به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ تروریسم و کشتار افراد بیگناه، بهمنظور مرعوبکردن دولتها و ملتها در رسیدن به آرمانهای بهحق و مشروعشان، همواره یکی از حربههای جداییناپذیر نظامهای استکباری و ضدّدین بوده است. در این میان، وجود تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل حکایت شوم دیگری دارد.
دستگاههای اطلاعاتی-جاسوسی رژیمها و دولتهای متخصص در جنایت و ترور، با ایجاد و تجهیز گروههای افراطیِ دستنشانده مانند القاعده، بوکوحرام، جدایی طلبان چچن، گروهک تروریستی منافقین، گروهک جندالشیطان، گروهک جیشالعدل، گروهک موسوم به داعش و امثال این قبیل تروریستهای اجارهایِ چند ملیّتی همواره درصدد بودهاند تا به پیادهسازی اهداف چندگانۀ خود در جهان و علیالخصوص در منطقۀ استراتژیک خاورمیانه بپردازند.
در خصوص جنایات رژیم اشغالگر قدس نیز، ذکر این نکته ضروری است که در زمان ریاستجمهوری بوش و اوباما تعداد ترورهای انجامشده توسط این رژیم دستنشانده افزایش یافته است. بهگفتۀ کارشناسان، این اقدام نیز در کنار سایر حماقتهای اسرائیل سبب نابودی هرچه سریعتر این غدّهی صهیون خواهد شد.
بهگفتۀ Nils Melzer، استاد حقوق دانشگاههای سوئیس و نویسنده کتاب "کشتار هدفمند در قوانین بینالملل"، رژیم صهیونیستی اولین دولتی بود که بهطور علنی به انجام ترورهای هدفمند [دولتی] اعتراف کرد.
Melzer که چند سال هم بهعنوان مشاور حقوقی کمیته بینالملل صلیب سرخ(ICRC) خدمت کرده است، در این کتاب اذعان میکند که انگلیس و آلمان نیز در کنار اسرائیل و آمریکا در زمینه کشتار هدفمند سابقه دارند.
اکثر ترورهای دولتی اسرائیل به اشکال گوناگونی از جمله شلیک تکتیرانداز، حمله راکتیِ هلیکوپترهای آپاچی AH-64، پهپادهای قاتلِ Predator و Reaper، هواپیمای F16، روشهای بیوتروریسم، بمباران توپخانهای، و اتومبیلهای بمبگذاریشده انجام میشوند.
تعداد قابلتوجهی از بالگردهای AH-64 آپاچی، که با حداقل هزینهی هر فروند 35 مییلون دلار توسط شرکت تسلیحاتی بوئینگ آمریکا(Boeing Defense, Space & Security) ساخته میشوند، در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند.
البته شایان ذکر است که در نمونههای متعددِ افتخارات دلاورمندانۀ نیروهای مسلمان حزبالله، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، بارها شاهد انهدام هلیکوپترهای تهاجمی آپاچی در کنار تانکهای "مرکاوا" بودهایم که این بیشک خبر از قدرت فزاینده و روبهرشد محور مقاومت در منطقه میدهد که هیچ نیرویی را سدّ راه آزادی و استقلال سرزمین مادری خود نمیبینند.
زمانی که صحبت از ترورها و جنایات ضدّ بشری رژیم اشغالگر قدس میشود، مسلّماً تصویر تمامنمای حمایت سیاسی-تسلیحاتی-اطلاعاتی آمریکا از این رژیم نیز در افکار عمومی جهان تداعی میشود.
در مورد خود آمریکا باید گفت که این کشور، جدا از مسئلهی ترورهای هدفمندی که سالها بهطور مستقل یا در همکاری با موساد انجام میداده، مدت زمان درازی است که در زمینه جنایت به شیوه مدرن، دست به کشتار و قتلعام در مناطق خاصی از کشورهای مسلمان زده است. حجم وسیع این جنایات، البته، در کشورهایی رخ میدهد که ایالاتمتحده آنها را همپیمان خود دانسته و اساساً با ادعای صدور دموکراسی(!) و آزدای وارد شده، اما به گرفتن جان تکتک شهروندان آنها کمربسته است.
بنا به گزارشهای متعدد نهادهای بینالمللی مانند اداره روزنامهنگاری تحقیقی لندن(BIJ)، سازمان Reprieve، مؤسسه New America Foundation، سازمان دیدبان حقوق بشر(HRW)، نشریه Long War Journal، پایگاه اینترنتی Pakistan Body Count، و سازمان عفو بینالملل(AI)، تاکنون حداقل 900 غیرنظامی توسط پهپادهای آمریکا در شمالغرب پاکستان و در مرز افغانستان کشته شدهاند که حداقل 200 مورد از آنها کودک بودهاند.
به گزارش دیلیمیل، به ازای هر تروریست ادعایی دولت اوباما 50 غیرنظامی کشته میشوند. طبق تحقیقات مشترک دانشگاههای استنفورد و نیویورک، مردان، زنان و کودکان در 24 ساعت شبانهروز در معرض حملات پهپادی دولت آمریکا هستند. به گفته آنها، حتی امدادگرانی که بعد از شلیک اولین موشک Hellfire به کمک مجروحین میآیند هم جانشان در امان نیست.
گزارشی که اداره روزنامهنگاری تحقیقی لندن در نوامبر 2014 صرفاً از تجاوزات بدون سرنشین آمریکا در پاکستان جمعآوری کرده به قرار زیر است:
حملات پهپادهای آمریکا در اکتبر 2014: 9 مورد ؛ تعداد افراد کشته شده: 50 نفر
تعداد حملات پهپادهای آمریکا از سال 2004 تا 31 اکتبر 2014: 402
تعداد حملات پهپادها در دوره بوش: 52
تعداد حملات پهپادها در دوره اوباما: 350
تعداد غیرنظامیان کشتهشده: 957
تعداد کودکان کشته شده: 202
تعداد مجروحین: 1695
گزارش اداره مذکور از کشتار پهپادهای آمریکا در یمن نیز بهشرح زیر میباشد:
تعداد حملات پهپادهای آمریکا از سال 2002 تا 31 اکتبر 2014: 199 مورد
تعداد غیرنظامیان کشتهشده: 151
تعداد کودکان کشته شده: 18
تعداد مجروحین: 319
همچنین در این زمینه، نشریه ی Foreign Policy Journal، در پایگاه اینترنتی خود مینویسد هرگونه اقدامی که بخواهد از جانب دولت اوباما علیه جمهوری اسلامی ایران انجام بگیرد باید از معبر سرویس مخفی ملی آمریکا یعنی NCS انجام بگیرد که حتی نام ریاست این سرویس نیز بنابه رویۀ معمول آن باید تا پایان دوره تصدیاش مخفی بماند.
ردّپای جنایات دهشتناک صهیونیسم بینالملل و علیالخصوص رژیم متوحّش صهیونیستی و حامیان اصلی آن یعنی آمریکا و انگلیس را باید در خوی استکباری آنها جستجو کرد که نشئت گرفته از متون تحریفشدۀ کتب اعتقادی آنها نیز میباشد.
البته باید قویاً به این مهم اشاره کرد که "تورات" یک کتاب آسمانی است که بر حضرت موسی علیهالسلام، بهعنوان یکی از پیامبران اولوالعزم، نازل شده اما یهودیان این کتاب را تحریف کرده و خرافات و افسانههای بسیاری را در آن جای دادهاند بهگونهای که امروز بهصورت یک کتاب عجیب درآمده است.
نویسندگان تورات، اشخاص مجهولالهویه و گمنامی هستند که خداوند در قرآن کریم درباره آنها می فرماید:
"پس وای بر کسانی که از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت دهند تا به بهای اندک و متاع ناچیز دنیا بفروشند، وای بر آنها از آنچه نوشته و وای بر آنها از آنچه از آن به دست آرند." ( سوره مبارکه بقره، آیه 79)
آیه 79 سورۀ بقره، تنها آیه از کتاب مُبین قرآن است که واژۀ "وَیل" 3 بار در آن ذکر شده است.
لازم به توضیح است که تحریف تورات، یکی از نمونههای بارز تحریف کتب آسمانی در تاریخ بشر بوده که به بدترین وجه ممکن انجام شده و اکنون به منبع توحّش و خوی حیوانی رژیم اشغالگر قدس شریف و جنایات و مطامع صهیونیسم بینالملل بَدَل گشته است.
