اولین نکتهای که در این بازی به چشم خورد، سمت چپ تیم ملی بود.
با توجه به اینکه ترکمنستان تیمی است که در سطح دوم آسیا قرار دارد اما اشکال بزرگ تیم ملی در سمت چپ باعث شد که پایههای گل ترکمنستان از همین جناح گذاشته شود.
به هر حال اشکالی که در سمت چپ تیم ملی وجود دارد به علت جوان شدن تیم ملی نیست.
به طور اساسی حاج صفی، تخصصش دفاع چپ نیست، این بازیکن از گذشته تاکنون نشان داده است که خصوصیت دفاعی ضعیفی دارد و این موضوع پاشنه آشیل تیم ملی بوده است.
دومین مسئلهای که در تیم ملی دیده شد، عدم تشکیل پایانه خط دفاعی است که شامل سمت دفاع راست و دفاع چپ هر دو تیم است.
به هر حال اگر بازی از سمت چپ شروع شود دفاع راست بایستی مثلث سه نفره را تشکیل دهد در گلی که دریافت کردیم وریا غفوری به مانند دفاع راست های گذشته همچنان عقب بود و مقصر اصلی به ثمر رسیدن گل ازبکستان نیز عدم حضور وریا غفوری در منطقه مشخص شدهاش بود.
عدم حضور یک بازیکن طراح در میانه میدان به خوبی در تیم ملی احساس میشد ما دیدیم که میانه تیم ملی و میانه بازی در دست ترکمنستان بود.
از طرفی خستگی و فرسودگی شجاعی و خسرو حیدری کاملاً مشهود بود و باز هم بایستی بگوییم عدم هماهنگی، عدم شناخت از یکدیگر و عدم بازیخوانی همگی را به حساب جوانتر شدن تیم ملی میگذاریم اما نکته ای که بسیار جالب بود و همه متوجه شدند این بود که تیم ملی به عقب برگشته است.
در واقع تیم ملی سبک بازی خود را ده سال به عقب آورده است.
به نظر میرسد تیم ملی میخواهد با سانترهای آسیایی زودهنگام که به طور عامیانه همان بریزبریز روی دروازه میگویند و با قرار دادن طارمی و سردار آزمون به دنبال برگشتن به دوران علی دایی و از این تفکرات است.
البته این موضوع برای فوتبال تیم ملی یک خطر فنی محسوب میشود.
به هر حال تیم ملی در ابتدای مسیرش برای حضور در جام جهانی 2018 روسیه قرار دارد و در این دوره مقدماتی بایستی 8 بازی انجام دهد.
امیدواریم زودتر تفکر تیم ملی درست و پس از آن هم هماهنگی بین بازیکنان ایجاد شود.
انتهای پیام/
آفرین