علی حدادی آزاده سرافراز
در گفتگو با خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران با اشاره به ویژگیهای حاج آقا ابوترابی فرد اظهار داشت: ما اولین دیدار ما در اردوگاه موصل عراق بود که ایشان بخاطر نوع نگاه و لبخند همراه آرامش مرا مجذوب خودش کرد و آنجا بود که دوستی ما شروع شد و ایشان انسانی بی نظیری از لحاظ شخصیتی و عبادی به حساب می آمده به طوری که به نظر من بعد از رهبری با جرأت میتوانم بگویم که شخصیتی به این بزرگی و باتقوایی من نمیشناسم.
وی بیان کرد: ایشان بسیار خوش فکر، دوراندیش و با ایمان بوده و در عین حال هم حافظ اسرا در دوران اسیری به حساب می آمدند و رهبری ایشان در اردوگاههای مختلف عراق که با ظرفیت خاصی پیام خود را به دیگر اسرا و مسئولین زندان به صورت شفاهی و کتبی ابلاغ میکردند.
حدادی افزود: در هر اردوگاهی که حاج آقا حضور داشتند به خاطر اعتقادات راسخ ایشان و حضور قلب این مرد خدا آرامش و طمأنینه به خصوص در آن اردوگاه برقرار بودو با آنکه ایشان در زندان مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار میگرفتند ولی به سربازان عراقی توهینی نکرده و با روی گشاده رویی به آنها متذکر میشدند که شما وظیفه خود را انجام میدهید و من هم یک وظایف خاصی دارم که باید آن را به سرانجام برسانم.
وی ادامه داد: حاج آقا ابوترابیفرد مثل یک کوه استوار بوده و در برابر ناملایمات بسیار صبور بودند و ایشان دیگر اسرا را به آرامش دعوت کرده و به آنها میگفتند که شماها بالاخره روزی آزاد شده و در این زندان باید قدر خودتان را بدانید، زیرا که خدا شما را بسیار دوست داشته و به همین دلیل اسیرتان کرده تا وقت بیشتری برای مناجات و عبادت با خالق خویش داشته باشید.
حدادی تصریح کرد:ایشان با صبوری تمام پای صحبتها و درد دلهای اسرا مینشسته و هیچ گاه از این کار خوب خسته نمیشدند و فقط در هنگام اذان به این صحبتها پایان داده و مشغول صحبت و راز و نیاز با خدای خویش میشدند.
وی اظهار کرد: جلوه خدمتگزاری بعد از آزادی هم در وجود ایشان موج میزد به طوری که هیچ تعلقی به دنیا نداشته و اعضای وجودش همگی پاک و وارسته بود و همه ما میگفت که شما مسئولیت کارتان را درست انجام دهید و انتظار توقع نداشته و مطمئن باشید که اجرتان را در پیشگاه خدا ضایع نمیشود، زیرا که خدمت به مردم خدمتگزاری به خدا است.
آزاده جنگ تحميلي اضافه کرد: آخرین سفر ما به قم و دیدار با حضرت آیت الله بهجت بود که از سفر قم بیرون آمدند، ایشان با حضرت اقای بهجت صحبتهایی کردند که همان جا دل من میلرزید، درست 4 روز بعد در سفر مشهد که قرار بود به کار اسرای سیستان و بلوچستان رسیدگی کنند، تصادف کرده و به همراه پدر محترمشان به دیار حق شتافتند.
حدادی عنوان کرد: ایشان به ما درس مقاومت و ایستادگی و صبوری در زمان تحریم را دادهاند به طوری که حتی در زمان اعتصاب در اردوگاه لباس وغذایی از مسئولین زندان طلب نکرده و تقاضایش عدم توهین به امام و نظام و اجازه عبادت و بندگی به اسیران بود.
انتهای پیام/