یهود، خدا را در این کتابِ تحریفشده، [نعوذباالله] همانند انسان توصیف کرده است. آنها معتقدند که "خداوند گیس دارد، دو پا دارد و مانند انسان راه میرود؛ از آسمان به زمین فرود آمده، به هر کجا که بخواهد میرود و جایی را برای زندگی خویش مسکن قرار میدهد؛ ... بدون نشانه نمیتواند خانه مؤمنان را از خانه کفار تشخیص دهد؛ پیمان خود را میشکند؛ از کردۀ خویش پشیمان میشود، گاهی غصه میخورد و بر کاری که کرده است اندوهگین می شود؛ با انسان کُشتی میگیرد و در عین اینکه سه تا است، یکی است، یعنی هم یگانه است و هم سه گانه!؛ مار از او راستگوتر است؛ بین کلام مردم تفرقه میاندازد، چون از وحدت کلام آنها می ترسد؛ چیزی را میگوید و باز تغییر میدهد!"
دیدگاه کتابِ تحریفشدهی یهود درباره پیامبران نیز یک نگاه سرشار از خرافه و دروغهای بیشمار است.
آنها معتقدند که پیامبران ستمکار هستند و به کشتار کودکان و افتادگان فرمان میدهند؛ شراب مینوشند و مستی میکنند، چنانکه به حضرت نوح(ع) نسبت دادهاند؛ کارهایی را که خداوند نهی کرده انجام میدهند، همانطور که این را به حضرت سلیمان(ع) منتسب کردهاند. با خداوند درشتی و خشونت میکنند، چنانکه این را از رفتار حضرت موسی(ع) میدانند؛ دروغگو هستند، چنانکه به حضرت نوح(ع) نسبت میدهند؛ یکی از صفات حضرت یعقوب(ع) را گفتهاند که نبوّت را به زور از خداوند گرفته است؛ مردم را فریب میدهند و آنها را میکشند و زنهایشان را به همسری در میآورند- این عمل را هم به حضرت داود(ع) نسبت دادهاند.
همچنین یهود با استناد به کتاب تحریفشدهی خود معتقد است که:
- "اقوام غیر اسرائیل به جماعت خدا راه نخواهند یافت و هیچ کدام از آنها به میان جامعه خداوندی وارد نخواهند شد".
- "حدودِ تو را از بحر، فلسطین و از صحرا تا نهرِ فرات قرار می دهیم، زیرا ساکنان آن سرزمین را به دست شما خواهیم سپرد و ایشان را از پیشِ خود خواهید راند؛ با ایشان و خدایان ایشان عهد مبند."
- "به سرزمین کنعانیان تا نهرِ فرات داخل شوید. اینک این زمین را پیش روی شما گذاشتم، پس داخل شده و زمینی را که خداوند برای پدران شما قسم خورده که به ایشان و بعد از آنها به ذریت ایشان بدهد، به تصرف درآورید."
- "خداوند، اسرائیل را بار دیگر بر خواهد گزید و... خاندان اسرائیل، غیر یهودیان را در زمین خداوند، بنده و کنیز خود خواهد ساخت و بنی اسرائیل، اسیر کنندگان خود را اسیر و بر ستمکاران خویش حکمرانی خواهند کرد."
خاخامهای یهود، طی سالهای متمادی، شرحها و تفسیرهای خودسرانه و گوناگونی بر تورات نوشتند و همه آنها را به اضافۀ چند کتاب دیگر که در سال های 230 و 500 میلادی نوشته شده بودند به نام "تَلمود(Talmud)" یعنی تعلیم دیانت و آداب یهود جمعآوری کردند.
تعالیم تَلمود در نزد یهود بیش از تورات تقدیس میگردد. تلمود میگوید: "…خداوند، از این که یهود را به چنین حالی گذاشته سخت پشیمان است و هر روز لطمه به صورت خود می زند و زار زار گریه می کند…! ارواح یهود بر ارواح دیگران افضل است زیرا ارواح یهود جزء خداوند است! …نطفهی غیر یهودی، مثل نطفۀ حیوانات است…! بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمیشود، ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است…! بر یهود لازم است که املاک دیگران را خریداری کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد…! کشتن کافر(غیریهودی) از واجبات مذهبی ما است و پیمان بستن با او یهودی را ملزم به ادا نمی کند…!"
"سلام کردن بر کفّار(=غیریهودیان) اشکال ندارد، به شرط آنکه سرّا ً او را مسخره کرده باشد…! تعدّی کردن به ناموس غیریهودی مانعی ندارد، زیرا کفار مثل حیوانات هستند و حیوانات را زناشوئی نیست…! ملّت برگزیده خداوند مائیم و لذا خداوند برای ما، حیوانات انسان نمایی خلق کرده زیرا خدا میدانسته که ما احتیاج به دو قِسم حیوان داریم؛ یکی حیوانات بیشعور و غیرناطقه مانند بهائم و دیگری حیوانات ناطقه و باشعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان!"
"[نعوذباالله] هرگز خداوند از دروغ مبرّا نیست! اسرائیلی در نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است. اگر یهود نبود، برکت از روی زمین برداشته میشد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمیبارید! همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر اقوام دیگر فضیلت دارد! غش در معامله و خدعه کردن و نیرنگ با غیر یهودی منع نشده است!"
رژیم صهیونیستی علاوه بر همۀ روشهای جنایت و تروری که در ابتدای مطلب به آنها اشاره شد، از روشهای دیگری نیز مثل استفاده از بمبهای تلفنهمراه یا Cell phone Bombs در عملیات ترور مسلمانان آزادیخواه فلسطین استفاده کرده است.
به گفته پایگاه اینترنتی اشپیگل(Spiegel Online) در هامبورگ آلمان، سنسورهای پیشرفتهای که در پهپادهای قاتل Predator و همچنین در جنگندههایی مثل F16 و امثال آن بهکار رفته است، در حین عملیات بهطور مداوم به جستجوی امواج رادیویی مربوط به شمارهتلفنهای معین میپردازند و به محض روشن شدن تلفنهمراه، عملیات ترور به نقطه اوج خود میرسد.
به گفته این نشریه، بهعنوان مثال، سازمان GCHQ انگلیس و آژانس امنیت ملیNSA آمریکا، لیستی از شمارهتلفنهای احتمالی مربوط به اهداف خود را در پاکستان و افغانستان تهیه میکنند. زمانی که یکی از این شماره تلفنهای مذکور ردگیری میشود، مکانیزم پیچیدۀ از پیشطراحیشدهای آغاز خواهد شد.
برای ثبت یک شمارهتلفن به نام یکی از اهداف ترور، فقط کافی است که در طول یکی از مکالمات تحت شنود، فرد موردنظر خود را معرفی کند. یک نمونه از جنایاتی که رژیم اشغالگر قدس در دهه 1990 بر علیه آزادیخواهان مسلمان فلسطین مرتکب شد، با کمی تفاوت، یکی از مواردی بود که باعث شد تا مبارزان راه عزت و آزادی فلسطین که درسهای بسیاری از پیروزی انقلاب اسلامی آموخته بودند، در مسیر رسیدن به اهداف و آرمانهای خود مصممتر بشوند.
با وجود گذشت سالها از شهادت مجاهد اسطورهای نبرد با اشغالگران قدس شریف، هنوز هم خاطره دلاوری های او برای صهیونیستهای غاصب تکاندهنده و هولناک است.
شهید یحیی عیاش، اسطورهی فلسطینی 30 سالهای است که در سال 1996 توسط سازمان ترور Shin Bet (Shabak) به شهادت رسید.
هیچیک از نیروهای جاسوسی و ترور اسرائیل در طی سالهای متمادی موفق به یافتن یحیی عیاش نشدند تا اینکه عاقبت توانستند با استفاده از نیروهای عربنمای رژیم صهیونیستی، اطلاعاتی در مورد این سردار شجاع فلسطین بهدست آورند.
یحیی که تا آن زمان باعث هلاکت صدها اسرائیلی شده بود، هر روز گریم و پوشش خود را به نحوی عوض میکرد که قابل شناسایی نبود. خودِ اسحاق رابین قبل از این که بهعنوان نخستوزیر اسرائیل به هلاکت برسد، یحیی را با نام مهندس خطاب میکرد.
اطلاعات جمعآوریشده توسط نیروهای جاسوسی و ترور عربنما حاکی از این بود که یحیی یک دوست قدیمی در غزه دارد که نامش Osama Hamad است. اُسامه حَمَد، عمویی به نام کَمیل داشت. گفته میشود که کَمیل حَمَد، زمانی برای جاسوسان اسرائیلی خبرچینی میکرده است و از این جهت بود که نقشه ترور یکی از مغزهای متفکر حماس بعد از سالها شکست اطلاعاتی اشغالگران فلسطین به نقطه اوج خود نزدیک میشد.
