیه و سازمان امنیت و همکاری اروپا پای آن را امضا کرده بودند، چند روز بیشتر دوام نیاورد و درگیریها باز هم از سر گرفته شد.
این توافق شکستخورده، دو هفته قبل یک بار دیگر پس از نشستی که یک سمت آن روسیه بود و طرف دیگر آن اوکراین، فرانسه و آلمان، احیا شد. اما درگیریهای دبالتسف نشان داد اروپا به این سادگیها نمیتواند از بحرانی که خود با دست خود ساخته، خلاص شود.
نبرد در شهر راهبردی دبالتسف را شاید بتوان بزرگترین ضربه به کییف پس از جدایی کریمه دانست؛ شکست نیروهای اوکراینی در این نبرد بعد از کشته، زخمی و اسیر شدن صدها نیرو، کام پروشنکو و غربگرایان را در سالگرد «انقلاب میدان» تلخ کرد.
وضعیت اوکراین، یک سال بعد از کودتا
یک سال از کودتایی که با حمایت آشکار آمریکا و اتحادیه اروپا شکل گرفت میگذرد و حالا اوکراینی را که قرار بود در سایه همکاری با بروکسل به شکوفایی برسد، میتوان «مرد بیمار» جدید اروپا نامید؛ مرد بیماری که به واسطه ماجراجوییهای غرب، آرام آرام تجزیه میشود.
مشغولیت پروشنکو در شرق اوکراین و پایان حمایتهای سخاوتمندانه مسکو از کییف و در مقابل ناتوانی اروپایی که خود مشکلات اقتصادی و قدرت گرفتن احزاب ضدریاضتی را در فهرست مشکلاتش دارد، از پشتیبانی همهجانبه از اوکراین، موجب شده تا اقتصاد این کشور بیشترین ضربه را از بحرانی که غرب آغاز کرد و حالا در آن گیر کرده، ببیند.
اوکراینیها در این مدت شاهد سقوط آزاد واحد پولی خود بودهاند، تا جایی که ارزش «هریونیا» تنها در یک ماه اخیر 40درصد کاهش یافته است. یک سال جنگ در مناطق شرقی و بیثباتی سیاسی، اززش واحد پولی اوکراین را که چند سالی بود نرخی ثابت داشت، به پائینترین حد در تاریخ این کشور رسانده است.
در همین مدت میزان ذخایر ارزی اوکراین آنقدر کاهش یافته که بانک مرکزی اعلام کرده حاضر نیست بیش از این از واحد پول ملی حمایت کند. اوکراینیها حالا تنها 7.5 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارند، یعنی پائینترین رقم در یک دهه گذشته و 60درصد کمتر از زمانی که یانوکوویچ وادار به ترک کییف شد.
بحران اوکراین رکوردهای دیگری هم به جای گذاشته. تورم در این کشور به 24.9 درصد رسیده است. رقمی بیسابقه از 14 سال قبل تاکنون، که حالا موجب شده تا کییف یکی از بالاترین نرخهای تورم در اروپا را داشته باشد.
کاهش هفت و نیم درصدی تولید ناخالص ملی اوکراین ظرف یک سال موجب شد تا «والری گونتاروا» رئیس بانک مرکزی این کشور دو ماه قبل سال 2014 را بدترین سال اقتصادی اوکراین از زمان جنگ جهانی دوم بنامد.
اوضاع اقتصادی در اوکراین آنقدر دشوار شده که بعید نیست اگر بحران در شرق ادامه پیدا کند، پروشنکو به زودی مجبور شود عطای کرسی ریاستجمهوری را به لقای آن ببخشد و به کارخانه شکلاتسازی «روشِن» (نام کارخانه برگرفته از حروف میانی نام پروشنکو) بازگردد و به این فکر کند که چطور باید سهم 40درصدی صادرات کارخانهاش به روسیه را که به واسطه بحران متوقف شده، جبران کند.
چشمانداز تیره و تار اوضاع اوکراین
سوم اسفند پارسال اروپاییها که بعد از سقوط دولت نارنجیها مدتها سودای بازپسگیری کییف از مسکو را داشتند، تصور میکردند توانستهاند با دومین انقلاب مخملی اوکراین در یک دهه، دوباره در حیات خلوت روسیه نفوذ کنند.
حالا اما به نظر میرسد اروپاییها هم فهمیدهاند خود را وارد مسیری کردهاند که جز خسارت و رویارویی با روسیهای که رئیسجمهورش از محبوبترین سران اروپا هم در میان مردمش محبوبتر است و به واسطه توان نظامی و اقتصادی کشورش میگوید هیچکس قادر به درافتادن با مسکو نیست، حاصلی برای آنها ندارد.
نزدیک به 6000 نفر در شرق اوکراین جان خود را از دست دادهاند، یک هواپیمای مسافربری ساقط شده، کریمه دیگر جزئی از اوکراین نیست، لوهانسک و دونستک اعلام استقلال کردهاند، زیرساختهای دونباس نابود، جامعه اوکراین به شدت قطبی و اقتصاد این کشور هم به واسطه جنگ، ویرانهای تمام عیار شده است. با این حال درگیریها در دبالتسف و خط و نشان کشیدنهای پروشنکو و پوتین امید چندانی برای حل فوری بحران بر جای نمیگذارد.
شاید مرکل و اولاند که این روزها سخت برای پایان دادن به درگیریها تلاش میکنند، بالاخره اظهارات جان مرشایمر را درک کردهاند که گفته بود: «رهبران آمریکا و اروپا در تلاش برای تبدیل اوکراین به پایگاه غرب در مرز روسیه، اشتباه بزرگی را مرتکب شدند و هم اکنون که عواقب این اشتباه خودنمایی کرده، ادامه این سیاست احمقانه اشتباه بزرگتری خواهد بود.»