به گزارش خبرنگار
ميراث و گردشگري گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران - حمیده سادات آقامیری؛ در یک عصر يكی از آخرین روزهای بهار سواحل جنوبی زاینده رود را در شهر تاریخی و پایتخت فرهنگی جهان اسلام یعنی اصفهان رد می کنیم و بعد از گذر از خیابان نظر غربی به خیابان خاقانی امروز و یا همان جلفای قدیم می رسیم. محله ای چهارصد ساله به نام جلفا که سنگ بنای آن از اواسط قرن هفدهم میلادی توسط شاه عباس صفوی و بعد از جنگ ارامنه با عثمانی ها گذاشته شد .
محله ای که اغلب ساکنان آنرا اقلیتهای مذهبی تشکیل می دهند و کلیساها و کنیسه های آن از جمله عامل تمایز با دیگر نقاط اصفهان است . این مهم را در نگاه اول و از روی بافت ظاهری منطقه می توان دید.
این سطح از آثار باستانی در منطقه جلفا سبب شده که این منطقه هر روز شاهد ورود گردشگران خارجی باشد. گردشگرانی که آنقدر به فرهنگ و هنر ایرانی علاقه دارند که گرمای هوای نزدیک به 40 درجه این روزهای اصفهان هم مانع حضور آنها در جلفا نمی شود. در کوچه های جلفا گروهای توریستی از این سطح زیاد دیده می شود .
در بدو ورود به این محله تاریخی بافت قدیمی آن است که جلب توجه می کند . دربهای چوبی منقش به طرح های بومی معرق ایرانی، کوچه های منحنی و در بعضی نقاط باریک با دیوارهای کاهگلی و کلیسای وانک و حضرت مریم که نماد بارز تلفیق دو سبک متفاوت از معماری ایرانی و غربی است.
معماری منطقه جلفا تلفیقی از ویژگی های معماری ارمنستان و به جا مانده از سزار روس و شرایط فرهنگی در عصر صفوی است . کلیسا بنای بارز این منطقه است از بیست کلیسای احداث شده در این منطقه از زمان صفویه تا به امروز تنها 13 اثر به جا مانده که این میزان کاهش آثار باستانی در سالهای اخیر جای خود را به تخریب داده است.
اما قصه پر غصه جلفا از نابسامانی در جفظ بافتهای تاریخی این منطقه آغاز می شود . جلفا هم این روزها مثل تمام مناطق قدیمی ایرانی در معرض تغییرات مدرنیستی قرار گرفته است . هر چند این تغییرات اول از نمای ظاهر آغاز شد، اما اگر دیر بجنبیم در آینده نه چندان دور جای خود را در فرهنگ ایرانی هم باز خواهد کرد .
این روزها در محله جلفا نمای بسیاری از خانه ها در حال تغییر است . آسفالت جای سنگفرش خیابانها را گرفته و اماکن مذهبی سایر ادیان که زمانی برای نیایش و دورهمی اهالی محل بود جای خود را به آثار باستانی داده و به جای سکوت سرشار از آرامش این منطقه صدای تیرآهن و احداث بنای جدید است که گوش هر رهگذری را می نوازد . خیابانهای جلفا که دیر زمانی مآمن امن عابرین پیاده بود جای خود را به خودروهای لوکس امروزی داده و بوق ماشینها جای جارچی را گرفته است .
لباسهای سنتی و مذهبی از این نقطه رخت بسته و اینجا است که دیگر باید نگران تحول که نه ، تغییر سریع در این سطح از محله ها بود .اما حال سوال اساسی این است که چرا توجه به تغییر در محله های قدیمی مثل جلفا مهم است ؟جلفا و در کل نگهداری بافت و ارزشهای بومی چه تآثیری بر فرهنگ سرزمین ما دارد ؟
در پاسخ به این سوال می توان گفت شاید گردشگری سود آورترین نتیجه ای است که سبب می شود محلات قدیمی ارزش بهسازی به ازای بازسازی را داشته باشند. هر چند همیشه هدف از حفظ بنا گردشگری نیست، اما باید کوشید تا این سطح از اماکن را نه فقط برای گردشگری بلکه برای نشانه ای از هویت ایرانی حفظ کرد.
اولین عامل تغییر در این سطح از محله ها را شاید بتوان قوانین نانوشته هویت شهری دانست . قانونی که چند سالی است بین سازمانها و نهادهای مختلف در حال حرکت است و هنوز هم مقصد خود را برای اجرا پیدا نکرده است . همچنین نبود مدیریتی واحد درحفظ میراث فرهنگی آن هم شهری که خود به عنوان منبعی جامع از آثار تاریخی و فرهنگی است خود جای تآمل دارد.
معماران سنتی وارد به این بناها و همچنین کسانی که این مصالح را تولید می کردند هم که به دلیل عدم حمایت از این مناطق رفته اند و اینجاست که کور سوی امید از حفظ هویت شهری در این منطقه گرفته می شود .
امروزه هویت شهری نیازمند مدیریتی سیستمی و البته بومی است چرا که بدون مردم نمی توان هویت شهری را پاس داشت . نیازمند هزینه است که جای آن هنوز هم در بودجه جاری شهرها خالی است و تنها انگیزه گردشگری است که اگر دیر بجنبیم این مهمانان همیشگی را هم از دست خواهیم داد.
زندگی در جلفا جاری است مثل زاینده رود به فکر آن باشیم تا هنوز خشک نشده . پایه هایی محکم دارد مثل سی و سه پل به فکر آن باشیم تا هنوز از مدیریت زمانه ترک برنداشته و جلفا چهل ستون دیگری است که نفسهای خسته آن با یک تدبیر جانانه دوباره زنده می شود .
انتهاي پيام /