به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 59 تا 65 سوره «غافر» روز سهشنبه، بیان کرد: خداوند در اول این بخش به این مطلب اشاره میکند که هیچ شکی در مورد وقوع رستاخیز و روز قیامت نیست. در حقیقت خداوند در این سوره بعد از بیان مساله توحید و نبوت و اشاره به مطالبی مربوط به معاد و بهشت و جهنم در نهایت اعلام کرد که قیامت و روز رستاخیز قطعی است «إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیةٌ لَا رَیبَ فیها وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یؤْمِنُونَ» در حقیقت «لا ریب فیه» در این آیه اشاره به ضروری بودن تحقق روز قیامت و رستاخیز دارد، اما به هر حال برخی از مردم با وجود اینکه این ضرورت درک کردند و میفهمند اما باز هم به علت اینکه میان قوه نظر و عملشان فاصله است و قوه نظرشان اسیر قوه عملی است که از گناه و شهوت پر شده است نمیتوانند به این مساله باور داشته باشند.
وی ادامه داد: سپس خداوند در ادامه به مساله دعا اشاره میکند و خاطر نشان میکند که این دعا مخصوص مومنان نیست بلکه کافران نیز دعا میکنند و دعا در همه بخشها حضور دارد «وَقَالَ رَبُّکمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ؛ و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید و بدانید که خواندن من عبادت است و اگر بخوانیدم دعایتان را اجابت میکنم؛ قطعاً کسانی که از روی تکبّر از عبادت من سرباز میزنند به زودی خوار و ذلیل وارد دوزخ خواهند شد.». در مورد دعای کافرین در آیه 50 همین سوره فرمود: «قَالُوا فَادْعُواوَمَا دُعَاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ» کافر مثل صیادی است که تیری در تاریکی رها میکند که بدون تردید به مقصد نمیرسد و اینکه در مورد دعای کافرین در آیه فوق اشاره کرد که دعای کافرین به مقصد نمیرسد اختصاصی به دعا و خواستن کافرین در جهنم ندارد بلکه به صورت یک اصل کلی آن را مطرح کرد. دلیل این مطلب این است که خود کافر گمراه است و در صراط مستقیم نیست و زمانی که در این راه نبود رابطهاش را از آغاز تا انتها قطع کرده است و سرگردان و گمراه است. بنابراین کسی که هویتش از جاده جدا افتاده است فکر و جدالش نیز به مقصد نمیرسد چون فی ضلال است، کارش نیز به مقصد نمیرسد چون بیراهه است، دعای او هم به مقصد نمیرسد چون کج راهه است اما اگر کسی در صراط مستقیم باشد چون نه در آن اختلاف و نه تخلف است و از یک طرف وصل به مبدأ و از طرف دیگر وصل به معاد است اگر کسی در صراط مستقیم باشد و از صراط مستقیم فاصله نگیرد مستقیماً به بهشت میرسد و در این راه او هیچ شکافی نیست.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: بنابراین کسی که در بستر راه دینی و صراط دینی باشد هوییتش هویت دینی است کج راهه نیست، استدلالهای او به مقصد میرسد چرا که بین مقدمات و نتیجه رابطه مستقیم است عمل او به مقصد میرسد چرا که بین عمل او و مقصد رابطه مستقیم است، دعای او نیز به مقصد میرسد چرا که در همین راه و بستر مستقیم است لذا هر کس که در این صراط باشد دعای او بالضروره مستجاب است. اما مساله در مورد انسانهایی که در این راه قرار دارد این است که در بسیاری از اوقات صلاح و مصلحت کار خود را نمیدانند از همین رو برخی دعاها و درخواستهایی میکنند که به مصلحتشان نیست و مستجاب نمیشود. بهترین دعا برای انسانی که در این راه مستقیم قرار دارد این است که از خداوند طلب خیر کند یعنی دعای کلی کند و تلاش کند در دعایش پیشنهاد خیر را در یک چیز مخصوصی نکند چرا که ممکن است آن به صلاح و خیر انسان نباشد. البته او که به ما دستور دعا داده است در قرآن کریمش نیز نحوه دعا کردن را به آموخته است همه ربناهایی که در قرآن وجود دارد مانند «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه»، «ربنا لاتزع قلوبنا» و ... همه و همه آموزش نحوه دعا کردن انسان است و چون در هیچکدام از این دعا سخن از چیزهای خاص و بخصوص نشده است یعنی این گونه دعا کردن برای انسان که بخواهد چیز خاصی را از خدا بدهد یا خیر خاصی را از خداوند طلب کند درست نیست. حال اگر مؤمنی چیز خاصی مانند پولی، مقامی، چیزی را از خدا خواست و این دعای او به مصلحتش بود خداوند حتماً به او عطا خواهد کرد اما اگر این مساله و طلب او مخالف مصلحت بوده باشد خداوند به جای استجابت این دعا سیئهای از سیئتات او میبخشد، اگر هم انسانی بود که سیئه و گناهی نداشته باشد خداوند حسنهای به حسنات آن فرد اضافه میکند. بنابراین هیچ دعایی از کسی که در راه است نیست که از طرف خداوند بدون پاسخ باشد و بخواهد خالی برگردد. از همین رو گفته میشود که وقتی دعا میکنید دستان خود را به سمت آسمان بلند کنید و زمانی که دعا تمام شد دست خود را به صورتتان بکشید چرا که این دست از بالا آمده است و ممکن نیست که خالی باشد.
وی اضافه کرد: بنابراین خداوند در این آیه به همه دستور میدهد که او را بخوانند و کسانی که او را نمیخوانند جایشان جهنم است. خداوند در آیات بعد به این سؤال پاسخ میدهد که چرا باید خدا را بخوانیم. برای پاسخ گفتن به این سؤال جریان ارض و سماء را ذکر میکند، جریان لیل و نهار را ذکر میکند، جریان تصویر انسان را ذکر میکند و میفرماید این مجموعه زیبا بی هدف نیست که این نظام با این نظم و انضباط دقیق بگردد و پایانش پوچ باشد، بنابراین وقتی که خداوند همه اینها را میتواند تدبیر کند توانایی تدبیر همه انسانها و بر آوردن خواستههای انسانها را دارد پس از او بخواهید از همین رو در تشریح چرایی دعا و درخواست از او فرمود: «اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ اللَّیلَ لِتَسْکنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یشْکرُونَ ذلِکمُ اللَّهُ رَبُّکمْ خَالِقُ کلِّ شَیءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکونَ؛ خداست آن که شب را برای شما تاریک قرار داد تا در آن بیارامید، و روز را روشن کرد (تا در پرتو آن در طلب روزی برآیید). همانا خداوند از فضل خود بر مردم نعمتها بخشیده است ولی بیشتر مردم عبادت او را وامی گذارند و شکرگزاری نمیکنند. این است خداوند که پروردگار شماست و امورتان را تدبیر میکند. آفریننده هر چیزی است و معبودی شایسته پرستش جز او نیست؛ پس چگونه از پرستش او باز داشته و به عبادت غیر او کشانده میشوید؟»
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: در حقیقت این آیات در تشریح بخشی از سبک زندگی اسلامی است چرا که اسلام شب را برای تسکین و خوابیدن قرار داده است و روز را برای بینا بودن و به دنبال روزی بودن قرار داده است بنابراین اینطور نیست که انسان تا نصف شب بیدار باشد و نصف روز برود در مغازه را باز کند. کسب از صبح روز است تا پایان روز و اینطور که الان در آن هستیم سبک زندگی اسلامی نیست.