جاسوسان، کَمیل را تهدید کردند که در صورت عدم همکاری، سوابق او را بهعنوان خبرچین اسرائیل فاش میکنند. کَمیل حاضر به همکاری شد و پس از مدتی خبر آورد که یحیی برای جلوگیری از ردگیری مکالماتش هربار از یک تلفن همراه که توسط اسامه تهیه میشود استفاده میکند.
رژیم صهیونیستی که کشتار و ترور مجاهدین اسلام در کلّ محور مقاومت منطقه را تنها راه بقای خود میداند، آموزشهای لازم را در خصوص روشهای گوناگون ترور و کشتار در طی سالها همجواری با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس که در انواع جنایات ضدّبشری پیشکسوت هستند فراگرفته است.
رژیم تروریستپرور اسرائیل که از رویارویی مستقیم با یکی از مبارزان نخبه فلسطینی عاجز است، با شنیدن این خبر که یحیی هر بار از یک تلفنهمراه جدید استفاده میکند به فکر میافتد. کَمیل حَمَد که گمان میکند جاسوسان اسرائیل بنا به ادعای خود تنها قصد شنود مکالمات یحیی عیاش را دارند، تلفنی را که از آنها گرفته بهدستور جاسوسان به برادرزاده خود یعنی اُسامه میدهد.
در ساعت 8 صبح پنجم ژانویه 1996، زمانی که یحیی با تلفن همراه مذکور مشغول صحبت است، مکالمه او همزمان توسط یکی از هواپیماهای جاسوسی اسرائیل به مرکز فرماندهی منتقل میشود و پس از تشخیص صدای هدف، عملیات ترور انجام میشود.
یحیی عبدالطیف عیاش پس از سالها مجاهدت در راه آرمان آزادی قدس شریف به درجه شهادت نائل میشود.
گفته میشود که سرویس ترور و جاسوسی اسرائیل، 50 گرم از مادۀ RDX را در گوشی موبایل مذکور پنهان کرده بود.
RDX، یک ماده انفجاری از خانواده نیتروآمین است که در طول تاریخ در سطح وسیعی از آن برای ساخت مواد منفجرۀ پرقدرت استفاده میشده. RDX که قدرت انفجاری بسیار بالاتری نسبت به TNT دارد، دارای نقطهذوب 205 درجه سانتیگراد و نقطهجوش 234 درجه است.
این ماده در آلمان و شوروی Hexogen نامیده میشد و در آمریکا و ایتالیا نیز بهترتیب با نامهای Cyclonite و T4 شناخته میشده. گفتنی است که آمریکا در جنگجهانیدوم، در هر ماه حداقل 15 هزار تن از این ماده منفجره را تولید کرده بود.
سادهترین روش تولید RDX، افزایش هگزامتیلن تترامین به مقدار اضافی اسیدنیتریک غلیظ در دمای25 درجه و گرم کردن آن تا55 درجه سانتیگراد است. بعد از آن، RDX با آب سرد رسوب کرده و سپس جهت حذف هر گونه ناخالصیهای محلول، جوشانده می شود. خالص سازی نهایی آن نیز بهوسیله تبلور مجدد انجام میگیرد.
همچنین باید اشاره کرد که RDX مادۀ پایهای ساخت ماده منفجرۀ C4 است و چیزی حدود 91 درصد آن را تشکیل میدهد. Semtex نیز دیگر ماده منفجرۀ پلاستیکی میباشد که از ترکیب PETN و RDX ساخته شده است.
لازم به ذکر است که بر مبنای مطالعات رشته مهندسی انفجار Explosion Engineering، اضافهکردن مواد پلاستیکی در ترکیبات C4، Semtex و غیره به این دلیل است که این کار از حساسیت ماده انفجاری نهایی نسبت به ضربه و فشار کم میکند و با بالابردن امکان شکلپذیری، حمل و نقل آن را آسان و بدون دردسر خواهد کرد. مسلماً استفاده از مواد انفجاریِ از این دست نیز در بسیاری از نقشههای شوم رژیم صهیونیستی گنجانده شده و خواهد شد.
به گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل(UNHRC)، بیشترین موارد صورتگرفته از ترورهای هدفمند اسرائیل در سرزمین فلسطین، علیالخصوص در منطقه آ (Area A) در کرانه باختری رخ دادهاند.
در این بین، یادآوری میکنیم که ترورهای هدفمند دولت آمریکا در عراق، لبنان و مناطق دیگر نیز توسط سازمان ترور و جاسوسی آمریکا(سیا) و بهطور مشخص، بخش عملیات ویژه SAD وابسته به سرویس مخفی ملیNCS صورت میگیرد.
همانطور که گفتیم اکثر ترورهای هدفمند(Targeted Assassinations) رژیم صهیونیستی در یکی از سه منطقه A، B و C در کرانه باختری تمرکز بیشتری داشتهاند. باید بدانیم که منطقه A جایی است که نیروهای یگان عربنمای موسوم به "دوفدفان" در آنجا حضور محسوسی دارند.
یکی از نیروهایی که رژیم مغلوب صهیون آنها را برای ترور و جنایت تربیت کرده، نیروهای عربنما هستند.نیروهای یگان عربنما یا بهقول نویسندگان آمریکایی، Pseudo-Arab Forces، همانی است که رژیم ترور و جنایت صهیونیستی آنها را با نام מסתערבים یا Mistaravim یا Mista'arvim پایهگذاری کرد.
به گزارش منابع عرب، این نیروهای عربنما که در زبان عربی، "مُستَعرَبین" خوانده میشوند، حداقل چیزی حدود 15 ماه آموزش میبینند.
- 4 ماه اول آموزش که شامل مباحث اولیۀ پیادهنظام است، در پایگاه نظامی Camp Mitkan Adam برگزار می شود. این پایگاه بهعنوان مرکز آموزشهای بهاصطلاح ویژۀ IDF معرفی شده است.
- آموزش ثانویه که به تاکتیکهای پیشرفتۀ پیادهنظام اختصاص دارد، 75 روز طول میکشد.
- بعد از اتمام این بازۀ زمانی 6 ماه و 15 روزه، آنگاه نوبت به پرداختن به آموزشهای مربوط به نقشهخوانی شهری و تاکتیکهای مقدماتی ترور میرسد که 2 ماه زمان میبَرَد.
- بعد از این مدت، دورۀ محوری Mistaravim آغاز میشود. این دوره که 4 ماه طول میکشد عبارت است از یادگیری زبان عربی، آداب و رسوم اعراب، و همچنین دورۀ استتار که شامل نحوۀ پوشیدن لباسهای مخصوص اعراب، گذاشتن لنز، رنگ کردن مو و چیزهایی از این دست میشود.
- در ماه آخرِ آموزش، علاوه بر ادامۀ تاکتیکهای مورد نیاز، استفاده از انواع اسلحه تکتیرانداز به عنوان یکی از روش های ترور تعلیم داده می شود.
نیروهای یگان عربنما، که به قولی دیگر Arab Platoons یا جوخههای عرب خوانده می شوند، در دوره آموزش خود از مرحله حساس و حیاتی دیگری نیز باید عبور کنند که "یادگیری تکنیکهای ضد شناسایی" است و بهاصطلاح به آن Counter-Detection گفته میشود.
بهعنوان یک نمونۀ مختصر، محصول نشاندادهشده در زیر برای شناسایی انواع مختلف تجهیزات انتقال امواج استفاده میشود. این محصول که در هنگام پیدا کردن سیگنالهای مشکوک، خطر را توسط نشانگر نوری و یا اخطار لرزشیVibration به اطلاع شخص میرساند، قادر به شناسایی تجهیزات استراقسمع بهکاررفته در محیط اتاق، اتومبیل، و آنهایی که توسط اشخاص حمل میشوند میباشد.
جنس محفظۀ این دستگاه از آلیاژ دورالومین است که ترکیبی از آلومینیوم، مس، منگنز و منیزیم میباشد و آن را از شرایط نامساعد مختلف محیطی و مواردی چون رطوبت، ضربه و غیره محافظت میکند.
تجهیزات استراقسمع که از یک خط ارتباطی یکطرفه استفاده میکنند، ترکیبی از یک انتقالدهندۀ رادیویی و یک میکروفن در ابعاد مینیاتوری میباشند.
