به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران،
محمدباقر قالیباف شهردار تهران امروز طی سخنانی در همایش تمرکززدایی و
ساماندهی پایتخت که در محل دانشگاه تربیت مدرس تهران برگزار شد، با تاکید
بر اینکه انتقال پایتخت از جهت علمی و تجربی امکان پذیر نیست، اظهارکرد:
افرادی که از جهت علمی به موضوع انتقال پایتخت پرداختهاند، این را یک کار
درست نمیدانند و مجموعه مدیریتها و تصمیم گیریها نشان میدهد این کار
امکان پذیر نیست.
وی با اشاره به اینکه در تهران بیش از 23 درصد
جمعیت در حدود یک درصد وسعت جغرافیایی کشور متمرکز شده است، گفت: وقتی
23درصد جمعیت متمرکز در یک درصد خاک می شوند، یعنی از همه خط قرمزهای محیط
زیست عبور کردیم و امکان بازپروری آن نیز وجود ندارد. در این شرایط نه تنها
چهار سد، بلکه هر سد دیگری را هم در اینجا بزنیم باز هم امکان تأمین آب را
نداریم چرا که ظرفیت بیش از اندازه بر این زمین مستقر کردهایم.
شهردار
تهران با اشاره به اینکه در کنار این چالش بزرگ محیط زیستی شهر تهران،
مشکلات دیگری همچون آسیب های اجتماعی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم وجود
دارد، افزود: بخشی از این مشکلات اجتماعی و فرهنگی همچون حاشیه نشینی،
کارتن خواب ها، کودکان کار، ترافیک و غیره مشکلات عمومی همه کلانشهرهای
دنیاست و موضوعی نیست که خاص شهر تهران باشد اما با این وجود این مسایل در
شهرهای مختلف شدت و ضعف دارد.
شهردار تهران در ادامه با تاکید بر
ضرورت حل مشکلات پایتخت، از انتقال پایتخت و ساماندهی شهر به عنوان دو نگاه
مختلف برای حل مشکلات یاد کرد و گفت: آیا اگر حمل و نقل عمومی را حل کرده و
ظرفیت بیش از 40 درصدی امروز در حمل و نقل عمومی را به 70 درصد برسانیم
مشکل ما حل می شود؟ اگر فرهنگ ترافیکی را در شهر حل کرده و یا از ساخت و
ساز جلوگیری کنیم مشکل برطرف می شود؟ هم اکنون بحثی وجود دارد که شهرداری
تهران بیش از اندازه جواز صادر می کند اما رسما این حرف را رد میکنم چرا
که ما کارمان را بر اساس طرح جامع، طرح تفصیلی و حقوق مردم انجام میدهیم.
قالیباف
با بیان اینکه براساس طرح جامع، چشم انداز 1404 و جمعیت پذیری شهر، امروز
تهران کاملا در کنترل است و افزایش جمعیت خارج از برنامه در تهران نداریم،
تاکید کرد: رشد جمعیت در تهران چه در زاد و ولد و چه در مهاجرت کند است و
به 1.7 هم نمیرسد، اما سوال این است که وقتی از 640 کیلومترمربع شهر تهران
بیرون میرویم، آیا ساخت و ساز همانند تهران در کنترل است؟ آیا مهاجرت و
رشد جمعیت بالاتر از چهار و نیم و پنج در دشت تهران وجود ندارد؟ یعنی اگر
این نابسامانی در آن طرف اتوبان آزادگان اتفاق افتاد ایرادی ندارد اما اگر
در این طرف اتوبان که محدوده شهر تهران است اتفاق افتاد، اشکال دارد؟
وی
افزود: محدوده شهر تهران با این عدد و ارقام کاملا در کنترل است، اما
بگویند شهرهای میلیونی که در فاصله کمتر از چند کیلومتر از تهران شکل گرفته
است را چطور میخواهند سامان دهند؟ شهرهایی که بدون اینکه هیچ نقشی در
تولید داشته باشند، خودشان خوابگاه شدهاند و همه برای کار به تهران مراجعه
