اگرچه تلاش اخیر اصلاح‌طلبان برای کشاندن ناطق نوری به اردوگاه اصلاح‌طلبی، مسبوق به سابقه است و پیش از این هم کنشگران این جریان برای پوشاندن ردای رفرمیستی به تن ناطق نوری تلاش‌هایی را مبذول داشته‌اند و پس از آن هم خواهند داشت؛ اما سوالی که مطرح می‌شود این است که، دلیل تکاپو و جهد چپ‌های سابق برای اصلاح‌طلب نشان دادن ناطق نوری چیست؟

به گزارش‌خبرنگار احزاب و تشکلهای باشگاه خبرنگاران، پیروزی در انتخابات اسفند 94 و تصاحب اکثر کرسی‌های مجلس دهم، این روزها به آمال و آرزوی اصلاح‌طلبان تبدیل شده است؛ کنشگران جریان مزبور حضور در هر محفلی را برای تبیین استراتژی‌های انتخاباتی خود، مغتنم می‌شمارند و از هر فرصتی برای ارائه دیدگاه‌های سیاسی و انتخاباتی خود بهره می‌جویند.

اما تازه‌ترین استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان که اواخر اسفندماه از آن رونمایی شد، بحث ارائه لیست واحد با نزدیکان ناطق‌نوری است؛ افرادی که اصلاح طلبان آنان را «اصولگرای معتدل» خطاب می‌کنند.

محسن رهامی مسئول کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، اواخر اسفندماه طی مصاحبه ای با اشاره به استراتژی اصلاح طلبان برای ورود به انتخابات مجلس دهم از احتمال ارائه لیستی واحد متشکل از اصلاح طلبان و نیروهای معتدل اصولگرا که غالبا نزدیکان ناطق نوری هستند، سخن گفت.

رهامی همچنین در مصاحبه دیگری، به جلسات برگزار شده تشکل متبوعش با ناطق نوری در سال گذشته اشاره کرد؛ جلساتی که به تصریح رهامی، رنگ و بویی سیاسی و جناحی نداشت و ناطق نوری بر حالت طلبگی داشتن آن‌ها تاکید داشت. 

اگرچه تلاش اخیر اصلاح‌طلبان برای کشاندن ناطق نوری به اردوگاه اصلاح‌طلبی، مسبوق به سابقه است و پیش از این هم کنشگران این جریان  برای پوشاندن ردای رفرمیستی به تن ناطق نوری تلاش‌هایی را مبذول داشته‌اند و پس از آن هم خواهند داشت؛ اما سوالی که مطرح می‌شود این است که، دلیل تکاپو و جهد چپ‌های سابق برای اصلاح‌طلب نشان دادن ناطق نوری چیست؟ آیا اصلاح‌طلبان نگاهی تاکتیکی و صرفا انتخاباتی به ناطق نوری دارند؟ آیا ناطق نوری که زمانی به عنوان نماد راست نشینان سنتی محسوب می‌شد، تن به ائتلاف با اصلاح‌طلبان می‌دهد؟ در صورت ائتلاف اصلاح‌طلبان با نزدیکان ناطق و میل و اراده او برای کاندیدا شدن در آستانه انتخابات، اصلاح‌طلبان معضل سرلیستی را چگونه حل می‌کنند؟ این‌ها سوالاتی است که پاسخ واقع بینانه به آن‌ها، شاید باعث شود اصلاح‌طلبان از خیر ائتلاف با ناطق بگذرند.

 پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم  و طرح گفتمان اعتدال در جامعه توسط وی، اصلاح‌طلبان تلاش مذبوحانه‌ای را برای مصادره رییس جمهور منتخب و گفتمان مطرح شده از جانب او بکار بستند؛ البته روحانی تنها شخصیتی نبود که بواسطه جایگاه سیاسی‌اش، مطمح نظر فرصت‌طلبانه اصلاح طلبان قرار گرفت، بلکه کنشگران جریان مزبور، برای مصادره دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز یعنی ناطق نوری نیز، تدابیری را اندیشیدند.

بنابراین باید هنگامه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در خرداد 92 را مطلع عضوگیری اصلاح‌طلبان از شخصیت‌های جناح راست دانست؛ عضو گیری‌ای که از فقدان برنامه‌ای استراتژیک در اردوگاه اصلاح‌طلبی نشئت می‌گرفت و بیش از هر چیزی از نبود شخصیتی کارآمد و موجه در میان اصلاح‌طلبان حکایت می‌کرد.  