استفاده از میکروفنهای لیزریLaser Microphones نیز در مواقعی صورت میگیرد که امکان دسترسی فیزیکی به مکان هدف برای نصب تجهیزات شنود وجود نداشته باشد یا اینکه انجام این کار همراه با ریسک بسیار بالایی باشد.
بهطور کلی، مسئله مراقبت یا Surveillance در 2 نوع صوتیaudio و تصویری visual میتواند انجام بشود. همچنین نوع سوم و اخیر مراقبت و تحتنظر داشتن سوژه توسط وسایل ردیابی جیپیاس صورت میگیرد که به GPS Tracking Devices مشهور هستند.
یگان عربنمای رژیم صهیونیستی شامل حداقل 3 واحد مختلف میباشد که عبارتند از:
Shimshon یا واحد 367، Duvdevan یا واحد 217 و Yamas.
اولين عربنمای عضو ارتش صهيونيستی، بنا به گزارش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران(واجا)، "يسرائيل عبدو بن يهودا" نام داشت. وي پدر عربنماها خوانده ميشد. فعاليتهای او در فلسطين در جريان جنگ 1948 آغاز شد.
"Yossi Melman" نیز، بهعنوان جاسوس سابق اسرائیل و خبرنگار فعلی روزنامه هاآرتص، بعد از افشاگریهای بسیاری که توسط مبارزان فلسطین صورت گرفت، با انتشار گزارشي از فعاليت اين يگان در ميان نیروهای اسرائيل پرده برداشت. این صهیونیست در گزارش خود آورده بود كه اعضای اين يگان با توجه به آموزشهایی که دیدهاند، از جمله تبحّر در زبان عربی، در روستاهای فلسطينی زندگی میکنند و حتی برای ناشناس ماندن و موفقیت بیشتر با دختران عرب هم ازدواج میکنند.
گفته میشود که اسحاق رابين (Yitzhak Rabin)، وزير جنگ رژيم صهيونيستي، يگان ويژه موسوم به عرب نماها را در جریان انتفاضه اول تشكيل داد. اين يگان همچنان به فعاليتهايش ادامه میدهد.
واحد دوفدفان (דובדבן) یا Duvdevan که در زبان عربی "وحدة دوفديفان" خوانده میشود، بهعنوان یکی از نیروهای عربنما به اجرای عملیات در کرانهباختری می پردازد. این واحد از یگانهای اسرائیل که از حدود سال 1987 تشکیل شده است، بهصورت مستقل عمل میکند و وظیفه شناسایی، دستگیریهای پرخطر، آدمربایی، اجرای تاکتیکهای جنگ شهری، و ترور شخصیتها و مبارزان را برعهده دارد.
بنا به گزارشها، ایهود باراک، یکی از کسانی بود که در تأسیس واحد دوفدفان نقش بسیاری داشت. باراک در نوامبر 2012 مستحق دریافت مدال ویژۀ Distinguished Public Service شناخته شد. این مدال که مخصوص وزارتدفاعآمریکا است رسماً توسط وزیر دفاع ایالاتمتحده برای قدردانی از خدمات متمایز به شخصی اعطا میشود که رابطه کاری مستقیمی با مقامات ارشد دولت فدرالی آمریکا اعم از وزیردفاع، معاون وزیر، وزیرخارجه یا رئیس ستاد مشترک ارتش داشته باشد.
از نظر اسرائیل، انتخاب اعضای دوفدفان باید کاملاً بهدقت صورت بگیرد تا بتوانند مأموریتهای مربوط به ترور و سایر جنایات محوّله را طبق دستور تعیینشده انجام بدهند. بسیاری از عملیات حذف مبارزان و شخصیتهای فلسطینی با همکاری این واحد انجام شده است.
در حالی که رژیم اشغالگر صهیون تاکنون تنها با مردمی به نبرد پرداخته که نه تنها به لحاظ سلاح و تجهیزات بلکه حتی از امکانات اولیه زندگی هم محروم بوده اند، اما در کمال تعجب تا قبل از شکست سنگین از حزبالله لبنان و متعاقب آن در شکستهای متوالی از نیروهای مقاومت غزّه، خود را یکی از قویترین نیروهای نظامی جهان میدانسته است!
بنا به برخی گزارشها، در سال 2002 تغییراتی در واحد تروریستی دوفدوفان اسرائیل رخ داده است. این تغییرات در پی وقوع مشکلاتی از قبیل مجروح یا کشتهشدن افراد این واحد توسط نیروهای خودی، و کشتهشدن دو سرباز در حین تمرینات بود که البته این مسائل با حرفهای قلمداد کردن اقدامات این مجموعه در تضاد بوده است!
از جمله دیگر تغییرات، انتقال محل تمرینات اولیه این واحد به پایگاه چتربازان(Tzanchanim ) بود. تمرین نیروها سابقاً در پایگاه Adam همراه با واحدهای Unit 669 و Oketz Unit انجام میشد. واحد Oketz زمانی جزئی از هاگانا بود.
تمرینات پیشرفتهتر این واحد نیز به مکانی سرّی و مستقل از همۀ زیرمجموعهی IDF منتقل شد. تغییر سوم، شامل تغییر سازوکار انتخاب افراد تحتِآموزش بود که بهصورت طرح یک فرایند محرمانۀ مستقل و 2 آزمون سنجشِ انگیزه پایهریزی شد. آزمون اول، در 24 ساعت اول به اجرا درمیآید. آزمون دوم که با مصاحبه نیز همراه است حدود 5 روز به طول میکشد.
هچنین، کسب مهارت در جنگ تنبهتن و مبارزه بینفردی بدونسلاح نیز از جمله آموزشهایی است که به افراد مربوطه داده میشود.
یکی دیگر از واحدهای یگان عرب نمای اسرائیل، واحد Samson یا Shimshon (שמשון) است که در زبان عربی با نام "وحدة شمشون" خوانده میشود. این واحد، مسئول جمعآوری اطلاعات، دستگیری و عملیات روانی در نوار غزه است. تاریخ تأسیس این واحد حداقل به سال 1988 برمیگردد.
در گذشته، گفته میشد که نیروهای واحد شمشون بعد از پیمان اُسلو، نوار غزه را در ژوئن 1994 مصادف با خرداد 1373 به مقصد منطقه "كيسوفيم" ترک کردهاند.
کیسوفیم، که در مجاورت با نوار غزه واقع شده، در شمالغرب صحرای نِگِب میباشد و تحت نظارت شورای شهرک صهیونیستنشین Ramot Eshkol است. حوزه استحفاظی Ramot Eshkol نیز بین شهرهای صهیونیستی Ashkelon یا عسقلان و Beersheba یا بئرالسبع قرار دارد.
غصب و اشغال سرزمین بهدست دشمن و حامیان بینالمللیاش و جنایات بیحد و حصر آنها در زمینههای گوناگون ضدّبشری، مسلماً راهی جز ایستادگی و اقدام متقابل تا رسیدن به آزادی در پیش روی فرزندان مسلمان فلسطین نمیگذارد .قطعاً مذاکره و مماشات با دشمن و دلخوش کردن به نقطههای خیالی چیزی نیست که ثمره و نتیجهای برای ملتهای آزاده در پی داشته باشد، همچنان که تاکنون نیز این مسئله در تاریخ به اثبات رسیده است.
مردم شجاع فلسطین که تنها بهدنبال احیای حق مشروع خود یعنی بازپسگیری سرزمین آباء و اجدادیشان از چنگال دشمن بودهاند، با وجود دهههای متوالی از جنایات خونبار و ددمنشانۀ رژیم صهیونیستی در ترور، بمباران، کشتن زنان و کودکان، توطئه و نیرنگ، تخریب اموال و مزارع و خانههای مسکونی، محرومیت از خدمات درمانی و بهداشتی، تخریب مدارس و بیمارستانها و هزاران جنایات دیگر، مطمئناً دریافتهاند که تنها با مقاومت است که میتوانند امیدهای آینده را از آنِ خود کنند و به افقهای روشنِ روزگار امیدوار باشند.
در حالی که صهیونیست و حامیان آمریکایی، اروپایی و عربی آنها از هیچ جفایی به این ملت قهرمان فروگذار نمیکنند، طبیعی است که مردم نیز باید در مقابل این همه توحّش افسارگسیخته و کشتار قد عَلَم کرده و از انسانیت و کرامت خود پاسداری کنند. لذا نیروهای فلسطینی، دیر زمانی است که در حال استحکام بخشیدن به توان اطلاعاتی، رزمی و لجستیکی خود هستند تا بتوانند آسایش و آرامش کودکان مظلوم فلسطین را به آنان باز گردانند و آوای خوش عزّت و شرف را در کنار آنان بسُرایند.
