جنایت، پایان دوستی اینترنتی
پسر جواهرفروش وقتی برای ازدواج با دختر موردعلاقه‌اش که اینترنتی با او آشنا شده بود، با مخالفت‌های برادر او روبه‌رو شد، برادر دختر را با نقشه از پیش طراحی‌شده به یک کوچه بن‌بست کشاند و کشت. این پسر اما مدعی است که برادر دختر موردعلاقه‌اش را به خواست دختر به قتل رسانده است.
به گزارش باشگاه شبانه، در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: «احمدرضا 23ساله متهم است نیمه‌شب پنجم بهمن 92 طبق نقشه از پیش طراحی‌شده و با همدستی دختر موردعلاقه‌اش به نام فرشته، برادر او به نام امیرخسرو را به یک خیابان خلوت کشانده و با نانچیکو کشته است. اکنون با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده برای او به اتهام قتل و برای فرشته 22 ساله که حالا به اتهام معاونت در جنایت با قرار وثیقه آزاد است، تقاضای کیفر دارم.»
سپس پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای احمدرضا حکم قصاص خواستند. مادر مقتول گفت: «احمدرضا و دخترم اینترنتی با هم آشنا شده بودند و احمدرضا به خانه ما رفت و آمد داشت. آنها می‌خواستند با هم ازدواج کنند اما یک روز از خوابگاه دانشجویی دخترم در کاشان با ما تماس گرفتند و گفتند دخترم یک هفته است که به دانشگاه نرفته است. آنجا بود که فهمیدیم احمدرضا با فریب دخترم را به ویلای پدری‌اش در بومهن برده است. از آن روز پسرم تصمیم گرفت مانع ارتباط فرشته و احمدرضا شود. او مخالفتش را برای ازدواج آنها مطرح کرد و به همین خاطر هم احمدرضا کینه پسرمان را به دل گرفت و او را کشت.»
این زن در حالی که اشک می‌ریخت، ادامه داد: «من و شوهرم از دخترمان هیچ شکایتی نداریم. دخترمان فریب احمدرضا را خورده و با او در قتل برادرش همدستی کرده است اما احمدرضا باید اعدام شود.»
نوبت دفاع به احمدرضا که رسید ادعای دیگری مطرح کرد و گفت: «من به درخواست فرشته برادرش را کشتم.»
او در تشریح جزئیات آشنایی‌شان گفت: «من و فرشته هشت ماه قبل از حادثه از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم. من به او علاقه‌مند شده بودم و قصد ازدواج داشتم که فرشته رازی را برایم برملا کرد. او گفت وقتی که نوجوان بوده برادرش او را آزار داده است.
از شنیدن این حرف شوکه شدم. فرشته می‌گفت کینه برادرش را به دل گرفته و دیگر نمی‌تواند کنار او زندگی کند. از او خواستم تا ماجرا را با مادرش در میان بگذارد اما وقتی دیدم مادرش هم عکس‌العملی نشان نداد به فرشته قول دادم تا به او کمک کنم. فرشته هم پیشنهاد قتل برادرش را مطرح کرد و من هم قبول کردم.»
او ادامه داد: «امیرخسرو را سوار ماشینم کردم و به او گفتم می‌خواهم با او شوخی کنم و باید بی‌حرکت بماند. سپس نانچیکویی را که در ماشین داشتم دور گردن امیرخسرو انداختم و او را خفه کردم. بعد جنازه‌اش را داخل جوی آب انداختم و برای اینکه مطمئن شوم مرده است با سنگ به سرش کوبیدم. همان موقع با فرشته تماس گرفتم و گفتم کار را تمام کرده‌ام و از این به بعد می‌تواند آرامش داشته باشد.»
سپس فرشته پشت تریبون دفاع ایستاد و در حالی که به‌شدت گریه می‌کرد، احمدرضا را دروغگو خواند. او گفت: «این پسر دروغ می‌گوید که من طراح نقشه قتل برادرم بودم. وقتی با او درددل کردم خودش پیشنهاد قتل برادرم را مطرح کرد اما من مخالفت کردم و به او گفتم نباید آزاری به برادرم برساند. من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که او بتواند دست به قتل بزند.»
او ادامه داد: «احمدرضا همان شب با من تماس گرفت و به دروغ گفت وقتی با برادرم درگیر شده او را هل داده و سرش به جدول برخورد کرده و مرده است. من نمی‌دانستم او عمدی برادرم را کشته است. از آن روز به بعد احمدرضا مجبورم کرد سکوت کنم و به کسی حرفی نزنم. او از من خواسته بود تا اگر پلیس به ماجرا پی برد به دروغ بگویم چون برادرم مرا در نوجوانی آزار داده بود از احمدرضا خواستم تا او را بکشد.»