 اصلاح‌طلبان در سال 93 با همایش‌ها و جلساتی که برگزار کردند، به این واقعیت پی بردند که پایگاه اجتماعی ضعیف تنها چالش آن‌ها برای ورود به انتخابات مجلس دهم نیست، بلکه آن‌ها با بحران‌های عدیده دیگری نیز روبه رو هستند، بحران‌هایی همچون عدم انسجام تشکیلاتی، تصلب نیروهای اصلاح طلب برای همگرایی، کارکردهای موازی شورای هماهنگی و شورای مشورتی، نبود شخصیتی موجه و کاریزماتیک و .........

بحران‌ها و چالش‌های فوق‌الذکر، اصلاح‌طلبان را بر آن داشت تا برای بالا بردن شانس  پیروزی خود در انتخابات مجلس دهم به شخصیت‌های جناح رقیب متوسل شوند و با برجسته کردن اختلاف نظرهای افرادی همچون ناطق نوری با سایر طیف‌های اصولگرا، در جهت مصادره او گام بردارند.
محمد رضا عارف، نخستین کسی بود که به طور جدی بحث ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرایان معتدل را مطرح کرد؛ عارف اگرچه در راهبرد انتخاباتی خود حرفی از ناطق نوری به میان نیاورد اما کیست که نداند در ادبیات این روزهای اصلاح طلبان، اصولگرای معتدل مترادف با ناطق نوری و نزدیکان وی است.

 عارف که در سال گذشته  بر راهبرد اجماع اصلاح‌طلبان تاکید می‌کرد و تحقق آن را تنها عامل پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم می‌دانست، گویا در ماه‌های اخیر به این نکته پی برده  که اجماع اصلاح‌طلبان تنها راه ظفر نیست و ضرورت دارد تا ناخنکی هم به لیست انتخاباتی و سبدهای رای جناح مقابل زد؛ از همین رو رییس بنیاد امید ایرانیان استراتژی ائتلاف نسبی با اصولگرایان را مطرح کرد.

اگرچه راهبرد عارف مبنی بر ائتلاف نسبی با اصولگرایان معتدل از سوی فعالان اصولگرا بی‌پاسخ نماند و افرادی همچون محمد‌رضا باهنر و مصباحی مقدم بر عدم تحقق چنین ائتلافی تاکید کردند؛ اما گویا اصلاح طلبان پیام واضح اصولگرایان را درک نکردند، به گونه‌ای که باز هم بر طبل ائتلاف با اصولگرایانی که آن‌ها معتدل می‌خوانند، کوبیدند.

اما اصلاح‌طلبان که از شکست‌های پی در پی انتخاباتی به سطوح آمده‌اند از مطرح کردن ائتلاف با اصولگرایانی که آن‌ها معتدل می‌خوانند، دو هدف عمده را دنبال می‌کنند؛  نخست آنکه جناح متبوعشان را با لیستی جداگانه که برپایه اجماع و اتحاد است روانه کارزار انتخابات 94 کنند و دوم آنکه با القاء مفاهیم و تقسیم‌بندی‌های موهومی همچون تندرو،میانه‌رو و معتدل، در خیمه و خرگاه انتخاباتی جناح مقابل آتش بیفروزند.

البته همه کنشگران اصلاح‌طلب موافق ائتلاف با اصولگرایان معتدل نیستند، «علی شکوری راد» از اعضای سابق حزب منحله مشارکت ضمن بی‌نیاز دانستن اصلاح طلبان از ائتلاف با اصولگرایان میانه‌رو، چنین ائتلافی را گیج کننده دانسته بود.

«احمد پورنجاتی» از اعضای شورای مشورتی اصلاح طلبان نیز پیش‌تر اعلام کرده بود، بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل هرگز در میان تشکل‌های تصمیم ساز اصلاح طلب مطرح نشده است.

به هر ترتیب فارغ از اظهار نظرهای کنشگران اصلاح طلب مبنی بر ائتلاف با میانه روهای جناح رقیب و مخالفت‌هایی که از درون جناح اصلاح طلب و اصولگرا  با چنین ائتلاف ناهمگونی می شود، باید منتظر ماند و در سال جدید به تحلیل دقیق‌تر اقوال و اعمال کنشگران سیاسی نشست؛ بی‌شک هر چه به موعد انتخابات مجلس دهم نزدیک می‌شویم، ابعاد بیشتری از سازوکارهای انتخاباتی و آرایش های سیاسی دو جناح شاخص کشور آشکار می‌شود.
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار