به گزارش
باشگاه شبانه، او نه تنها با حيله گري و معرفي خود به عنوان يک دختر، زندگي مرا به هم ريخت و با آبرو و اعتبارم بازي کرد بلکه با انتشار عکس هاي مادرم در فضاي مجازي آرامش و آسايش ما را از بين برده است و مادرم را به عنوان زني ناشايست معرفي کرده که در پي دوستي با جنس مخالف است...
اين ها بخشي از اظهارات دختر ۱۶ ساله اي است که به همراه مادرش از پسر ۱۶ ساله اي شکايت کرده و مدعي بود: آن پسر با انتشار تصاوير او و مادرش در فضاي مجازي خانواده اش را به روز سياه نشانده و اکنون نيز که قاضي حکم به زندان داده است هيچ گاه حاضر نيست از شکايت خود صرف نظر کند.
اين دختر ۱۶ ساله درباره چگونگي وقوع اين ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعي پليس فتاي خراسان رضوي گفت: چند سال قبل پدر و مادرم به خاطر اختلافات شديد خانوادگي از يکديگر جدا شدند و من زندگي در کنار مادرم را ترجيح دادم، اما مادرم براي تأمين مخارج زندگي در يک شرکت مشغول به کار بود و من بيشتر اوقات را در خانه تنها بودم به طوري که سعي مي کردم تنهايي ام را با جست وجو در شبکه هاي اجتماعي تلفن همراه سپري کنم تا اين که حدود يک ماه قبل پيام دوستي از يک شماره ناشناس دريافت کردم که صاحب آن شماره عکس دختر زيبايي هم سن و سال خودم را در شبکه لاين قرار داده بود.
نمي دانم چرا تحت تأثير عکس آن دختر قرار گرفتم و به تقاضاي دوستي اش پاسخ مثبت دادم از آن روز به بعد ارتباط من و فريبا آغاز شد و من همه جزئيات و مشکلات زندگي ام را با او در ميان مي گذاشتم! ما آن قدر با يکديگر صميمي شده بوديم که به تقاضاي فريبا من عکس هاي خصوصي زيادي از خود و مادرم را برايش ارسال کردم، او هم مدعي بود که شرايطي همانند من دارد و پدر و مادر او نيز از يکديگر جدا شده اند، اما مدتي بعد فريبا با من تماس گرفت و هويت واقعي خودش را افشا کرد.
او گفت: من پسري ۱۶ ساله هستم که در رشته رياضي تحصيل مي کنم اگر چه خودم را به عنوان دختر معرفي کردم اما مي خواهم با هم بيشتر در ارتباط باشيم چرا که تو دختر زيبايي هستي و مي توانيم با هم دوست شويم.
دختر نوجوان ادامه داد: وقتي اين جملات را شنيدم خيلي ناراحت شدم و ضمن قطع ارتباط با او، موضوع را براي مادرم بازگو کردم اما آن پسر مرا تهديد کرد که آبرويم را به خطر مي اندازد. چند روز بعد او تصاويري از من و مادرم را منتشر کرد و مطالب زشتي در زير شماره تلفن مادرم نوشت به طوري که ديگر از دست افراد هوسران آسايش نداشتيم. حالا نيز که قاضي او را به تحمل زندان در کانون اصلاح و تربيت محکوم کرده است من و مادرم حاضر به گذشت نيستيم تا اين مجازات درس عبرتي براي ديگران باشد و...
انتهای پیام/