میکنند. روزانه بالغ بر 3 تا 3.5 میلیون نفر جمعیت وارد تهران شده و شب
از شهر خارج میشوند. حالا اگر چالش حمل و نقل را حل کنیم، پس از آن چه
اقدامی می خواهیم انجام دهیم؟
قالیباف ادامه داد: گاهی موضوع را به
حدی تقلیل می دهیم و ساده اندیشی می کنیم که حتی فرق بین تراکم زدایی با
تمرکز زدایی را هم تشخیص نمی دهیم و فکر می کنیم اگر کالبد وزارتخانهای را
در نقطه ای از تهران بلند کنیم و سسیتم اداریاش را در کرج بگذاریم، تمرکز
زدایی کردیم و به این ترتیب میتوانیم مشکلات پایتخت، ترافیک، آلودگی و
غیره را حل کنیم! این تصمیمات را هم در همین کشور اجرا کردهایم اما آیا
واقعا تراکم زدایی همان تمرکز زدایی است؟ آیا تمرکز زدایی خودش فی نفسه به
این معنی است که ما تنها یک کار شکلی انجام دهیم.
شهردار تهران با
تاکید بر اینکه در جریان توزیع اقتصاد و سرمایه در کشور باید توجه داشت که
اقتصاد منطق خودش را دنبال خواهد کرد، گفت: یکی از افتخارات ما در تهران
این است که کمترین حاشیه نشینی را داریم و محدوده شهر تهران معلوم است. هم
اکنون تقریبا هشت میلیون نفر جمعیت در شب و 11 میلیون نفر در روز داریم.
سهم ما در حاشیه نشینی حتما زیر 10 درصد است؛ این در حالی است که امروز در
مشهد، شیراز و تبریز حاشیه نشینی در شهر بالغ بر 35 درصد است و حتی حاشیه
بر متن غلبه پیدا کرده است.
وی در ادامه از تمرکززدایی و ساماندهی
نه تنها مختص تهران، بلکه به عنوان یک موضوع ملی یاد کرد و گفت: از دید
بنده ما دو مشکل ساختاری و کارکردی داریم؛ البته ساختار و کارکرد دائما بر
هم اثر گذار هستند و ورودی ها و خروجی ها روی هم اثرگذارند اما با این
وجود در بحث ساختاری ما باید دو کار را انجام دهیم؛ اگر دولت تصمیم نگرفته و
توزیع فضایی قدرت را انجام نمی دهد، امکان ندارد بتوانیم در پیشرفت کشور و
در غالب شدن بر مشکلات خود راهی داشته باشیم.
قالیباف افزود: امروز
به حدی تمرکز در قدرت و در ساختار و نظام اداری و اجرایی ما وجود دارد که
همه استعدادها را در کشور کشته و همه ظرفیتها را از بین برده است. تا جایی
که باید برای یونجه، کود و دانه یک کشاورز و داروی یک درمانگاه در دور
ترین نقطه کشور نیز در تهران تصمیم بگیریم، اما واقعا این اقدام چه معنایی
دارد؟
وی گفت: البته این موضوع به گونهای نیست که احساس کنیم
میتوانیم اختیارات را تفویض کنیم، بلکه باید اختیارات را به صورت ذاتی
واگذار کنیم. خصلت دولتهای رانتی این است که وقتی پول دارند، هیچ اختیاری
را نمیدهند اما وقتی نیازمند هستند و نمی توانند پاسخگو باشند، اختیارات
را واگذار میکنند.
قالیباف در ادامه اظهار داشت: در ابتدای دهه 80
نفت بشکهای 12 الی 13 دلار شد و حتی مطرح شد که آیا تولید نفت با هزینه 6 –
7 دلار اقتصادی است یا خیر؟ در آن برهه به دلیل اینکه دولت پول نداشت، با
تدبیری شروع به واگذار کردن اختیارات کرد، از این رو تنها زمانی که صنعت
کشور رشد دو رقمی را تجربه کرد، همان زمانی بود که دولت دست از تولید و
صنعت برداشت و مردم کارشان را ادامه دادند.