در جریان تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به نوارغزه نیز، گردانهای شهید عزالدین قَسّام(شاخه نظامی جنبش مقاومتاسلامیفلسطین- حماس) و گردانهای قدس(شاخه نظامی جنبش جهاداسلامیفلسطین) حملات مهلکی را علیه نیروهای آن رژیم در منطقه کیسوفیم وارد کردند.
گردانهای عزالدین قسّام در قالب 9 تیپ سازماندهی یافتهاند و هر تیپ نیز معمولاً شامل 5 گردان و 5 هزار رزمنده میشود. تعداد کل رزمندگان قسّام به چیزی حدود 45 هزار نفر میرسد که در یگانها و گردانهای مختلفی در سراسر نوار غزه مستقر هستند.
به گزارش وبسایت مرکز اطلاع رسانی فلسطین، شیخ عزالدین قسام (۱۸۸۲–۱۹۳۵) بنیانگذار گردانهای قسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین- "حماس"، است.
جنبش ملی فلسطینی به رهبری حاج امین الحسینی به مدت 15 سال بر مشی کلاسیک مبارزاتی تکیه کرد، ولی "شیخ عزّالدين بن عبد القادر بن مصطفی بن يوسف بن محمد القسام"، پا را از دایرۀ این مَشی و اسلوب فراتر گذاشت. لذا مشی جهاد و دفاع از عقیده را به عنوان راهی برای تحقق اهداف ملت فلسطین در پیش گرفت و از رهگذر برنامه تشکیلاتی، کمیتههای آموزشی، جمع آوری کمکهای مالی و اخبار اطلاعاتی، "گروه انقلابی" خود را تشکیل داد.
شیخ قسام در سال 1925 با تبلیغ مبانی عقیدتی و آگاهی بخشی، این گروه را شکل داد تا اینکه در سال 1929 گروه جهادی خود را تاسیس کرد که تعدادشان به 200 نفر تخمین زده میشد. این گروه در سال 1933 در شهرک صهیونیستی "نهلال" دست به اقدامات انقلابی پراکنده زد که در پی آن کشاورزان فلسطینی و تعدادی از کارگران و مردم طبقات فقیر به عضویت این گروه درآمدند. وی جلسات درس و بحث و خطبههای نماز جمعه را وسیلهای برای هدایت جوانان عربی مسلمان قرار داد. وی در این جلسات همواره خطر صهیونیسم را به این جوانان گوشزد میکرد که سرزمین آنان را نشانه رفته است.
شهید عزالدین قسام، که در نوامبر 1935 به طرز فجیعی توسط اشغالگران قدس شریف به شهادت رسید، میراثی گران بها را در میان مردم فلسطین به یادگار گذاشت که هر لحظه، هر ماه و هر سال، کابوسی دهشتناک برای اشغالگران کودک کش صهیونیست و حامیان آنها خواهند بود؛ حامیانی که تاکنون به جز جنایت، خوی حیوانی و کشتار، چیز دیگری در پرونده حیات ننگین خود نداشته اند.
رژیم صهیونیستی از همان آغاز شکل گیری گروه های مقاومت مسلمان مردمی، با بستن تمامی منفذها به ویژه گذرگاههای مرزی به منظور جلوگیری از ورود سلاح به نوارغزه، گردانهای قسام را مجبور کرد با تلاش نیروهای خود، اقدام به ساخت برخی از سلاحها در نوار غزه کند. در همین راستا، گردانهای قسام یگانی را برای ساخت سلاح تشکیل داد تا مسئولیت ساخت انواع سلاحهای مورد نظر را - با توجه به امکانات موجود در نوار غزه - بر عهده بگیرد.
گردانهای شهید عزالدین القسام (شاخه نظامی جنبش حماس) بزرگترین شاخه نظامی در بین گروههای مقاومت در نوارغزه به شمار میرود. این گردانها از نظر منابع نظامی و همچنین نیروی انسانی نسبت به دیگر گروهها از جایگاه ویژهای برخوردارند.
معتقدیم کرانه باختری نیز باید مانند غزه مسلح شود و کسانی که علاقهمند به سرنوشت فلسطین هستند باید در این زمینه فعالیت کنند.
آیتالله سیدعلی خامنهای، در اولین روز از مردادماه امسال در جمع دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در خصوص ریشهها و عوامل حوادث دردناک در تجاوز اخیر رژیم غاصب صهیونیستی به غزه بیان داشتند: "این جنایاتِ خارج از تصور، واقعیت ذاتی رژیم گرگصفت و کودککشی است که تنها علاجش نابودی و از بین رفتن است البته تا آن هنگام، مقاومت قاطع و مسلحانه فلسطینیها و گسترش آن به کرانه باختری، تنها راه مقابله با این رژیم وحشی است. ضمن اینکه دفاع وقیحانه آمریکا و غرب از جنایات صهیونیستها باید به عنوان یک تجربه مهم، در «شناخت، نگاه و برخوردِ» همۀ ما با غرب اثر بگذارد و بفهمیم که واقعیتها و حقیقت آمریکا، همین است و ملت ایران نیز روز قدس با خروش عظیم خود، نشان میدهد که یار مظلوم و دشمن ظالم است."
ایشان تأکید کردند: همانگونه که امام خمینی میفرمود، اسرائیل باید از بین برود. البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست، بلکه برای این کار منطقی، سازوکاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بینالمللی ارائه داده است.
ایشان خاطرنشان کردند: کسی گمان نکند اگر موشکهای غزه نبود، رژیم صهیونیستی کوتاه میآمد، چرا که در کرانه باختری موشک یا تفنگ وجود ندارد و تنها سلاح مردم، سنگ است، اما این رژیم، مردم آنجا را نیز کشتار و تحقیر میکند.رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری تحقیر و مسمومشدن یاسر عرفات به دست صهیونیستها افزودند: اشغالگران حتی ملاحظۀ سازشکاران را نمیکنند و فقط در صورت برخورد مقتدرانه فلسطینیها، احتمال کوتاهآمدن آنها وجود دارد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تلاش صهیونیستها برای آتشبس گفتند: رژیمی که خارج از "حد تفکر و تصور بشر" جنایت میکند، با مقاومت قدرتمندانه فلسطینیها، بیچاره شده و دنبال چاره کار است و این ثابت میکند که صهیونیستها فقط زبان قدرت را میفهمند.
پیام تأثیرگذار رهبر انقلاب اسلامی در نماز عید فطر امسال نیز در تاریخ 7 مرداد 1393 واکنشها و تحلیلهای بسیاری را در میان ملتها و اندیشمندان سراسر جهان برانگیخت.
ایشان با اشاره به سخنان حامیان رژیم صهیونیستی در مورد خلع سلاح مقاومت فلسطن فرمودند: برخلاف گفته آنان که حماس و جهاد را باید خلع سلاح کنیم، همه دنیا و بهخصوص دنیای اسلام موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند.
خبرگزاری رویترز نوشت: رهبر معظم ایران در سخنرانی پس از نماز عید فطر، اسرائیل را به دلیل حمله به نوار غزه "سگ هار" خواند و از همه مسلمانان خواست تا مردم فلسطین را برای مقابله با این نسلکشی تجهیز کنند.
آیتالله خامنهای در سخنان خود اشاره کردند که: این سگ هار، این گرگ وحشی به مردم بیگناه حملهور شد و بشریت باید واکنشی به آن نشان دهد. این یک نسلکشی است، یک فاجعه تاریخی است.
روزنامه انگلیسی Independent با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به پوشش اظهارات ایشان با تیتری تحت عنوان "لزوم حمایت از مردم غزه" پرداخت.
بی بی سی نیز به انتشار سخنان رهبری پرداخت و انتقاد از رژیم صهیونیستی را تیتر کرد. همچنین شبکه روسیا الیوم درخواست رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران برای تجهیز تسلیحاتی ملت فلسطین را به عنوان تیتر خود برگزید.
رهبر نقلاب، در خطبه های نماز عیدفطر، مجالس گسترده قرآن و ذکر و اطعام، توسل و تضرعهای لیالی پرشور قدر، و خشم و خروش عظیم ملت را در روز جهانی قدس، زمینه ساز کسب رحمت و برکات الهی برشمردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز قدس امسال را تجلی همت عمومی ملت ایران خواندند و با اشاره به حضور پرشور همه قشرها بهویژه مادرانی که با کودکانشان به راهپیمایی آمده بودند گفتند: قدس امسال، حقاً و انصافاً روزی بزرگ بود و ملت عزیز ایران، زنده بودن و اراده خود را به جهانیان نشان داد.
