به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، تورق روزشمار یادها و اکتفا بر حزن لحظهها، ترازوی دین شیعه را سنگین نمیکند بلکه شمشیر بر پیکره اعتقادات اسلام میزند و سنگریزههای غفلت را بر سر در ارتباطات انسانی ما میپراکند و جوانههای ایمان را روز به روز آغشته به جهل میکند و اینگونه میشود که در مرداب بیعدالتی بیاخلاقی، روز به روز پایین تر میرویم و به جای تمسک به خالق انوار به پایه های سست روزگار چنگ میزنیم و درنهایت سیم ارتباط را بر پیکره جرقه زمان رها میکنیم در وادی بی ثمری راه را پی میگیریم، اما در این روزگار غریب همه بر مسیر تیز تیغ قدم نمیگذارند و گامهای خود را بر ستونهای اقتدار الوهیت بنا نهادهاند و یا وقف زندگی خود فصلی جدید در روزنه اعتقادی اجتماع باز میکنند اینگونه میشود که سیده الهه بهشتی طراح تابلوی حضرت فاطمه در کرج از کم لطفی روزگار میگوید، روزگاری که غبار فراموشی را بر برگ زرین زندگی نشانده، همان برگهایی که این روزها به گمان برخی مهرههای سوخته محسوب می شوند و تنها الفبای آن را سرمشق خطوط زندگی کردهایم و یادمان میرود که گاه گاهی باید جریمه مشق نوشت تا به رازهای زیبای رگبرگهای کلام دست یابیم.
آری، مشق عشق نکردهایم و انعکاس نور را بر ضمیر وجود خود ندیدهایم و فقط نام بانو را بر برگهای خاک خورده شناسنامه خود قلم میزنیم غافل از آنکه در ثانیه شمار زندگی بر اصل فطرت نام بانو گام بر نمی داریم و فقط نام بانو بر نهرهای شهر جاری است و رسم و راهش همچون گنجهای زیر زمینی در زیرخاکهای افکارمان پنهان مانده است این سند از آنجایی مهر میخورد که زمانی در ابتدای کار از فاطمه میگویم در جمع بانوان حاضر فقط فاطمه را تکرار میکنند و هیچ واژه ای غیر از پنج حرف تشکیل دهنده واژه فاطمه به زبان نمیآورند، این فقر آگاهی مرا مصمم به تصویر کشیدن زندگی پربار حضرت فاطمه (س) کردیم و 1 سال تمام ثانیههای زندگی را صرف مطالعه درست پیرامون زندگی بانو داشتم تا موزون آهنگین کلمات مرا به بیراهه نکشاند و بتوانیم نگین لحظه به لحظه بانو را دقیق کنار هم بچینیم تا اقیانوس وجودی ایشان تلاطم اهمال مرا با خود به همراه نداشته باشد.
بهشتی از دل مشغولیهایش در این روزگار میگوید که حتی دغدغه هایم مرا از ورود در مسیر سبز سیره بانو دور نداشت چه بسا انعکاس انوار بانو سامان بیسامانیهای گاه شمار لحظههایم است.
او از همراهی خانواده با باورش میگوید که اگر همزبانی آنان نبود عقربه های ساعت زمان بر مدار خواستههایم تیک تاک نمیکرد و چرا که باورم را باور دارند. کتیبه باورم را بر ورودی خلوتشان نصب کردهاند و با حلقه یکرنگی نگذاشتند چرخ اعتقاداتم در دست اندازهای روزگار ساییده نشود.
باور نظارت بانو بر لحظه لحظههای کار مرا از کمبودهای پیش رو هراسناک نساخت. میدانستم در لحظههای بن بست هزینه و وقت معجزهای دیگر ما را بر روی ریل آرامش قرار میدهد.
سیده الهه بهشتی از خاطرات روزهای اول کار گفت: که همه رنگ از بندگان خدا در این کار حضور داشتند و دخترانی که تلالؤ تابش خورشید زلف زیبای آنها را نوازش میکرد. اما لمس لحظه به لحظه معجزات نبوی ارمغان حجاب را برای آنان رقم زد و هم اینک الماس حجاب آنان است که در تابش انوار الهی چشم زمان را خیره کرده است.
بهشتی از غفلت مسئولان امرمیگوید که اگر سرمایه خود را بر زیر بنای فرهنگ نبوی بگذارند دیگر درگیر ناله های بیراهه جوانان نمیشویم اما حیف که غافلیم.
کلام آخر بهشتی بر یقین بود و بس، یقین به حضور، یقین به نگاه خاص و ویژه نبوی که در نهایت منجر به تصویر کشیدن شفاعت روز قیامت، اسماء متبرکه خانم فاطمه زهرا،منتقم خانم فاطمه زهرا، شهادت، بیعت اجباری، غدیر درگذر زمان، غدیر، خیبر و فدک،مباهله، کاسه عسل، هلأتی، حدیث کساء ، مفاخره ازدواج، هجرت، ولایت، شد و عنایت بانو سبب شد اولین کار در جهان تشیع رقم بخورد.
حال با کمی ظرافت در چینش پازل اعتقادی، به تصویر زیبای ایمان در سایه سار امامت می رسیم که به حق میتوان گفت نام هر کدام از معصومین که از سلاله پاک بانوی دو عالم سرشته شدهاند رمزی در بازگشایی قفلهای همیشه بسته است که فقط یقین و باور و فقط 4 کلید واژه یقین و باور تو را به عرش اعلی میرساند فقط و فقط یقین یقین. . . .
گزارش از شبنم رخ فیروزگرانی
انتهای پیام/