وی گفت: اگر به اطلاعات و
آمار سازمان برنامه در سال 78 تا 80 نگاه کنید، شاهد خواهید بود که در
آمارها رشد 11 درصدی صنعت را داریم. این رشد نیز به دلیل آن بود که دولت
رها کرد و اجازه داد صادرات و واردات جهت خودش را پیدا کرده و مردم در این
کار دخیل شوند. اما وقتی که نفت بشکهای 100 دلار شد و درآمد کشور به 100
میلیارد دلار در سال رسید، نهایتا در پایان دوره رشد اقتصادی منفی بود.
وی
در ادامه با تاکید بر ضرورت تفکیک کار ملی و محلی در حوزه ساختاری، گفت:
در کشور باید همه اموراتی که جنبه تولی گری دارد را در دولت و مرکزیت باقی
نگه داشته و هر امری که جنس تصدی گری دارد - ولو هرچقدر پرحجم و بزرگ باشد –
را به مدیران محلی واگذار کنیم. همچنین در حوزه ساختار، نظام قوانین و
مقررات نیز باید این موضوع را دنبال کنیم البته یکی از ویژگیهای خوب قانون
اساسی ما این است که این وضعیت در قانون اساسی ما پیش بینی شده و ظرفیت در
قانون اساسی وجود دارد، به گونهای که اصل هفتم و همچنین اصول 101 تا 106
قانون اساسی این ظرفیت را برای کشور فراهم کرده که تفکیک کار ملی و محلی را
انجام داده و جنس کارهای تصدی گری و تولیگری را تفکیک کنیم.
قالیباف
در ادامه تاکید کرد: اگر هر تیپ و ساختی از حکومت شامل فدرال، نیمه
متمرکز، جمهوری، پادشاهی و غیره وجود داشته باشد، کار تولی گری و حاکمیتی
هرچقدر هم که جزئی باشد، باید تا آخرین رده در دولت مرکزی اداره و کنترل
کرد و امورات تصدی گری نیز به پایه مدیریت محلی واگذار شود. البته وقتی از
دولت و حکومت محلی سخن می گوییم، برداشت های دیگری نیز از آن صورت می گیرد
اما ما در همه جا از ساختار اداری و اجرایی سخن می گوییم. ما می خواهیم
بگوییم رده ساختاری که در کشور باید شکل بگیرد مدیریت محلی است و ظرفیت این
موضوع هم در شهردرایها و شوراهای شهر وجود دارد.
شهردار تهران
تاکید کرد: باید اجازه دهیم همه امورات تصدی گری محلی زندگی جاری و روزانه،
هفتگی و ماهانه مردم در این بخش انجام شود. حتی در این میان در حوزه سبک
زندگی نیز مردم نیازهایی دارند که همه این موارد در مدار شهرداریها و
شوراهای شهر هویت پیدا میکند، البته معنی این حرف آن نیست که شهرداریها
خودشان متمرکز شوند بلکه آن ها نیز یک نهاد عمومی غیر دولتی هستند که
خودشان باید به صورت غیرتمرکزی عمل کنند.
قالیباف در ادامه به
انتخابات پیش روی شورایاریها اشاره کرد و گفت: انتخابات شورایاریها بعد
از رفراندوم جمهوری اسلامی، بزرگترین انتخابات است چراکه 15 هزار نفر در
آن ثبت نام کرده و 3 هزار و 400 نفر انتخاب میشوند. من شهردار تهران هستم
اما چه حقی دارم برای محلات تصمیم بگیرم؟ ما به همه محلات گفتیم خودتان
شورای 9 نفره ای را انتخاب کنید تا آنها تصمیم بگیرند. من چه کارهام که در
تهران بگویم اولویت محله شما چیست، همین طور که آن محله حق ندارد در مقیاس
شهری، سیاست گذاری کند چرا که سیاست گذاری در مقیاس شهری، وظیفه من و در
مقیاس محلی وظیفه آنهاست.
وی ادامه داد: برای انتخابات شورایاریها
خیلی مخالفت کردند اما بنده به سهم خودم ایستادم. در همین دوره هم خیلیها
گفتند نباید این انتخابات انجام شود اما به هر حال دولت متقاعد شد و قرار
شد این کار در بقیه شهرها هم انجام شود.
شهردار تهران با بیان اینکه
اگر همه کارها در شهرداریها متمرکز شد، همان اشکالی که امروز در دولت
مرکزی وجود دارد در شهرداریها هم ایجاد خواهد شد، تاکید کرد: باید همه
کارها را در شهرداریها برون سپاری کنیم تا شهرداری بزرگ نشود و معلوم باشد
که چه کارهایی را انجام میدهد. پایه محلی، شهرداریها و شوراهای شهر
هستند و حتی عوامل دولت مرکزی برای امورات محلی و تصدی گری نیز باید زیر
نظر شورای شهر قرار گیرند، این در حالی است که هم اکنون شورای شهر ما،
شورای شهرداری هستند و غیر از شهرداری، با کسی کاری ندارند.
قالیباف
در بخش دیگری از سخنان خود به موضوعات کارکردی اشاره کرد و گفت: در
برنامههای سوم، چهارم و پنجم مدیریت واحد شهری را نوشتند و 23 وظیفه را
معلوم کردند اما 15 سال تمام شد و نه تنها این موضوع اجرا نشد، بلکه بدتر
هم شد و بخشی از وظیفههای دیگر را گرفتند چون در آن زمان پول داشتند. به
عنوان نمونه مترو مربوط به تهران و حومه است اما وقتی دولت مرکزی پولدار می
شود، میگوید حومه مترو با من است! این در حالی است که حمل و نقل شهری،
یکپارچه است و ما نمیتوانیم اگر قطاری از مشهد و تبریز به تهران رسید،
جلوی ورود آن را به شهر بگیریم.
وی افزود: حمل و نقل ملی ریلی،
سراسری است، ولو اینکه داخل شهر بیاید. در موضوع مترو نیز همه دنیا وضعیت
متروی شهری و حومه مشخص است اما به راحتی تصمیم می گیریم که متروی تهران و
حومه را جدا کنیم و هفت سال نیز اصرار غلط می کنیم؛ اما بعد از هفت سال می
گوییم که این تصمیم سر جای خودش برگردد.
وی مدیریت در کشور را چالش
اصلی حوزه کارکردی عنوان کرد و گفت: حتی اگر طرح خوب داشته باشیم و ساختار
را هم اصلاح کنیم، اما باید در کنار آن عرضه هم داشته باشیم و بتوانیم این
موضوعات را اجرایی کنیم چراکه تنها با حرف زدن و گفتن؛ موضوع حل نمیشود
چرا که یک طرح خوب، یک اجرای قوی هم میخواهد.
شهردار پایتخت با
تاکید بر اینکه مشکل ما در کشور مشکل پول نیست، گفت: ما در فاصله یک دهه
نفت 12 دلاری و 120 دلاری را فروختیم و درآمد ما از 16 میلیارد به 100
میلیارد دلار در سال رسیده است اما وضع اقتصادی ما بدتر شده که بهتر نشده
است. باور کنید که اگر درآمد ما 200 میلیارد در سال هم بشود، وضع خوب
نخواهد شد چرا که مدیریت و ساختار غلط است. ما سالها است که کشوری در حال
توسعه هستیم و علت آن نیز غلط بودن ساختار، کارکرد و در رأس آن مدیریت است.
قالیباف
در پایان تاکید کرد: مصمم هستیم فاصله بین حوزه نظری و علمی را نزدیک
کرده و جلوی چالشها را بگیریم تا بتوانیم کار را اندیشمندانه و با خرد
جمعی پیش ببریم.