تشكیل كتابخانههای تخصصی جنگ و دفاع مقدس، از جمله ضرورتهای تأثیرگذار در گستره ادبیات و هنر است. اكنون كتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری توانسته است چنین منابع و فضایی را برای مطالعه و پژوهش این واقعه بزرگ و تأثیرگذار فراهم نماید.
در گفت و گوی پیش رو پای صحبت مدیر این كتابخانه نشسته ایم كه با تلاشی مستمر و گروهی توانسته اند در پانزده سالی كه از تاریخ تاسیس این كتابخانه می گذرد یك مركز اطلاعرسانی و كتابخانهای جامع و تأثیرگذار در مطالعات جنگ تحمیلی و دفاع مقدس فراهم نماید.
آقای صمدزاده چند سال است كه این كتابخانه راه اندازی شده و تا كنون چه دستاوردهایی داشته است؟
نزدیك پانزده سال از عمر كتابخانه تخصصی جنگ میگذرد، 31 شهریور 1379 بود كه این كتابخانه رسماً تاسیس شد. با فراز و فرودهای زیادی مواجه شد تا اینكه به شكل امروزی درآمد. در برنامه ریزی ها سعی و خطاهایی بود هر برنامه ای كه موفق بود قوت بخشیدیم و هر كدام كه منجر به ضعف شد تكرار نكردیم. بعد از پانزده سال، جمع بندی ما این است كه به لطف خدا و همت همكاران پرتلاش و حمایت مسئولان توانسته ایم یك مرجع ملی در حوزه مطالعات جنگ، جهاد، دفاع مقدس، شهادت و ایثار و سایر موضوعات مرتبط تشكیل دهیم.
این نكته نیز اهمیت دارد كه بدانیم حوزه هنری خود مرجع ملی هنر متعهد و انقلاب اسلامی محسوب میشود و واحد های زیر مجموعه آن به تناسب كاركردی كه دارند باید این الگو را ادامه دهند و مراجع ملی در موضوع خود باشند.
با این دیدگاه، این كتابخانه تخصصی، شكر خدا امروز صاحب یك نگاه مستقل نسبت به مسائل كتابخانه داری و كتاب داری شده است و به واسطه این نوع رویكرد توانسته است حرف های نویی بزند. در اینجا از دانش كتاب داری و اطلاع رسانی استفاده كافی بردهایم و به ضرورت های بومی توجه كردهایم و كاربردهای این فعالیت را رصد نمودهایم. قصدمان این بوده كه همیشه رو به نیازهای جاری فرهنگ قدمی برداریم و سعی كرده ایم تعامل و بده بستان مناسبی با حوزه های دیگر فرهنگ و هنر برقرار كنیم.
یكی از مهم ترین تلاش های ما این بوده كتابخانه را از یك مفهوم خنثی در حوزه فرهنگ خارج كنیم. كتابخانهها در حوزه فرهنگ معمولا در كنجی قرار گرفتهاند كه هیچ توقعی از آن وجود ندارد و نقش فعالی ندارد و همه بر این باورند كه كتابخانه جایی است كه صرفا به مراجعه كنندهای كه بدان وارد می شود خدماتی بدهد و تمام. در این جا سعی كرده ایم بر خلاف عادت مألوف، گامی به سوی مخاطب برداریم و نیازهای مطالعاتی مخاطب را تأمین نماییم.
شعار ما در این كتابخانه آن است كه كتابخانه ها دما سنج فرهنگی جامعه هستند. بالا و پایین شدن تب فرهنگی جامعه را می بایست بتوانند رصد كنند و خودشان هم باید در تنظیم حرارت فرهنگی جامعه دخیل باشد.
این نوع نگاه، مسلما باید ساز و كارهای اجرایی مختص به خود را داشته باشد. چرا كه اصلا برای كتابخانه چنین جایگاهی فرض نشده است. استانداردهای كتابخانه ای در حداكثر كاركرد خود میگوید كه در یك فضای كافی، با نیروهای كارشناس و آموزشدیده، در كار شناسایی و گردآوری و سازماندهی و تولید و اشاعه و ترجمه اطلاعات فعالیت كتابخانه شكل میگیرد. این استانداردهای معمول یك كتابخانه است كه ما تلاش كردیم در این جا اجرا نماییم. هر چند تامین این استانداردها، به خودی خود كار آسانی نیست، ولی ما به این ها قناعت نكرده ایم و سطح دیگری از كاركرد كتابخانه تعریف كردیم كه در این مجال اندك امكان گفت همه نیست اما شاید با ذكر مصادیق قابل فهمتر باشد.
به هر حال، در سادهترین وضعیت كه یك كتابخانه شكل میگیرد تهیه تمام و كمال منابع جزو اصلیترین اهداف است به گونهای كه برخی میپندارند وقتی به آن نزدیك شدند دیگر كار كتابخانه تمام است. با گذشت زمان، هر چه پیش میرویم، این كار، یعنی گردآوری منابع قدیمی جنگ، برای كتابخانهها بسیار سخت میشود و به دست دادن یك كتابخانه كامل كاری بس دشوار است و مركزی كه بتواند این كار را بكند از امتیاز ویژهای برخوردار میشود. شاید یكی از اعتبارات ما نزدیك شدن به این وضعیت است اما یك كتابخانه فقط این نیست.
بنابراین تامین استانداردهای تعریف شده كتابخانه داری نه تنها همه كاری نیست كه باید در كتابخانه صورت گیرد بلكه بعد از تامین استانداردهای لازم تازه كار كتابخانه شروع می شود. ولی چون در كشور ما تامین همین استانداردها بسیار كار دشواری است معمولا كتابخانه ها بعد از رسیدن به این استانداردها فكر می كنند همه كارهای لازم صورت گرفته است.
یعنی شما در این مدت سعی كردید كه با یك طرح و ایده بومی این كتابخانه را مدیریت كنید؟ چه مشكلاتی پیش رو داشتید؟
ما به كتابخانه به عنوان یك مركز فعال و تاثیر گذار فرهنگی نگاه كرده ایم و برای تشكیل چنین مركزی، قبل از مجموعهسازی، نیازمند تولید نظریه بودیم كه به لطف الهی توانستیم تا حدودی به این مهم دست پیدا كنیم اما مسیر پیش رو طولانیتر از آن است كه بگوییم كار تمام است!
توان تشكیلاتی ما برای سرعت بخشیدن به برنامهها اندك است و مثلا كاری كه باید در ظرف 3 ماه انجام شود، یك سال، آن هم در لابهلای سایر برنامهها، طول میكشید. یا برخی كارها را به سبب پرداختن به برنامههای اصلیتر، كنار میگذاشتیم و با این افت و خیر زمان را به سرعت از دست دادیم و میدهیم. از دست رفتن نشاط انسانی و جوانی و غیره را هم اضافه كنید ...
با همه این احوال، و در مقایسه با مراكز مشابه، ما تا حدودی توانستیم به سمت ایده الی كه در نظر داشتیم حركت كنیم. كارهای اساسی و بزرگی را شروع كردیم اما همچنان ناقص است مثل ایجاد رده بندی جدید. میدانید كه فنی ترین مسئله در كتابخانه رده بندی است. انجام همین كار با توجه به سرعت ورود كتاب به كتابخانه و اصرار كتابخانه در روزآمدی و كمبود فضا و نیروی انسانی به كندی پیش میرود.
البته در حال حاضر اعتبار ویژهای در سطح ملی داریم كه ارزش افزودههای فراوانی برای ما دارد. برای مثال منابع تخصصی مدام برای ما ارسال میشود و مورد وثوق اكثر پدیدآورندگان، كارشناسان مراكز و ناشران هستیم.
البته اخیراً ناچار شدهایم برخی برنامههای خود را كنار بگذاریم. مثلاً به سبب كمبود فضای فیزیكی و اداری بحث مركزیت در تبادل منابع را به سایر كتابخانههای تخصصی و مراكز سطح كشور كنار گذاشتهایم و فقط بنا داریم دو سه مركز شهرستانی را تقویت كنیم. سال گذشته كارتنهای كتاب، در راهرو كتابخانه منظره نامطلوبی ایجاد كرده بود كه نتوانستیم از حوزه هنری فضایی در این خصوص بگیریم و برنامه دیگری برای آنها پیاده كردیم. بالاخره باید دوستان بدانند كه یكی از شرایط مرجعیت، ایجاد یك گردش مبادلاتی مؤثر است.
به هر حال از امسال بنا داریم برخی فعالیت های خود را محدود كنیم و تغییر رویه بدهیم تا بتوانیم سبكبالتر به برنامههای اصلی خود بپردازیم. در دوره های مختلف برنامه های متنوعی را پیش برده و عملیاتی كردیم. علاوه بر حوزه هنری، از توان بسیاری از مراكز بهرهمند بودیم. در این مدت توانستیم ارتباط خوبی با مراكز دانشگاهی،فرهنگی، نویسنده ها و ناشران بر قرار كنیم تا بتوانیم در فعالیت آن ها تاثیر گذار باشیم.
ضرورت ایجاد كتابخانه تخصصی جنگ چه بود كه این كار با چنین انرژی انجام شد؟
تشخیص این كه یك كاری در حوزه فرهنگ ضرورت دارد یا خیر، كار سختی نیست و معمولاً اینگونه ضرورتها در فضای هر موضوع فرهنگی یا علمی وجود دارد. در هر حوزه ای كه منابعی شكل میگیرد و مطالعه ای به وجود می آید كتاب خانه تخصصی ضرورت پیدا میكند. به عبارتی، كتابخانهداری امری بداهه و تعریف شده در مدنیت امروزی هست و به تبع موضوع های فرهنگی و علمی كه اشاعه و رشد پیدا می كند تخصصی تر شده و حیات موثرتری مییابند. بنابراین، ضرورت این كتابخانه همواره در فضای فرهنگی دوره جنگ و پس از جنگ وجود داشته كه اتفاقا حاكی آن است كه بعد فرهنگی، از شاخصهای اصلی طرف ایرانی جنگ محسوب میشود. پس ضرورت ایجاد كتابخانه در موضوع جنگ از سال 1359، كه اولین منتشرات جنگ، اعم از كتاب و نشریه تولید میشوند احساس می شده است.
مقصود از وجه فرهنگی دفاع مقدس چیست؟
فرهنگ تعاریف متعدد و پرشماری دارد و بنا نیست در اینجا آنها را ذكر كنیم. اما وقتی كه از یك واقعه، تأثیرگذاری فرهنگی مدنظر داریم و حتی به اعتقاد برخی، اصلیترین وجه آن را فرهنگی بودنش میدانیم باید بتوانیم وجوه فرهنگی آن را شناسا كنیم. دقت داشته باشید كه اهمیت موضوع جنگ فقط منحصر به ابعاد تاریخی، سیاسی یا نظامی نیست بلكه ابعاد فرهنگی، در امروز و آینده این موضوع جایگاه به سزایی داشته و خواهد داشت، این مسئله، یعنی وجه فرهنگی جنگ و دفاع مقدس، چندان در میان سیاستگذاران حتی در حوزه فرهنگ شناخته شده نیست. مثلاً وقتی دایره المعارف های جنگ ـ یعنی همه معارف جنگ ـ منتشر میشوند میبینیم كه بیش از 90 درصد به مسائل نظامی و تاریخی و سیاسی پرداخته شده و فعالیتهای فرهنگی گزارش نشده است. این دانشنامهها چگونه میتوانند مدعی باشند كه كاركرد دفاع مقدس فرهنگی است؟ مثلاً در اینگونه دانشنامهها شما نمیتوانید سیر نشر كتاب در موضوع جنگ را رصد كنید. اولین كی بوده؟ چه روندی داشته؟ چه ناشرانی پای كار آمدند؟ چه نوع كتابهایی در زمان جنگ منتشر شده؟ به چه موضوعاتی پرداخته شده؟ طرح جلدها چگونه بوده؟ فروش كتاب چگونه بوده؟ كتاب چگونه به جبهه میرفته؟ در اكثر موضوعات ادبی و هنری وضعیت همینگونه است، یعنی سكوت نوشتاری. از منظر این كتابخانه، اینها اسناد فرهنگی جنگ محسوب میشوند. هنوز ظرفیت مناسبی برای رصد این اسناد در كشور ما به وجود نیامده است. البته یكی از تلاشهای ما در این كتابخانه آن بوده كه كتابخانه تخصصی به عنوان مرجع ملی اسناد فرهنگی دفاع مقدس جایگاه ویژهای پیدا كند.