او که منکر اتهام معاونت در قتل بود، گفت: «بعد از کشته‌شدن برادرم، احمدرضا چندبار مقابل چشمانم خودزنی کرد. او در وایبر عکس دستش را برایم فرستاد که روی آن را با کاتر خط انداخته بود. او فیلم‌هایی از خودزنی‌هایش برایم فرستاد و با این تصاویر تهدیدم می‌کرد که اگر به کسی حرفی بزنم خودش را می‌کشد. باور کنید من از نقشه قتل او بی‌خبر بودم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
انتهای پیام/
سپس پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای احمدرضا حکم قصاص خواستند. مادر مقتول گفت: «احمدرضا و دخترم اینترنتی با هم آشنا شده بودند و احمدرضا به خانه ما رفت و آمد داشت. آنها می‌خواستند با هم ازدواج کنند اما یک روز از خوابگاه دانشجویی دخترم در کاشان با ما تماس گرفتند و گفتند دخترم یک هفته است که به دانشگاه نرفته است. آنجا بود که فهمیدیم احمدرضا با فریب دخترم را به ویلای پدری‌اش در بومهن برده است. از آن روز پسرم تصمیم گرفت مانع ارتباط فرشته و احمدرضا شود. او مخالفتش را برای ازدواج آنها مطرح کرد و به همین خاطر هم احمدرضا کینه پسرمان را به دل گرفت و او را کشت.»
این زن در حالی که اشک می‌ریخت، ادامه داد: «من و شوهرم از دخترمان هیچ شکایتی نداریم. دخترمان فریب احمدرضا را خورده و با او در قتل برادرش همدستی کرده است اما احمدرضا باید اعدام شود.»
نوبت دفاع به احمدرضا که رسید ادعای دیگری مطرح کرد و گفت: «من به درخواست فرشته برادرش را کشتم.»
او در تشریح جزئیات آشنایی‌شان گفت: «من و فرشته هشت ماه قبل از حادثه از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم. من به او علاقه‌مند شده بودم و قصد ازدواج داشتم که فرشته رازی را برایم برملا کرد. او گفت وقتی که نوجوان بوده برادرش او را آزار داده است.
از شنیدن این حرف شوکه شدم. فرشته می‌گفت کینه برادرش را به دل گرفته و دیگر نمی‌تواند کنار او زندگی کند. از او خواستم تا ماجرا را با مادرش در میان بگذارد اما وقتی دیدم مادرش هم عکس‌العملی نشان نداد به فرشته قول دادم تا به او کمک کنم. فرشته هم پیشنهاد قتل برادرش را مطرح کرد و من هم قبول کردم.»
او ادامه داد: «امیرخسرو را سوار ماشینم کردم و به او گفتم می‌خواهم با او شوخی کنم و باید بی‌حرکت بماند. سپس نانچیکویی را که در ماشین داشتم دور گردن امیرخسرو انداختم و او را خفه کردم. بعد جنازه‌اش را داخل جوی آب انداختم و برای اینکه مطمئن شوم مرده است با سنگ به سرش کوبیدم. همان موقع با فرشته تماس گرفتم و گفتم کار را تمام کرده‌ام و از این به بعد می‌تواند آرامش داشته باشد.»
سپس فرشته پشت تریبون دفاع ایستاد و در حالی که به‌شدت گریه می‌کرد، احمدرضا را دروغگو خواند. او گفت: «این پسر دروغ می‌گوید که من طراح نقشه قتل برادرم بودم. وقتی با او درددل کردم خودش پیشنهاد قتل برادرم را مطرح کرد اما من مخالفت کردم و به او گفتم نباید آزاری به برادرم برساند. من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که او بتواند دست به قتل بزند.»
او ادامه داد: «احمدرضا همان شب با من تماس گرفت و به دروغ گفت وقتی با برادرم درگیر شده او را هل داده و سرش به جدول برخورد کرده و مرده است. من نمی‌دانستم او عمدی برادرم را کشته است. از آن روز به بعد احمدرضا مجبورم کرد سکوت کنم و به کسی حرفی نزنم. او از من خواسته بود تا اگر پلیس به ماجرا پی برد به دروغ بگویم چون برادرم مرا در نوجوانی آزار داده بود از احمدرضا خواستم تا او را بکشد.»
او که منکر اتهام معاونت در قتل بود، گفت: «بعد از کشته‌شدن برادرم، احمدرضا چندبار مقابل چشمانم خودزنی کرد. او در وایبر عکس دستش را برایم فرستاد که روی آن را با کاتر خط انداخته بود. او فیلم‌هایی از خودزنی‌هایش برایم فرستاد و با این تصاویر تهدیدم می‌کرد که اگر به کسی حرفی بزنم خودش را می‌کشد. باور کنید من از نقشه قتل او بی‌خبر بودم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
انتهای پیام/
