با این وجود در این دوران، جمعی از دختران دانشجوی ایرانی به پا خاسته اند و پر شور و حرارت کافه بهانه‌ای را در یک خانه قدیمی ایجاد کردند که در پی ترویج فرهنگ مهدویت است.

جوانانی که با یک گردهمایی آئین جدیدی را بنیان نهادند و در ایام شعبانیه کافه ای را بهانه کردند تا در این دور هم بودن تلنگری را به جوانان نشانه بگیرند و با طرح مسائل محوری از جمله احترام به پدر و مادر، فرهنگ انتظار و آداب مخصوص به آن، گروهی از جوانان را با فرهنگ انتظار و مهدویت بیشتر آشنا کنند. 

برنامه‌های در نظر گرفته شده برای هر مهمان شامل کافه گفتگو و کافه رادیو است و مدت زمان این برنامه از هنگام ورود یک ساعت پیش بینی شده است و در مورد مسائلی صحبت می‌شود که بهانه ای است تا عطر گل نرگس به یاد همگان بماند. در این برنامه دختران دانشجو خواهان آموزش همگانی هستند تا با ایجاد دستگاه‌های فرهنگی این نگرانی را کاهش دهند.

دختران دانشجو با همت والا در خانه‌ای قدیمی مجلسی زنانه را افتتاح کرده‌اند که پس از استقبال گرم از خانم‌های دعوت شده، آن ها را به حیاط زیبایی که چون کافه آراستند، هدایت کرده و پس از آن، دختران وارد جمع زنانه 4-5 نفره می شود و با ارائه داستانی سعی در ایجاد تلنگر در مهمانان می‌کنند. احساس رضایت را می‌توان در چهره تک تک آنان دید.

 

 میهمانانی که تشنه معرفتند اما راهی برای رفع عطش نمی‌یابند. پس از خاتمه کافه گفتگو کارت‌هایی مزین از قبل تعیین شده با انتخاب زنان به آن تعلق می گیرد که پیام اخلاقی در آن نهفته است و بعد از آن ساعت شنی ای برای مهمانان در نظر گرفته شده که مفهوم انتظار را تداعی می کند. سپس آنان از طریق پله هایی که اطراف آن با گلدان‌های زیبا آذین بندی شده داخل اتاق‌های این خانه  قدیمی  می‌شوند که کافه رادیویی در آن بر پاست.

 

 قبل از ورود و در لحظه انتظار برای اذن دخول روی میز میانی انواعی از پیام هایی درخور مقام و منزلت امام غایب(عج ) نوشته شده که به اصطلاح به شکل اریگامی ساخته شده است و زنان سرگرم خواندن آن می شوند تا زمانی سپری شود و سپس کافه رادیو شروع می شود و در آن 3 دختر جوان با میکروفن آماده اجرا هستند و صندلی‌هایی چیده شده تا مهمانان وارد شوند پس از تثبیت جایگاه مدعوین رادیو روشن می‌شود و با موزیک خاص مذهبی و آهنگ نقاره زنی در حرم امام رضا(ع) و تصویرسازی مکه مکرمه با داستان سرایی مذهبی و اشاره به حضور یکی از نقش‌های اصلی داستان که از اعتقاد دینی پایینی برخوردار است، می‌کند که با اتصال به نیروی حق و توکل بر او همسر گمشده خود را می یابد و قسم می خورد تا پایان عمر در راه دین خدمت گزار باشد طوری این سه دختر این داستان را تعریف می‌کنند و تمامی مهمانان تحت تأثیر شرایط حاکم می‌شوند و اشک در چشمان برخی از آنان حلقه می‌زند.

 

آری، در جامعه امروزی هنوز هم جوانانی هستند که دلسوزانه برای ترویج فرهنگ مهدویت گام برمی‌دارند که شاید در نگاه اول کمی ناباورانه باشد تا بشود باور کرد.

به راستی، شاید شما هم در ایام شعبانیه امسال یا سال‌های آتی یکی از مهمانان کافه بهانه شوید.

 

انتهای پیام/