آیا قبل از كتابخانه تخصصی جنگ، مراكز دیگری نیز به دنبال ثبت و ضبط این اسناد فرهنگی بودند؟
بنابر ضرورتی كه عرض شد مراكز متعددی از ابتدای جنگ برای آرشیو اسناد فرهنگی جنگ، اعم از كتاب، نشریه، فیلم، صوت، گزارشها و پایاننامهها و ... فعالیتهای منتسب به آنها به وجود آمده است. ستاد تبلیغات جبهه و جنگ از جمله اولینها بود، تا شروع كار این كتابخانه در سال 1379، كتابخانههای متعددی در این خصوص، به فراخور حال و نیاز متولیانشان، به وجود آمده بودند. ما هم تلاش كردیم با نگاهی جدید و روحیهای تازه، به این حوزه موضوعی داخل شویم. و از همان جرأت و جسارت و حس و حالی كه در جبهه ایرانی جنگ بود بهره بردیم و ساختاری متفاوت را در كتابداری و اطلاعرسانی آزمودیم.
با توجه به عنوان كتابخانه، آیا شما منابع مرتبط با جنگ های داخلی و خصوصا دفاع مقدس را جمع آوری كرده اید یا منابع جنگ های دیگر كه در دنیا رخ داده در این كتابخانه وجود دارد؟
متناسب با تعریفی كه از گستره موضوعی و همچنین تأثیرگذاری علمی كه از یك كتابخانه تخصصی انتظار میرود به این نتیجه میرسیم كه اگر بناست در فضای مطالعاتی جنگ ایران و عراق منابع را فراهم كرده و به پشتیبانی كارهای مطالعاتی در این زمینه بپردازیم. نگاه ما باید فراتر از آنچیزی باشد كه به عنوان دفاع مقدس در كشور ما رایج است. با این حال ضرورت بومی ما ایجاب كرده است كه اساس كار خود را به كار شناسایی و جمع اوری منابع مرتبط با جنگ تحمیلی اختصاص دهیم. از اولویتهای اصلی ما هم توجه خاص به منابع دفاع مقدس است.
واقعیت این است كه می خواستیم امكان مطالعات تطبیقی جنگ تحمیلی را با دیگر جنگ ها فراهم كنیم ولی به صورت كامل فراهم نشد مگر در مواردی. بنابراین با توجه مقتضیات، اساس كار را جنگ تحمیلی قرار دادیم و شعاع بزرگ تری را با عنوان ایثار، شهادت و جهاد هم اضافه كردیم. ضلع دیگری هم با عنوان جنگ های تاریخ ایران در نظر گرفتیم. از جنگهای معاصر انقلاب اسلامی در میان همسایگان و كشورهای مرتبط با انقلاب، برخی منابع اصلی را جمع كردیم. منابعی را هم برای دشمن شناسی فراهم كردیم. مثلا عراق زمان صدام و حزب بعث؛ منابع جنگ داخلی كردستان را كامل كردیم. مطالعات وجه انسانی جنگ، مثل زنان و كودكان در جنگ را، كه مرتبط با هر جنگی بود مد نظر قراردادیم. دایره المعارف های جنگ را، در هر زبان و ملیتی كه باشد همچنین ... در مجموع حدود پانزده تا بیست درصد منابع این كتابخانه را، آثاری غیر موضوع جنگ تحمیلی تشكیل میدهد.