نسرین امیری، متخصص روانپزشک در گفتگو با
خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران، بیان کرد: فوبیا در واقع ترسهای بیمار گونه قلمداد میشود. ترسهای غیر مرضی مانند ترس از حیواناتی چون شیر و مار، دیدن صحنهی تصادف واقعی طبیعی هستند و به عنوان یکی از فاکتورهای واکنشی است که ما از خود بروز میدهیم اما در مواردی که چه با وجود محرک و چه با نبود محرک فرد از چیز خاصی که صدمه ایجاد نمیکند واهمه داشته باشد، فرد دچار ترس مرضی یا فوبیاست مانند ترس از ارتفاع، گربه و...
امیری در ادامه عنوان کرد: فوبیا در واقع از علت بیولوژیکی هم نشات میگیرد که این مسئله ژنیتکال در مقولهی اضطراب میگنجد. دلیل دیگر فوبیا میتواند یادگیری باشد، این علت زمانی رخ میدهد که والدین فرد دچار این ترس بوده و به فرزند خود انتقال میدهند.
وی در ارتباط با راهکار فوبیا اذعان کرد: خانواده یا فرد باید به شناخت ترس خود بپردازد چرا که گاهی بیماری رشد میکند اما فرد آن را به عنوان بیماری نمیشناسد و بیمارگونه بودن آن را زیر سوال قرار میدهند.
نکتهی جالب قابل ذکر کسانی هستند که از سوسک میترسند دچار فوبیا هستند که معمولا این ترس را طبیعی قلمداد میکنند. در این مواقع درمان سختتر میشود.
وی افزود: روشهای مختلفی برای درمان وجود دارد که یکی از آنها حساسیت زدایی است به این ترتیب که ابتدا با فرد راجع به آن محرک صحبت کرده سپس سعی میشود تا فرد بتواند تصورات ذهنی راجع به آن نیز داشته باشد. که در این مواقع ضربان قلب و تعداد تنفسهای فرد باید کنترل شود. اگر با تصور محرک فرد دچار اضطراب نشود عکس آن را به بیمار نشان میدهند و در آخر فرد را با آن مواجه میکنند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: روش دیگر درمان فوبیا غرقه سازی یا فلودینگ نام دارد و به این صورت است که یکدفعه فرد را با محرک مواجهه میکنند و آنقدر در آن شرایط نگه میدارند تا سیستم بیولوژیک بتواند همهی پاسخهای خود را بروز دهد و سپس فرد به آرامش برسد. در این نوع درمان که شایع هم نیست و در مواقع خاص استفاده میشود، احتمالا دیگر فرد از آن محرک احساس ترس نخواهد داشت.
لازم به ذکر است اگر فرد با این روشها درمان نشود، درمان دارویی را نیز به آن ها اضافه میکنیم.
انتهای پیام/
حتی اینقدر از سوسک بدم میاد که بعد از کشتنش اونو میسوزونم
امروز بر ترسم علبه کردم و یک سوسک مرده رو از شاخکش گرفتم و از نزدیک نگاهش کردم
بعد این اتفاق همه چی تموم شد و الان میتونم حتی سوسک زنده رو با دستام بگیرم
حتی اینقدر از سوسک بدم میاد که بعد از کشتنش اونو میسوزونم
امروز بر ترسم علبه کردم و یک سوسک مرده رو از شاخکش گرفتم و از نزدیک نگاهش کردم
بعد این اتفاق همه چی تموم شد و الان میتونم حتی سوسک زنده رو با دستام بگیرم
شوهرم که اومد خونه رفتم عکس سوسک ها رو بهش نشون دادم ، اونم خیلییی تعجب کرد که دارم راحت اینکارو میکنم ....
و بعد از اون دو بار دیگه هم فرداش و پس فرداش اینکارو کردم تا عادت کنم....
از اون موقع تا حالا خوشبحتانه هنوز سوسکی ندیدم که ببینم چه عکس العملی دارم ولی همین الان که جریان سوسک یادم اومد رفتم دوباره عکس سوسک رو زدم و دیدم خداروشکر دارم راحت عکس هارو بدون ذره ای ترس میبینم و مطمئنم اگه سوسک واقعی ببینم دیگه عکس العملم مثل قبل نیست ، بدم میاد که لمسش کنم ولی حداقل میتونم با دمپایی بیفتم دنبالش
سلام دوستان ، من از همیشه از سوسک میترسیدم ولی چند سالی هست که خیلییی وحشتناک میترسم، یه بار شوهرم سوسک رو کشته بود و فقط یک تیکه ی کوچیک از بال سوسک هنوز روی فرش افتاده بود و من با دیدن اون هم وحشت میکردم و جرأت نداشتم خودم جمعش کنم !!!
پنج ماه پیش هم دختر جاریم که پنج سالشه، فقط با مداد یک بیضی و دو شاخ روی کاغذ کشیده بود و من چون نمیدونستم چیه داشتم به کاغذش نگاه میکردم ولی تا گفت مثلا سوسک کشیده کلی ترسیدم و جیغ زدم!
خلاصه چند ماه پیش دیدم دیگه من واقعا فوبیا ی سوسک دارم و قبلا از اینکه اتفاقی برام بیفته باید یه کاری بکنم ، چون واقعا خطرناکه ، مثلا اگه یکدفعه ای سوسک ببینم بدون اینکه ببینم پشت سرم چیه فرار میکنم ، ممکنه سُر بخورم بیفتم و یا چیز نوک تیزی کسی پشت سر من دستش باشه و ....
بعد حس کردم چون من همیشه میگم " من در حد مرگ از سوسک میترسم و .... " این تلقین داره باعث میشه من باز بیشتر بترسم حتی توی خواب هام اذیتم میکنه
همون روز که تصمیمگرفتم یه فکری به حال خودم بکنم ، چندین بار ، تاکید میکنم چندین بار به خودم گفتم من از سوسک نمیترسم و زور من از سوسک بیشتره پس چرا بترسم ؟ و بلافاصله توی موبایلم رفتم توی اینترت عکس سوسک رو سرچ کردم ، البته اول کمی موبایل رو از خودم دور کردم که یدفعه سکته نکنم ، بعد آروم رفتم موبایل رو برداشتم و عکس های سوسک رو یکی یکی ورق زدم و با این که کمی میترسیدم ولی خودم هم باورم نمیشد دارم اینکارو میکنم ، بعد همینطور روی عکس سوسک ها ضربه میزدم که من دیگه از این به بعد راحت تو رو میکُشم!
نتیجه گیری :سعی کنید از چیزهایی که میترسید روبه رو بشید مثلا همین سوسک بکشیدش بعد به ترستون غلبه کنید و بگیریدش دست و همینطور یواش یواش عادی میشه زنده هم دست میگیرید.من بخاطر همین سربازی رو نرفتم و مسخره عام و خاص شدم بخاطر همین موضوع ...چون چیزی هست همه جا هست نمیشه از فرار کرد
امیدوارم مطالبی که نوشتم به دردتون بخوره.و مثل من در اینده به مشکل بر نخورید
خود اینکار بنظر من ناشی از خودشیفتگی علم روانشناسیه