آیتالله سیدعلی خامنهای، با توجه به اهمیت حوادث غزه، خطبه دوم نماز عید فطر را به این موضوع اختصاص دادند.
ایشان قضیه غزه را "مسئله اول جهان اسلام و دنیای انسانیت" برشمردند و با اشاره به قتلعام کودکان معصوم غزه و مظلومیت مادران این سرزمین تأکید کردند: گرگ درنده ای به نام رژیم صهیونیستی در غزه در حال فاجعه آفرینی است و بشریت باید در مقابل جنایات این رژیم خونخوارِ کافِر عکسالعمل نشان دهد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه سه نکته مهم را در خصوص قضیۀ غزه مورد تأکید قرار دادند: 1-ضرورت محکومیت و مجازات جانیان صهیونیست و حامیان آن 2-تجلیل از مقاومت بینظیر مردم غزه 3-لزوم تقویت و تجهیز ملت فلسطین.
رهبر انقلاب اسلامی، تحمل اعجاب برانگیز و مقاومت تحسین برانگیز مردم غزه را دومین نکته مهم در قضیه غزه خواندند و افزودند: مردم غزه در یک منطقۀ کاملاً محاصره شده و در حالی که تمام امکانات محدود آنها در معرض حملات شبانهروزی و بیرحمانه دشمن پلید، خبیث، نجس و بیرحم صهیونیست است، شجاعانه ایستاده و مقاومت میکنند.
حضرت آیتالله خامنه ای، مقاومت و قدرت ایستادگی مردم مظلوم غزه را درسی بزرگ برای همه خواندند و افزودند: این مقاومتِ فراتر از تصور، نشاندهندۀ قدرت ایستادگی انسان و قدرت مقاومت یک ملت است و سرانجام نیز همین مردم به توفیق و به اذن الهی بر دشمن خود پیروز خواهند شد.
رهبر انقلاب با اشاره به تلاش رژیم صهیونیستی و حامیان مجرم امریکایی و اروپایی این رژیم برای تحمیل آتش بس بر مردم غزه، خاطرنشان کردند: تا همین جای کار هم دشمن متجاوز مانند سگ از کاری که کرده پشیمان شده و بهدنبال آتش بس است، و این از نشانههای پیروزی مقاومت است.
ایشان، در بیان سومین نکته، به سخنان و تلاش سران سیاسی جبهه استکبار از جمله رئیس جمهور آمریکا برای خلع سلاح حماس و جهاد اسلامی فلسطین اشاره کردند و افزودند: هدف از خلع سلاح مقاومت این است که همین امکانات محدودی را هم که جریان مقاومت برای دفاع مختصر از مردم فلسطین در اختیار دارد، از آن بگیرند تا دشمن صهیونیست هر زمان که اراده کرد بتواند فلسطین را در هم بکوبد و فلسطینی ها نیز امکان دفاع نداشته باشند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان خطبهها تأکید کردند: "بر خلاف نظر و تلاش حامیان رژیم کودک کش صهیونیست، همۀ دنیا از جمله دنیای اسلام موظف است هر چه می تواند به تجهیز ملت فلسطین کمک کند."
نشریه Wall Street Journal پس از انتشار سخنان رهبر انقلاب در سراسر جهان می نویسد: با افزایش دامنه درگیری بین اسرائیل و حماس، نگرانیها از تلاش تهران در تجهیز نظامی حماس شدت یافته است.
پایگاه خبری رادیو رژیم صهیونیستی نیز طی گزارشی در این زمینه نوشت: اسرائیل و آمریکا از افزایش میزان ارسال جنگ افزار از جانب ایران به غزه نگران هستند. شماری از سیاستمداران ارشد ایرانی در روزهای اخیر گفتهاند که آماده ارسال مقادیر کلانی جنگافزار برای حماس هستند.
پایگاه اینترنتی رادیو رژیم صهیونیستی در ادامه این گزارش مینویسد: "قاسم سلیمانی"، فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران نیز گفته است: "ما از حماس خواستاریم زمین و آسمان را برای رژیم اسرائیل به جهنم مبدل کند."
بنابر این گزارش، سردار قاسم سلیمانی فرمانده شاخه قدس سپاه در نامه خود به شاخههای نظامی همه سازمانهای مسلح فعال در غزه نوشته است لحظهای از حمایت و پشتیبانی از ملت فلسطین دست نخواهد کشید و در این مسیر تردیدی به دل راه نخواهد داد.
فرمانده سپاه قدس در پیام خود آورده است؛ همه جهان باید بداند که خلعسلاح مقاومت رؤیایی باطل و یک توهّم دست نیافتنی و یک خواب آشفته است که هرگز جامه تحقق نخواهد پوشید. خلع سلاح مقاومت رؤیایی گزاف است که دفن خواهد شد.
رادیو رژیم صهیونیستی در ادامه این مطلب مینویسد: سردار قاسم سلیمانی که از نفوذی خاص در منطقه برخوردار است، از مسلمانان جهان خواسته است، به جای جنگ با یکدیگر که باعث از بین رفتن انرژی آنان میشود، سلاح و جان خود را به خاطر دفاع از انسانیت و اسلام که در فلسطین خلاصه شده است بهکار بگیرند.
رهبر انقلاب اسلامی ایران، 14 سال پیش، حقایقی را خطاب به مسلمین جهان متذکر شدند که مرور و تکرار آنها در این برهۀ زمانی نیز راهگشای ذیقیمتی برای مبارزان راه آزادی و عزت مسلمین خواهد بود. در اینجا پس از مروری کوتاه بر این نصایح ارزشمند، بخش مختصری از توانمندی نیروهای مقاومت را در گردانهای عزالدین قسام و گردانهای قدس بهتصویر میکشیم.
آیتالله خامنهای در اردیبهشت 1380، در مراسم گشایش "کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین" این چنین فرمودند:"دشمنان اسلام همواره سعی کردهاند با تقسیمبندیهای قومی مانع از وحدت کلمه مسلمانان شوند تا بتوانند بر آنها سیطره پیدا کنند. در ابتدای اشغال فلسطین، علمای مجاهدی چون شیخ عزّالدین قسّام و حاج امین الحسینی از مسلمانان برای نجات فلسطین استنصار کردند و مرجع بزرگ دینی مرحوم شیخ محمد حسین آل کاشفالغطاء حکم جهاد علیه صهیونیستها صادر فرمود؛ ولی متأسّفانه به تدریج شکل اسلامىِ مبارزات تضعیف و شکل قومی آن پُررنگ شد".
"پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی، مردی فرزانه از تبار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، نقش اساسی در بیداری اسلامی در همهی جهان، بهویژه در کشورهای منطقه داشت. پیروزی مسلمانان در رویارویی به ظاهر نابرابر با دشمنان اسلام در جنوب لبنان، نشان دیگری از اصالت و حقانیت مبارزات اسلامی و تأکیدی است بر اینکه اگر مسلمانان به وعدهی خداوند اعتماد کنند و برای خدا مجاهده نمایند، پیروزی آنها حتمی است".
"انتفاضه اول، تحت تأثیر القائات صهیونیستها و حامیانشان، با وعده دستیابی فلسطینیان به امتیازات از طُرق صلحآمیز و با اِعمال نفوذ سازشکاران و فشار آمریکا و غرب متوقّف شد؛ ولی گذشت ده سال از آن تاریخ، نشان داد که همه تلاشهای حامیان صهیونیسم در جهان، برای نجات رژیم اسرائیل از فشارهای ناشی از مبارزات مسلمانان بوده و آنچه را که به مذاکرهکنندگان فلسطین وعده داده بودند، سرابی بیش نبوده است".
"اشغالگری، توسعهطلبی و سبُعیتی که امروز اسرائیل از خود نشان می دهد، از ابتدا برای اهل بصیرت و دلسوزان جوامع اسلامی قابل پیشبینی بود".
"از ابتدای شکلگیری اسرائیل، این رژیم غاصب و دروغین، همواره به حقوق مسلّم فلسطینیان تجاوز کرده و بعضی از حکومتهای غربی - بخصوص امریکا - آن را توجیه و حمایت کردهاند و مجامع بینالمللی هم با توجیه اقدامات این رژیم، سعی کردهاند به هویّت آن و تجاوزاتش مشروعیت ببخشند".
"اشغال این سرزمین براساس یک طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیری از اتّحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدّد حکومتهای قدرتمند مسلمان بود. دلایلی در دست است که نشان میدهد صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیک داشتند و ارائه آمارهای اغراقآمیز از کشتار یهودیان، خود وسیلهای برای جلب ترحّم افکار عمومی و زمینهسازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است. حتّی دلایلی در دست است که عدّهای از اراذل و اوباشِ غیریهودىِ شرق اروپا را به نام یهودی به فلسطین کوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستی، یک حکومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب کنند و پس از سیزده قرن، یک گسستگی بین مشرق و مغرب اسلامی ایجاد نمایند. در آغاز، مسلمانان غافلگیر شدند؛ چون از کُنه طرح صهیونیست ها و حامیان غربی آنها مطّلع نبودند. عثمانی شکست خورد؛ قرارداد «سایکس- پیکو» به طور محرمانه برای تقسیم کشورهای اسلامىِ خاورمیانه بین فاتحین جنگ منعقد شد؛ جامعه ملل قیمومیت فلسطین را به عهده انگلیسیها گذاشت؛ آنها هم به صهیونیستها وعده مساعدت دادند و با مجموعهای از طرحهای حساب شده، یهودیان را به فلسطین آوردند و مسلمانان را از خانه و کاشانه خویش آواره کردند".
"در این مصاف طولانی که یک طرف غرب و صهیونیسم بود و طرف دیگر دولتهای عربِ تازه تأسیس شده، دشمنان اسلام برای مقابله، از ابزارهای گوناگون و پیچیدهای استفاده کردند که از جمله آنها رسانههای تبلیغاتی و مجامع بینالمللی بود. آنها از یک سو مسلمانان را به صبر، خویشتنداری، گفتگوهای صلح و سازش دعوت میکردند و از سوی دیگر اسرائیل را مسلّح مینمودند. اهداف راهبردی آنها از تعامل نابرابر و تبعیضآمیز بین کشورهای مسلمان و اسرائیل این بود که همواره برتری نظامی اسرائیل را بر کشورهای اسلامی حفظ کنند و در مجامع بینالمللی از آن رژیم حمایت کنند و با به کار گرفتن رسانههای تحت نفوذ خود، جنایات اسرائیل را توجیه نمایند و در بین مسلمانان تبلیغ کنند که فکر پیروزی بر اسرائیل، خیال خامی بیش نیست.
رژیم اسرائیل از زمانی که رسماً توسط سازمان ملل تأیید شد - یعنی بیش از نیم قرن قبل - تا سال گذشته [سال 1379 شمسی] یکّهتازی می کرد و هیچ چیز و هیچ کس جلودارش نبود؛ ولی مقاومت اسلامی لبنان که مرکّب از چند هزار جوان مسلّح به سلاح ایمان است، خواب این رژیم و حامیانش را پریشان کرد. این جوانان عزیز بدون دادن هیچگونه امتیازی به اسرائیل، آن رژیم غاصب را با خواری از جنوب لبنان بیرون کردند. پیروزی این عزیزان، چراغ راهِ دیگر مبارزان مسلمان شد و امروز شاهد انتفاضه مسجدالاقصی هستیم که از نوع مقاومت اسلامی لبنان در ابعادی وسیع است".
"امروز همه مسلمانان جهان به این مبارزات سرنوشتسازِ مردم فلسطین چشم دوخته و بیش از انتفاضه اوّل به آن دل بستهاند؛ زیرا در آن زمان - یعنی ده سال پیش - فضای سازش بتدریج در منطقه فراگیر شده بود؛ عدّهای دل در گرو آمریکا داشتند و گروهی دیگر نیز معتقد بودند نمیتوان در برابر آن فشار سیاسی و جوسازی بینالمللی ایستادگی نمود و راهی جز پذیرش سازش - آن هم با شرایط امریکا و اسرائیل - وجود ندارد. پس از تحوّلاتی که در آن هنگام در منطقه صورت پذیرفت، زمینه تثبیت این نظریّه بیشتر فراهم شد. اما امسال، در شرایطی این کنفرانس شکل گرفته است که راه حلِّ سازش در منطقه با بنبست مواجه شده است و حتّی آنهایی که دل در گرو امریکا داشته و دارند، به این بنبست اعتراف میکنند".
"در سال ۱۳۷۰، اعراب و مسلمانان در پی یک سلسله شکستهای متوالی - در جریان جنگ خلیج فارس - دچار سرخوردگی بودند. وحدت درونی آنان نیز در معرض فروپاشی جدّی قرار داشت و چنددستگی بر آنان حاکم بود؛ ولی در شرایط کنونی و بهویژه در پرتو پیروزی تاریخی و عظیم مقاومت اسلامی در جنوب لبنان، امیدهای تازه و حیاتبخشی در دل مسلمانان پیدا شده است".
"انتفاضه، قیام مردمی است که از همه روش های سازشکارانه ناامید شده و دریافتهاند که پیروزی صرفاً در گرو مقاومت خود آنان است. مردم فلسطین در انتفاضه قبلىِ خود متحمّل خسارتهای فراوان شدند و شهدا و جانبازان بسیاری را در راه اسلام و آزادی سرزمین اسلامی تقدیم کردند؛ اما در نهایت، مذاکرات اُسلو آن را متوقّف کرد. نتیجه ی اسلو چه بود؟ امروز حتی طراحان و مدافعان فلسطینىِ اُسلو هم دیگر از آن دفاع نمیکنند؛ زیرا عملاً فهمیدند که اسرائیل فقط میخواست مشکل خود را حل کند؛ یعنی از رویارویىِ مبارزین سنگ به دست خلاص شود و ضربهپذیری خود را کم کند. اگر چیز اندکی به طرف فلسطینی داد و نام آن را اعطای امتیاز گذاشت، صرفاً برای خاموش کردن آتش انتفاضه و کم کردن آسیبپذیرىِ خودش بود. به محض آنکه مشکل خود را حل شده دید و به غلط احساس کرد که مردم فلسطین دیگر توان از سرگیرىِ انتفاضه و مقاومت و رویارویی با آنها را ندارند، اعطای همان امتیازات اندک را هم متوقف کرد و فزونطلبی ذاتی خود را آشکار ساخت. فرایند روند سازش و طرح اسلو، مردم فلسطین را در حالتی قرار داد که دریافتند راهی جز قیام ندارند".
"محور اصلی انتفاضۀ اقصی، بیتالمقدس است؛ یعنی جرّقهای که به انفجار خشم مردم فلسطین انجامید، اسائه ادب صهیونیستها به مسجدالاقصی بود. مردم فلسطین با دریافت رسالت خطیری که در حراست از یکی از مقدّسترین مکان های مذهبی مسلمانان بر دوش دارند، به صحنه آمدند و با ایثار و فداکاری، شعله مقدّس مقاومت و مبارزه علیه اشغالگران صهیونیست را برافروختند."
"روند سازش - و به طور مشخص طرح اسلو - موجب تفرقه فلسطینیان گردید؛ اما این انتفاضه مبارک توانست وحدت ملی را به صحنه فلسطین بازگرداند. ملاحظه میفرمایید که همه اقشار مردم در این مبارزه حضور دارند و جریانات اسلامی و ملی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. حتّی کسانی که همچنان دلشان در جای دیگری است، ناگزیر از همراهی با این حرکت عظیم شدهاند".
"خیزش اسلامی و یا به تعبیر دیگر جنبش بیداری اسلامی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ظهور حرکت امام خمینی رضیاللَّهعنه در دو دهه اخیر، با قدرتِ تمام در صحنه منطقه و جهان اسلام ظاهر شده است. امروز محور اصلی این جنبش و حرکت، مسأله فلسطین است. انتفاضه اقصی توانست حتی در خارج از مرزهای جغرافیایی فلسطین و برون از ملت فلسطین، عموم ملتهای مسلمان و عرب را به صحنه بکشاند. تظاهرات میلیونی ملتهای مسلمان - از غرب تا شرق جهان اسلام - نشان داد که مردم فلسطین میتوانند بر روی حمایت های آنان حساب کنند و در عین حال نقش قابل توجّهی در ایجاد وحدت مسلمانان ایفا نمایند".
"روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت - یعنی پایتخت لبنان - را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس» [پیکارگران میدان جهاد، پیش به سوی قدس] را سر داد، گروهی از بیخبران، آنان را سادهاندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا میشود به سوی قدس حرکت کرد، حال آنکه شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق میفرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست".
"بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته میشوند؛ خانهها ویران میگردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی میکند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود".
"اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید و همه خواستههای خود را بر ملتهای عربی دیکته میکرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود. اسرائیل در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزباللَّه، امتداد مردمىِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی اسرائیل و همه امکانات نظامی آن و فناوری تسلیحاتی و پیشرفتهاش - که به زرّادخانه امریکا متّصل است - از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره میبرند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، سلاح ایمان بود."
"پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی می توان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال، الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسۀ گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجۀ آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواستههای اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم".
"امروز حزبالله و پیروزی تاریخیاش، پشتوانۀ انتفاضه مردم فلسطین است، که البته پشتوانۀ بسیار نیرومندی است. رژیم صهیونیستی به هیچ وجه توانایی لازم برای یک رویارویی مستمر و درازمدت با فلسطینیها را ندارد. یهودیان را فریب داده و به فلسطین آوردهاند، با این امید که اعراب با آنها نخواهند جنگید و اگر تصمیم به مقابله داشته باشند، فشار غرب مانع از ایستادگی درازمدت آنها خواهد بود. افرادی که با این امید واهی به فلسطین آمدهاند، آمادگی این را ندارند که هستی خود را فدای هدفهای سیاسىِ بنیانگذاران صهیونیسم کنند. طبق گزارشها، توریسم صهیونیست ها بهشدّت ضربه خورده و حتّی روند مهاجرتِ معکوس آغاز شده است."
"مواضع ایران اسلامی و پایداری منحصر به فرد آن در میان دولت های اسلامی نیز توانست به این مردم قهرمان امید ببخشد. اینک نیز مردم فلسطین بیش از هر چیز به حمایت معنوی و پایداری در مواضع نیاز دارند. درست است که نیاز مالی نیز دارند و باید برای آن اقدامات جدّی نمود؛ ولی خود آنها در مصاحبههای مختلف میگویند که ما بیش از هر چیز به موضعگیری نیرومند عربی-اسلامی نیازمندیم".
"دفاع از ملت مظلوم فلسطین و قیام شجاعانه و مظلومانه آنان، وظیفه اسلامی همه ماست. امروز یک ملت مسلمان با چهره خونآلود، از وسط میدان نبرد، امت اسلامی را به یاری میطلبد. من فریاد آن زن فلسطینی را که در مقابل دوربین خبرنگار با صدای گرفته خود فریاد میزد: «یا لَلمُسلِمین ...»، از یاد نمیبرم."
"همه مسلمانان و اعراب باید از مشروعیت مبارزات مردم فلسطین حمایت کنند. در مجامع بینالمللی باید این نکته مورد تأکید قرار گیرد که مردم بیدفاعی که حقوق آنان سلب شده و تحت اشغال قرار گرفتهاند، حق دارند برای احقاق حقوق خود مبارزه کنند. مطمئن باشید که رژیم اسرائیل از درون پوسیده و نسل کنونی به هیچ وجه آمادگی ایثار و فداکاری برای حفظ آن را ندارد.
بحمداللَّه ملت های عرب و مسلمان، امروزه بیش از هر وقت دیگری در پنجاه سال گذشته، نیرومند و قوی هستند؛ آنها در زمینههای مختلف قدرتمند شدهاند.
مسلمانان، دیگر نمیتوانند شاهد سرکوبی روزانه ملت فلسطین باشند و ساکت بنشینند. به اسرائیل باید بفهمانید که استمرار سرکوبی ملت فلسطین و مناطق فلسطینینشین، با عکسالعمل شدید، جدّی و عملی همه اعراب و مسلمانان مواجه خواهد شد".
"مردم فلسطین را باید به ادامه مقاومت دلگرم کنید. مردم فلسطین خوب میدانند که آنچه بر اقدامات سرکوبگرانهی اسرائیل در لبنان لِگام زده است، توان مقاومت اسلامی در پاسخگویی به اسرائیل و وارد آوردن ضربات سهمگین به آن میباشد و نه اتّکاء به تلاشهای مسالمتآمیز و میانجیگری این و آن".
"وحدت درونی مردم فلسطین و جریانات مختلف فلسطینی یک نکته اساسی است. هرچیزی که موجب انحراف مسیر و عدم توجّه به دشمن اصلی شود، یقیناً در خدمت آرمان فلسطین نخواهد بود. الحمدللَّه فلسطینیها در طول این پنجاه سال از این امتحان سربلند بیرون آمده و پختگی خود را نشان دادهاند. دیدیم که همه تلاشهای اسرائیل برای دامن زدن به اختلافات مجاهدین، ناکام ماند و تمامی جریانهای اصیل و جنبشهای مجاهد و مبارز، علیرغم گرایشهای متفاوت، با صبر انقلابی مانع از تحقّق خواسته دشمن شدند. از این پس نیز باید چنین باشد".
"امروز دیگر کاملاً روشن شده است آنهایی که گمان میکردند قضیه فلسطین یک امر مقطعی و محدود به بخش کوچکی از جهان اسلام است، کاملاً اشتباه میکردند. ذخایر عظیم سلاحهای هستهای و کشتارجمعىِ ذخیره شده در زرّادخانههای رژیم صهیونیستی، برای مقابله با مردم بیدفاع فلسطین نیست؛ بلکه برای برقراری سلطه بر جهان اسلام و بخصوص منطقه خاورمیانه است. اینکه حزبالله برای آزادی سرزمین اشغالی تلاش میکند و اسرائیل در تلافی به نیروهای سوریه حملهور میشود، نشان بارزی از چنین نیّت شیطانی اسرائیل و حامیان غربی آن است".
خطِّ کلّی مبارزه با رژیم غاصب باید این باشد:
الف- زندانیکردن رژیم غاصب در درون مرزهای سرزمین اشغالی و تنگ کردن فضای تنفس اقتصادی و سیاسی آن و گسستن پیوندهای آن با محیط پیرامونش
ب- تداوم بخشیدن به مقاومت و مبارزه ملت فلسطین در داخل کشورشان و رساندن هرگونه کمکی که به آن نیاز دارند، تا تحقّق پیروزی نهایی
"برادران و خواهران! علت اساسی فشارهای همهجانبهای که استکبار جهانی - و در رأس آنها رژیم آمریکا - به ایران وارد میکند، حمایت ما از فلسطین است. آنها در اظهارات صریحتری گفتهاند که مشکل اصلی آمریکا با ایران، مخالفت جمهوری اسلامی ایران با طرح های ذلّتبار سازش در فلسطین است؛ و بقیه امور نظیر ادعاهای مضحکِ نقض حقوق بشر و ساخت سلاحهای کشتار جمعی، بهانهای بیش نیست؛ و اگر ایران دست از حمایت خود از مبارزین و مردم لبنان و فلسطین بردارد، آنها دست از روش خصمانه خویش علیه ایران برمیدارند! البته ما بهروشنی میدانیم مشکل اصلی آنان، اسلام و حکومت اسلامی است که مانع از بازگشت غارتگرانه و سلطهطلبانه آنان به این کشور پهناور شده است و آنها هم حقیقتاً این رویکرد سیاستهای جمهوری اسلامی را بهخوبی میشناسند. ما به آنها جواب رد دادهایم و حمایت از مردم فلسطین و لبنان را از وظایف مهم اسلامی خویش میدانیم.
لذا آنها از هر سو فشارهای خود را وارد میکنند".
"... آنها از اسلام ضربه خورده و از انقلاب اسلامی صدمه دیدهاند؛ از بیداری اسلامی در جهان، احساس خطر میکنند و از احیاء و توسعه مبارزات اسلامی لبنان و فلسطین عمیقاً نگرانند. لذا در صدد برآمدهاند که ریشه تفکر اسلامی را بخشکانند و تیرهای زهرآگین تبلیغاتی خود را متوجّه اسلام و دین کردهاند."
"هرچه دامنه مبارزات لبنان و فلسطین گستردهتر میشود، برآشفتگی و عصبانیت صهیونیسم و امریکا از نظام جمهوری اسلامی بیشتر و توطئه آنها گستردهتر میگردد؛ ... ما یقین داریم با ادامه مبارزات مردم مسلمان فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد میشود و بیتالمقدّس و مسجدالاقصی و سایر نقاط آن سرزمین اسلامی به آغوش جهان اسلام باز میگردد؛ انشاءاللَّه. «وَاللَّهُ غالِبٌ عَلی أمرِه»"
انتهای پیام/